پرش به محتوا

غالیان: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۲: خط ۱۲:
===غلو===
===غلو===
{{اصلی|غلو}}
{{اصلی|غلو}}
غلو در اصطلاح عبارت است از این که فرد متدین، فراتر از آنچه دین برایش معین کرده، اظهار کند.<ref>ابن‌عاشور، التحریر و التنویر، ۱۴۲۰ق، ج۴، ص۳۳۰.</ref> برخی از مصادیق غلو را این‌ها برشمرده‌اند:خدا دانستن یکی از پیامبران یا امامان، شریک دانستن آنان با خداوند در امور جهان، اعتقاد به این که کسی فرزند خداوند است،<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۵، ص۳۴۶؛ صدر، بحوث فی شرح العروة الوثقی، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۳۰۶.</ref> اعتقاد به شریک‌بودن کسی با [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] در امر نبوت، اعتقاد به نبوت [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] یا یکی از امامان شیعه و اعتقاد به [[مهدویت]] افرادی غیر از [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|مهدی موعود]].<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۵، ص۳۴۶؛ مقریزی، المواعظ و الاعتبار، ۱۴۱۸ق، ج۴، ص۱۸۴.</ref> به [[اجماع]] فقهای شیعه اعتقاد به خدا بودن امام علی یا هرکدام از امامان معصوم، از آنجا که به انکار خدا می‌انجامد، [[کفر]] است و باورمندان به آن، کافر محسوب می‌شوند.<ref>حکیم، مستمسک العروة الوثقی، ۱۳۹۱ق، ج۱، ص۳۸۶.</ref> از نظر برخی [[مجتهد|فقیهان]] نیز چنانچه عقاید غالیان منجر به انکاری یکی از [[ضروری دین|ضروریات دین]] شود، محکوم به [[کفر]] است.<ref>شیخ انصاری، کتاب الطهارة، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۱۵۰؛ حکیم، مستمسک فی شرح العروة الوثقی، ۱۳۹۱ق، ج۱، ص۳۸۶.</ref>
غلو در اصطلاح عبارت است از این که فرد متدین، فراتر از آنچه دین برایش معین کرده، اظهار کند.<ref>ابن‌عاشور، التحریر و التنویر، ۱۴۲۰ق، ج۴، ص۳۳۰.</ref> برخی از مصادیق غلو را این‌ها برشمرده‌اند: خدا دانستن یکی از پیامبران یا امامان، شریک دانستن آنان با خداوند در امور جهان، اعتقاد به این که کسی فرزند خداوند است،<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۵، ص۳۴۶؛ صدر، بحوث فی شرح العروة الوثقی، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۳۰۶.</ref> اعتقاد به شریک‌بودن کسی با [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] در امر نبوت، اعتقاد به نبوت [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] یا یکی از امامان شیعه و اعتقاد به [[مهدویت]] افرادی غیر از [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|مهدی موعود]].<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۵، ص۳۴۶؛ مقریزی، المواعظ و الاعتبار، ۱۴۱۸ق، ج۴، ص۱۸۴.</ref> به [[اجماع]] فقهای شیعه اعتقاد به خدا بودن امام علی یا هرکدام از امامان معصوم، از آنجا که به انکار خدا می‌انجامد، [[کفر]] است و باورمندان به آن، کافر محسوب می‌شوند.<ref>حکیم، مستمسک العروة الوثقی، ۱۳۹۱ق، ج۱، ص۳۸۶.</ref> از نظر برخی [[مجتهد|فقیهان]] نیز چنانچه عقاید غالیان منجر به انکاری یکی از [[ضروری دین|ضروریات دین]] شود، محکوم به [[کفر]] است.<ref>شیخ انصاری، کتاب الطهارة، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۱۵۰؛ حکیم، مستمسک فی شرح العروة الوثقی، ۱۳۹۱ق، ج۱، ص۳۸۶.</ref>


==فرقه‌های غالی==
==فرقه‌های غالی==
