بکتاشیه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== پانویس ==↵{{پانویس۲}}' به '== پانویس == {{پانوشت}} == یادداشت == {{یادداشتها}}') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
| سیاسی = | | سیاسی = | ||
}} | }} | ||
'''بکتاشیه''' از طریقتهای | '''بکتاشیه''' از طریقتهای صوفیه در آسیای صغیر و منطقه [[بالکان]] که پیروان بسیاری دارد. بکتاشیان خود را [[مسلمان]] و [[شیعه]] میدانند. آنان به [[توحید|وحدانیت خدا]]، [[نبوت خاصه|نبوت محمد(ص)]] و [[ولایت امام علی(ع)|ولایت علی(ع)]] معتقدند؛ اما این سه را در [[تثلیث|تثلیثی]] شبیه به تثلیث مسیحی مینگرند. | ||
غالب منابع تحقیق درباره بکتاشیان به التزام نداشتن آنان به [[احکام شرعی|احکام شریعت]] و ترک [[نمازهای یومیه]]، [[روزه]] [[رمضان]] و سایر [[عبادت|عبادات]] اشاره کردهاند. این امر، یکی از وجوه اختلاف این طریقت با [[امامیه|شیعه اثنی عشری]] است. | غالب منابع تحقیق درباره بکتاشیان به التزام نداشتن آنان به [[احکام شرعی|احکام شریعت]] و ترک [[نمازهای یومیه]]، [[روزه]] [[رمضان]] و سایر [[عبادت|عبادات]] اشاره کردهاند. این امر، یکی از وجوه اختلاف این طریقت با [[امامیه|شیعه اثنی عشری]] است. | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
==جغرافیا== | ==جغرافیا== | ||
* به طور کلی طریقه بکتاشیه در خارج از سرزمین [[آناتولی]] تنها در میان جماعات ترک پذیرفته شده بود و در [[آلبانی]] بیش از هر جای دیگر پیرو داشت. این طریقه ظاهرا در [[قرن نهم]] هجری / ۱۵م به آلبانی وارد شد و به تدریج در میان مردمان آن منطقه که از عثمانیان متعصب سنی مذهب، دل زده بودند پیروانی یافت. تا آنجا که پس از انحلال این طریقه در [[ترکیه]] بیشترین جمعیت بکتاشی خارج از ترکیه در [[آلبانی]] ساکن بودند. | *به طور کلی طریقه بکتاشیه در خارج از سرزمین [[آناتولی]] تنها در میان جماعات ترک پذیرفته شده بود و در [[آلبانی]] بیش از هر جای دیگر پیرو داشت. این طریقه ظاهرا در [[قرن نهم]] هجری / ۱۵م به آلبانی وارد شد و به تدریج در میان مردمان آن منطقه که از عثمانیان متعصب سنی مذهب، دل زده بودند پیروانی یافت. تا آنجا که پس از انحلال این طریقه در [[ترکیه]] بیشترین جمعیت بکتاشی خارج از ترکیه در [[آلبانی]] ساکن بودند. | ||
* پیروان طریقه بکتاشیه در سایر مناطق بالکان همچون [[تراکیه]]، [[مقدونیه]]، [[کوزوو]] و نیز [[بلغارستان]] فعالیت داشتند. اما همه آنان با سخت گیری نظامهای کمونیستی در این سرزمینها به تدریج از فعالیت افتادند.<ref>کیسلینگ، ص۲۸۶ـ۲۸۱؛ تریمینگام، ص۱۲۵؛ ایرانیکا، ۱۲۱ـ۱۲۰ IV.</ref> | *پیروان طریقه بکتاشیه در سایر مناطق بالکان همچون [[تراکیه]]، [[مقدونیه]]، [[کوزوو]] و نیز [[بلغارستان]] فعالیت داشتند. اما همه آنان با سخت گیری نظامهای کمونیستی در این سرزمینها به تدریج از فعالیت افتادند.<ref>کیسلینگ، ص۲۸۶ـ۲۸۱؛ تریمینگام، ص۱۲۵؛ ایرانیکا، ۱۲۱ـ۱۲۰ IV.</ref> | ||
