پرش به محتوا

امکان اشرف: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
حذف الگوی جمع شدن
جز (حذف الگوی جمع شدن)
خط ۱۲: خط ۱۲:
از دیدگاه تاریخی، طرح قاعده «امکان اشرف» در فلسفه اسلامی، به [[بوعلی سینا|ابن سینا]] بازمی گردد، بدون اینکه وی آن را به صورت قاعده‌ای درآورد، یا همچون مسأله مستقلی به آن بپردازد و یا آن را در پاسخگویی به مسائل دیگر به کار گیرد. البته او و سایر فلاسفه مسلمان، این قاعده را به ارسطو نسبت داده‌اند.
از دیدگاه تاریخی، طرح قاعده «امکان اشرف» در فلسفه اسلامی، به [[بوعلی سینا|ابن سینا]] بازمی گردد، بدون اینکه وی آن را به صورت قاعده‌ای درآورد، یا همچون مسأله مستقلی به آن بپردازد و یا آن را در پاسخگویی به مسائل دیگر به کار گیرد. البته او و سایر فلاسفه مسلمان، این قاعده را به ارسطو نسبت داده‌اند.


{{جمع شدن|ابن سینا در کتاب [[تعلیقات|تعلیقات]] این مسأله را چنین مطرح می‌کند:}}
ابن سینا در کتاب تعلیقات این مسأله را چنین مطرح می‌کند:


:: مقدمه اول: کمال مطلق، حیثیتِ وجوبِ بدون امکان و وجود بدون عدم و حق بدون باطل است. هر آنچه بعد از اوست، ناقص‌تر از وجود اول است و غیر از آن هرچه هست، در ذات خود ممکن است.
:: مقدمه اول: کمال مطلق، حیثیتِ وجوبِ بدون امکان و وجود بدون عدم و حق بدون باطل است. هر آنچه بعد از اوست، ناقص‌تر از وجود اول است و غیر از آن هرچه هست، در ذات خود ممکن است.
خط ۲۱: خط ۲۱:


::مقدمه چهارم: مقصود ارسطو از اشرف در اینجا نیز چیزی است که از نظر ذاتی مقدم بر هستی موجودات پائین‌تر و پست‌تر از خودش است، و هستی یافتن مرتبه پست‌تر تنها زمانی امکان دارد که موجود برتر در مرتبه قبل از آن وجود یافته باشد‌» <ref> ابن سینا، التعلیقات، ۱۴۰۴ق، ص۲۱، نیز نگاه کنید: ابن سینا، «‌العرشیه »، ص۱۵-۱۶</ref>
::مقدمه چهارم: مقصود ارسطو از اشرف در اینجا نیز چیزی است که از نظر ذاتی مقدم بر هستی موجودات پائین‌تر و پست‌تر از خودش است، و هستی یافتن مرتبه پست‌تر تنها زمانی امکان دارد که موجود برتر در مرتبه قبل از آن وجود یافته باشد‌» <ref> ابن سینا، التعلیقات، ۱۴۰۴ق، ص۲۱، نیز نگاه کنید: ابن سینا، «‌العرشیه »، ص۱۵-۱۶</ref>
{{پایان جمع شدن}}
 


===در حکمت اشراق===
===در حکمت اشراق===
پس از ابن سینا، این مسأله به صورت قاعده‌ای مهم نزد [[شیخ اشراق|شهاب الدین سهروردی]] (درگذشت ۵۸۷ق /۱۱۹۱م) بنیان گذار حکمت اشراق دیده می‌شود. <ref>سهروردی، حکمة الاشراق، ص۱۵۴؛ نیز نگاه کنید: سهروردی، «‌اللمحات »، ص۱۵۶، ۱۶۴-۱۶۶، سهروردی، «‌الالواح... »، ص۳۹</ref>.او نیز صریحاً اصل این قاعده را به [[ارسطو]] بازمی گرداند، و این قاعده را موافق با حکم [[فطرت]] انسان نسبت به وجود چنین ترتیبی در سلسله وجودی ممکنات می‌داند.<ref> سهروردی، «‌المشارع و المطارحات،... »، ص۴۳۴</ref>
پس از ابن سینا، این مسأله به صورت قاعده‌ای مهم نزد [[شیخ اشراق|شهاب الدین سهروردی]] (درگذشت ۵۸۷ق /۱۱۹۱م) بنیان گذار حکمت اشراق دیده می‌شود. <ref>سهروردی، حکمة الاشراق، ص۱۵۴؛ نیز نگاه کنید: سهروردی، «‌اللمحات »، ص۱۵۶، ۱۶۴-۱۶۶، سهروردی، «‌الالواح... »، ص۳۹</ref>.او نیز صریحاً اصل این قاعده را به [[ارسطو]] بازمی گرداند، و این قاعده را موافق با حکم [[فطرت]] انسان نسبت به وجود چنین ترتیبی در سلسله وجودی ممکنات می‌داند.<ref> سهروردی، «‌المشارع و المطارحات،... »، ص۴۳۴</ref>