کتاب‌های فرقه‌شناسی در ذکر تعداد فرقه‌های غالی، اختلاف‌نظر دارند.<ref>صفری فروشانی، غالیان (چاوشی در جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۶۱.</ref> نعمت‌الله صفری فروشانی، پژوهشگر تاریخ، با تحقیق در برخی کتاب‌هایی که در موضوع فرقه‌شناسی تدوین شده، کمترین تعداد فرقه‌های غالی را نُه فرقه و بیشترین تعداد آن‌ها را صد فرقه گزارش کرده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به صفری فروشانی، غالیان (چاوشی در جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۶۱-۶۲.</ref> برخی از فرقه‌های مشهور غالی شیعه عبارت‌اند از:
کتاب‌های فرقه‌شناسی در ذکر تعداد فرقه‌های غالی، اختلاف‌نظر دارند.<ref>صفری فروشانی، غالیان (چاوشی در جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۶۱.</ref> نعمت‌الله صفری فروشانی، پژوهشگر تاریخ، با تحقیق در برخی کتاب‌هایی که در موضوع فرقه‌شناسی تدوین شده، کمترین تعداد فرقه‌های غالی را نُه فرقه و بیشترین تعداد آن‌ها را صد فرقه گزارش کرده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به صفری فروشانی، غالیان (چاوشی در جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۶۱-۶۲.</ref> برخی از فرقه‌های مشهور غالی شیعه عبارت‌اند از:
=== سبائیه (سبئیه)===
===سبائیه (سبئیه)===
{{همچنین ببینید|عبدالله بن سبأ}}
{{همچنین ببینید|عبدالله بن سبأ}}
سَبائیه، پیروان عبدالله بن سَبأ بودند.<ref>اشعری، مقالات الاسلامیین، ۱۴۰۰ق، ص۱۵؛ شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۲۰۴.</ref> برخی فرقه‌نویسان آنان را اولین غالیان منتسب به شیعه به‌ شمار آورده‌اند.<ref>نوبختی، فرق الشیعه، انتشارات دار الاضواء، ص۲۲؛ اشعری، المقالات و الفرق، ۱۳۶۰ش، ص۲۰.</ref> به‌گفته [[ابوالحسن اشعری|اشعری]] متکلم قرن سوم و چهارم قمری در مقالات‌الاسلامیّین، آنان بر این باور بودند که امام علی(ع) وفات نیافته و پیش از قیامت به دنیا برمی‌گردد و زمین را در حالی که سرشار از ظلم و جور است، از عدل و داد پر می‌کند.<ref>اشعری، مقالات الاسلامیین، ۱۴۰۰ق، ص۱۵.</ref> در [[اختیار معرفة الرجال (کتاب)|رجال کَشّی]]، در روایتی از [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] چنین نقل شده که عبدالله بن سبأ، مؤسس فرقه سبائیه، ادعای نبوت کرد و امام علی(ع) را خدا دانست.<ref>شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۰۷.</ref>
سَبائیه، پیروان عبدالله بن سَبأ بودند.<ref>اشعری، مقالات الاسلامیین، ۱۴۰۰ق، ص۱۵؛ شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۲۰۴.</ref> برخی فرقه‌نویسان آنان را اولین غالیان منتسب به شیعه به‌ شمار آورده‌اند.<ref>نوبختی، فرق الشیعه، انتشارات دار الاضواء، ص۲۲؛ اشعری، المقالات و الفرق، ۱۳۶۰ش، ص۲۰.</ref> به‌گفته [[ابوالحسن اشعری|اشعری]] متکلم قرن سوم و چهارم قمری در مقالات‌الاسلامیّین، آنان بر این باور بودند که امام علی(ع) وفات نیافته و پیش از قیامت به دنیا برمی‌گردد و زمین را در حالی که سرشار از ظلم و جور است، از عدل و داد پر می‌کند.<ref>اشعری، مقالات الاسلامیین، ۱۴۰۰ق، ص۱۵.</ref> در [[اختیار معرفة الرجال (کتاب)|رجال کَشّی]]، در روایتی از [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] چنین نقل شده که عبدالله بن سبأ، مؤسس فرقه سبائیه، ادعای نبوت کرد و امام علی(ع) را خدا دانست.<ref>شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۰۷.</ref>


=== کیسانیه ===
===کیسانیه===
{{اصلی|کیسانیه}}
{{اصلی|کیسانیه}}
