Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۰۹۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
P.motahari (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
فقها در [[ابواب فقه|ابوابی]] همچون ابوابِ [[طهارت]]، [[نماز]]، [[نکاح]]، [[صید و ذباحه|صید و ذِباحه]] و [[اطعمه و اشربه|اَطعمه و اَشربه]]، احکامی در رابطه با بسمله بیان کردهاند که برخی از آنها به بیان زیر است: | فقها در [[ابواب فقه|ابوابی]] همچون ابوابِ [[طهارت]]، [[نماز]]، [[نکاح]]، [[صید و ذباحه|صید و ذِباحه]] و [[اطعمه و اشربه|اَطعمه و اَشربه]]، احکامی در رابطه با بسمله بیان کردهاند که برخی از آنها به بیان زیر است: | ||
* '''لمس بسمله:''' بنا به دیدگاه مشهور فقهای شیعه، لمس بدون [[وضو|وضوی]] بسملهای که مکتوب است، از آنجا که آیهای از آیات قرآن است<ref>حکیم، مستمسک العروة، ۱۳۹۱ق، ج۲، ص۲۷۲.</ref> و اسم و [[اسما و صفات|صفات خداوند]] در آن به کار رفته، [[حرام]] است.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۵۲.</ref> همچنین گفتهاند لمس بسملهِ مکتوب بر شخص جُنُب حرام است.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۵۰۹.</ref> | *'''لمس بسمله:''' بنا به دیدگاه مشهور فقهای شیعه، لمس بدون [[وضو|وضوی]] بسملهای که مکتوب است، از آنجا که آیهای از آیات قرآن است<ref>حکیم، مستمسک العروة، ۱۳۹۱ق، ج۲، ص۲۷۲.</ref> و اسم و [[اسما و صفات|صفات خداوند]] در آن به کار رفته، [[حرام]] است.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۵۲.</ref> همچنین گفتهاند لمس بسملهِ مکتوب بر شخص جُنُب حرام است.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۵۰۹.</ref> | ||
* '''بسمله در قرائت نماز:''' به [[اجماع]] فقهای شیعه، بسمله جزوی از همه سورهها، غیر از [[سوره توبه]] است و لذا قرائت آن در سورههای نماز [[واجب]] است.<ref>حکیم، مستمسک العروة، ۱۳۹۱ق، ج۶، ص۱۷۴-۱۷۵.</ref> | *'''بسمله در قرائت نماز:''' به [[اجماع]] فقهای شیعه، بسمله جزوی از همه سورهها، غیر از [[سوره توبه]] است و لذا قرائت آن در سورههای نماز [[واجب]] است.<ref>حکیم، مستمسک العروة، ۱۳۹۱ق، ج۶، ص۱۷۴-۱۷۵.</ref> | ||
* '''صید و ذبح شرعی:''' به فتوای فقیهان، گفتن «بسمالله» از شرایط تحقق [[ذبح شرعی]] است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۶، ص۱۱۳.</ref> همچنین در شکار، بههنگام فرستادن سگ شکاری بهسوی صید یا پرتاب تیر بهسوی آن، باید «بسمالله» گفته شود و چنانچه عمداً گفته نشود، گوشت آنچه صید شده، حلال نیست.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۶، ص۳۰.</ref> | *'''صید و ذبح شرعی:''' به فتوای فقیهان، گفتن «بسمالله» از شرایط تحقق [[ذبح شرعی]] است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۶، ص۱۱۳.</ref> همچنین در شکار، بههنگام فرستادن سگ شکاری بهسوی صید یا پرتاب تیر بهسوی آن، باید «بسمالله» گفته شود و چنانچه عمداً گفته نشود، گوشت آنچه صید شده، حلال نیست.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۶، ص۳۰.</ref> | ||
