جعفر کاشفالغطاء: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (انتقال از رده:خاندان کاشفالغطاء به رده:افراد خاندان کاشفالغطاء ردهانبوه) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
| وبگاه رسمی = | | وبگاه رسمی = | ||
}} | }} | ||
'''جعفر بن خضر بن یحیی جناجی حلّی نجفی'''، ملقب به '''کاشف الغطاء''' ([[سال ۱۱۵۶ هجری قمری|۱۱۵۶]] - [[سال ۱۲۲۸ هجری قمری|۱۲۲۸ق]]) از [[فهرست مراجع تقلید شیعه|مراجع تقلید]] [[شیعه]] در قرن سیزدهم قمری بود. شیخ جعفر پس از استادش [[سید محمدمهدی بحرالعلوم]]، [[مرجع تقلید|مرجعیت]] را بر عهده گرفت. او همچون | '''جعفر بن خضر بن یحیی جناجی حلّی نجفی'''، ملقب به '''کاشف الغطاء''' ([[سال ۱۱۵۶ هجری قمری|۱۱۵۶]] - [[سال ۱۲۲۸ هجری قمری|۱۲۲۸ق]]) از [[فهرست مراجع تقلید شیعه|مراجع تقلید]] [[شیعه]] در قرن سیزدهم قمری بود. شیخ جعفر پس از استادش [[سید محمدمهدی بحرالعلوم]]، [[مرجع تقلید|مرجعیت]] را بر عهده گرفت. او همچون استادش [[محمدباقر بهبهانی|وحید بهبهانی]] به مبارزه با [[اخباریان]] پرداخت و آثاری در ردّ آرای آنان نگاشت. | ||
شیخ جعفر در حمله [[وهابیت|وهابیان]] به | شیخ جعفر در حمله [[وهابیت|وهابیان]] به [[نجف]]، به دفاع از این شهر پرداخت و نخستین عالم [[شیعه|شیعی]] بود که در ردّ [[وهابیت]] کتاب نوشت. کاشف الغطاء آثاری در [[فقه]]، [[اصول فقه|اصول]] و [[کلام اسلامی|کلام]] هم دارد. مشهورترین اثر او '' [[کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء (کتاب)|کشف الغطاء]]'' است که به سبب نگارش آن به کاشف الغطاء مشهور شد. او [[منهج الرشاد لمن اراد السداد]] را در ردّ آراء [[وهابیت|وهابیان]] و ''الحقّ المبین فی تصویب المجتهدین و تخطئه الاخباریین'' را در ردّ اخباریان نگاشت. [[محمدحسن نجفی]] (صاحب جواهر)، از شاگردان وی بوده است. [[خاندان کاشفالغطاء|آل کاشف الغطاء]]، از خاندانهای علمی شیعی قرن ۱۳ و ۱۴ق، از تبار وی هستند. | ||
== نسب و | ==نسب و زندگینامه== | ||
نسب آل | نسب آل کاشفالغطاء به [[مالک اشتر]] میرسد. پدر او خضر، از عالمان و زاهدان روزگار خود شمرده میشد، از جُناجیه در اطراف [[حله (شهر)|حله]] به قصد تحصیل به [[نجف]] رفت و در همان شهر ماند و در سال [[سال ۱۱۸۱ هجری قمری|۱۱۸۱ق]] درگذشت.<ref>معلم حبیبآبادی، مکارم الآثار، ۱۳۵۲ش، ج۳، ص۸۵۲؛ آقابزرگ، طبقات اعلام الشیعه، ۱۴۰۴ق، ص۲۴۹.</ref> شیخ جعفر در [[نجف]] متولد شد و در [[کربلا]] و نجف به تحصیل پرداخت و پس از آموختن علم تا پایان عمر در نجف ساکن بود. او در [[۲۲ رجب]] ۱۲۲۸ق<ref>حائری، روزشمار قمری، ۱۳۸۱ش، ص۲۰۲.</ref> در نجف درگذشت و در مقبرهای که خود در محله عماره نجف آماده کرده بود (یکی از [[حجره]] های مدرسه خود) [[دفن]] شد. گنبدی بر مقبره او ساختهاند. جمعی از اولاد و اعقاب او در همین مقبره دفن شدهاند.<ref>خوانساری، روضات الجنات، مکتبة اسماعیلیان، ج۲، ص۲۰۶.</ref> | ||
شیخ جعفر | شیخ جعفر کاشفالغطاء، در صدر خاندان کاشفالغطاء قرار دارد که از خاندانهای علمی شیعی قرن ۱۳ و ۱۴ق است. [[محمدحسین کاشفالغطاء]]، از [[فهرست مراجع تقلید شیعه|مراجع تقلید شیعه]] قرن ۱۴ قمری، نوه اوست. | ||
{{همچنین ببینید|خاندان کاشف الغطاء}} | {{همچنین ببینید|خاندان کاشف الغطاء}} | ||
[[پرونده:مقبره کاشف الغطاء.jpg|بندانگشتی|300px|مقبره کاشف الغطاء]] | [[پرونده:مقبره کاشف الغطاء.jpg|بندانگشتی|300px|مقبره کاشف الغطاء]] | ||
[[پرونده:سنگ قبر کاشف الغطاء.jpg|بندانگشتی|300px|سنگ قبر کاشف الغطاء]] | [[پرونده:سنگ قبر کاشف الغطاء.jpg|بندانگشتی|300px|سنگ قبر کاشف الغطاء]] | ||
== تحصیل == | ==تحصیل== | ||