گروهی از شیعیان بودند که به امامت [[محمد بن حنفیه|محمد بن حَنَفیه]] اعتقاد داشتند.<ref>نوبختی، فرق الشیعه، انتشارات دار الاضواء، ص۲۳.</ref> شهرستانی در [[الملل و النحل (شهرستانی)|المِلل و النَّحل]] گفته است پس از محمد بن حنفیه بین پیروانش اختلاف پیش آمد.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۳۷.</ref> برخی بر این باور بودند که محمد بن حنفیه وفات نیافته و دوباره برمی‌گردد و در زمین عدل و داد می گستراند.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۳۷.</ref> برخی دیگر می‌گفتند او وفات یافته و امامت از وی به فرزندش [[عبدالله بن محمد حنفیه|ابوهاشم]] منتقل شده است.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۳۷.</ref> به‌گزارش محمدجواد مشکور (درگذشت: [[سال ۱۳۷۴ش|۱۳۷۴ش]])، موّرخ و استاد [[دانشگاه تهران]]، در «فرهنگ فِرَق اسلامی»، فرقه کیسانیه پس از محمد بن حنفیه به دوازده گروه انشعاب یافت<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۵ش، ص۳۷۵.</ref> که همگی در اعتقاد به امامت محمد بن حنفیه اشتراک داشته‌اند.<ref>بغدادی، الفرق بین الفرق، ۱۹۷۷م، ص۲۷.</ref> برخی از فرقه‌های کیسانیه عبارت‌اند از: هاشمیه،<ref>نوبختی، فرق الشیعه، انتشارات دار الاضواء، ص۳۰-۳۱؛ اشعری، مقالات الاسلامیین، ۱۴۰۰ق، ص۲۰.</ref> کَرُبیه،<ref>خوارزمی، مفاتیح العلوم، دار المتاب العربی، ص۴۹؛ نوبختی، فرق الشیعه، انتشارات دار الاضواء، ص۲۷.</ref> حَمْزیه،<ref>اشعری قمی، المقالات و الفرق، ۱۳۶۱ش، ص۵۶.</ref> [[بیانیه]]،<ref>نوبختی، فرق الشیعه، انتشارات دار الاضواء، ص۳۴؛ بغدادی، الفرق بین الفرق، ۱۹۷۷م، ص۲۸؛ مقریزی، المواعظ و الاعتبار، ۱۴۱۸ق، ج۴، ص۱۸۲.</ref> حَربیه.<ref>اشعری، المقالات و الفرق، ۱۳۶۱ش، ص۲۸؛ اشعری، مقالات الاسلامیین، ۱۴۰۰ق، ص۲۲.</ref>
گروهی از شیعیان بودند که به امامت [[محمد بن حنفیه|محمد بن حَنَفیه]] اعتقاد داشتند.<ref>نوبختی، فرق الشیعه، انتشارات دار الاضواء، ص۲۳.</ref> شهرستانی در [[الملل و النحل (شهرستانی)|المِلل و النَّحل]] گفته است پس از محمد بن حنفیه بین پیروانش اختلاف پیش آمد.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۳۷.</ref> برخی بر این باور بودند که محمد بن حنفیه وفات نیافته و دوباره برمی‌گردد و در زمین عدل و داد می گستراند.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۳۷.</ref> برخی دیگر می‌گفتند او وفات یافته و امامت از وی به فرزندش [[عبدالله بن محمد حنفیه|ابوهاشم]] منتقل شده است.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۳۷.</ref> به‌گزارش محمدجواد مشکور (درگذشت: [[سال ۱۳۷۴ش|۱۳۷۴ش]])، موّرخ و استاد [[دانشگاه تهران]]، در «فرهنگ فِرَق اسلامی»، فرقه کیسانیه پس از محمد بن حنفیه به دوازده گروه انشعاب یافت<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۵ش، ص۳۷۵.</ref> که همگی در اعتقاد به امامت محمد بن حنفیه اشتراک داشته‌اند.<ref>بغدادی، الفرق بین الفرق، ۱۹۷۷م، ص۲۷.</ref> برخی از فرقه‌های کیسانیه عبارت‌اند از: هاشمیه،<ref>نوبختی، فرق الشیعه، انتشارات دار الاضواء، ص۳۰-۳۱؛ اشعری، مقالات الاسلامیین، ۱۴۰۰ق، ص۲۰.</ref> کَرُبیه،<ref>خوارزمی، مفاتیح العلوم، دار المتاب العربی، ص۴۹؛ نوبختی، فرق الشیعه، انتشارات دار الاضواء، ص۲۷.</ref> حَمْزیه،<ref>اشعری قمی، المقالات و الفرق، ۱۳۶۱ش، ص۵۶.</ref> [[بیانیه]]،<ref>نوبختی، فرق الشیعه، انتشارات دار الاضواء، ص۳۴؛ بغدادی، الفرق بین الفرق، ۱۹۷۷م، ص۲۸؛ مقریزی، المواعظ و الاعتبار، ۱۴۱۸ق، ج۴، ص۱۸۲.</ref> حَربیه.<ref>اشعری، المقالات و الفرق، ۱۳۶۱ش، ص۲۸؛ اشعری، مقالات الاسلامیین، ۱۴۰۰ق، ص۲۲.</ref>
خط ۴۱: خط ۴۱:
سرّیه به پیروان فردی به نام «سرّی اَقصم» گفته می‌شود.<ref>نوبختی، فرق الشیعه، انتشارات دار الاضواء، ص۴۳؛ مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۵ش، ص۲۲۸.</ref> آنان معتقد بودند سرّی پیامبری است که امام صادق(ع) او را فرستاده و به مانند حضرت موسی نیرومند و امین است و همان روح در وی هم هست.<ref>نوبختی، فرق الشیعه، انتشارات دار الاضواء، ص۴۳-۴۴؛ مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۵ش، ص۲۲۸-۲۲۹.</ref> آنان همچنین بر این باور بودند که امام صادق همان اسلام است و اسلام، سلام است و او خداوند است و ما پسران اسلام هستیم.<ref>نوبختی، فرق الشیعه، انتشارات دار الاضواء، ص۴۳-۴۴؛ مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۵ش، ص۲۲۸-۲۲۹.</ref> پیروان سرّی مردم را به پیامبری وی دعوت می‌نمودند و برای امام صادق نماز می‌خواندند. [[حج]] و [[روزه]] را نیز برای وی به جا می‌آوردند.<ref>نوبختی، فرق الشیعه، انتشارات دار الاضواء، ص۴۳-۴۴؛ مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۵ش، ص۲۲۸-۲۲۹.</ref> امام صادق در روایتی، سرّی را کذّاب خوانده و او را لعن کرده است.<ref>شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۱۲۷.</ref>
سرّیه به پیروان فردی به نام «سرّی اَقصم» گفته می‌شود.<ref>نوبختی، فرق الشیعه، انتشارات دار الاضواء، ص۴۳؛ مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۵ش، ص۲۲۸.</ref> آنان معتقد بودند سرّی پیامبری است که امام صادق(ع) او را فرستاده و به مانند حضرت موسی نیرومند و امین است و همان روح در وی هم هست.<ref>نوبختی، فرق الشیعه، انتشارات دار الاضواء، ص۴۳-۴۴؛ مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۵ش، ص۲۲۸-۲۲۹.</ref> آنان همچنین بر این باور بودند که امام صادق همان اسلام است و اسلام، سلام است و او خداوند است و ما پسران اسلام هستیم.<ref>نوبختی، فرق الشیعه، انتشارات دار الاضواء، ص۴۳-۴۴؛ مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۵ش، ص۲۲۸-۲۲۹.</ref> پیروان سرّی مردم را به پیامبری وی دعوت می‌نمودند و برای امام صادق نماز می‌خواندند. [[حج]] و [[روزه]] را نیز برای وی به جا می‌آوردند.<ref>نوبختی، فرق الشیعه، انتشارات دار الاضواء، ص۴۳-۴۴؛ مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۵ش، ص۲۲۸-۲۲۹.</ref> امام صادق در روایتی، سرّی را کذّاب خوانده و او را لعن کرده است.<ref>شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۱۲۷.</ref>


== فرقه‌های معروف به نام عقاید خود ==
==فرقه‌های معروف به نام عقاید خود==
در کتاب‌های ملل و نحل، تعدادی از فرقه‌های غالی با استفاده از اعتقاد اصلی‌شان، نام‌گذاری و معرفی شده‌اند.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۴۲.</ref> برخی از این فرقه‌ها به شرح زیرند:
در کتاب‌های ملل و نحل، تعدادی از فرقه‌های غالی با استفاده از اعتقاد اصلی‌شان، نام‌گذاری و معرفی شده‌اند.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۴۲.</ref> برخی از این فرقه‌ها به شرح زیرند:
*'''اِثنَینیه:''' گروهی از غالیان بودند که پیامبر(ص) و امام علی(ع)، هردو را خدا می‌دانستند.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۴۳.</ref> دسته‌ای از آنان که خدایی پیامبر را مقدم می‌دانستند به «میمیه» و گروه دیگری که خدایی امام علی را مقدم می‌دانستند به «عینیه» معروف بودند.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۴۳.</ref>
*'''اِثنَینیه:''' گروهی از غالیان بودند که پیامبر(ص) و امام علی(ع)، هردو را خدا می‌دانستند.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۴۳.</ref> دسته‌ای از آنان که خدایی پیامبر را مقدم می‌دانستند به «میمیه» و گروه دیگری که خدایی امام علی را مقدم می‌دانستند به «عینیه» معروف بودند.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۴۳.</ref>
