عرفان نظری: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''عرفان نظری''' جنبه معرفتی و تعقلی [[عرفان]] محسوب میشود؛ علمی که مشاهدات و کشفیات حضوری عارف از حقایق غیبی و باطنی را به زبان عقل و علم حصولی تعبیر و تفسیر کرده و در آن تأمل میکند. از جمله موضوعات و مسائل مهم عرفان نظری میتوان به [[ خدا|خداوند]] به عنوان تنها موجود در عالم هستی، نشأت گرفتن کثرت از وحدت و نیز بازگشت آن کثرت به وحدت، واحدیت و احدیت اشاره کرد. رابطه عرفان نظری به عنوان یک معرفت حصولی با [[عرفان عملی]] به عنوان معرفت حضوری، رابطهای دوسویه است که در یکدیگر تأثیرگذارند. علیرغم شباهت عرفان نظری در برخی از مسائل با [[فلسفه اسلامی |فلسفه]]، تفاوتهایی نیز در نوع استدلال و ابزار این دو علم وجود دارد. | '''عرفان نظری''' جنبه معرفتی و تعقلی [[عرفان]] محسوب میشود؛ علمی که مشاهدات و کشفیات حضوری عارف از حقایق غیبی و باطنی را به زبان عقل و علم حصولی تعبیر و تفسیر کرده و در آن تأمل میکند. از جمله موضوعات و مسائل مهم عرفان نظری میتوان به [[ خدا|خداوند]] به عنوان تنها موجود در عالم هستی، نشأت گرفتن کثرت از وحدت و نیز بازگشت آن کثرت به وحدت، واحدیت و احدیت اشاره کرد. رابطه عرفان نظری به عنوان یک معرفت حصولی با [[عرفان عملی]] به عنوان معرفت حضوری، رابطهای دوسویه است که در یکدیگر تأثیرگذارند. علیرغم شباهت عرفان نظری در برخی از مسائل با [[فلسفه اسلامی |فلسفه]]، تفاوتهایی نیز در نوع استدلال و ابزار این دو علم وجود دارد. | ||
تحولات تاریخی عرفان نظری را میتوان به سه دوره زمانی تقسیم نمود. اولین دوره آن از اواخر قرن دوم با ظهور عرفان تا ظهور [[محی الدین بن عربی]] است که عرفان در این دوره در جنبه عرفان عملی مطرح است. دومین دوره آن را میتوان از ظهور ابن عربی به عنوان موسس عرفان نظری تا قرن دهم با ظهور [[ملاصدرا|ملاصدرای شیرازی]] دانست. عرفان نظری در این دوره به عنوان یک علم مستقل مطرح شد و توسط عارفان و عالمان برجسته این دوره به حد اعلای خود رسید. از عالمان برجسته این دوره میتوان به [[صدر الدین قونوی]] و [[سعید الدین فرغانی]] اشاره نمود. دوره سوم را میتوان از زمان ظهور ملاصدرای شیرازی تا قرن حاضر دانست. از جمله مشخصههای مهم این دوره انطباق کامل [[فلسفه اسلامی]] با عرفان نظری است که توسط تربیت یافتگان [[مکتب ملاصدرا|مکتب صدرایی]] به اوج خود رسید. از عالمان برجسته این دوره میتوان به [[میرزا جواد ملکی تبریزی |میرزا جواد آقا ملکی تبریزی]] و [[میرزا هاشم رشتی]] اشاره کرد. | تحولات تاریخی عرفان نظری را میتوان به سه دوره زمانی تقسیم نمود. اولین دوره آن از اواخر قرن دوم با ظهور عرفان تا ظهور [[ابنعربی|محی الدین بن عربی]] است که عرفان در این دوره در جنبه عرفان عملی مطرح است. دومین دوره آن را میتوان از ظهور ابن عربی به عنوان موسس عرفان نظری تا قرن دهم با ظهور [[ملاصدرا|ملاصدرای شیرازی]] دانست. عرفان نظری در این دوره به عنوان یک علم مستقل مطرح شد و توسط عارفان و عالمان برجسته این دوره به حد اعلای خود رسید. از عالمان برجسته این دوره میتوان به [[صدر الدین قونوی]] و [[سعید الدین فرغانی]] اشاره نمود. دوره سوم را میتوان از زمان ظهور ملاصدرای شیرازی تا قرن حاضر دانست. از جمله مشخصههای مهم این دوره انطباق کامل [[فلسفه اسلامی]] با عرفان نظری است که توسط تربیت یافتگان [[مکتب ملاصدرا|مکتب صدرایی]] به اوج خود رسید. از عالمان برجسته این دوره میتوان به [[میرزا جواد ملکی تبریزی |میرزا جواد آقا ملکی تبریزی]] و [[میرزا هاشم رشتی]] اشاره کرد. | ||
در رابطه با عرفان نظری کتب فراوانی نگاشته شده است که برخی از مهمترین آنها [[فصوص الحکم]] از ابن عربی، [[رسالة النصوص]] از محمد بن اسحاق قونوی و [[حق الیقین فی معرفة رب العالمین]] از [[شیخ محمود شبستری]] است. مباحث عرفان نظری در برخی از موضوعات از جمله [[انسان کامل]]، [[جبر و اختیار]] و [[امر بین الامرین]] با آموزههای [[شیعه |تشیع]] قرابت دارد. | در رابطه با عرفان نظری کتب فراوانی نگاشته شده است که برخی از مهمترین آنها [[فصوص الحکم]] از ابن عربی، [[رسالة النصوص]] از محمد بن اسحاق قونوی و [[حق الیقین فی معرفة رب العالمین]] از [[شیخ محمود شبستری]] است. مباحث عرفان نظری در برخی از موضوعات از جمله [[انسان کامل]]، [[جبر و اختیار]] و [[امر بین الامرین]] با آموزههای [[شیعه |تشیع]] قرابت دارد. |