confirmed، templateeditor
۱۲٬۲۵۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(ویکی سازی) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{درباره ۲|لقب امین|آشنایی با زندگی و شخصیت پیامبر اسلام، مدخل |حضرت محمد صلی الله علیه و آله|}} | {{درباره ۲|لقب امین|آشنایی با زندگی و شخصیت پیامبر اسلام، مدخل |حضرت محمد صلی الله علیه و آله|}} | ||
'''اَمین''' از [[فهرست کنیهها و لقبهای پیامبر(ص)|لقبهای پیامبر | '''اَمین''' از [[فهرست کنیهها و لقبهای پیامبر(ص)|لقبهای پیامبر اکرم(ص)]] که سالها پیش از [[بعثت]] با این لقب خوانده میشد. امین به شخص مورداعتمادی میگویند که دیگران از خیانتنکردن او ایمن باشند. یکی از ویژگیهای [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول خدا(ص)]] که باعث میشد او را امین بخوانند، [[امانتداری]] بود. در روایات [[امامان شیعه|ائمه(ع)]] به امینبودن پیامبر(ص) تأکید شده و در برخی [[زیارتنامه|زیارتنامهها]] با تعبیر «السَّلَامُ عَلَى أَمِينِ اللَّهِ عَلَى رُسُلِه» از او یاد شده است. | ||
==مفهوم و جایگاه== | ==مفهوم و جایگاه== | ||
امین از لقبهای پیامبر(ص) است که سالها پیش از [[بعثت]] با آن نام خوانده میشد.<ref>نگاه کنید به طبری، تاریخ طبری، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۲۹۰.</ref> امین به کسی میگویند که مورداعتماد بوده و از این که او خیانت نخواهد کرد ایمن باشند.<ref> دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۳۴۰۸.</ref> ابنسعد تاریخنگار قرن سوم قمری در کتاب الطبقات الکبری میگوید: «از بس که ویژگیهای نیکو در پیامبر(ص) به کمال رسیده بود در مکه نامی جز امین نداشت».<ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۱، ص۱۵۶.</ref> بنابر گزارشی که در [[تاریخ طبری (کتاب)|تاریخ طبری]] (تألیف ۳۰۳ق) نقل شده قریش پیش از آنکه بر پیامبر(ص) [[وحی]] شود وی را امین مینامید.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۲۹۰.</ref> | امین از لقبهای پیامبر(ص) است که سالها پیش از [[بعثت]] با آن نام خوانده میشد.<ref>نگاه کنید به طبری، تاریخ طبری، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۲۹۰.</ref> امین به کسی میگویند که مورداعتماد بوده و از این که او خیانت نخواهد کرد ایمن باشند.<ref> دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۳۴۰۸.</ref> ابنسعد تاریخنگار قرن سوم قمری در کتاب الطبقات الکبری میگوید: «از بس که ویژگیهای نیکو در پیامبر(ص) به کمال رسیده بود در مکه نامی جز امین نداشت».<ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۱، ص۱۵۶.</ref> بنابر گزارشی که در [[تاریخ طبری (کتاب)|تاریخ طبری]] (تألیف ۳۰۳ق) نقل شده قریش پیش از آنکه بر پیامبر(ص) [[وحی]] شود وی را امین مینامید.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۲۹۰.</ref> | ||
از [[عبدالله بن عباس|ابنعباس]] نیز روایت شده که مشرکان | از [[عبدالله بن عباس|ابنعباس]] نیز روایت شده که مشرکان [[قبیله قریش|قریش]]، رسول خدا(ص) را امین مینامیدند و میدانستند که او هرگز [[دروغ]] نمیگوید با این وجود او را انکار میکردند.<ref> زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۸ـ۱۹.</ref> دشمنان پیامبر(ص) نیز به امین بودن پیامبر معترف بودند و داستانهایی از اعتراف [[ابوجهل]] بر این مسئله در تاریخ گزارش شده است.<ref>نگاه کنید به زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۸ـ۱۹.</ref> در این گزارشها علت انکار پیامبر(ص) توسط آنها اعتماد نداشتن به سخنان پیامبر نیست بلکه رقابتهای خانوادگی و قبیلهای موجب انکار [[نبوت]] پیامبر(ص) شده است.<ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۸ـ۱۹.</ref> | ||
محمدامین و امین از نامهایی است که مسلمانان بر فرزندان خود میگذارند. امین جزو یکصد نام برتر ایرانیان در فاصله سالهای ۱۲۹۷-۱۳۸۰ش به شمار میآید.<ref>[http://www.itel.ir/page131.aspx «گزارشی جالب از یکصد نام برتر ایرانیان در قرن حاضر»]، پایگاه کشوری فون واژه.</ref> | محمدامین و امین از نامهایی است که [[مسلمان|مسلمانان]] بر فرزندان خود میگذارند. امین جزو یکصد نام برتر [[ایران|ایرانیان]] در فاصله سالهای ۱۲۹۷-۱۳۸۰ش به شمار میآید.<ref>[http://www.itel.ir/page131.aspx «گزارشی جالب از یکصد نام برتر ایرانیان در قرن حاضر»]، پایگاه کشوری فون واژه.</ref> | ||
==امانتدار مردم== | ==امانتدار مردم== | ||