گفتن «بسمالله» در هنگام وضوگرفتن،<ref>شهید ثانی، الروضة البهیة، ج۱، ص۷۹.</ref> در هنگام [[آمیزش]]<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۴۸۲؛ حکیم، مستمسک العروة، ۱۳۹۱ق، ج۱۴، ص۱۰.</ref> و نیز در ابتدای خوردن غذا و نوشیدنیها<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۶، ص۴۵۱.</ref> مستحب است. | گفتن «بسمالله» در هنگام وضوگرفتن،<ref>شهید ثانی، الروضة البهیة، ج۱، ص۷۹.</ref> در هنگام [[آمیزش]]<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۴۸۲؛ حکیم، مستمسک العروة، ۱۳۹۱ق، ج۱۴، ص۱۰.</ref> و نیز در ابتدای خوردن غذا و نوشیدنیها<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۶، ص۴۵۱.</ref> مستحب است. | ||
==آیا بسمله آیهای مستقل است؟== | ==آیا بسمله آیهای مستقل است؟== | ||
بهگفته [[رشیدرضا]] (۱۲۸۲-۱۳۵۴ق)، | بهگفته [[رشیدرضا|رشید رضا]] (۱۲۸۲-۱۳۵۴ق)، مفسر اهل لبنان، از آنجا که بسمله بخشی از آیهٔ ۳۰ سوره نمل است، همهٔ مسلمانان اتفاقنظر دارند در اینکه جزو آیات قرآن است؛<ref>رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۳۳.</ref> اما در اینکه در ابتدای سایر سورهها نیز آیهای مستقل شمرده شود، اختلافنظر وجود دارد.<ref>رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۳۳.</ref> آلوسی، از مفسران اهل سنت، در تفسیر روحالمعانی، ده دیدگاه ذکر کرده <ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۴۱.</ref> که برخی به شرح زیر است: | ||
*[[امامیه]]، برخی از [[صحابه]] و [[تابعین]]، [[محمد بن ادریس شافعی|شافعی]] و بیشتر پیروانش و از میان [[قاریان هفتگانه|قاریان هفتگانه]]، [[عاصم بن ابی النجود کوفی|عاصم]] و [[ابوالحسن کسایی مروزی|کسائی]] بر این عقیدهاند که بسمله | *[[امامیه]]، برخی از [[صحابه]] و [[تابعین]]، [[محمد بن ادریس شافعی|شافعی]] و بیشتر پیروانش و از میان [[قاریان هفتگانه|قاریان هفتگانه]]، [[عاصم بن ابی النجود کوفی|عاصم]] و [[ابوالحسن کسایی مروزی|کسائی]] بر این عقیدهاند که بسمله آیهای مستقل و جزو سوره است.<ref>رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۳۳؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۴۱.</ref> برخی از ادلهٔ اینها عبارت است از: | ||
*[[مالک بن انس]]، [[ابوحنیفه]] و پیروانش، ابوعمر و یعقوب بن اسحاق از قاریان بصره و برخی دیگر از عالمان، بسمله را آیهای مستقل | |||
*[[احمد بن حنبل]]، [[حمزة بن حبیب|حمزه]] از قاریان هفتگانه و برخی دیگر معتقدند که بسمله فقط در | # اجماع صحابه بر اینکه در [[مصحف|مُصحَفِ]] اول، در ابتدای هر سورهای غیر از سورهٔ توبه، بسمله وارد شده است.<ref>رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۳۳.</ref> | ||
# روایاتی در منابع اهلسنت و شیعه از پیامبر(ص) و امامان شیعه(ع) نقل شده که بسمله را آیهای مستقل و جزوی از هر سوره دانستهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به حاکم نیشابوری، المستدرک على الصحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۱، ۳۵۶-۳۵۷؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۳، ۳۱۲-۳۱۳؛ بیهقی، السنن الکبری، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۶۷؛ بروجردی، جامع الاحادیث الشیعه، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۱۲۸-۱۳۰.</ref> | |||
# سیرهٔ مسلمانان از زمان حیات پیامبر(ص) بر این بوده است که در آغاز همه سورهها غیر از سوره برائت، بسمله را قرائت میکردهاند و اگر بسمله جزو قرآن نبود، بر پیامبر لازم بود تا به این امر تصریح میکرد تا سبب گمراهی مسلمانان نگردد.