سید علی قاضی طباطبایی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
(حذف لینکهای غلط) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
قاضی طباطبایی در [[عرفان]] از طریقۀ [[ملا حسینقلی همدانی]] پیروی میکرد و رسیدن سالک به مقام [[توحید]] را بدون پذیرفتن [[ولایت]] [[امامان شیعه|ائمه]] و [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت زهرا(س)]] امکانپذیر نمیدانست. در [[طریقت|طریقت عرفانی]] او انجام [[مستحب|مستحبات]]، رفتن به [[زیارت قبور]]، [[توسل]] به [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] و انتخاب استاد جایگاه مهمی داشت. [[رساله سیر و سلوک (کتاب)|رساله سیر و سلوک]] [[سید محمدمهدی بحرالعلوم|بحرالعلوم]] را بهترین کتاب عرفانی میدانست و روش احراق را توصیه میکرد. از وی [[کرامت|کراماتی]] نیز نقل شده است. | قاضی طباطبایی در [[عرفان]] از طریقۀ [[ملا حسینقلی همدانی]] پیروی میکرد و رسیدن سالک به مقام [[توحید]] را بدون پذیرفتن [[ولایت]] [[امامان شیعه|ائمه]] و [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت زهرا(س)]] امکانپذیر نمیدانست. در [[طریقت|طریقت عرفانی]] او انجام [[مستحب|مستحبات]]، رفتن به [[زیارت قبور]]، [[توسل]] به [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] و انتخاب استاد جایگاه مهمی داشت. [[رساله سیر و سلوک (کتاب)|رساله سیر و سلوک]] [[سید محمدمهدی بحرالعلوم|بحرالعلوم]] را بهترین کتاب عرفانی میدانست و روش احراق را توصیه میکرد. از وی [[کرامت|کراماتی]] نیز نقل شده است. | ||
شدت علاقه او به [[ابن عربی]] و [[مولوی]] به حدی بود که مخالفت برخی علما را در پی داشت. | شدت علاقه او به [[ابنعربی|ابن عربی]] و [[مولوی]] به حدی بود که مخالفت برخی علما را در پی داشت. | ||
شهرت قاضی طباطبایی بیشتر بهدلیل بعد عرفانی شخصیت اوست؛ اما او در علوم دیگر مانند [[حدیث]]، [[فقه]] و [[تفسیر قرآن|تفسیر]] نیز صاحبنظر بود. | شهرت قاضی طباطبایی بیشتر بهدلیل بعد عرفانی شخصیت اوست؛ اما او در علوم دیگر مانند [[حدیث]]، [[فقه]] و [[تفسیر قرآن|تفسیر]] نیز صاحبنظر بود. | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
==مخالفان== | ==مخالفان== | ||
مخالفت برخی علما با وی سبب بیحرمتی برخی از مردم به وی شده بود، چنانکه سجاده از زیر پایش کشیدند و همچنین او را تهدید به قتل کردند. ظاهراً علاقۀ وی به [[ابن عربی]] و [[مولوی]] و دلبستگی و مراودۀ یکی از صوفیان نجف [[بهار علیشاه]] با قاضی، موجب بروز این مخالفتها و وارد کردن اتهام تصوف به قاضی شده بود.<ref>نک: حسینی طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۷ق، ص۴۲-۴۳، ۱۲۶؛ عطش، ص۲۱؛ یادنامۀ عارف کبیر، ص۱۱؛ نک: صلح کل، مصاحبه با محمود قوچانی، ص۱۹۴-۱۹۵.