کاشفالغطاء از شاگردان [[سید محمدمهدی بحرالعلوم]] (۱۱۵۵–۱۲۱۲ق) بود و | کاشفالغطاء از شاگردان [[سید محمدمهدی بحرالعلوم]] (۱۱۵۵–۱۲۱۲ق) بود و به گفته [[سید موسی شبیری زنجانی]]، شیخ جعفر با اینکه تقریبا با بحرالعلوم همسن بود ولی به او احترام زیادی میگذاشت تا این حد که با تحتالحنک عمامه نعلین سید را تمیز میکرد و تبرک میجست.<ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ج۲ ص۳۳۳.</ref> برای احترام به درس او میرفت و او را استاد خطاب میکرد و درباره مقام او چنین گفته است: که اگر او [[مجتهد]] باشد من هیچ مجتهد نیستم.<ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ج۲ ص۳۳۳.</ref> شیخ جعفر نزد پدر مقدمات علوم را خواند و پس از آن خارج [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] را نزد عالمان [[عراق]] مانند [[سید صادق فحام|سید صادق فَحّام]] (۱۱۲۴–۱۲۰۵ق)، [[شیخ محمد دورقی|شیخ محمد دوْرَقی]] (م ۱۱۸۷ق)، [[شیخ فتونی|شیخ فتّونی]]، [[محمدباقر بهبهانی|وحید بهبهانی]] در [[کربلا]]، و اندکی نزد و خود از [[مجتهد|مجتهدان]] و عالمان بلندآوازه گردید و به تدریس پرداخت. | ||
شیخ جعفر نزد پدر مقدمات علوم را خواند و پس از آن خارج [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] را نزد عالمان [[عراق]] مانند [[سید صادق فحام|سید صادق فَحّام]] (۱۱۲۴–۱۲۰۵ق)، [[شیخ محمد دورقی|شیخ محمد دوْرَقی]] (م ۱۱۸۷ق)، [[شیخ فتونی|شیخ فتّونی]]، [[محمدباقر بهبهانی|وحید بهبهانی]] در [[کربلا]]، و اندکی نزد و خود از [[مجتهد|مجتهدان]] و عالمان بلندآوازه گردید و به تدریس پرداخت. | |||
{{جعبه نقل قول | نقلقول =فتوای جهاد شیخ جعفر کاشف الغطاء{{سخ}} ای کافّه اهل ایران از عراق و فارس و آذربایجان و خراسان، آماده شوید به جهاد کفّار لِئام، و برآورید تیغها از نیام، برای [[حفظ بیضه اسلام]] و در آیید در سلک یاوران مَلِک عَلّام و جهاد کنید به دفع کفار از شریعت سید انام (ص) وطریقه امیرالمؤمنین (ع) و سید الوصیین. اینک برای شما[[حور العین| حوران]] آراسته و [[غلمان]] به خدمت برخواسته[خاسته]، پس بفروشید جانهای خود را به بهای گران که اندوخته شده است برای شما در جنات عالیه «لاتسمع فیها لاغیة فیها عین جاریة فیها سرر مرفوعة و اکواب موضوعة ونمارق مصفوفة و زرابی مبثوثة»<ref>سوره غاشیه، آیه ۱۱–۱۵.</ref> قیام کنید به یاری مؤمنین تا در یابید [[بهشت]] برین را. | {{جعبه نقل قول | نقلقول =فتوای جهاد شیخ جعفر کاشف الغطاء{{سخ}} ای کافّه اهل ایران از عراق و فارس و آذربایجان و خراسان، آماده شوید به جهاد کفّار لِئام، و برآورید تیغها از نیام، برای [[حفظ بیضه اسلام]] و در آیید در سلک یاوران مَلِک عَلّام و جهاد کنید به دفع کفار از شریعت سید انام (ص) وطریقه امیرالمؤمنین (ع) و سید الوصیین. اینک برای شما[[حور العین| حوران]] آراسته و [[غلمان]] به خدمت برخواسته[خاسته]، پس بفروشید جانهای خود را به بهای گران که اندوخته شده است برای شما در جنات عالیه «لاتسمع فیها لاغیة فیها عین جاریة فیها سرر مرفوعة و اکواب موضوعة ونمارق مصفوفة و زرابی مبثوثة»<ref>سوره غاشیه، آیه ۱۱–۱۵.</ref> قیام کنید به یاری مؤمنین تا در یابید [[بهشت]] برین را. | ||
