Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۳٬۹۹۳
ویرایش
Ma.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{احکام}} | {{احکام}} | ||
{{مقاله توصیفی فقهی}} | {{مقاله توصیفی فقهی}} | ||
'''قاعده اتلاف''' قاعدهای فقهی که بر اساس آن اگر کسی مال دیگری را بدون رضایت او، تلف کند، ضامن است و باید خسارت را جبران کند. این قاعده از مسلمات [[فقه|فقهی]] و مورد اتفاق فرقههای [[مسلمان]] است. ماده ۳۲۸ [[قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران|قانون مدنی]] مطابق قاعده اتلاف نگاشته شده است. از بعضی [[آیه|آیات قرآن]]، برخی [[حدیث|روایات]]، [[سیره عقلاء|سیره عقلا]] و [[اجماع|اجماع فقها]] به عنوان مستند این قاعده یاد شده است. | |||
از شرایط این قاعده، تحقق اتلاف، عدم رضایت مالک و مجاز ندانستن از سوی [[شارع]] است و [[بلوغ]]، [[عقل]] و عمدی بودن اتلاف شرط نیست. فردی که مال دیگری را تلف کرده (مُتلِف)، باید مثل یا قیمت آن را به صاحبش بازگرداند. این قاعده را شبیهِ [[قاعده ضمان ید]] و دارای تفاوتهایی با آن دانستهاند. | |||
از شرایط این قاعده، تحقق اتلاف، عدم رضایت مالک و مجاز ندانستن از سوی [[شارع]] است و [[بلوغ]]، [[عقل]] و عمدی بودن اتلاف شرط نیست. فردی که مال دیگری را تلف کرده (مُتلِف)، باید مثل یا قیمت آن را به صاحبش بازگرداند. این قاعده را | |||
==معرفی و جایگاه فقهی و حقوقی== | ==معرفی و جایگاه فقهی و حقوقی== | ||
قاعده اتلاف یعنی اگر کسی مال دیگری را بدون رضایت او تلف کند، [[ضامن شرعی|ضامن]] بوده و مسئول جبران خسارت است؛<ref>جمعی از پژوهشگران، موسوعة الفقه الاسلامی، ۱۴۲۳ق، ج۳، ص۲۲۲.</ref> که با عبارت عربی «مَن اتلف مال الغیر فهو له ضامن» شناخته میشود.<ref>جمعی از پژوهشگران، موسوعة الفقه الاسلامی، ۱۴۲۳ق، ج۳، ص۴۲۲.</ref> این قاعده از قواعد مسلّم فقهی است<ref>کاشفالغطاء، انوار الفقاهة (کتاب الغصب)، ۱۴۲۲ق، ص۱۴.</ref> و به گفته [[سید حسن موسوی بجنوردی|سیدحسن بجنوردی]] در [[القواعد الفقهیة (کتاب)|کتاب القواعد الفقهیة]]، مورد اتفاق فرقههای مسلمان | قاعده اتلاف یعنی اگر کسی مال دیگری را بدون رضایت او تلف کند، [[ضامن شرعی|ضامن]] بوده و مسئول جبران خسارت است؛<ref>جمعی از پژوهشگران، موسوعة الفقه الاسلامی، ۱۴۲۳ق، ج۳، ص۲۲۲.</ref> که با عبارت عربی «مَن اتلف مال الغیر فهو له ضامن» شناخته میشود.<ref>جمعی از پژوهشگران، موسوعة الفقه الاسلامی، ۱۴۲۳ق، ج۳، ص۴۲۲.</ref> این قاعده از قواعد مسلّم فقهی است<ref>کاشفالغطاء، انوار الفقاهة (کتاب الغصب)، ۱۴۲۲ق، ص۱۴.</ref> و به گفته [[سید حسن موسوی بجنوردی|سیدحسن بجنوردی]] در [[القواعد الفقهیة (کتاب)|کتاب القواعد الفقهیة]]، مورد اتفاق همه فرقههای مسلمان است تا جایی که آن را از [[ضروری دین|ضروریات دین]] شمردهاند.<ref>بجنوردی، القواعد الفقهیة، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۲۵.</ref> [[مجتهد|فقها]] از این قاعده در ابواب مختلف فقهی بهره جستهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۲۱۶؛ علامه حلی، تذکرة الفقها، ۱۴۱۴ق، ج۱۹، ص۱۹۷؛ عاملی (شهید ثانی)، مسالک الأفهام، ۱۴۱۳ق، ج۱۵، ص۳۸۳؛ حسینی عاملی، مفتاح الکرامة، ۱۴۱۹ق،ج۱۷، ۲۷۵.</ref> قانون مدنی در ماده ۳۲۸، قاعده اتلاف را به صورت قانون درآورده است.<ref>حائری، شرح قانون مدنی، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۳۱۴.</ref> | ||