* طریقه بکتاشیه در [[مصر]] نیز پیروانی در میان جماعت ترک و آلبانی تبار ساکن [[قاهره]] داشت. این جماعت در قرن های ۱۲ـ۹ق/۱۸ـ۱۵م [[تکیه|تکیه هایی]] مخصوص به خود در مصر داشتند اما با آغاز [[قرن سیزدهم]] قمری/۱۹م تنها [[تکیه قصرالعین]] در [[قاهره]] فعالیت داشته است. | *طریقه بکتاشیه در [[مصر]] نیز پیروانی در میان جماعت ترک و آلبانی تبار ساکن [[قاهره]] داشت. این جماعت در قرن های ۱۲ـ۹ق/۱۸ـ۱۵م [[تکیه|تکیه هایی]] مخصوص به خود در مصر داشتند اما با آغاز [[قرن سیزدهم]] قمری/۱۹م تنها [[تکیه قصرالعین]] در [[قاهره]] فعالیت داشته است. | ||
* بکتاشیان در [[کربلا]] نیز تکیهای به نام «عبدالمومن بابا» داشتند.<ref>ر.ک: کوپریلی، طریقه ص۳۱ـ۳۰؛ ایرانیکا، IV/۱۲۱.</ref> | *بکتاشیان در [[کربلا]] نیز تکیهای به نام «عبدالمومن بابا» داشتند.<ref>ر.ک: کوپریلی، طریقه ص۳۱ـ۳۰؛ ایرانیکا، IV/۱۲۱.</ref> | ||
==اعتقادات== | ==اعتقادات== | ||
* بکتاشیان خود را مسلمان و [[شیعه]] میدانند آنان به [[توحید|وحدانیت خدا]]، [[نبوت خاصه|نبوت محمد(ص)]] و [[ولایت امام علی(ع)]] معتقدند. اما این سه را در [[تثلیث|تثلیثی]] شبیه به تثلیث مسیحی مینگرند. در دیدگاه آنان، خدای متعال حقیقت مطلقی است که در وجود محمد(ص) و علی(ع) تجلی کرده است و این دو تجلی، خود با یکدیگر و با آن حقیقت مطلق یکی هستند. محمد(ص) و علی(ع) در ظاهر دو شخص و در باطن حقیقتی واحدند.<ref>برج، ص۱۳۳-۱۳۲؛ شیبی، ج۲، ص۳۴۰ EI۲.</ref> در نگاه از زاویهای دیگر؛ بکتاشیه بر این باورند که ذات بیتعین احدیت، نخست در نور محمدی(ص) تعین یافت اما در این نور محمدی(ع)، علی(ع) نیز به همان اندازه محمد(ص) ظهور و حضور دارد. به علاوه در دیدگاه آنان گرچه خداوند [[قرآن]] را بر پیامبر(ص) نازل کرد اما همانگونه که پیامبر(ص)، علی(ع) را باب علم دانسته است، در واقع بدون علی(ع) درک معارف و حقایق موجود در قرآن امکان ناپذیر است و به خاطر همین، علی(ع) آشکار کننده دین و مفسر آن به شمار میآید و در مرتبهای حتی بالاتر از پیامبر(ص) قرار میگیرد.<ref>برج ص۱۳۴-۱۱۴ شیبی ج۲ ص۳۴۱.</ref> | *بکتاشیان خود را مسلمان و [[شیعه]] میدانند آنان به [[توحید|وحدانیت خدا]]، [[نبوت خاصه|نبوت محمد(ص)]] و [[ولایت امام علی(ع)]] معتقدند. اما این سه را در [[تثلیث|تثلیثی]] شبیه به تثلیث مسیحی مینگرند. در دیدگاه آنان، خدای متعال حقیقت مطلقی است که در وجود محمد(ص) و علی(ع) تجلی کرده است و این دو تجلی، خود با یکدیگر و با آن حقیقت مطلق یکی هستند. محمد(ص) و علی(ع) در ظاهر دو شخص و در باطن حقیقتی واحدند.<ref>برج، ص۱۳۳-۱۳۲؛ شیبی، ج۲، ص۳۴۰ EI۲.</ref> در نگاه از زاویهای دیگر؛ بکتاشیه بر این باورند که ذات بیتعین احدیت، نخست در نور محمدی(ص) تعین یافت اما در این نور محمدی(ع)، علی(ع) نیز به همان اندازه محمد(ص) ظهور و حضور دارد. به علاوه در دیدگاه آنان گرچه خداوند [[قرآن]] را بر پیامبر(ص) نازل کرد اما همانگونه که پیامبر(ص)، علی(ع) را باب علم دانسته است، در واقع بدون علی(ع) درک معارف و حقایق موجود در قرآن امکان ناپذیر است و به خاطر همین، علی(ع) آشکار کننده دین و مفسر آن به شمار میآید و در مرتبهای حتی بالاتر از پیامبر(ص) قرار میگیرد.<ref>برج ص۱۳۴-۱۱۴ شیبی ج۲ ص۳۴۱.</ref> | ||