آیا خطاب نمیکردید به خدا در دعای ماه مبارک رمضان که: شهادت نهایت آرزو و مطلوب ماست در عبارت «و قتلاً فی سبیلک فوفق لنا»<ref>اقبال الاعمال، دعای افتتاح، ج۱، ص۱۴۳؛ مفاتیح الجنان، دعای افتتاح؛ ابنقولویه، زیارت امام حسین (ع)، ص۳۰۵.</ref> آیا مکرر نمیگفتید میان مردم «لیتنا کنا مع الشهداء فی کربلاء»؟ پس راضی مشوید به کذب گفتار خود و مخالفت گفتار با کردار خود، بدانید که مقتول ثغور [[آذربایجان]] در دفاع اهل کفر و طغیان برای حفظ بیضه اسلام و مسلمین و حراست ناموس مؤمنات و مؤمنین مانند شهدای [[کربلا]] است در طلب رضای خداوند ارض و سماء. | آیا خطاب نمیکردید به خدا در دعای ماه مبارک رمضان که: شهادت نهایت آرزو و مطلوب ماست در عبارت «و قتلاً فی سبیلک فوفق لنا»<ref>اقبال الاعمال، دعای افتتاح، ج۱، ص۱۴۳؛ مفاتیح الجنان، دعای افتتاح؛ ابنقولویه، زیارت امام حسین (ع)، ص۳۰۵.</ref> آیا مکرر نمیگفتید میان مردم «لیتنا کنا مع الشهداء فی کربلاء»؟ پس راضی مشوید به کذب گفتار خود و مخالفت گفتار با کردار خود، بدانید که مقتول ثغور [[آذربایجان]] در دفاع اهل کفر و طغیان برای حفظ بیضه اسلام و مسلمین و حراست ناموس مؤمنات و مؤمنین مانند شهدای [[کربلا]] است در طلب رضای خداوند ارض و سماء. | ||
خط ۵۰: | خط ۴۸: | ||
ای شیعیان و چاکران که شنوندهاید گفتار ما را و پیروانیدکردار ما را، چون شما را خوانده شود این کتاب و مسموع شود این خطاب، برآورید تیغها از نیام و طلب کنید خون شهدا را در این مقام. بگویید به آواز بلند که دور و نزدیک شنوند: کجا است غیرت اسلام؟ کجا است حمیت شریعت سید انام؟ کجا است حرمت مردم و نساء که پرده نشینان [[عفت]] و ناموس اند و اکنون بعض ایشان محل زنا و فجور روس اند؟ کجایند اهل ناموس از امم؟ کجایند آنان که میگفتیم در حق ایشان «اکثر شیعتنا العجم»؟ اگر نکوشید با شنیدن این کلام ونخواهید جهاد دشمنان در این مقام، نمیرسید به شفاعت ما در روز قیام.<ref>نجفی، تاریخ تحولات سیاسی ایران، ص۱۰۱ و ۱۰۲.</ref>| تراز = چپ| عرض = ۴۳۰px | اندازه خط = 13px| رنگ پسزمینه = #C9FFE5| گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}} | ای شیعیان و چاکران که شنوندهاید گفتار ما را و پیروانیدکردار ما را، چون شما را خوانده شود این کتاب و مسموع شود این خطاب، برآورید تیغها از نیام و طلب کنید خون شهدا را در این مقام. بگویید به آواز بلند که دور و نزدیک شنوند: کجا است غیرت اسلام؟ کجا است حمیت شریعت سید انام؟ کجا است حرمت مردم و نساء که پرده نشینان [[عفت]] و ناموس اند و اکنون بعض ایشان محل زنا و فجور روس اند؟ کجایند اهل ناموس از امم؟ کجایند آنان که میگفتیم در حق ایشان «اکثر شیعتنا العجم»؟ اگر نکوشید با شنیدن این کلام ونخواهید جهاد دشمنان در این مقام، نمیرسید به شفاعت ما در روز قیام.<ref>نجفی، تاریخ تحولات سیاسی ایران، ص۱۰۱ و ۱۰۲.</ref>| تراز = چپ| عرض = ۴۳۰px | اندازه خط = 13px| رنگ پسزمینه = #C9FFE5| گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}} | ||
== شاگردان == | ==شاگردان== | ||
در حوزه درس او عالمان بسیاری شرکت کردند که عدّهای از آنان خود از فقیهان و محققان بزرگ شدند و در عرصه علوم دینی [[عراق]] و [[ایران]] درخشیدند. از آن میان میتوان به این کسان اشاره کرد: | در حوزه درس او عالمان بسیاری شرکت کردند که عدّهای از آنان خود از فقیهان و محققان بزرگ شدند و در عرصه علوم دینی [[عراق]] و [[ایران]] درخشیدند. از آن میان میتوان به این کسان اشاره کرد: | ||
{{ستون|۲}} | {{ستون|۲}} | ||
خط ۶۶: | خط ۶۴: | ||
کسانی چون [[احمد احسائی|شیخ احمد احسایی]] (م ۱۲۴۱ق)، [[عبد علی بن امید گیلانی|شیخ عبدعلی بن امید گیلانی]]، [[ملاعلی رازی نجفی|شیخ ملاعلی رازی نجفی]]، [[اسدالله شوشتری|شیخ اسدالله دزفولی]] و [[سید عبدالله شبر|سید عبدالله کاظمی شُبَّر]] (م ۱۲۴۲ق) از او [[اجازه روایت|اجازه روایت]] یافتهاند.<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۱، ص۱۵۲–۱۵۳.</ref> | کسانی چون [[احمد احسائی|شیخ احمد احسایی]] (م ۱۲۴۱ق)، [[عبد علی بن امید گیلانی|شیخ عبدعلی بن امید گیلانی]]، [[ملاعلی رازی نجفی|شیخ ملاعلی رازی نجفی]]، [[اسدالله شوشتری|شیخ اسدالله دزفولی]] و [[سید عبدالله شبر|سید عبدالله کاظمی شُبَّر]] (م ۱۲۴۲ق) از او [[اجازه روایت|اجازه روایت]] یافتهاند.<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۱، ص۱۵۲–۱۵۳.</ref> | ||
