Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۴۷۰
ویرایش
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) |
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
==زینتدادن اعمال در نظر انسان== | ==زینتدادن اعمال در نظر انسان== | ||
براساس آیه ۱۰۸ سوره انعام خداوند اعمال انسانها را در چشم ایشان زیبا جلوه میدهد. | براساس بخش دوم آیه ۱۰۸ سوره انعام خداوند اعمال انسانها را در چشم ایشان زیبا جلوه میدهد. و چنانکه [[سید محمدحسین طباطبائی|طباطبائی]] و شاگردش [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]] تصریح میکنند این بخش در واقع علتی است برای بخش اول آیه.<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۷، ص۳۱۴؛ جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۹۴ش، ج۲۶، ص۵۳۳.<</ref> جوادی آملی بخش دوم آیه را گویای دو مطلب میداند؛ نخست آنکه مقدسات هر گروه و ملتی نزد آنها محبوب و مزین است.<ref>جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۹۴ش، ج۲۶، ص۵۲۹.</ref> و دیگر آنکه خدا تزئین عمل را به خود نسبت داده است.<ref>جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۹۴ش، ج۲۶، ص۵۲۹.</ref> جوادی آملی از این مقدمات نتیجه میگیرد که حرمت توهین به مقدسات دیگران اختصاصی به موحدان و مشرکان ندارد و شامل مقدسات سایر ادیان و ملل نیز میشود.<ref>جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۹۴ش، ج۲۶، ص۵۳۳.</ref> | ||
===نسبت طاعات و معاصی با خدا=== | |||
به گفته [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]]، زینتدادن اعمال اشاره به خاصیت و اثر عمل است؛ یعنی هنگامی که کاری برای انسان تکراری شد کمکم قبح آن در نظرش از بین میرود و چون همه تأثیرات به خدا نسبت داده میشود، این گونه آثار به خدا نسبت داده میشود.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۳۹۳.</ref> | به گفته [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]]، زینتدادن اعمال اشاره به خاصیت و اثر عمل است؛ یعنی هنگامی که کاری برای انسان تکراری شد کمکم قبح آن در نظرش از بین میرود و چون همه تأثیرات به خدا نسبت داده میشود، این گونه آثار به خدا نسبت داده میشود.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۳۹۳.</ref> | ||
به باور [[سید محمدحسین طباطبائی]]، طبق نظام تکلیف و عقاب و ثواب، خدا انسان را به زشتی امر نمیکند.<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۷، ص۳۱۷.</ref> وی معتقد است که اطاعت و معصیت را میتوان هم به حالات نفسانی و هم به خدا نسبت داد؛ البته استنادش به حالات نفسانی به طور مستقیم و به خدا با واسطه است چون هر سبب به اذن خدا مسبب خود را بوجود میآورد.<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۷، ص۳۱۷.</ref> به گفته طباطبایی انگیزههای نفسانی فطری انگیزههایی هستند که با دستورات الهی موافق باشند و انگیزههای موافق با هوای نفس و مخالف با احکام شریعت، مخالف با فطرت هستند و به فطرت خدایی نسبت داده نمیشوند.<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۷، ص۳۱۷.</ref> بنابراین از نظر او، زینتدادن اعمال انسان که همان محبوبیت آنها نزد انسان است نسبتی به خدا نیز دارد.<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۷، ص۳۱۷.</ref> | به باور [[سید محمدحسین طباطبائی]]، طبق نظام تکلیف و عقاب و ثواب، خدا انسان را به زشتی امر نمیکند.<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۷، ص۳۱۷.</ref> وی معتقد است که اطاعت و معصیت را میتوان هم به حالات نفسانی و هم به خدا نسبت داد؛ البته استنادش به حالات نفسانی به طور مستقیم و به خدا با واسطه است چون هر سبب به اذن خدا مسبب خود را بوجود میآورد.<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۷، ص۳۱۷.</ref> به گفته طباطبایی انگیزههای نفسانی فطری انگیزههایی هستند که با دستورات الهی موافق باشند و انگیزههای موافق با هوای نفس و مخالف با احکام شریعت، مخالف با فطرت هستند و به فطرت خدایی نسبت داده نمیشوند.<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۷، ص۳۱۷.</ref> بنابراین از نظر او، زینتدادن اعمال انسان که همان محبوبیت آنها نزد انسان است نسبتی به خدا نیز دارد.<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۷، ص۳۱۷.</ref> | ||
خط ۴۸: | خط ۴۴: | ||
=== قیامت و حقیقت اعمال === | === قیامت و حقیقت اعمال === | ||
به گفته [[ | به گفته طباطبائی در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]] آیه ۱۰۸ سوره انعام، زینت به طور مطلق شامل همه اعمال باطنی از قبیل کفر و ایمان و تمامی اعمال ظاهری مانند حسنات و سیئات، است.<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۷، ص۳۱۹.</ref> سرانجام خداوند در قیامت پرده غفلت را از برابر چشمان انسان کنار زده و حقیقت اعمال انسان را آشکار میکند و هر کدام از اولیای خدا و پیروان شیطان حقیقت اعمال خود را خواهند دید.<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۷، ص۳۱۹.</ref> جوادی آملی معتقد است گزارش اعمال در قیامت به صورت اعمال پیشین و پسین است و خدا از گزارش باطن اعمال آنها آگاه است و در قیامت اعمال انسان را به هر دو گونه آشکار میسازد.<ref>جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۹۴ش، ص۵۳۵.</ref>. | ||
==شأن نزول== | ==شأن نزول== |