Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۵۴۴
ویرایش
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
==تفاوت رحمان با رحیم== | ==تفاوت رحمان با رحیم== | ||
رحمان و رحیم دو صفت از اوصاف خداوند هستند که از نظر بیشتر مفسران،<ref>قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۰۴.</ref> از ماده «رحمت» اشتقاق یافتهاند.<ref>ابنقتیبه، تفسیر غریب القرآن، ۱۴۱۱ق، ص۱۲؛ طباطبایی، المیزان، ج۱، ص۱۸؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۰۴.</ref> بهگفته | رحمان و رحیم دو صفت از اوصاف خداوند هستند که از نظر بیشتر مفسران،<ref>قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۰۴.</ref> از ماده «رحمت» اشتقاق یافتهاند.<ref>ابنقتیبه، تفسیر غریب القرآن، ۱۴۱۱ق، ص۱۲؛ طباطبایی، المیزان، ج۱، ص۱۸؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۰۴.</ref> بهگفته محمدحسین طباطبایی، رحمت، در انسان، صفتی انفعالی و نوعی تأثر درونی است که قلب هنگام دیدن کسی که فاقد چیزی یا محتاج به چیزی است، متأثر شده و انسان را برمیانگیزاند تا نقص و احتیاج آن کس را جبران کند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۱۸.</ref> او معتقد است که با حذف نواقص انسانی و امکانی این صفت، میتوان آن را که همان اعطاء، افاضه و برطرف کردن نیاز حاجتمندان است را به خدا نسبت داد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۱۸.</ref> | ||
[[پرونده:بسمله.jpg|300px|بندانگشتی|خوشنویسی بسم الله به [[خط ثلث]]، به قلم محمد اوزچای، خوشنویس کشور [[ترکیه]]]] | [[پرونده:بسمله.jpg|300px|بندانگشتی|خوشنویسی بسم الله به [[خط ثلث]]، به قلم محمد اوزچای، خوشنویس کشور [[ترکیه]]]] | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
برخی گفتهاند «رحمان» در خداوند بدین معناست که اگر از وی درخواست شود اعطا میکند و «رحیم» یعنی اگر از وی درخواست نشود غضب میکند.<ref>قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۰۵.</ref> | برخی گفتهاند «رحمان» در خداوند بدین معناست که اگر از وی درخواست شود اعطا میکند و «رحیم» یعنی اگر از وی درخواست نشود غضب میکند.<ref>قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۰۵.</ref> | ||
== ترجمه به فارسی == | ==ترجمه به فارسی== | ||
گفته میشود نخستین بار «بسم الله الرحمن الرحیم» به همراه سایر آیات [[سوره فاتحه|سوره حمد]] توسط، [[سلمان فارسی]] به درخواست فارسیزبانان، به فارسی ترجمه شد.<ref>سرخسی، المبسوط، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۳۷.</ref> او این آیه را بدین صورت «بهنام یزدان بخشاونده» ترجمه کرده است.<ref>شعیبی، معجم مصنفات القرآن، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۱۲.</ref> برخی دیگر از ترجمههای این آیه به زبان فارسی، به صورت زیر است: | گفته میشود نخستین بار «بسم الله الرحمن الرحیم» به همراه سایر آیات [[سوره فاتحه|سوره حمد]] توسط، [[سلمان فارسی]] به درخواست فارسیزبانان، به فارسی ترجمه شد.<ref>سرخسی، المبسوط، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۳۷.</ref> او این آیه را بدین صورت «بهنام یزدان بخشاونده» ترجمه کرده است.<ref>شعیبی، معجم مصنفات القرآن، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۱۲.</ref> برخی دیگر از ترجمههای این آیه به زبان فارسی، به صورت زیر است: | ||