== زعامت دینی == | ==زعامت دینی== | ||
شیخ جعفر پس از درگذشت [[سید محمدمهدی بحرالعلوم|بحرالعلوم]]، به رهبری دینی [[شیعه|شیعیان]] [[عراق]] و [[ایران]] و دیگر کشورها دست یافت و بر شهرت و نفوذ اجتماعی و سیاسی او افزوده شد. با اینکه پیش از [[شیخ مرتضی انصاری]] نظریه [[واجب|وجوب]] [[تقلید (فقه)|تقلید]] از [[اعلمیت|اعلم]] چندان رواج نداشت و از اینرو مقلّدان شیعی همزمان از [[مجتهد|مجتهدان]] مختلف و عمدتاً محلّی و منطقهای تقلید میکردند، کاشف الغطاء عملاً [[مرجع تقلید]] شیعیان جهان گردید. | شیخ جعفر پس از درگذشت [[سید محمدمهدی بحرالعلوم|بحرالعلوم]]، به رهبری دینی [[شیعه|شیعیان]] [[عراق]] و [[ایران]] و دیگر کشورها دست یافت و بر شهرت و نفوذ اجتماعی و سیاسی او افزوده شد. با اینکه پیش از [[شیخ مرتضی انصاری]] نظریه [[واجب|وجوب]] [[تقلید (فقه)|تقلید]] از [[اعلمیت|اعلم]] چندان رواج نداشت و از اینرو مقلّدان شیعی همزمان از [[مجتهد|مجتهدان]] مختلف و عمدتاً محلّی و منطقهای تقلید میکردند، کاشف الغطاء عملاً [[مرجع تقلید]] شیعیان جهان گردید. | ||
== مبارزه با اخباریها == | ==مبارزه با اخباریها== | ||
در روزگار کاشف الغطاء برخورد علمی سختی میان عالمان [[اصولیون|اصولی]] و [[اخباریان|اخباری]] شیعی پدید آمده بود و هریک از آن دو طایفه میکوشید نظر خود را اثبات و نظر مخالف را رد و محکوم کند. شیخ جعفر که از تربیت یافتگان مکتب اصولی [[محمدباقر بهبهانی|وحید بهبهانی]] و طرفدار [[اجتهاد]] و استنباط بود و از به کارگیری عقل و استدلال در درک [[عقاید]] و [[احکام شرعی]] دفاع میکرد، به دفاع از [[اصول فقه|علم اصول]] برخاست. | در روزگار کاشف الغطاء برخورد علمی سختی میان عالمان [[اصولیون|اصولی]] و [[اخباریان|اخباری]] شیعی پدید آمده بود و هریک از آن دو طایفه میکوشید نظر خود را اثبات و نظر مخالف را رد و محکوم کند. شیخ جعفر که از تربیت یافتگان مکتب اصولی [[محمدباقر بهبهانی|وحید بهبهانی]] و طرفدار [[اجتهاد]] و استنباط بود و از به کارگیری عقل و استدلال در درک [[عقاید]] و [[احکام شرعی]] دفاع میکرد، به دفاع از [[اصول فقه|علم اصول]] برخاست. | ||
خط ۷۶: | خط ۷۴: | ||
وی سپس ضمن سفر به اصفهان کتاب دیگری به نام [[الحقّ المبین فی تصویب المجتهدین و تخطئة جهّال الاخباریین|الحق المبین]] برای فرزند خود [[علی بن جعفر کاشفالغطاء|شیخ علی]] نوشت و باز هم نظریات اخباریان را رد و محکوم کرد.<ref>آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۷، ص۳۷.</ref> [[میرزا محمد اخباری]] نیز کتابی با عنوان [[الصیحة بالحق علی من الحد و تزندق|الصیحة بالحق]] در ردّ کتاب یاد شده تألیف کرد.<ref>آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۷، ص۳۸.</ref> | وی سپس ضمن سفر به اصفهان کتاب دیگری به نام [[الحقّ المبین فی تصویب المجتهدین و تخطئة جهّال الاخباریین|الحق المبین]] برای فرزند خود [[علی بن جعفر کاشفالغطاء|شیخ علی]] نوشت و باز هم نظریات اخباریان را رد و محکوم کرد.<ref>آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۷، ص۳۷.</ref> [[میرزا محمد اخباری]] نیز کتابی با عنوان [[الصیحة بالحق علی من الحد و تزندق|الصیحة بالحق]] در ردّ کتاب یاد شده تألیف کرد.<ref>آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۷، ص۳۸.</ref> | ||
