confirmed، movedable، protected، templateeditor
۵٬۶۹۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''تَعَبُّد''' اصطلاحی فقهی و اخلاقی، به معنای تسلیم محض بودن مؤمنان در برابر فرمان خدا است بدون آنکه مصلحت واقعی آن دستور را بدانند. عبادتهایی که از روی تعبد انجام شود، نوعی آزمایش الهی برای شناختن مؤمنان واقعی از غیرواقعی بهشمار آمده است. تعبد در احکام شرعی در همه مذاهب، امری پذیرفته شده است و نمیتوان دین را بدون آن در نظر گرفت. با این حال روشن نبودن علت احکام، به معنای بیعلت بودن احکام نیست. [[شیخ صدوق]] در کتاب [[علل الشرائع (کتاب)|علل الشرایع]] تلاش کرده تا فلسفه احکام را توضیح دهد. در استنباطات فقهی، مسئله تعبد اهمیت دارد و یکی از اصول حاکمِ آن تلقی شده است. | |||
'''تَعَبُّد''' | |||
رابطه تعقل و تعبد از مباحث مهم در بحث رابطه علم و دین است. به گفته محققان اسلامی، تعبد نمیتواند به معنای تعطیل کردن عقلانیت باشد؛ چون مسائل اصلی دین بر پایه استدلال و تعقل فهمیده میشود. به باور برخی روشنفکران، تعبد در مرحله فکر، با عقلانیت و در مرحله عمل، با آزادی در تضادّ است. اما برخی محققان دیدگاه روشنفکران درباره تعبد را متناقض دانستهاند؛ چرا که از طرفی پیوند دین و تعبد را انکار نمیکنند و از طرف دیگر، تلاش میکنند تفسیرهایی که از از مفاهیم دینی ارائه میدهند، تعبدی نباشد. همچنین گفته شده، پذیرش تعبدی سخنان پیامبران، همانند مراجعه جاهلان به عالمان است که از نظر عقلی اشکالی ندارد. «تعبد و عقلانیت» کتابی به قلم محمد جعفری است، که در موضوع تعبد نوشته شده است. | |||
== اهمیت تعبد در مباحث اسلامی == | == اهمیت تعبد در مباحث اسلامی == | ||
خط ۱۷: | خط ۱۱: | ||
روشن نبودن علت احکام، به معنای بیعلت بودن احکام نیست.<ref>جعفری، «جایگاه تعقل و تعبد در معارف اسلامی»، ص۸۱-۸۲.</ref> بر اساس روایتی که از [[امام رضا علیهالسلام|امام رضا(ع)]] نقل شده، اگرچه خداوند از بندگان خواسته در انجام کارها تعبد داشته باشند، اما خدا علاوه بر مصلحت تعبد، به مصالح و مفاسد خود آن افعال نیز توجه دارد.<ref>شیخ صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۵۹۲.</ref> با این حال [[اسلام]]، همانند دیگر ادیان آسمانی، احکامی دارد که فلسفه آن برای انسانها روشن نیست.<ref>مصباح یزدی، بر درگاه دوست، ۱۳۸۲ش، ص۸۵.</ref> مؤمنان احکامی را که [[فلسفه احکام]] آنها روشن نیست، از روی تعبد به خدا میپذیرند و به آن عمل میکنند.<ref>رضایی اصفهانی، مباحث اعتقادی، ۱۳۹۱ش، ص۹۸.</ref> عبادتهایی که بدون آگاهی از فلسفه احکام صورت میپذیرد، نوعی [[امتحان الهی|آزمایش الهی]] برای شناختن مؤمنان واقعی از غیرواقعی است.<ref>رضایی اصفهانی، مباحث اعتقادی، ۱۳۹۱ش، ص۹۹.</ref> | روشن نبودن علت احکام، به معنای بیعلت بودن احکام نیست.<ref>جعفری، «جایگاه تعقل و تعبد در معارف اسلامی»، ص۸۱-۸۲.</ref> بر اساس روایتی که از [[امام رضا علیهالسلام|امام رضا(ع)]] نقل شده، اگرچه خداوند از بندگان خواسته در انجام کارها تعبد داشته باشند، اما خدا علاوه بر مصلحت تعبد، به مصالح و مفاسد خود آن افعال نیز توجه دارد.<ref>شیخ صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۵۹۲.</ref> با این حال [[اسلام]]، همانند دیگر ادیان آسمانی، احکامی دارد که فلسفه آن برای انسانها روشن نیست.<ref>مصباح یزدی، بر درگاه دوست، ۱۳۸۲ش، ص۸۵.</ref> مؤمنان احکامی را که [[فلسفه احکام]] آنها روشن نیست، از روی تعبد به خدا میپذیرند و به آن عمل میکنند.<ref>رضایی اصفهانی، مباحث اعتقادی، ۱۳۹۱ش، ص۹۸.</ref> عبادتهایی که بدون آگاهی از فلسفه احکام صورت میپذیرد، نوعی [[امتحان الهی|آزمایش الهی]] برای شناختن مؤمنان واقعی از غیرواقعی است.<ref>رضایی اصفهانی، مباحث اعتقادی، ۱۳۹۱ش، ص۹۹.</ref> | ||
در | [[شیخ صدوق]] در کتاب [[علل الشرائع (کتاب)|علل الشرایع]] تلاش کرده تا فلسفه احکام را تبیین کند.<ref>جعفری، «جایگاه تعقل و تعبد در معارف اسلامی»، ص۸۱-۸۲.</ref> به گفته [[عباسعلی عمید زنجانی]] مؤلف [[فقه سیاسی (کتاب)|کتاب فقه سیاسی]]، احتمالا شیخ صدوق (درگذشته ۳۸۱ق)، تنها محدث و فقیهی است که به جمعآوری فلسفه احکام پرداخته است.<ref>عمید زنجانی، قواعد فقه، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۳۵۷.</ref> عمید زنجانی معتقد است فقهای شیعه به دلیل ترس از انجام [[قیاس]] در مباحث فقهی و نیز به دلیل ضعیف نشدن روحیه تعبد، به احادیث علل الشرایع توجه کافی نکردهاند.<ref>عمید زنجانی، قواعد فقه، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۳۵۷.</ref> ولی عمید زنجانی این رویکرد را مخالف روش قرآن میداند؛ چرا که در قرآن نیز فلسفه و منافع و ضررهای برخی احکام بیان شده است.<ref>عمید زنجانی، قواعد فقه، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۳۵۷.</ref> [[محمدتقی جعفری]] فیلسوف و متکلم شیعه نیز معتقد است، احکامی عبادی فلسفه متقن دارند و احکام غیرعبادی نیز با عقل سلیم، قابل فهماند.<ref>جعفری، «جایگاه تعقل و تعبد در معارف اسلامی»، ص۸۱-۸۲.</ref> با این حال برخی بر این باورند که بسیاری از معارف اسلامی را تنها باید با تعبد پذیرفت و نمیتوان حکمت و فلسفه آنها را به دست آورد.<ref>جعفری، «جایگاه تعقل و تعبد در معارف اسلامی»، ص۶۹.</ref> | ||
== تعبد و عقلانیت == | == تعبد و عقلانیت == |