*اسفراینی، مُفَسِر و مترجم اهل سنت قرن پنجم هجری، در «تاج التراجم» چنین ترجمه کرده است: «ابتدا کردم بهنام خدای قادر بر آفرینش خلقان، خواهان روزی دادن خلقان، خواهان آمرزیدن مطیعان».<ref>اسفراینی، تاج التراجم، ۱۳۷۵ش، ص۳۹.</ref> | *اسفراینی، مُفَسِر و مترجم اهل سنت قرن پنجم هجری، در «تاج التراجم» چنین ترجمه کرده است: «ابتدا کردم بهنام خدای قادر بر آفرینش خلقان، خواهان روزی دادن خلقان، خواهان آمرزیدن مطیعان».<ref>اسفراینی، تاج التراجم، ۱۳۷۵ش، ص۳۹.</ref> | ||
*رشیدالدین ابوالفضل میبدی، مفسر قرآن قرن ششم هجری، در «کشف الاسرار» چنین ترجمه کرده است: «بسم الله؛ بهنام خداوند»، «الرحمن؛ جهاندار دشمنپرور بهبخشایندگی» و «الرحیم؛ دوستبخشای به مهربانی»<ref>میبدی، کشف الاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۲.</ref> | *رشیدالدین ابوالفضل میبدی، مفسر قرآن قرن ششم هجری، در «کشف الاسرار» چنین ترجمه کرده است: «بسم الله؛ بهنام خداوند»، «الرحمن؛ جهاندار دشمنپرور بهبخشایندگی» و «الرحیم؛ دوستبخشای به مهربانی»<ref>میبدی، کشف الاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۲.</ref> | ||
*[[ابوالفتوح رازی]]، مفسر شیعه قرن پنجم هجری، در تفسیر [[روض الجنان]] این آیه را به صورت «بهنام خدای مهربان بسیار بخشنده» ترجمه کرده است.<ref>رازی، روض الجنان، ۱۳۷۶ش، ج۱۵، ص۱۸۲.</ref> | *[[ابوالفتوح رازی]]، مفسر شیعه قرن پنجم هجری، در تفسیر [[روض الجنان]] این آیه را به صورت «بهنام خدای مهربان بسیار بخشنده» ترجمه کرده است.<ref>رازی، روض الجنان، ۱۳۷۶ش، ج۱۵، ص۱۸۲.</ref> | ||
*[[ملا حسین واعظ کاشفی]]، مفسر شیعه قرن نهم هجری، چنین ترجمه کرده است: «بسم الله؛ بهنام خدای سزای پرستش»، «الرحمن؛ بخشنده بر خلق به وجود و حیات بخشیدن» و «الرحیم؛ بخشاینده بر ایشان به بقاء و زنده داشتن به قدرت و حکمت، از آفات محافظت نمودن».<ref>کاشفی، جواهر التفسیر، ۱۳۷۹ش، ص۳۳۰.</ref> | *[[ملا حسین واعظ کاشفی]]، مفسر شیعه قرن نهم هجری، چنین ترجمه کرده است: «بسم الله؛ بهنام خدای سزای پرستش»، «الرحمن؛ بخشنده بر خلق به وجود و حیات بخشیدن» و «الرحیم؛ بخشاینده بر ایشان به بقاء و زنده داشتن به قدرت و حکمت، از آفات محافظت نمودن».<ref>کاشفی، جواهر التفسیر، ۱۳۷۹ش، ص۳۳۰.</ref> | ||
*در ترجمه تفسیر طبری که از کهنترین ترجمههای تفسیر قرآن به زبان فارسی است به صورت «بهنام خدای مهربان بخشاینده»، ترجمه شده است.<ref>طبری، ترجمه تفسیر طبری، ۱۳۵۶ش، ج۱، ص۱۰.</ref> | *در ترجمه تفسیر طبری که از کهنترین ترجمههای تفسیر قرآن به زبان فارسی است به صورت «بهنام خدای مهربان بخشاینده»، ترجمه شده است.<ref>طبری، ترجمه تفسیر طبری، ۱۳۵۶ش، ج۱، ص۱۰.</ref> | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
==احکام فقهی== | ==احکام فقهی== | ||