== مبارزه با وهابیان == | ==مبارزه با وهابیان== | ||
در سالهای آخر سده ۱۲ق/۱۸م پیروان [[محمد بن عبدالوهاب]] (۱۱۱۵–۱۲۰۷ق) در [[عربستان سعودی|عربستان]] سر به شورش برداشتند و با ادعای پیرایشگری دینی، با بسیاری از اعتقادات فرقههای مختلف اسلامی (و بیشتر [[شیعیان]]) مخالفت ورزیدند و در عمل تلاش گستردهای را برای مبارزه با آنچه خود مظاهر غیردینی و شرکآلود میخواندند، آغاز کردند. | در سالهای آخر سده ۱۲ق/۱۸م پیروان [[محمد بن عبدالوهاب]] (۱۱۱۵–۱۲۰۷ق) در [[عربستان سعودی|عربستان]] سر به شورش برداشتند و با ادعای پیرایشگری دینی، با بسیاری از اعتقادات فرقههای مختلف اسلامی (و بیشتر [[شیعیان]]) مخالفت ورزیدند و در عمل تلاش گستردهای را برای مبارزه با آنچه خود مظاهر غیردینی و شرکآلود میخواندند، آغاز کردند. | ||
خط ۸۳: | خط ۸۱: | ||
در صحنه مبارزه علمی نیز وی کتابی به نام [[منهج الرشاد لمن اراد السداد]] در نقد و ردّ آراء وهابیان نوشت که گویا نخستین کتاب در این زمینه بود.<ref>آقا بزرگ تهرانی، طبقات علماء الشیعه، ص۲۵۱.</ref> | در صحنه مبارزه علمی نیز وی کتابی به نام [[منهج الرشاد لمن اراد السداد]] در نقد و ردّ آراء وهابیان نوشت که گویا نخستین کتاب در این زمینه بود.<ref>آقا بزرگ تهرانی، طبقات علماء الشیعه، ص۲۵۱.</ref> | ||
== مسافرتها == | ==مسافرتها== | ||
کاشف الغطاء دوبار به [[حج]] رفت. یک بار در ۱۱۸۶ق و دیگر بار در ۱۱۹۹ق. در ۱۲۲۲ق عازم سفر به [[ایران]] شد و از [[تهران]]، [[اصفهان]]، [[قزوین]]، [[یزد]]، [[مشهد]] و [[رشت]] دیدار کرد و در همهجا از سوی مردم و علما به گرمی پذیرفته شد. جماعات و اجتماعات باشکوهی ترتیب داد و در همهجا با مردم سخن گفت.{{مدرک}} | کاشف الغطاء دوبار به [[حج]] رفت. یک بار در ۱۱۸۶ق و دیگر بار در ۱۱۹۹ق. در ۱۲۲۲ق عازم سفر به [[ایران]] شد و از [[تهران]]، [[اصفهان]]، [[قزوین]]، [[یزد]]، [[مشهد]] و [[رشت]] دیدار کرد و در همهجا از سوی مردم و علما به گرمی پذیرفته شد. جماعات و اجتماعات باشکوهی ترتیب داد و در همهجا با مردم سخن گفت.{{مدرک}} | ||
== اندیشه و عمل سیاسی == | ==اندیشه و عمل سیاسی== | ||
شیخ جعفر کاشفالغطاء در امور سیاسی دوران خود نقش داشت. او ارتباط دوستانهای با [[فتحعلیشاه]] قاجار داشت و از او با القاب و صفاتی ستایش برانگیز یاد میکرد.<ref>حائری، نخستین رویاروییها با دو رویه تمدن غرب، ص ۳۲۹</ref> نفوذ سیاسی شیخ به قدری بود که وقتی پاشای [[بغداد]] در جنگهای مرزی از سپاهیان ایران شکست خورد، از او خواست واسطه مذاکرات صلح بین دو کشور باشد.<ref>اعتمادالسلطنه، تاریخ منتظم ناصری، ج۳، ص ۱۴۸۳</ref> | شیخ جعفر کاشفالغطاء در امور سیاسی دوران خود نقش داشت. او ارتباط دوستانهای با [[فتحعلیشاه]] قاجار داشت و از او با القاب و صفاتی ستایش برانگیز یاد میکرد.<ref>حائری، نخستین رویاروییها با دو رویه تمدن غرب، ص ۳۲۹</ref> نفوذ سیاسی شیخ به قدری بود که وقتی پاشای [[بغداد]] در جنگهای مرزی از سپاهیان ایران شکست خورد، از او خواست واسطه مذاکرات صلح بین دو کشور باشد.<ref>اعتمادالسلطنه، تاریخ منتظم ناصری، ج۳، ص ۱۴۸۳</ref> | ||
در زمان سفر به [[ایران]]، شیخ جعفر که در اوج شهرت و اقتدار دینی و سیاسی بود، در [[تهران]] به دیدار فتحعلیشاه قاجار رفت و در این دیدار شخصاً کتاب [[کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء (کتاب)|کشف الغطاء]] را به شاه تقدیم کرد و برای [[جهاد]] با [[کفر|کافران]] و گردآوری سربازان و ستاندن مالیات و [[زکات]] از مردم به منظور سامان دادن سپاه، اجازه رسمی به او داد.<ref>کاشف الغطاء، کشف الغطاء، ص۳۹۴.</ref> | در زمان سفر به [[ایران]]، شیخ جعفر که در اوج شهرت و اقتدار دینی و سیاسی بود، در [[تهران]] به دیدار فتحعلیشاه قاجار رفت و در این دیدار شخصاً کتاب [[کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء (کتاب)|کشف الغطاء]] را به شاه تقدیم کرد و برای [[جهاد]] با [[کفر|کافران]] و گردآوری سربازان و ستاندن مالیات و [[زکات]] از مردم به منظور سامان دادن سپاه، اجازه رسمی به او داد.<ref>کاشف الغطاء، کشف الغطاء، ص۳۹۴.</ref> | ||