==مستندات قاعده== | ==مستندات قاعده== | ||
[[شیخ طوسی]] در [[المبسوط فی فقه الامامیه (کتاب)|کتاب المبسوط]]، قاعده اتلاف را | [[شیخ طوسی]] در [[المبسوط فی فقه الامامیه (کتاب)|کتاب المبسوط]]، قاعده اتلاف را به بخشی از [[آیه اعتداء|آیه ۱۹۴ سوره بقره]] مستند میکند.<ref>شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۶۰.</ref> برخی از فقها استناد شیخ طوسی را پذیرفته<ref>ابن ادریس حلی، السرائر، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۴۸۰.</ref> و برخی دیگر از جمله [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]]<ref>شیخ انصاری، المکاسب، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۰۵.</ref> و [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]]<ref>امام خمینی، البیع، ۱۳۹۲ش، ج۱، ص۴۸۰-۴۸۱.</ref> استناد به آیه فوق را دارای اشکال دانستهاند. به گفته [[سید ابوالقاسم خویی|آیت الله خویی]]، هرچند [[حدیث|روایت]] به خصوصی در مورد این قاعده وجود ندارد؛ اما میتوان از مضمون برخی روایات، این قاعده را برداشت کرد.<ref>خویی، مصباح الفقاهة، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۱۳۲.</ref> | ||
به گفته [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]]، قاعده اتلاف از نوآوریهای [[دین|شریعت]] نیست؛ بلکه یک [[سیره عقلاء|قاعده عقلایی]] است.<ref>امام خمینی، البیع، ۱۳۹۲ش، ج۳، ص۱۳۳.</ref> عدهای نیز آن را مستند به [[اجماع|اتفاق تمام فقها]] دانسته و بر این باورند که هیچ فقیهی با آن مخالف نکرده است.<ref>بجنوردی، القواعد الفقهیة، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۲۵.</ref> برخی دیگر از [[قاعده لاضرر|قاعده فقهی لاضرر]] برای اثبات قاعده اتلاف بهره جستهاند.<ref>طباطبایی، ریاض المسائل، ۱۴۱۸ق، ج۱۴، ص۱۹.</ref> | |||
==شمول قاعده== | ==شمول قاعده== | ||
قاعده اتلاف اختصاص به | قاعده اتلاف اختصاص به موارد خاصی از اموال ندارد؛<ref>جمعی از پژوهشگران، موسوعة الفقه الإسلامی، ۱۴۲۳ق، ج۳، ص۲۲۵.</ref> بنابراین اگر کسی حقوق مالی دیگری را نیز تلف کند، مسئول است.<ref>امام خمینی، البیع، ۱۳۹۲ش، ج۳، ص۱۳۶.</ref> عدهای از فقها در این باره به [[حق تحجیر]] (علامتگذاری یک زمین به قصد آباد کردن) مثال زدهاند.<ref>امام خمینی، البیع، ۱۳۹۲ش، ج۳، ص۱۳۶.</ref> | ||
گاهی اتلاف به صورت غیرمستقیم است که «اتلاف به تسبیب» نام گرفته است.<ref>مکارم شیرازی، القواعد الفقهیة، ۱۳۷۰ش، ج۲، ص۲۰۵.</ref> برای مثال، اگر شخصی مال دیگری را آتش بزند یا حیوان او را بکشد | گاهی اتلاف به صورت غیرمستقیم است که «اتلاف به تسبیب» نام گرفته است.<ref>مکارم شیرازی، القواعد الفقهیة، ۱۳۷۰ش، ج۲، ص۲۰۵.</ref> برای مثال، اگر شخصی مال دیگری را آتش بزند یا حیوان او را بکشد اتلافِ مستقیم است، اما اگر در مسیر عموم چاهی حفر کند و حیوان دیگری در آن بیفتد و بمیرد، اتلاف به تسبیب نامیده میشود.<ref>محقق داماد، قواعد فقه، ۱۳۹۷ش، ص۱۵۳.</ref> | ||