</ref> | مخالفت برخی علما با وی سبب بیحرمتی برخی از مردم به وی شده بود، چنانکه سجاده از زیر پایش کشیدند و همچنین او را تهدید به قتل کردند. ظاهراً علاقۀ وی به [[ابنعربی|ابن عربی]] و [[مولوی]] و دلبستگی و مراودۀ یکی از صوفیان نجف [[بهار علیشاه]] با قاضی، موجب بروز این مخالفتها و وارد کردن اتهام تصوف به قاضی شده بود.<ref>نک: حسینی طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۷ق، ص۴۲-۴۳، ۱۲۶؛ عطش، ص۲۱؛ یادنامۀ عارف کبیر، ص۱۱؛ نک: صلح کل، مصاحبه با محمود قوچانی، ص۱۹۴-۱۹۵.</ref> | ||
[[میرزا مهدی اصفهانی]] (د ۱۳۲۵ش) از علمای [[مشهد]]، که با بسیاری از آموزههای فلسفی و [[عرفان نظری]] مخالف بود از مخالفان قاضی بود. وی بهرغم تَشَرُّع( | [[میرزا مهدی اصفهانی]] (د ۱۳۲۵ش) از علمای [[مشهد]]، که با بسیاری از آموزههای فلسفی و [[عرفان نظری]] مخالف بود از مخالفان قاضی بود. وی بهرغم تَشَرُّع (پایبندی به دستورات شرع) قاضی و عدم انتسابش به سلسلههای [[صوفیه]]، با وی مخالفت میکرد.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۷۲۹۸.</ref> | ||
[[سید عبدالغفار مازندرانی]] که از [[زهد| زُهّاد]] معروف [[نجف]] به شمار میرفت نیز از مخالفان قاضی بود.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۷۲۹۸.</ref> | [[سید عبدالغفار مازندرانی]] که از [[زهد| زُهّاد]] معروف [[نجف]] به شمار میرفت نیز از مخالفان قاضی بود.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۷۲۹۸.</ref> | ||
خط ۱۲۰: | خط ۱۲۰: | ||
این اثر را در ۱۳۰۶ در ۲۱ سالگی به انجام رساند و در [[تهران]] چاپ سنگی شد.<ref>نک: مشار، ج۵، ص۷۶۹؛ حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۳ق، ص۳۴؛ روحانینژاد، بحر خروشان، ۱۳۸۷ش، ص۲۵-۲۶.</ref> | این اثر را در ۱۳۰۶ در ۲۱ سالگی به انجام رساند و در [[تهران]] چاپ سنگی شد.<ref>نک: مشار، ج۵، ص۷۶۹؛ حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۳ق، ص۳۴؛ روحانینژاد، بحر خروشان، ۱۳۸۷ش، ص۲۵-۲۶.</ref> | ||
قاضی علاوه بر ارشاد، بر برخی کتابهای دیگر نیز تعلیقات نوشته است؛ از جمله بر [[مثنوی مولوی]] و [[الفتوحات المکیة (کتاب)|فتوحات]] | قاضی علاوه بر ارشاد، بر برخی کتابهای دیگر نیز تعلیقات نوشته است؛ از جمله بر [[مثنوی مولوی]] و [[الفتوحات المکیة (کتاب)|فتوحات]] ابن عربی، که هیچ یک تاکنون منتشر نشده است.<ref>یادنامۀ عارف کبیر، ص۹؛ غفاری، فلسفه عرفان شیعی، ۱۳۸۳ش، ص۱۶۷،پانویس۱.</ref> | ||