=== مشروعیت سلطنت === | ===مشروعیت سلطنت=== | ||
کاشفالغطاء به مشروعیت ذاتی سلطنت قاجارها اعتقادی نداشت. او نیز مانند علمای دیگر، حق حاکمیت و ولایت را تنها از آن خدا، پیامبر و امامان میدانست. از نظر او علم نیز از عوامل ایجاد ولایت است و مجتهد با کسب علم میتواند حق ولایت را به دست آورد.<ref>هواسی، سلیمانی، یاری، «اندیشه فقهی و عمل سیاسی کاشفالغطاء…»، ص ۹۲</ref> حقی که شاهان از آن برخوردار نیستند. بنابر این مشروعیت سلطان تنها از آنجا است که برخی از کارها تنها از او بر میآید؛ به عبارت دیگر مشروعیت شاهان ذاتی نیست وعرضی است.<ref>حائری، نخستین رویاییها با دو رویه تمدن غرب، ص ۳۳۱؛ زرگرینژاد، اندیشه و سیاست در ایران قاجار، ج۱، ص ۴۷۲–۴۷۳</ref>برای مثال فقها امکان مادی و سیاسی [[جهاد]] را ندارند ولی این امر از پادشاه ساخته است.<ref>هواسی، سلیمانی، یاری، «اندیشه فقهی و عمل سیاسی کاشفالغطاء…»، ص ۹۲</ref> | کاشفالغطاء به مشروعیت ذاتی سلطنت قاجارها اعتقادی نداشت. او نیز مانند علمای دیگر، حق حاکمیت و ولایت را تنها از آن خدا، پیامبر و امامان میدانست. از نظر او علم نیز از عوامل ایجاد ولایت است و مجتهد با کسب علم میتواند حق ولایت را به دست آورد.<ref>هواسی، سلیمانی، یاری، «اندیشه فقهی و عمل سیاسی کاشفالغطاء…»، ص ۹۲</ref> حقی که شاهان از آن برخوردار نیستند. بنابر این مشروعیت سلطان تنها از آنجا است که برخی از کارها تنها از او بر میآید؛ به عبارت دیگر مشروعیت شاهان ذاتی نیست وعرضی است.<ref>حائری، نخستین رویاییها با دو رویه تمدن غرب، ص ۳۳۱؛ زرگرینژاد، اندیشه و سیاست در ایران قاجار، ج۱، ص ۴۷۲–۴۷۳</ref>برای مثال فقها امکان مادی و سیاسی [[جهاد]] را ندارند ولی این امر از پادشاه ساخته است.<ref>هواسی، سلیمانی، یاری، «اندیشه فقهی و عمل سیاسی کاشفالغطاء…»، ص ۹۲</ref> | ||
=== حدود اختیارات فقیه === | ===حدود اختیارات فقیه=== | ||
پژوهشگران درباره نظر شیخ جعفر کاشفالغطاء درباره محدوده و مرزهای [[ولایت فقیه]] اختلاف نظر دارند. او درباره برخی وظایف و اختیارات فقیه به تصریح سخن گفته است؛ از جمله جهاد و قضاوت و اجرای [[حد شرعی|حدود]] و امور [[حسبه]] و امور مالی را از وظایف و اختیارات فقها دانسته است.<ref>کدیور، تحول گفتمان سیاسی شیعه در ایران، ص ۲۲۱</ref> اما درباره ولایت فقها در امر حکومت و سیاست بحث نکرده است.<ref>عمید زنجانی، دانشنامه فقه سیاسی، ج۲، ص ۴۲۰</ref> | پژوهشگران درباره نظر شیخ جعفر کاشفالغطاء درباره محدوده و مرزهای [[ولایت فقیه]] اختلاف نظر دارند. او درباره برخی وظایف و اختیارات فقیه به تصریح سخن گفته است؛ از جمله جهاد و قضاوت و اجرای [[حد شرعی|حدود]] و امور [[حسبه]] و امور مالی را از وظایف و اختیارات فقها دانسته است.<ref>کدیور، تحول گفتمان سیاسی شیعه در ایران، ص ۲۲۱</ref> اما درباره ولایت فقها در امر حکومت و سیاست بحث نکرده است.<ref>عمید زنجانی، دانشنامه فقه سیاسی، ج۲، ص ۴۲۰</ref> | ||