* بکتاشیان در بزرگداشت علی(ع) از این هم فراتر رفتهاند و با استناد به کتابی منسوب به علی(ع) به نام [[خطبة البیان]] که گفته میشود بر اساس یکی از خطبههای آن حضرت نوشته شده و در بردارنده مضامینی [[غلو|غلو آمیز]] درباره اوست جایگاه منحصر به فرد علی(ع) را در هستی توجیه و تبیین میکنند.<ref>شیبی، ج۲، ص۳۴۳-۳۴۱؛ EI۲؛ برج، ۱۴۵-۱۴۰، ۱۳۶-۱۳۴.</ref> | *بکتاشیان در بزرگداشت علی(ع) از این هم فراتر رفتهاند و با استناد به کتابی منسوب به علی(ع) به نام [[خطبة البیان]] که گفته میشود بر اساس یکی از خطبههای آن حضرت نوشته شده و در بردارنده مضامینی [[غلو|غلو آمیز]] درباره اوست جایگاه منحصر به فرد علی(ع) را در هستی توجیه و تبیین میکنند.<ref>شیبی، ج۲، ص۳۴۳-۳۴۱؛ EI۲؛ برج، ۱۴۵-۱۴۰، ۱۳۶-۱۳۴.</ref> | ||
* بکتاشیان به دیگر [[امامان شیعه]] اثنی عشری نیز معتقدند و آنان را ائمه بر حق [[عصمت|معصوم]] و جانشینان علی(ع) میدانند به ویژه برای [[امام صادق علیهالسلام|امام جعفر صادق(ع)]] احترام خاصی قائلند. | *بکتاشیان به دیگر [[امامان شیعه]] اثنی عشری نیز معتقدند و آنان را ائمه بر حق [[عصمت|معصوم]] و جانشینان علی(ع) میدانند به ویژه برای [[امام صادق علیهالسلام|امام جعفر صادق(ع)]] احترام خاصی قائلند. | ||
* همچنین علاوه بر دوازده امام، به [[چهارده معصوم]] نیز اعتقاد دارند که با [[چهارده معصوم]] [[شیعه]] متفاوت است. اینان فرزندان صغیر ائمه دوازده گانه را که در کودکی درگذشته و مرتکب گناهی نشدهاند معصوم میدانند به باور آنان، دوازده امام و چهارده معصوم همراه با [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه(س)]] و [[حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها|خدیجه(س)]] همه تجلیات گوناگون ذات الهی هستند و بر اساس عقاید حروفیان جمع آنان معادل ۲۸ حروف الفبای عربی است.<ref>برج، ۱۴۸-۱۴۵؛ شیبی، ج۲۰، ص۳۴۳؛ پاکالین، ص۱۹۷-۱۹۶ I/۱۹۶.</ref> | *همچنین علاوه بر دوازده امام، به [[چهارده معصوم]] نیز اعتقاد دارند که با [[چهارده معصوم]] [[شیعه]] متفاوت است. اینان فرزندان صغیر ائمه دوازده گانه را که در کودکی درگذشته و مرتکب گناهی نشدهاند معصوم میدانند به باور آنان، دوازده امام و چهارده معصوم همراه با [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه(س)]] و [[حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها|خدیجه(س)]] همه تجلیات گوناگون ذات الهی هستند و بر اساس عقاید حروفیان جمع آنان معادل ۲۸ حروف الفبای عربی است.<ref>برج، ۱۴۸-۱۴۵؛ شیبی، ج۲۰، ص۳۴۳؛ پاکالین، ص۱۹۷-۱۹۶ I/۱۹۶.</ref> | ||
* از دیدگاه بکتاشیان؛ [[گناه]] با توجه به [[وحدت وجود]] توجیه میشود که بر اساس آن همه عالم جزء تجلیات گوناگون و رنگ به رنگ حقیقت الهی نیست. جهان و هرچه در آن است تنها نمود آن حقیقت است و بهرهای از بود ندارند. از این رو در چنین مجموعه آمیختهای از نمودهای بیحقیقت، انسان و آنچه غالبا گناه تصور میشود، توهمی بیش نیست. توهمی که بر اساس آن فرد ظاهر بین، عالم، خود و رابطه خود با علم و خداوند را حقیقتی میپندارد. حال آنکه در چشم اهل معرفت این تنها دریافتی بیحقیقت است. گناه واقعی در حقیقتی پنداشتن نمود و غافل شدن از بود و در قائل شدن به دو وجود حقیقی یعنی خداوند و عالم است؛ و [[فلاح]] واقعی در از میان برداشتن پرده این توهم و دریافتن واقعیت نمودین عالم و حقیقت خداوند است.