یکی از ویژگیهای پیامبر(ص) که باعث شد او را امین بخوانند، [[امانتداری]] بود.<ref>نگاه کنید به فرجاللهی، «امانتداری پیامبر (ص) رحمت»، ص۳۱ـ۳۴.</ref> در مورد امانتداری رسول خدا(ص) گزارشهای متعددی در منابع تاریخی نقل شده است. از جمله این که وقتی پیامبر(ص) با سرمایه [[حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها|حضرت خدیجه(س)]] به تجارت پرداخت و با موفقیت از سفر تجاری برگشت، خدیجه(س) به او گفت: «ای پسر عمو؛ من به خاطر شرافت نسب، قرابت، راستگویی، [[اخلاق|اخلاق پسندیده]] و امانتداری تو در بین مردم و قوم خود افتخار میکنم.» پس از آن بود که حضرت خدیجه(س) به پیامبر پیشنهاد [[ازدواج]] داد.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۲۸۱.</ref> | یکی از ویژگیهای پیامبر(ص) که باعث شد او را امین بخوانند، [[امانتداری]] بود.<ref>نگاه کنید به فرجاللهی، «امانتداری پیامبر (ص) رحمت»، ص۳۱ـ۳۴.</ref> در مورد امانتداری رسول خدا(ص) گزارشهای متعددی در منابع تاریخی نقل شده است. از جمله این که وقتی پیامبر(ص) با سرمایه [[حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها|حضرت خدیجه(س)]] به تجارت پرداخت و با موفقیت از سفر تجاری برگشت، خدیجه(س) به او گفت: «ای پسر عمو؛ من به خاطر شرافت نسب، قرابت، راستگویی، [[اخلاق|اخلاق پسندیده]] و امانتداری تو در بین مردم و قوم خود افتخار میکنم.» پس از آن بود که حضرت خدیجه(س) به پیامبر پیشنهاد [[ازدواج]] داد.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۲۸۱.</ref> | ||
همچنین مردم، امانتهای خود را به پیامبر میسپردند. وقتی پیامبر(ص) تصمیم گرفت به مدینه [[هجرت به مدینه|هجرت]] کند. از امام علی(ع) خواست تنها زمانی از مکه به سوی مدینه حرکت کند که امانتهایی را که مردم نزد پیامبر(ص) گذاشته بودند به صاحبانشان بازگرداند.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۵۳.</ref> همچنین در گزارشی آمده است در [[غزوه خیبر]] مسلمانان دچار کمبود غذا شدند. در این هنگام، چوپانی که برای یهودیان گلهداری میکرد نزد پیامبر آمد و بعد از گفتگو با آن حضرت، [[مسلمان]] شد و به پیامبر(ص) گفت گوسفندان یهودیان نزد من امانت است و اکنون که مسلمان شدهام تکلیف من چیست؟ پیامبر(ص) علیرغم نیازی که مسلمانان به مواد غذایی داشتند از | همچنین مردم، امانتهای خود را به پیامبر میسپردند. وقتی پیامبر(ص) تصمیم گرفت به مدینه [[هجرت به مدینه|هجرت]] کند. از [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] خواست تنها زمانی از [[مکه]] به سوی [[مدینه]] حرکت کند که امانتهایی را که مردم نزد پیامبر(ص) گذاشته بودند به صاحبانشان بازگرداند.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۵۳.</ref> همچنین در گزارشی آمده است در [[غزوه خیبر]] مسلمانان دچار کمبود غذا شدند. در این هنگام، چوپانی که برای یهودیان گلهداری میکرد نزد پیامبر آمد و بعد از گفتگو با آن حضرت، [[مسلمان]] شد و به پیامبر(ص) گفت گوسفندان یهودیان نزد من امانت است و اکنون که مسلمان شدهام تکلیف من چیست؟ پیامبر(ص) علیرغم نیازی که مسلمانان به مواد غذایی داشتند از چوپان، خواست تا گوسفندان را تحویل یهودیان بدهد.<ref>ابنهشام، السیره النبویه، دارالمعرفه، ج۲، ص۳۴۴ـ۳۴۵.</ref> | ||
==امین وحی== | ==امین وحی== | ||
نبوت پیامبر(ص)، بر امین بودن او دلالت دارد چراکه | [[نبوت]] پیامبر(ص)، بر امین بودن او دلالت دارد چراکه نبوت امانت خداوند است و باید به امین سپرده شود.<ref> فرجاللهی، «امانتداری پیامبر (ص) رحمت»، ص۳۱.</ref> از [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] روایت شده است: «خدا حضرت محمد(ص) را فرستاد تا هشداردهنده جهانیان و امین وحی باشد».<ref>نهج البلاغه، ۱۴۱۴ق، ص۶۸.</ref> در [[تفسیر علی بن ابراهیم قمی (کتاب)|کتاب تفسیر قمی]]، واژه امین در [[آیه ۲۱ سوره تکویر|آیه مُطَاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ]]، به امانت پیامبر تفسیر شده است و از [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] در مورد این آیه، روایت شده که یعنی «فرمانش نزد پروردگار، نافذ و در روز رستاخیز امین است».<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۷ش، ج۲، ص۴۰۹.</ref> همچنین در برخی از زیارتنامهها که از ائمه(ع) روایت شده از رسول خدا(ص) با تعبیر «أَمِينِ اللَّهِ عَلَى رُسُلِه» یاد شده است.<ref>ابنقولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ش، ص۲۰۱.</ref> | ||
از [[ابوطالب]] عموی پیامبر نیز شعری گزارش شده که در آن رسول خدا(ص) را امین الله خطاب کرده است: | از [[ابوطالب]] عموی پیامبر نیز شعری گزارش شده که در آن رسول خدا(ص) را امین الله خطاب کرده است: |