برخی برآنند که از مجموع آرای شیخ میتوان به باور او به ولایت عامه فقیه در امور حکومتی و سیاسی پی برد.<ref>عمید زنجانی، دانشنامه فقه سیاسی، ج۲، ص ۴۲۱؛ آبادیان و منزه، «اندیشه سیاسی شیخ جعفر کاشف الغطاء»، ص ۲۱۶؛ معرفت، شوون فقیه و ولایت فقیه در نگاه شیخ جعفر کاشف الغطا، ص ۴۲</ref> | برخی برآنند که از مجموع آرای شیخ میتوان به باور او به ولایت عامه فقیه در امور حکومتی و سیاسی پی برد.<ref>عمید زنجانی، دانشنامه فقه سیاسی، ج۲، ص ۴۲۱؛ آبادیان و منزه، «اندیشه سیاسی شیخ جعفر کاشف الغطاء»، ص ۲۱۶؛ معرفت، شوون فقیه و ولایت فقیه در نگاه شیخ جعفر کاشف الغطا، ص ۴۲</ref> | ||
خط ۱۰۱: | خط ۹۹: | ||
برخی دیگر تأکید میکنند که او تأسیس حکومت را از وظایف فقها نمیدانست.<ref>زرگرینژاد، اندیشه و سیاست در ایران قاجار، ج۱، ص۴۷۴</ref> برخی نیز با توجه به اینکه او برپایی [[نماز جمعه]] در [[غیبت امام مهدی(عج)|عصر غیبت]] را نمیپذیرد، او را بین نظریه تقلید و انتظار و نظریه [[نیابت عامه]] مردد دانستهاند.<ref>هواسی، سلیمانی، یاری، «اندیشه فقهی و عمل سیاسی کاشفالغطاء…» ،ص۹۷</ref> | برخی دیگر تأکید میکنند که او تأسیس حکومت را از وظایف فقها نمیدانست.<ref>زرگرینژاد، اندیشه و سیاست در ایران قاجار، ج۱، ص۴۷۴</ref> برخی نیز با توجه به اینکه او برپایی [[نماز جمعه]] در [[غیبت امام مهدی(عج)|عصر غیبت]] را نمیپذیرد، او را بین نظریه تقلید و انتظار و نظریه [[نیابت عامه]] مردد دانستهاند.<ref>هواسی، سلیمانی، یاری، «اندیشه فقهی و عمل سیاسی کاشفالغطاء…» ،ص۹۷</ref> | ||
=== تأکید بر اجرای حدود === | ===تأکید بر اجرای حدود=== | ||
وی به اجرای [[احکام شرعی|احکام]] اسلام بهویژه [[حد شرعی|حدود]] و [[دیه انسان|دیات]] و [[تعزیر|تعزیرات]] و [[امر به معروف و نهی از منکر|امر به معروف]] و [[امر به معروف و نهی از منکر|نهی از منکر]] اعتقاد راسخ داشت و با تمام قدرت و امکانات خود در این راه میکوشید، گاهی نیز پای فشردن او در اجرای حدود به حوادثی منتهی میشد<ref>اعیان الشیعه، امین، ج۴، ص۱۰۲.</ref> | وی به اجرای [[احکام شرعی|احکام]] اسلام بهویژه [[حد شرعی|حدود]] و [[دیه انسان|دیات]] و [[تعزیر|تعزیرات]] و [[امر به معروف و نهی از منکر|امر به معروف]] و [[امر به معروف و نهی از منکر|نهی از منکر]] اعتقاد راسخ داشت و با تمام قدرت و امکانات خود در این راه میکوشید، گاهی نیز پای فشردن او در اجرای حدود به حوادثی منتهی میشد<ref>اعیان الشیعه، امین، ج۴، ص۱۰۲.</ref> | ||
== آثار == | ==آثار== | ||
از کاشف الغطاء آثار علمی متنّوعی به جای مانده که عمدتاً در [[فقه]]، [[اصول]]، [[کلام]] و ادب عربی است: | از کاشف الغطاء آثار علمی متنّوعی به جای مانده که عمدتاً در [[فقه]]، [[اصول]]، [[کلام]] و ادب عربی است: | ||
* الحقّ المبین فی تصویب المجتهدین و تخطئه الاخباریین، چاپ تهران، ۱۳۰۶ق و ۱۳۱۹ق. | *الحقّ المبین فی تصویب المجتهدین و تخطئه الاخباریین، چاپ تهران، ۱۳۰۶ق و ۱۳۱۹ق. | ||
* [[کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء (کتاب)|کشف الغطاء عن مبهمات الشّریعة الغّراء]]، <ref>الطهراني، الذّريعة إلى تصانيف الشّيعة، ۱۴۰۸ق، ج۱۸، ص۴۵.</ref> تهران، ۱۲۷۱ق و ۱۳۱۷ق؛ تبحّر و مهارت کاشف الغطاء بیشتر در [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] بود و آثار او در این دانشها بهویژه کتاب کشف الغطاء، نشانه چیرهدستی او در استنباط احکام است. وی این کتاب را در ضمن سفر به ایران نوشته در حالی که جز کتاب قواعد [[علامه حلی|علامه حلّی]] کتاب دیگری همراه نداشته است. چنین نقل شده که [[شیخ مرتضی انصاری]] (۱۲۱۴–۱۲۸۱ق) گفته است: اگر کسی قواعد و اصول این کتاب را بداند، نزد من [[مجتهد]] است. او خود ادّعا کرده است که اگر همه کتابهای فقهی از دسترس من بیرون رود، باز قادر خواهم بود همه ابواب و مباحث فقهی را از آغاز تا انجام بنویسم<ref>قمی، فوائد الرّضویه، ص۷۰.