هشام بن حکم: تفاوت میان نسخهها
←موقعیت و جایگاه علمی
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
علاوه بر بزرگان شیعه، بسیاری از اهل سنت هم هشام بن حکم را ستودهاند؛ حضور هشام در جلسات علمی [[یحیی بن خالد برمکی]] به عنوان رئیس انجمن یا ناظر و داور مناظره دیگران، و دریافت جوایز متعدد از هارون، گواه این مدعاست<ref>مفید، ۱۴۰۵، ص۹ ۱۰؛ ابن شهر آشوب، ۱۳۸۵ش، ج ۱، ص۳۲۹</ref>. وقتی پادشاه صَفَد از هارون خواست شخصی را به آن سرزمین بفرستد تا دین را به آنان بیاموزد، یحیی بن خالد برمکی، تنها ۲ نفر را شایسته این کار دانست؛ هشام بن حکم و ضرار<ref>راغب اصفهانی، ج ۱، ص۳۷ ۳۸</ref>. شهرستانی نیز در صحت انتساب برخی اتهامها به وی، تردید کرده و نوشته که هشام در اصول و مبانی، صاحب اندیشهای عمیق بود و هرگز نمیتوان از مباحثاتش با [[معتزله (اصول مذهب)|معتزله]] چشم پوشید<ref>ج ۱، ص۳۱۱</ref>. | علاوه بر بزرگان شیعه، بسیاری از اهل سنت هم هشام بن حکم را ستودهاند؛ حضور هشام در جلسات علمی [[یحیی بن خالد برمکی]] به عنوان رئیس انجمن یا ناظر و داور مناظره دیگران، و دریافت جوایز متعدد از هارون، گواه این مدعاست<ref>مفید، ۱۴۰۵، ص۹ ۱۰؛ ابن شهر آشوب، ۱۳۸۵ش، ج ۱، ص۳۲۹</ref>. وقتی پادشاه صَفَد از هارون خواست شخصی را به آن سرزمین بفرستد تا دین را به آنان بیاموزد، یحیی بن خالد برمکی، تنها ۲ نفر را شایسته این کار دانست؛ هشام بن حکم و ضرار<ref>راغب اصفهانی، ج ۱، ص۳۷ ۳۸</ref>. شهرستانی نیز در صحت انتساب برخی اتهامها به وی، تردید کرده و نوشته که هشام در اصول و مبانی، صاحب اندیشهای عمیق بود و هرگز نمیتوان از مباحثاتش با [[معتزله (اصول مذهب)|معتزله]] چشم پوشید<ref>ج ۱، ص۳۱۱</ref>. | ||
بنابر برخی اقوال، هشام رویکردی انتقادی به فیلسوفان داشته. نقد و طعن دیدگاه آنان، طبیعتا مستلزم آشنایی وی با اندیشههای آنان بوده است<ref>کشّی، ص۲۵۸ ۲۶۳؛ شوشتری، ج ۱، ص۳۶۹ ۳۷۰</ref> و همچنین هشام در علوم نقلی ید طولایی داشته است. کتاب [[الالفاظ (کتاب)|الالفاظ]] که نخستین کتاب در علم [[اصول فقه|اصول]] شمرده شده، اثر اوست<ref>طوسی، ص۳۵۵ ۳۵۶؛ نیز صدر، ص۳۶۰ ۳۶۱</ref>. حجیت [[خبر متواتر]]، [[استصحاب]] و [[اجماع]]، از آرای اصولی اوست<ref>خیاط، ص۱۳۹، ۱۵۷ ۱۵۸؛ مامقانی، ج ۳، ص۲۹۶؛ نیز اسعدی، ص۴۶، پانویس ۱</ref>.[[سید حسن صدر]] در کتاب الشیعه و فنون الاسلام( مختصر کتاب | بنابر برخی اقوال، هشام رویکردی انتقادی به فیلسوفان داشته. نقد و طعن دیدگاه آنان، طبیعتا مستلزم آشنایی وی با اندیشههای آنان بوده است<ref>کشّی، ص۲۵۸ ۲۶۳؛ شوشتری، ج ۱، ص۳۶۹ ۳۷۰</ref> و همچنین هشام در علوم نقلی ید طولایی داشته است. کتاب [[الالفاظ (کتاب)|الالفاظ]] که نخستین کتاب در علم [[اصول فقه|اصول]] شمرده شده، اثر اوست<ref>طوسی، ص۳۵۵ ۳۵۶؛ نیز صدر، ص۳۶۰ ۳۶۱</ref>. حجیت [[خبر متواتر]]، [[استصحاب]] و [[اجماع]]، از آرای اصولی اوست<ref>خیاط، ص۱۳۹، ۱۵۷ ۱۵۸؛ مامقانی، ج ۳، ص۲۹۶؛ نیز اسعدی، ص۴۶، پانویس ۱</ref>.[[سید حسن صدر]] در کتاب الشیعه و فنون الاسلام( مختصر کتاب | ||
[[تأسیس الشیعة لعلوم الاسلام (کتاب)| تأسیس الشیعه لعلوم الاسلام]])ضمن شیخ المتکلمین خواندن هشام او را نخستین کسی دانسته که در باره مباحث الفاظ علم اصول فقه کتاب نوشته است. | [[تأسیس الشیعة لعلوم الاسلام (کتاب)| تأسیس الشیعه لعلوم الاسلام]])ضمن شیخ المتکلمین خواندن هشام او را نخستین کسی دانسته که در باره مباحث الفاظ علم اصول فقه کتاب نوشته است. <ref>صدر، الشیعه و فنون الاسلام، الناشر : مطبوعات النجاح بالقاهرة، ص۷۸. | ||
</ref> | |||
هشام در فن مناظره نیز چیره دست بود. او با بزرگانی از [[معتزله (اصول مذهب)|معتزله]] مناظره کرده است، از جمله با [[عمرو بن عبید عبدالتمیمی بصری|ابوعثمان عمرو بن عبید عبدالتمیمی بصری]] (متوفی ۱۴۴)، دومین رهبر معتزله، [[عبدالرحمان بن کیسان]] (ابوبکر اصم بصری) (متوفی ۲۰۰)، [[ابوالهذیل علاف]] (متوفی ۲۳۵)، و نظّام (متوفی ۲۳۱).<ref>رجوع کنید به: مسعودی، ج۵، ص۲۱ ۲۲؛ کشّی، ص۲۷۴ ۲۷۵؛ شهرستانی، ج۱، ص۳۰۸؛ اسعدی، ص۴۹، ۲۵۱ ۳۰۳</ref> | هشام در فن مناظره نیز چیره دست بود. او با بزرگانی از [[معتزله (اصول مذهب)|معتزله]] مناظره کرده است، از جمله با [[عمرو بن عبید عبدالتمیمی بصری|ابوعثمان عمرو بن عبید عبدالتمیمی بصری]] (متوفی ۱۴۴)، دومین رهبر معتزله، [[عبدالرحمان بن کیسان]] (ابوبکر اصم بصری) (متوفی ۲۰۰)، [[ابوالهذیل علاف]] (متوفی ۲۳۵)، و نظّام (متوفی ۲۳۱).<ref>رجوع کنید به: مسعودی، ج۵، ص۲۱ ۲۲؛ کشّی، ص۲۷۴ ۲۷۵؛ شهرستانی، ج۱، ص۳۰۸؛ اسعدی، ص۴۹، ۲۵۱ ۳۰۳</ref> | ||