وی در ادبیات عرب مهارت داشت و شعر نیز میسرود.<ref>معلم حبیب آبادی، ج۷، ص۲۶۹۴؛ حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۳ق، ص۲۷.</ref> [[قصیده غدیریه|قصیدۀ غدیریۀ]] او به زبان عربی، که آن را در ۱۳۱۶ش سروده است، شهرت دارد. او غدیریهای هم به زبان فارسی سروده است.<ref>نک: محمدحسن قاضی طباطبائی، صفحات من تاریخ الاعلام، ج۱، ص۲۹، ۷۲-۷۵.</ref> | وی در ادبیات عرب مهارت داشت و شعر نیز میسرود.<ref>معلم حبیب آبادی، ج۷، ص۲۶۹۴؛ حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۳ق، ص۲۷.</ref> [[قصیده غدیریه|قصیدۀ غدیریۀ]] او به زبان عربی، که آن را در ۱۳۱۶ش سروده است، شهرت دارد. او غدیریهای هم به زبان فارسی سروده است.<ref>نک: محمدحسن قاضی طباطبائی، صفحات من تاریخ الاعلام، ج۱، ص۲۹، ۷۲-۷۵.</ref> | ||
خط ۱۳۱: | خط ۱۳۱: | ||
به نظر [[سید محمدحسین حسینی طهرانی|حسینی طهرانی]]<ref>حسینی طهرانی، توحید علمی و عینی، ص۲۰.</ref> از شاگردان [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبائی]]، نیز قاضی ابتدا در طریقت پدرش بود، اما پس از وفات پدرش، شاگردی [[سید احمد کربلایی]] را اختیار کرد و در طریقت حسینقلی همدانی قرار گرفت.<ref>نک: غفاری، فلسفه عرفان شیعی، ۱۳۸۳ش، ص۸۸-۸۹.</ref> | به نظر [[سید محمدحسین حسینی طهرانی|حسینی طهرانی]]<ref>حسینی طهرانی، توحید علمی و عینی، ص۲۰.</ref> از شاگردان [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبائی]]، نیز قاضی ابتدا در طریقت پدرش بود، اما پس از وفات پدرش، شاگردی [[سید احمد کربلایی]] را اختیار کرد و در طریقت حسینقلی همدانی قرار گرفت.<ref>نک: غفاری، فلسفه عرفان شیعی، ۱۳۸۳ش، ص۸۸-۸۹.</ref> | ||
قاضی همچنین ۱۰ سال ملازم و مصاحب [[سید مرتضی کشمیری]] بود، اما در زمینۀ [[اخلاق]] و [[عرفان]] شاگرد وی به شمار نمیآید<ref>نک: حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۳ق، ص۲۹، ۳۲۴؛ غفاری، فلسفه عرفان شیعی، ۱۳۸۳ش، ص۸۸-۹۰.</ref> زیرا کشمیری به شدت با [[ابن عربی]] و آثارش مخالف بود و دیدگاه قاضی با او تفاوت بسیار داشت.<ref> نک: یادنامۀ عارف کبیر، ص۸-۹.</ref> | قاضی همچنین ۱۰ سال ملازم و مصاحب [[سید مرتضی کشمیری]] بود، اما در زمینۀ [[اخلاق]] و [[عرفان]] شاگرد وی به شمار نمیآید<ref>نک: حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۳ق، ص۲۹، ۳۲۴؛ غفاری، فلسفه عرفان شیعی، ۱۳۸۳ش، ص۸۸-۹۰.</ref> زیرا کشمیری به شدت با [[ابنعربی|ابن عربی]] و آثارش مخالف بود و دیدگاه قاضی با او تفاوت بسیار داشت.<ref> نک: یادنامۀ عارف کبیر، ص۸-۹.</ref> | ||
قاضی وصول به مقام [[توحید]] و سیر صحیح الی الله را بدون پذیرفتن ولایت [[امامان شیعه]] و [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت زهرا(س)]] محال میدانست.<ref>حسینی طهرانی، توحید علمی و عینی، ص۴۰؛ روحانینژاد، بحر خروشان، ۱۳۸۷ش، ص۸۸.</ref> وی میگفت: | قاضی وصول به مقام [[توحید]] و سیر صحیح الی الله را بدون پذیرفتن ولایت [[امامان شیعه]] و [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت زهرا(س)]] محال میدانست.<ref>حسینی طهرانی، توحید علمی و عینی، ص۴۰؛ روحانینژاد، بحر خروشان، ۱۳۸۷ش، ص۸۸.</ref> وی میگفت: | ||