</ref> تبحّر علمی و فقهی او مورد تأیید فقیهان معاصرِ او و پس از اوست. | *[[کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء (کتاب)|کشف الغطاء عن مبهمات الشّریعة الغّراء]]، <ref>الطهراني، الذّريعة إلى تصانيف الشّيعة، ۱۴۰۸ق، ج۱۸، ص۴۵.</ref> تهران، ۱۲۷۱ق و ۱۳۱۷ق؛ تبحّر و مهارت کاشف الغطاء بیشتر در [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] بود و آثار او در این دانشها بهویژه کتاب کشف الغطاء، نشانه چیرهدستی او در استنباط احکام است. وی این کتاب را در ضمن سفر به ایران نوشته در حالی که جز کتاب قواعد [[علامه حلی|علامه حلّی]] کتاب دیگری همراه نداشته است. چنین نقل شده که [[شیخ مرتضی انصاری]] (۱۲۱۴–۱۲۸۱ق) گفته است: اگر کسی قواعد و اصول این کتاب را بداند، نزد من [[مجتهد]] است. او خود ادّعا کرده است که اگر همه کتابهای فقهی از دسترس من بیرون رود، باز قادر خواهم بود همه ابواب و مباحث فقهی را از آغاز تا انجام بنویسم<ref>قمی، فوائد الرّضویه، ص۷۰.</ref> تبحّر علمی و فقهی او مورد تأیید فقیهان معاصرِ او و پس از اوست. | ||
* بُغیة الطّالب فی معرفة المفّوض و الواجب: رسالهای عملیه و کوتاه که بخش اول آن در اصول عقاید و بخش دوم آن در احکام است.{{یاد|این کتاب با نام «البغیة فی معرفة المفروض و الواجب» نیز معرفی شده است. الطهراني، الذّريعة إلى تصانيف الشّيعة، ج۳، ص۱۳۳؛ ونیز<ref>https://makhtutat.inoor.ir/booklist?authorid=46</ref> }} | *بُغیة الطّالب فی معرفة المفّوض و الواجب: رسالهای عملیه و کوتاه که بخش اول آن در اصول عقاید و بخش دوم آن در احکام است.{{یاد|این کتاب با نام «البغیة فی معرفة المفروض و الواجب» نیز معرفی شده است. الطهراني، الذّريعة إلى تصانيف الشّيعة، ج۳، ص۱۳۳؛ ونیز<ref>https://makhtutat.inoor.ir/booklist?authorid=46</ref> }} | ||
* التحقیق و التّنقیر فیما یتعلّق بالمقادیر | *التحقیق و التّنقیر فیما یتعلّق بالمقادیر | ||
* الرّسالة الصّومیه<ref>تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ۱۴۰۸ق، ج۱۱، ص۲۰۵.</ref> | *الرّسالة الصّومیه<ref>تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ۱۴۰۸ق، ج۱۱، ص۲۰۵.</ref> | ||
* مشکاة المصابیح شرح کتاب «المصابيح في الفقه المستنبط على الوجه الصحيح" [[سید محمدمهدی بحرالعلوم|سید مهدی بحرالعلوم]] <ref>تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ۱۴۰۸ق، ج۲۳، ص۱۶.</ref> | *مشکاة المصابیح شرح کتاب «المصابيح في الفقه المستنبط على الوجه الصحيح" [[سید محمدمهدی بحرالعلوم|سید مهدی بحرالعلوم]] <ref>تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ۱۴۰۸ق، ج۲۳، ص۱۶.</ref> | ||
* رسالة فی العبادات المالیه | *رسالة فی العبادات المالیه | ||
* غایة المراد فی احکام الجهاد{{مدرک}} | *غایة المراد فی احکام الجهاد{{مدرک}} | ||
* [[منهج الرشاد لمن اراد السداد]].<ref>تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۱۶۴.</ref> | *[[منهج الرشاد لمن اراد السداد]].<ref>تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۱۶۴.</ref> | ||
== پانویس == | ==پانویس== | ||
{{پانوشت}} | {{پانوشت}} | ||
== یادداشت == | ==یادداشت== | ||
{{یادداشتها}} | {{یادداشتها}} | ||
== منابع == | ==منابع== | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* آبادیان، حسین، زهره منزه، «اندیشه سیاسی شیخ جعفر کاشف الغطاء»، تاریخ اسلام در آیینه پژوهش، شماره ۲۳، ۱۳۸۸. | * آبادیان، حسین، زهره منزه، «اندیشه سیاسی شیخ جعفر کاشف الغطاء»، تاریخ اسلام در آیینه پژوهش، شماره ۲۳، ۱۳۸۸. |