{{جمع شدن|وی معتقد است بر اساس این قاعده، چند نتیجه به دست می‌آید که عبارتند از:}}
|وی معتقد است بر اساس این قاعده، چند نتیجه به دست می‌آید که عبارتند از:
*وجود تام‌ترین و کامل‌ترین هستی در امور آسمانی و عوالم قدسی؛
*وجود تام‌ترین و کامل‌ترین هستی در امور آسمانی و عوالم قدسی؛
*کمال [[واجب الوجود]] و امور عقلی، از تصور انسان و نفس او برتر و شریف‌تر است؛
*کمال [[واجب الوجود]] و امور عقلی، از تصور انسان و نفس او برتر و شریف‌تر است؛
خط ۳۴: خط ۳۴:


سهروردی از این قاعده بیش از هر چیز برای اثبات [[مُثُل نوریه]] یا به تعبیر خودش «‌[[مثل نوری|انواع نوریه مجرده]]‌» بهره می‌گیرد و در این زمینه می‌گوید: «‌انواع نوریه قاهره بر افراد خود مقدمند، یعنی تقدم عقلی دارند؛ و امکان اشرف اقتضاء می‌کند که این انواع نوری مجرد وجود داشته باشند.‌» <ref>سهروردی، حکمة الاشراق، ص۱۴۳</ref>
سهروردی از این قاعده بیش از هر چیز برای اثبات [[مُثُل نوریه]] یا به تعبیر خودش «‌[[مثل نوری|انواع نوریه مجرده]]‌» بهره می‌گیرد و در این زمینه می‌گوید: «‌انواع نوریه قاهره بر افراد خود مقدمند، یعنی تقدم عقلی دارند؛ و امکان اشرف اقتضاء می‌کند که این انواع نوری مجرد وجود داشته باشند.‌» <ref>سهروردی، حکمة الاشراق، ص۱۴۳</ref>
{{پایان جمع شدن}}
 


===در حکمت متعالیه===
===در حکمت متعالیه===
خط ۴۰: خط ۴۰:
اصلی [[برهان|برهانی]] و دارای نتایجی سودمند می‌داند. وی در کتاب [[اسفار اربعه]] به تفصیل در مورد قاعده امکان اشرف بحث کرده و قاعده [[قاعده امکان اخس|امکان اخس]] را در برابر آن قرار داده و به بررسی و اثبات هر دو می‌پردازد. <ref>صدرالدین شیرازی، اسفار،۱۹۸۱م، ج۷، ص۲۴۴- ۲۴۵</ref>
اصلی [[برهان|برهانی]] و دارای نتایجی سودمند می‌داند. وی در کتاب [[اسفار اربعه]] به تفصیل در مورد قاعده امکان اشرف بحث کرده و قاعده [[قاعده امکان اخس|امکان اخس]] را در برابر آن قرار داده و به بررسی و اثبات هر دو می‌پردازد. <ref>صدرالدین شیرازی، اسفار،۱۹۸۱م، ج۷، ص۲۴۴- ۲۴۵</ref>


{{جمع شدن| وی در اثبات و تبیین این دو قاعده می‌گوید:}}
وی در اثبات و تبیین این دو قاعده می‌گوید:


:::از آنجا که جهان هستی واحد است و کل جهان همانند موجود بزرگ واحدی است که اجزای آن به یکدیگر متصلند. به این معنا که هر مرتبه کمالی از وجود باید با مرتبه کمالی نازل‌تر از خودش مجاور است و نباید میان آنها فاصله‌ای باشد. یعنی نمی‌توان میان دو مرتبه نازل و کامل وجودی، درجه‌ای را تصور کرد که تحقق نیافته است. در این مسئله اگر از وجود مرتبه نازل‌تر به وجود مرتبه کامل‌تر برسیم، قاعده امکان اشرف شکل می‌گیرد و اگر از وجود مرتبه کامل‌تر به وجود مرتبه نازل‌تر پی ببریم، قاعده امکان اَخَسّ نام دارد. قاعده نخست میراث ارسطو و قاعده دوم ابتکار ملاصدرا است.<ref>نک: اسفار، ۱۹۸۱م.، ج۵، ص۳۴۲؛ اسفار، ج۲، ص۳۰۷</ref>
:::از آنجا که جهان هستی واحد است و کل جهان همانند موجود بزرگ واحدی است که اجزای آن به یکدیگر متصلند. به این معنا که هر مرتبه کمالی از وجود باید با مرتبه کمالی نازل‌تر از خودش مجاور است و نباید میان آنها فاصله‌ای باشد. یعنی نمی‌توان میان دو مرتبه نازل و کامل وجودی، درجه‌ای را تصور کرد که تحقق نیافته است. در این مسئله اگر از وجود مرتبه نازل‌تر به وجود مرتبه کامل‌تر برسیم، قاعده امکان اشرف شکل می‌گیرد و اگر از وجود مرتبه کامل‌تر به وجود مرتبه نازل‌تر پی ببریم، قاعده امکان اَخَسّ نام دارد. قاعده نخست میراث ارسطو و قاعده دوم ابتکار ملاصدرا است.<ref>نک: اسفار، ۱۹۸۱م.، ج۵، ص۳۴۲؛ اسفار، ج۲، ص۳۰۷</ref>
{{پایان جمع شدن}}
 


== پانویس ==
== پانویس ==
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۴۷۰

ویرایش