*'''اَزدَریه:''' گروهی که به الوهیت امام علی(ع) اعتقاد داشتند و بر این باور بودند که آن علی که پدر [[حسنین|حَسنَین(ع)]] بود و در این دنیا زندگی کرد، شخصی به نام «علی ازدری» بود و آن علی که [[امامت|امام]] است از آنجا که صانع است، فرزند ندارد.<ref>ابوالمعالی، بیان الادیان، ۱۳۷۶ش، ص۵۲.</ref>
*'''اَزدَریه:''' گروهی که به الوهیت امام علی(ع) اعتقاد داشتند و بر این باور بودند که آن علی که پدر [[حسنین|حَسنَین(ع)]] بود و در این دنیا زندگی کرد، شخصی به نام «علی ازدری» بود و آن علی که [[امامت|امام]] است از آنجا که صانع است، فرزند ندارد.<ref>ابوالمعالی، بیان الادیان، ۱۳۷۶ش، ص۵۲.</ref>
*'''مُفَوِّضه:''' گروهی از شیعیان که به تفویض قائل‌اند.<ref>بشبیشی، الفرق الاسلامیة، ص۲۹.</ref> تفویض به یک معنا عبارت است از این باور که خداوند، پیامبر و امام علی را آفرید و سپس اموری همچون خلق کردن، مرگ و زندگی و رزق و روزی بندگان را به آنان واگذار نمود.<ref>شیخ صدوق، الاعتقادات، ۱۴۱۴ق، ص۱۰۰-۱۰۱.</ref>
*'''مُفَوِّضه:''' گروهی از شیعیان که به تفویض قائل‌اند.<ref>بشبیشی، الفرق الاسلامیة، ص۲۹.</ref> تفویض به یک معنا عبارت است از این باور که خداوند، پیامبر و امام علی را آفرید و سپس اموری همچون خلق کردن، مرگ و زندگی و رزق و روزی بندگان را به آنان واگذار نمود.<ref>شیخ صدوق، الاعتقادات، ۱۴۱۴ق، ص۱۰۰-۱۰۱.</ref>
*'''ذُبابیه''' و '''غَرامیه''' و '''ذِمامیه:''' گروه‌های از غالیان به شمار می‌روند که همگی در این باور مشترک‌اند که نبوت حق امام علی است. آنان بر این اعتقاد بودند که [[جبرئیل]] به‌واسطه شباهت فراوان امام علی و پیامبر(ص)، هنگام [[وحی|نزول وحی]] خطا کرد و وحی را بر پیامبر فرود آورد.<ref>برای نمونه نگاه کنید به طعیمة، الغلو و الفرق الغالیه بین الاسلامیین، ۲۰۰۹م، ص۲۴۱؛ صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۴۵-۱۴۸.</ref> [[سید محسن امین|سیدمحسن امین]] نسبت این فرقه‌ها به شیعه را  ادعایی بدون دلیل دانسته و مدعی شده اسم چنین فرقه‌هایی را در هیچ‌یک از آثار شیعی که در فرقه‌شناسیِ تدوین‌شده نیافته است.<ref>امین، اعیان الشیعه، دار التعارف للمطبوعات، ج۱، ص۲۳.</ref> او بر این باور است که اسم این فرقه‌ها به قصد و انگیزه زشت جلوه دادن و بدگفتن از فرقه شیعه جعل گردیده است.<ref>امین، اعیان الشیعه، دار التعارف للمطبوعات، ج۱، ص۲۳.</ref>  
*'''ذُبابیه''' و '''غَرامیه''' و '''ذِمامیه:''' گروه‌های از غالیان به شمار می‌روند که همگی در این باور مشترک‌اند که نبوت حق امام علی است. آنان بر این اعتقاد بودند که [[جبرئیل]] به‌واسطه شباهت فراوان امام علی و پیامبر(ص)، هنگام [[وحی|نزول وحی]] خطا کرد و وحی را بر پیامبر فرود آورد.<ref>برای نمونه نگاه کنید به طعیمة، الغلو و الفرق الغالیه بین الاسلامیین، ۲۰۰۹م، ص۲۴۱؛ صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۴۵-۱۴۸.</ref> [[سید محسن امین|سیدمحسن امین]] نسبت این فرقه‌ها به شیعه را  ادعایی بدون دلیل دانسته و مدعی شده اسم چنین فرقه‌هایی را در هیچ‌یک از آثار شیعی که در فرقه‌شناسیِ تدوین‌شده نیافته است.<ref>امین، اعیان الشیعه، دار التعارف للمطبوعات، ج۱، ص۲۳.</ref> او بر این باور است که اسم این فرقه‌ها به قصد و انگیزه زشت جلوه دادن و بدگفتن از فرقه شیعه جعل گردیده است.<ref>امین، اعیان الشیعه، دار التعارف للمطبوعات، ج۱، ص۲۳.</ref>
*'''شریکیه:''' گروهی که معتقد بودند همان‌گونه که هارون در نبوت با حضرت موسی شریک بود، امام علی(ع) نیز در امر نبوت با پیامبر(ص) شریک بود.<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۵ش، ص۲۵۵.</ref>
*'''شریکیه:''' گروهی که معتقد بودند همان‌گونه که هارون در نبوت با حضرت موسی شریک بود، امام علی(ع) نیز در امر نبوت با پیامبر(ص) شریک بود.<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۵ش، ص۲۵۵.</ref>