خط ۱۴۳: | خط ۱۴۳: | ||
===اهتمام به مستحبات=== | ===اهتمام به مستحبات=== | ||
از دیگر شیوههای سلوکی قاضی، التزام به [[نماز]] اول وقت، [[نماز شب]]، [[تهجد]] و نیز اذکار متعددی بود که هم خود بر آنها مداومت داشت و هم شاگردانش و مردم را به آنها سفارش میکرد، مانند چهارصد بار یا بیشتر، گفتن [[ذکر یونسیه]] (لا إلهَ إلّا أنتَ سُبحانَکَ إنّی کُنتُ مِنَ الظّالِمینَ) همراه با خواندن [[قرآن]] در [[سجده]]، صد مرتبه خواندن [[سوره قدر]] در شبهای [[جمعه (روز)|جمعه]]، مداومت بر خواندن فراوان [[سوره اخلاص|سورۀ توحید]]، [[دعای کمیل]] و [[زیارت جامعه]]. وعمل کردن به مضامین مطرح شده در [[حدیث عنوان بصری]]<ref>نک: حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۳ق، ص۲۶؛ روحانینژاد، بحر خروشان، ۱۳۸۷ش، ص۸۳؛ در محضر افلاکیان، ص۷۹-۸۱، ۸۳؛ برای توضیح بیشتر دربارۀ اذکار و اعمالی که به شاگردانش توصیه میکرد نک: صلح کل، مصاحبه با محمود قوچانی، ۱۹۱،۱۹۸-۱۹۹.</ref> | از دیگر شیوههای سلوکی قاضی، التزام به [[نماز]] اول وقت، [[نماز شب]]، [[تهجد]] و نیز اذکار متعددی بود که هم خود بر آنها مداومت داشت و هم شاگردانش و مردم را به آنها سفارش میکرد، مانند چهارصد بار یا بیشتر، گفتن [[ذکر یونسیه]] (لا إلهَ إلّا أنتَ سُبحانَکَ إنّی کُنتُ مِنَ الظّالِمینَ) همراه با خواندن [[قرآن]] در [[سجده]]، صد مرتبه خواندن [[سوره قدر]] در شبهای [[جمعه (روز)|جمعه]]، مداومت بر خواندن فراوان [[سوره اخلاص|سورۀ توحید]]، [[دعای کمیل]] و [[زیارت جامعه]]. وعمل کردن به مضامین مطرح شده در [[حدیث عنوان بصری]]<ref>نک: حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۳ق، ص۲۶؛ روحانینژاد، بحر خروشان، ۱۳۸۷ش، ص۸۳؛ در محضر افلاکیان، ص۷۹-۸۱، ۸۳؛ برای توضیح بیشتر دربارۀ اذکار و اعمالی که به شاگردانش توصیه میکرد نک: صلح کل، مصاحبه با محمود قوچانی، ۱۹۱،۱۹۸-۱۹۹.</ref> | ||
[[سید محمدحسین حسینی طهرانی]] می گوید که آقای قاضی برای گذشتن از [[نفس اماره]] و خواهش های مادی و طبعی و شهوی و غضبی که غالباً از کینه و [[حرص]] و شهوت و غضب و زیاده روی در تلذذات بر می خیزد، [[حدیث عنوان بصری]] را دستور می دادند به شاگردان و تلامذه و مریدان سیر و سلوک إلی الله، تا آن را بنویسند و بدان عمل کنند. یعنی یک دستور اساسی و مهم، عمل طبق مضمون این روایت بود. و علاوه بر این می فرموده اند باید آن را در جیب خود داشته باشند و هفته ای یکی، دو بار آن را مطالعه نمایند. »<ref>حسینی طهرانی، سید محمدحسین، روح مجرد، ص۱۷۶.