==شروط و نتایج قاعده== | ==شروط و نتایج قاعده== | ||
برای قاعده اتلاف شروطی ذکر شده است: | برای قاعده اتلاف شروطی ذکر شده است: | ||
* تحقق اتلاف که بهمعنای از بین بردن مالیت یک چیز از نگاه عرف است.<ref>عمید زنجانی، قواعد فقه، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۵۷.</ref> برای مثال اگر فردی پرنده شخصی را از قفس رها کند، به طوری که قابل دسترس نباشد، مالیت آن را از بین برده و ضامن است.<ref>امام خمینی، البیع، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۴۸۷.</ref> | |||
* مالک رضایتی برای تلف کردن مال نداده باشد.<ref>جمعی از پژوهشگران، موسوعة الفقه الاسلامی، ۱۴۲۳ق، ج۳، ص۲۳۷.</ref> | |||
* [[شارع]] اتلاف را مجاز نداند.<ref>جمعی از پژوهشگران، موسوعة الفقه الاسلامی، ۱۴۲۳ق، ج۳، ص۲۳۷ و ۲۳۸.</ref> به عنوان مثال، استفاده از [[حق المارة|حقالماره]] (حق رهگذر برای استفاده از میوه درختانِ در مسیر عبور) مجاز دانسته شده است.<ref>محقق حلی، شرائع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۳۱۰.</ref> همچنین اگر [[قاضی]] با حکم خود سبب تلف شدن مالی گردد و بیتقصیر باشد، ضامن نیست و از [[بیت المال|بیتالمال]] خسارت جبران میشود.<ref>علامه حلی، ارشاد الاذهان، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۱۳۹.</ref> | |||
* متلِف (تلف کننده مال) مجبور بر اتلاف نباشد. در این صورت کسی که دیگری را مجبور به اتلاف میکند، ضامن است.<ref>جمعی از پژوهشگران، موسوعة الفقه الاسلامی، ۱۴۲۳ق، ج۳، ص۲۳۹.</ref> | |||
[[بلوغ]]، [[عقل]] و قصد اتلاف از شرایط ضمانت نیست و همین که شخص خسارتی به دیگری وارد آورد، ضامن است.<ref>آل کاشف الغطا، تحریر المجلة، ۱۳۵۹ش، ج۱، ص۸۸.</ref> | |||
[[بلوغ]]، [[عقل]] و قصد اتلاف از شرایط | |||
بر اساس [[شهرت فتوایی|نظر مشهور فقها]] در قاعده اتلاف، کسی که مال دیگری را تلف کرده، باید همانند آن مال را به صاحبش بدهد؛ اما اگر مال همانندی ندارد، باید قیمت آن را پرداخت کند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۷، ص۸۵.</ref> | بر اساس [[شهرت فتوایی|نظر مشهور فقها]] در قاعده اتلاف، کسی که مال دیگری را تلف کرده، باید همانند آن مال را به صاحبش بدهد؛ اما اگر مال همانندی ندارد، باید قیمت آن را پرداخت کند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۷، ص۸۵.</ref> درباره تعیین قیمت بر اساس زمان پرداخت، زمان اتلاف یا بالاترین قیمت از زمان اتلاف تا زمان پرداخت، چند نظر از سوی [[مجتهد|فقها]] ارائه شده است.<ref>جمعی از پژوهشگران، موسوعة الفقه الاسلامی، ۱۴۲۳ق، ج۳، ص۲۴۰.</ref>. | ||
==مقایسه قاعده اتلاف و قاعده ضمان ید== | ==مقایسه قاعده اتلاف و قاعده ضمان ید== | ||
خط ۳۷: | خط ۳۴: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانوشت}} | {{پانوشت}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع}} | {{منابع}} |