==مدعیان نیابت امام غائب در دوره غیبت صغری==
==مدعیان نیابت امام غائب در دوره غیبت صغری==
گفته می‌شود در طول زمان [[غیبت صغرا|غیبت صغری]]، بعضی از افراد سرشناس [[شیعه]] راه [[غلو]] در پیش گرفتند و ادعاهای گزافی درباره خود و گاه درباره ائمه(ع) مطرح کردند و به دروغ مدعی [[نیابت خاصه]] از سوی [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|امام مهدی(ع)]] شدند.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۱-۱۳۲.</ref> آنان پیروانی نیز پیدا کردند و گروه‌هایی بر اساس سخنانشان شکل گرفت.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۲.</ref> برخی از این گروه‌ها بدین شرح‌اند:  
گفته می‌شود در طول زمان [[غیبت صغرا|غیبت صغری]]، بعضی از افراد سرشناس [[شیعه]] راه [[غلو]] در پیش گرفتند و ادعاهای گزافی درباره خود و گاه درباره ائمه(ع) مطرح کردند و به دروغ مدعی [[نیابت خاصه]] از سوی [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|امام مهدی(ع)]] شدند.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۱-۱۳۲.</ref> آنان پیروانی نیز پیدا کردند و گروه‌هایی بر اساس سخنانشان شکل گرفت.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۲.</ref> برخی از این گروه‌ها بدین شرح‌اند:  
* '''شَریعیه:''' پیروان [[حسن شریعی]] از [[فهرست اصحاب امام هادی(ع)|اصحاب امام هادی(ع)]] و [[فهرست اصحاب امام حسن عسکری(ع)|اصحاب امام حسن عسکری(ع)]].<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۵ش، ص۲۵۵.</ref> او را نخستین کسی دانسته‌اند که پس از وفات امام حسن عسکری(ع) و در دوره غیبت صغری، به دروغ ادعا کرد که نایب امام مهدی(ع) است.<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۵ش، ص۲۵۵؛ صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۱-۱۳۲.</ref> پس از آن، [[توقیع|توقیعی]] از سوی امام مهدی(ع) در ردّ او صادر شد<ref>طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۴۷۴-۴۷۵.</ref> و شیعیان از وی بیزاری جستند و او را لعن کردند.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۳.</ref>
*'''شَریعیه:''' پیروان [[حسن شریعی]] از [[فهرست اصحاب امام هادی(ع)|اصحاب امام هادی(ع)]] و [[فهرست اصحاب امام حسن عسکری(ع)|اصحاب امام حسن عسکری(ع)]].<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۵ش، ص۲۵۵.</ref> او را نخستین کسی دانسته‌اند که پس از وفات امام حسن عسکری(ع) و در دوره غیبت صغری، به دروغ ادعا کرد که نایب امام مهدی(ع) است.<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۵ش، ص۲۵۵؛ صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۱-۱۳۲.</ref> پس از آن، [[توقیع|توقیعی]] از سوی امام مهدی(ع) در ردّ او صادر شد<ref>طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۴۷۴-۴۷۵.</ref> و شیعیان از وی بیزاری جستند و او را لعن کردند.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۳.</ref>
* '''نُمَیریه:''' پیروان [[محمد بن نصیر نمیری|محمد بن نصیر نُمَیری]].<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۳.</ref> [[شیخ طوسی]] در [[کتاب الغیبة (ابهام‌زدایی)|الغیبه]] گفته او از اصحاب [[امام حسن عسکری علیه‌السلام|امام حسن عسکری(ع)]] بود که پس از وفات وی، مدعی وکالت و نیابت از سوی امام مهدی(ع) شد.<ref>شیخ طوسی، الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۳۹۸.</ref> به‌گزارش [[سعد بن عبدالله اشعری قمی|سعد بن عبدالله اشعری]] در [[المقالات و الفرق (کتاب)|المقالات و الفِرَق]]، محمد بن نصیر به الوهیت امام هادی(ع) قائل بود و خودش را نبی و فرستاده وی می‌دانست.<ref>اشعری، المقالات و الفرق، ۱۳۶۱ش، ص۱۰۰.</ref> همچنین گفته‌اند او [[لواط]] و سایر محرمات الهی را جایز می‌دانست.<ref>اشعری، المقالات و الفرق، ۱۳۶۱ش، ص۱۰۰.</ref>