<ref>خویی، البیان، مؤسسة احیاء آثار الامام الخوئی، ص۴۴۷-۴۴۸.</ref> | |||
*[[مالک بن انس]]، [[ابوحنیفه]] و پیروانش، ابوعمر و یعقوب بن اسحاق از قاریان بصره و برخی دیگر از عالمان، بسمله را آیهای مستقل میدانند که صرفاً برای بیان آغاز سورهها و فاصلهٔ بین آنها آمده است.<ref>رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۳۴؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۴۱.</ref> | |||
*[[احمد بن حنبل]]، [[حمزة بن حبیب|حمزه]] از قاریان هفتگانه و برخی دیگر معتقدند که بسمله فقط در سورهٔ حمد آیهای مستقل است و جزئی از این سوره به شمار میرود.<ref>رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۳۴؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۴۱.</ref> | |||
==فضلیت== | ==فضلیت== | ||
روایاتی در بیان فضیلت بسمله در منابع تفسیری و روایی شیعه و اهل سنت آمده است. قرطبی در تفسیرش از امام علی(ع) نقل کرده است که بسمله شفای هر بیماری و یاریکننده هر دارویی است.<ref>قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۰۷.</ref> برپایه روایتی در تفسیر عیاشی به نقل از [[امام رضا(ع)]] این آیه باکرامتترین و بزرگترین آیه قرآن دانسته شده است.<ref>عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۲۱.</ref> همچنین در برخی روایات، کتابت زیبای آن برای تعظیم خداوند، موجب غفران و بخشش<ref>سیوطی، درالمنثور، دار الفکر، ج۱، ص۲۷.</ref> و قرائت آن رهایی و نجات از آتش دوزخ است.<ref>بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۹۹.</ref> در روایتی چنین نقل شده که اسرار همه کتابهای آسمانی در قرآن جمع است و همه آنچه در قرآن است در [[سوره فاتحه]] و همه آنچه در سوره فاتحه است در بسمله آن جمع شده است.<ref>قندوزی، ینابیع المودة، ۱۴۲۲ق، ج۱، ۲۱۳.</ref> همچنین در فضیلت این آیه گفتهاند نزدیکی آن به اسم اعظم خدا بیش از نزدیکی سیاهی چشم به سفیدی آن است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، انتشارات جهان، ج۲، ص۵-۶.</ref> | روایاتی در بیان فضیلت بسمله در منابع تفسیری و روایی شیعه و اهل سنت آمده است. قرطبی در تفسیرش از امام علی(ع) نقل کرده است که بسمله شفای هر بیماری و یاریکننده هر دارویی است.<ref>قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۰۷.</ref> برپایه روایتی در تفسیر عیاشی به نقل از [[امام رضا(ع)]] این آیه باکرامتترین و بزرگترین آیه قرآن دانسته شده است.<ref>عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۲۱.</ref> همچنین در برخی روایات، کتابت زیبای آن برای تعظیم خداوند، موجب غفران و بخشش<ref>سیوطی، درالمنثور، دار الفکر، ج۱، ص۲۷.</ref> و قرائت آن رهایی و نجات از آتش دوزخ است.<ref>بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۹۹.</ref> در روایتی چنین نقل شده که اسرار همه کتابهای آسمانی در قرآن جمع است و همه آنچه در قرآن است در [[سوره فاتحه]] و همه آنچه در سوره فاتحه است در بسمله آن جمع شده است.<ref>قندوزی، ینابیع المودة، ۱۴۲۲ق، ج۱، ۲۱۳.</ref> همچنین در فضیلت این آیه گفتهاند نزدیکی آن به اسم اعظم خدا بیش از نزدیکی سیاهی چشم به سفیدی آن است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، انتشارات جهان، ج۲، ص۵-۶.</ref> |