</ref> | [[سید محمدحسین حسینی طهرانی]] می گوید که آقای قاضی برای گذشتن از [[نفس اماره]] و خواهش های مادی و طبعی و شهوی و غضبی که غالباً از کینه و [[حرص]] و شهوت و غضب و زیاده روی در تلذذات بر می خیزد، [[حدیث عنوان بصری]] را دستور می دادند به شاگردان و تلامذه و مریدان سیر و سلوک إلی الله، تا آن را بنویسند و بدان عمل کنند. یعنی یک دستور اساسی و مهم، عمل طبق مضمون این روایت بود. و علاوه بر این می فرموده اند باید آن را در جیب خود داشته باشند و هفته ای یکی، دو بار آن را مطالعه نمایند.»<ref>حسینی طهرانی، سید محمدحسین، روح مجرد، ص۱۷۶.</ref> | ||
===زیارت قبور=== | ===زیارت قبور=== | ||
خط ۱۵۳: | خط ۱۵۳: | ||
===معرفی رساله سیر و سلوک=== | ===معرفی رساله سیر و سلوک=== | ||
[[پرونده:رساله سیر وسلوک.jpg|بندانگشتی|طرح جلد رساله سیر وسلوک]] | [[پرونده:رساله سیر وسلوک.jpg|بندانگشتی|طرح جلد رساله سیر وسلوک]] | ||
قاضی [[رساله سیر و سلوک (کتاب)|رساله سیر و سلوک]]، منسوب به [[سید محمدمهدی بحرالعلوم|بحرالعلوم]]، را بهترین کتاب عرفانی میدانست با این حال از شاگردش [[عباس قوچانی]] و فرزندش [[محمد حسن قاضی]] نقل شده است که به کسی اجازۀ بهجاآوردن برخی دستورالعملهای سخت این رساله را نمیداد.<ref>رسالۀ سیر و سلوک، مقدمۀ حسینی طهرانی، ص۱۲؛ یادنامۀ عارف کبیر، ص۱۰.</ref> او به کتابهای [[فتوحات مکیه]] و [[مثنوی]] [[مولوی]] نیز علاقهمند بود و برخی عرفا مانند مولوی و ابنعربی را [[شیعه]] میدانست.<ref>حسینی طهرانی، توحید علمی و عینی، ص۴۰- ۴۱؛ یادنامۀ عارف کبیر، ص۹.</ref> | قاضی [[رساله سیر و سلوک (کتاب)|رساله سیر و سلوک]]، منسوب به [[سید محمدمهدی بحرالعلوم|بحرالعلوم]]، را بهترین کتاب عرفانی میدانست با این حال از شاگردش [[عباس قوچانی]] و فرزندش [[محمد حسن قاضی]] نقل شده است که به کسی اجازۀ بهجاآوردن برخی دستورالعملهای سخت این رساله را نمیداد.<ref>رسالۀ سیر و سلوک، مقدمۀ حسینی طهرانی، ص۱۲؛ یادنامۀ عارف کبیر، ص۱۰.</ref> او به کتابهای [[فتوحات مکیه]] و [[مثنوی]] [[مولوی]] نیز علاقهمند بود و برخی عرفا مانند مولوی و [[ابنعربی|ابن عربی]] را [[شیعه]] میدانست.<ref>حسینی طهرانی، توحید علمی و عینی، ص۴۰- ۴۱؛ یادنامۀ عارف کبیر، ص۹.</ref> | ||
وی در عین حال نگهداری برخی کتابها را در خانه، همچون [[الاغانی (کتاب)|الاغانی]]، به سبب ذکر اخبار خوانندگان و نوازندگان و بیان فسادها و [[لهو]] و لعبهای آنان، موجب نحوست میدانست.<ref>نک: فاطمی نیا، ج۱، ص۵۲-۵۳.</ref> | وی در عین حال نگهداری برخی کتابها را در خانه، همچون [[الاغانی (کتاب)|الاغانی]]، به سبب ذکر اخبار خوانندگان و نوازندگان و بیان فسادها و [[لهو]] و لعبهای آنان، موجب نحوست میدانست.<ref>نک: فاطمی نیا، ج۱، ص۵۲-۵۳.</ref> |