*'''نُمَیریه:''' پیروان [[محمد بن نصیر نمیری|محمد بن نصیر نُمَیری]].<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۳.</ref> [[شیخ طوسی]] در [[کتاب الغیبة (ابهام‌زدایی)|الغیبه]] گفته او از اصحاب [[امام حسن عسکری علیه‌السلام|امام حسن عسکری(ع)]] بود که پس از وفات وی، مدعی وکالت و نیابت از سوی امام مهدی(ع) شد.<ref>شیخ طوسی، الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۳۹۸.</ref> به‌گزارش [[سعد بن عبدالله اشعری قمی|سعد بن عبدالله اشعری]] در [[المقالات و الفرق (کتاب)|المقالات و الفِرَق]]، محمد بن نصیر به الوهیت امام هادی(ع) قائل بود و خودش را نبی و فرستاده وی می‌دانست.<ref>اشعری، المقالات و الفرق، ۱۳۶۱ش، ص۱۰۰.</ref> همچنین گفته‌اند او [[لواط]] و سایر محرمات الهی را جایز می‌دانست.<ref>اشعری، المقالات و الفرق، ۱۳۶۱ش، ص۱۰۰.</ref>
*'''شَلْمَغانیه:''' پیروان [[محمد بن علی شلمغانی|محمد بن علی شَلمَغانی]]، از اصحاب امام حسن عسکری(ع).<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۶.</ref> گفته می‌شود او در ابتدا از فقهای شیعه بود و پس از وفات امام حسن عسکری(ع)، انتظار نیابت حضرت مهدی(ع) را داشت که این مقام به [[حسین بن روح نوبختی|حسین بن روح]] واگذار شد. برای همین، بر علیه حسین بن روح توطئه‌چینی کرد و گفتارهای ساختگی‌ای را به وی و سایر نوّاب نسبت داد.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۶.</ref> اعتقاد به حلول و [[تناسخ]] را به شلمغانی نسبت داده‌اند و گفته‌اند وی اعتقاد داشته روح خداوند در [[آدم (پیامبر)|حضرت آدم]] حلول کرد و پس از او در سایر انبیا و اوصیا حلول کرد تا به امام حسن عسکری رسید و پس از وی در بدن خودش حلول کرده است.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۶.</ref> در توقیعی از امام مهدی(ع) نقل شده که وی شلمغانی را لعنت کرده و از او بیزاری جسته و به ارتدادش حکم نموده است.<ref>شیخ طوسی، الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۴۱۰-۴۱۱.</ref>
*'''شَلْمَغانیه:''' پیروان [[محمد بن علی شلمغانی|محمد بن علی شَلمَغانی]]، از اصحاب امام حسن عسکری(ع).<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۶.</ref> گفته می‌شود او در ابتدا از فقهای شیعه بود و پس از وفات امام حسن عسکری(ع)، انتظار نیابت حضرت مهدی(ع) را داشت که این مقام به [[حسین بن روح نوبختی|حسین بن روح]] واگذار شد. برای همین، بر علیه حسین بن روح توطئه‌چینی کرد و گفتارهای ساختگی‌ای را به وی و سایر نوّاب نسبت داد.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۶.</ref> اعتقاد به حلول و [[تناسخ]] را به شلمغانی نسبت داده‌اند و گفته‌اند وی اعتقاد داشته روح خداوند در [[آدم (پیامبر)|حضرت آدم]] حلول کرد و پس از او در سایر انبیا و اوصیا حلول کرد تا به امام حسن عسکری رسید و پس از وی در بدن خودش حلول کرده است.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۶.</ref> در توقیعی از امام مهدی(ع) نقل شده که وی شلمغانی را لعنت کرده و از او بیزاری جسته و به ارتدادش حکم نموده است.<ref>شیخ طوسی، الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۴۱۰-۴۱۱.</ref>