فقها در [[ابواب فقه|ابوابی]] همچون ابوابِ [[طهارت]]، [[نماز]]، [[نکاح]]، [[صید و ذباحه]] و [[اطعمه و اشربه]]، احکامی در رابطه با بسمله بیان کردهاند که برخی از آنها به بیان زیر است: | فقها در [[ابواب فقه|ابوابی]] همچون ابوابِ [[طهارت]]، [[نماز]]، [[نکاح]]، [[صید و ذباحه]] و [[اطعمه و اشربه]]، احکامی در رابطه با بسمله بیان کردهاند که برخی از آنها به بیان زیر است: | ||
*'''مس بسمله:''' بنا به دیدگاه مشهور فقهای شیعه، مس بدون [[وضو|وضوی]] بسملهای که مکتوب است، از آنجا که آیهای از آیات قرآن به شمار رفته<ref>حکیم، مستمسک العروة، ۱۳۹۱ق، ج۲، ص۲۷۲.</ref> و متضمن اسم و [[اسما و صفات|صفات خداوند]] است، [[حرام]] است.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۵۲.</ref> همچنین گفتهاند مس بسمله مکتوب بر شخص جُنُب حرام است.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۵۰۹.</ref> | *'''مس بسمله:''' بنا به دیدگاه مشهور فقهای شیعه، مس بدون [[وضو|وضوی]] بسملهای که مکتوب است، از آنجا که آیهای از آیات قرآن به شمار رفته<ref>حکیم، مستمسک العروة، ۱۳۹۱ق، ج۲، ص۲۷۲.</ref> و متضمن اسم و [[اسما و صفات|صفات خداوند]] است، [[حرام]] است.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۵۲.</ref> همچنین گفتهاند مس بسمله مکتوب بر شخص جُنُب حرام است.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۵۰۹.</ref> | ||
*'''بسمله در قرائت نماز:''' به [[اجماع]] فقهای شیعه، بسمله، جزئی از همه سورهها، غیر از سوره برائت است و لذا قرائت آن در سورههای نماز، [[واجب]] است.<ref>حکیم، مستمسک العروة، ۱۳۹۱ق، ج۶، ص۱۷۴-۱۷۵.</ref> بنا به فتوای فقهای شیعه، قرائت بسمله برای مرد با [[جهر|صدای بلند]] در نمازهای [[نماز صبح|صبح]]، [[نماز مغرب|مغرب]] و [[نماز عشاء|عشاء]]، واجب و در نمازهای [[نماز ظهر|ظهر]] و [[نماز عصر|عصر]]، مستحب است.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۵۰۸.</ref> | *'''بسمله در قرائت نماز:''' به [[اجماع]] فقهای شیعه، بسمله، جزئی از همه سورهها، غیر از سوره برائت است و لذا قرائت آن در سورههای نماز، [[واجب]] است.<ref>حکیم، مستمسک العروة، ۱۳۹۱ق، ج۶، ص۱۷۴-۱۷۵.</ref> بنا به فتوای فقهای شیعه، قرائت بسمله برای مرد با [[جهر|صدای بلند]] در نمازهای [[نماز صبح|صبح]]، [[نماز مغرب|مغرب]] و [[نماز عشاء|عشاء]]، واجب و در نمازهای [[نماز ظهر|ظهر]] و [[نماز عصر|عصر]]، مستحب است.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۵۰۸.</ref> | ||
*'''صید و ذبح شرعی:''' بنا به اجماع فقهای شیعه در شکار، به هنگام فرستان سگ شکاری بهسوی صید یا پرتاب تیر بهسوی آن، باید «بسمالله» گفته شود و چنانچه عمداً نگوید، گوشت آنچه صید کرده، حلال نمیباشد.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۶، ص۳۰.</ref> همچنین به اجماع فقهای شیعه، گفتن «بسمالله» از شرایط تحقق [[ذبح شرعی]] است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۶، ص۱۱۳.</ref> | *'''صید و ذبح شرعی:''' بنا به اجماع فقهای شیعه در شکار، به هنگام فرستان سگ شکاری بهسوی صید یا پرتاب تیر بهسوی آن، باید «بسمالله» گفته شود و چنانچه عمداً نگوید، گوشت آنچه صید کرده، حلال نمیباشد.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۶، ص۳۰.</ref> همچنین به اجماع فقهای شیعه، گفتن «بسمالله» از شرایط تحقق [[ذبح شرعی]] است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۶، ص۱۱۳.</ref> | ||