* '''هِلالیه:''' پیروان فردی به نام [[احمد بن هلال کرخی|احمد بن هلال عَبَرتایی]]،<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۵ش، ص۴۶۷.</ref> از اصحاب امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع).<ref>شیخ طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۴۱۰ و ۴۲۸.</ref> به‌گزارش [[شیخ طوسی]] در [[کتاب الغیبة (ابهام‌زدایی)|الغیبه]]، احمد بن هلال، پس از وفات امام حسن عسکری(ع)، وکالت و نیابت [[محمد بن عثمان عمری|محمد بن عثمان]] را انکار کرد و پس از چندی، در توقیعی از ناحیه امام مهدی(ع) مورد لعن واقع شد.<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۳۹۹.</ref>
*'''هِلالیه:''' پیروان فردی به نام [[احمد بن هلال کرخی|احمد بن هلال عَبَرتایی]]،<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۵ش، ص۴۶۷.</ref> از اصحاب امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع).<ref>شیخ طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۴۱۰ و ۴۲۸.</ref> به‌گزارش [[شیخ طوسی]] در [[کتاب الغیبة (ابهام‌زدایی)|الغیبه]]، احمد بن هلال، پس از وفات امام حسن عسکری(ع)، وکالت و نیابت [[محمد بن عثمان عمری|محمد بن عثمان]] را انکار کرد و پس از چندی، در توقیعی از ناحیه امام مهدی(ع) مورد لعن واقع شد.<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۳۹۹.</ref>
*'''بَلالیه:''' گروهی منتسب به [[محمد بن علی بن بلال]].<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۸.</ref> گفته‌اند او در ابتدا از اصحاب امام حسن عسکری(ع)<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۰۹ق، ج۱۷، ص۳۳۵.</ref> و وکیل امام عصر(ع) در گرفتن وجوهات بود؛<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۸.</ref> اما پس از آنکه [[محمد بن عثمان عمری|محمد بن عثمان]] به نیابت از ناحیه امام عصر انتخاب شد، اموالی که نزدش بود را از وی مطالبه کرد و او با انکار نیابت محمد بن عثمان، از پس دادن اموال امتناع کرد و خودش را نائب دانست.<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۴۰۰.</ref>
*'''بَلالیه:''' گروهی منتسب به [[محمد بن علی بن بلال]].<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۸.</ref> گفته‌اند او در ابتدا از اصحاب امام حسن عسکری(ع)<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۰۹ق، ج۱۷، ص۳۳۵.</ref> و وکیل امام عصر(ع) در گرفتن وجوهات بود؛<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۸.</ref> اما پس از آنکه [[محمد بن عثمان عمری|محمد بن عثمان]] به نیابت از ناحیه امام عصر انتخاب شد، اموالی که نزدش بود را از وی مطالبه کرد و او با انکار نیابت محمد بن عثمان، از پس دادن اموال امتناع کرد و خودش را نائب دانست.<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۴۰۰.</ref>


خط ۶۴: خط ۶۴:
از نظر صفری فروشانی، غالیان با مشغول ساختن اذهان امامان شیعه به خود، جذب شیعیان ساده‌دل به سوی خود و ایجاد تفرقه در صفوف شیعیان، موجب هدر دادن نیروهای شیعه شدند و ضربات جبران‌ناپذیری بر مذهب شیعه وارد ساختند.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۳۲۵-۳۲۶.</ref>
از نظر صفری فروشانی، غالیان با مشغول ساختن اذهان امامان شیعه به خود، جذب شیعیان ساده‌دل به سوی خود و ایجاد تفرقه در صفوف شیعیان، موجب هدر دادن نیروهای شیعه شدند و ضربات جبران‌ناپذیری بر مذهب شیعه وارد ساختند.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۳۲۵-۳۲۶.</ref>


== پانویس ==
==پانویس==
{{پانوشت}}
{{پانوشت}}


== منابع ==
==منابع==
{{منابع|۲}}
{{منابع|۲}}
*ابوالمعالی، محمد بن عبیدالله، بیان الادیان، تهران، انتشارات روزنه، ۱۳۷۶ش.
*ابوالمعالی، محمد بن عبیدالله، بیان الادیان، تهران، انتشارات روزنه، ۱۳۷۶ش.
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۵۸۷

ویرایش