خط ۱۲۱: | خط ۱۲۱: | ||
بسمله در شعر و ادب فارسی گاهی در مصرع یک بیت قرار گرفته<ref>برای نمونه نگاه کنید به نظامی، کلیات دیوان حکیم نظامی گنجهای، ۱۳۳۵ش، ص۹.</ref> و گاهی نیز برخی شاعران درباره مضمون و محتوای آن و نکویی آغاز نمودن کارها با نام خدا، اشعاری سرودهاند.<ref>مطیع، «تسمیه»، ص۳۲۶.</ref> برخی از آنان مجموعه شعریشان را با ابیاتی که متضمن نام خداوند است آغاز کردهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به سعدی، بوستان سعدی، ۱۳۷۸ش، ص۱۱؛ فردوسی، شاهنامه، ۱۳۶۶ش، ص۳.</ref> به دلیل زیادی کاربرد «بسم الله» در آغاز کارها، این عبارت در زبان فارسی و فرهنگ عامه، گاهی به جای افعالی از قبیل «بفرمایید»، «بشتابید» و «شروع کنید» به کار میرود و در ادبیات فارسی نیز در اصطلاحاتی نظیر «مرغ بِسْمِل» بهمعنای مرغ سربریده و «مرغ نیم بسمل» به معنای مرغ نیمجان و همچنین «بسملگاه» به معنای قربانگاه، راه یافته است.<ref>مطیع، «تسمیه»، ص۳۲۶.</ref> | بسمله در شعر و ادب فارسی گاهی در مصرع یک بیت قرار گرفته<ref>برای نمونه نگاه کنید به نظامی، کلیات دیوان حکیم نظامی گنجهای، ۱۳۳۵ش، ص۹.</ref> و گاهی نیز برخی شاعران درباره مضمون و محتوای آن و نکویی آغاز نمودن کارها با نام خدا، اشعاری سرودهاند.<ref>مطیع، «تسمیه»، ص۳۲۶.</ref> برخی از آنان مجموعه شعریشان را با ابیاتی که متضمن نام خداوند است آغاز کردهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به سعدی، بوستان سعدی، ۱۳۷۸ش، ص۱۱؛ فردوسی، شاهنامه، ۱۳۶۶ش، ص۳.</ref> به دلیل زیادی کاربرد «بسم الله» در آغاز کارها، این عبارت در زبان فارسی و فرهنگ عامه، گاهی به جای افعالی از قبیل «بفرمایید»، «بشتابید» و «شروع کنید» به کار میرود و در ادبیات فارسی نیز در اصطلاحاتی نظیر «مرغ بِسْمِل» بهمعنای مرغ سربریده و «مرغ نیم بسمل» به معنای مرغ نیمجان و همچنین «بسملگاه» به معنای قربانگاه، راه یافته است.<ref>مطیع، «تسمیه»، ص۳۲۶.</ref> | ||
== پانویس == | ==پانویس== | ||
{{پانوشت}} | {{پانوشت}} | ||
خط ۱۸۶: | خط ۱۸۶: | ||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== | ||
* [https://quran.isca.ac.ir/fa/Cyclopedia/240/64585 مدخل بسمله در دایرة المعارف قرآن کریم] | *[https://quran.isca.ac.ir/fa/Cyclopedia/240/64585 مدخل بسمله در دایرة المعارف قرآن کریم] | ||
* [http://rch.ac.ir/article/Details/6740 دانشنامه جهان اسلام] | *[http://rch.ac.ir/article/Details/6740 دانشنامه جهان اسلام] | ||
* [https://www.cgie.org.ir/fa/article/224243/%D8%AA%D8%B3%D9%85%DB%8C%D9%87?entryviewid=241660 مدخل تسمیه(دایرة المعارف بزرگ اسلامی)] | *[https://www.cgie.org.ir/fa/article/224243/%D8%AA%D8%B3%D9%85%DB%8C%D9%87?entryviewid=241660 مدخل تسمیه(دایرة المعارف بزرگ اسلامی)] | ||