<ref>رجوع کنید به: برج ص۱۲۹-۱۲۶.</ref> | *از دیدگاه بکتاشیان؛ [[گناه]] با توجه به [[وحدت وجود]] توجیه میشود که بر اساس آن همه عالم جزء تجلیات گوناگون و رنگ به رنگ حقیقت الهی نیست. جهان و هرچه در آن است تنها نمود آن حقیقت است و بهرهای از بود ندارند. از این رو در چنین مجموعه آمیختهای از نمودهای بیحقیقت، انسان و آنچه غالبا گناه تصور میشود، توهمی بیش نیست. توهمی که بر اساس آن فرد ظاهر بین، عالم، خود و رابطه خود با علم و خداوند را حقیقتی میپندارد. حال آنکه در چشم اهل معرفت این تنها دریافتی بیحقیقت است. گناه واقعی در حقیقتی پنداشتن نمود و غافل شدن از بود و در قائل شدن به دو وجود حقیقی یعنی خداوند و عالم است؛ و [[فلاح]] واقعی در از میان برداشتن پرده این توهم و دریافتن واقعیت نمودین عالم و حقیقت خداوند است.<ref>رجوع کنید به: برج ص۱۲۹-۱۲۶.</ref> | ||
* به اعتقاد بکتاشیان به ویژه تودههای آنان، روح]] پس از [[مرگ]] با توجه به شیوه زندگی، خلقیات و اعمال شخص بار دیگر با حلول در حیوانات یا موجودات دیگر، زندگانی در این عالم را از سر میگیرد. این اعتقاد به [[تناسخ]] را شاید بتوان از بقایای عقاید [[بودا|بودایی]] و [[مانی|مانوی]] بازمانده در میان ترکمنهای مهاجری دانست که از شرق به غرب آمدند و در [[آسیای صغیر]] سکنی گزیدند و بخش عمدهای از آنهان به بکتاشیان پیوستند. با این همه گروهی از بکتاشیه که باورهای اسلامی عمیق تری دارند، اعتقاد به تناسخ را رد کرده، درباره سرنوشت روح پس از مرگ عقایدی همانند دیگر مسلمانان دارند.<ref>برج، ص۱۳۱-۱۲۹؛ هاشم پور، ص۵۳۶؛ پاکالین، I/۱۹۷؛ کوپریلی، ادبیات، ص۳۵۳-۳۵۲.</ref> | *به اعتقاد بکتاشیان به ویژه تودههای آنان، روح]] پس از [[مرگ]] با توجه به شیوه زندگی، خلقیات و اعمال شخص بار دیگر با حلول در حیوانات یا موجودات دیگر، زندگانی در این عالم را از سر میگیرد. این اعتقاد به [[تناسخ]] را شاید بتوان از بقایای عقاید [[بودا|بودایی]] و [[مانی|مانوی]] بازمانده در میان ترکمنهای مهاجری دانست که از شرق به غرب آمدند و در [[آسیای صغیر]] سکنی گزیدند و بخش عمدهای از آنهان به بکتاشیان پیوستند. با این همه گروهی از بکتاشیه که باورهای اسلامی عمیق تری دارند، اعتقاد به تناسخ را رد کرده، درباره سرنوشت روح پس از مرگ عقایدی همانند دیگر مسلمانان دارند.<ref>برج، ص۱۳۱-۱۲۹؛ هاشم پور، ص۵۳۶؛ پاکالین، I/۱۹۷؛ کوپریلی، ادبیات، ص۳۵۳-۳۵۲.</ref> | ||
==سلسله مراتب== | ==سلسله مراتب== | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
در ادبیات و اشعار بکتاشی از موضوعاتی چون محبت [[اهلالبیت علیهمالسلام|اهل بیت(ع)]]، تقدیس دوازده امام، [[تولی]] و [[تبری]]، علاقه افراط آمیز به علی(ع) وگاه به الوهیت رسانیدن آن حضرت سخن رفته است. همچنین مراثی [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] و فاجعه [[کربلا]]، اشعاری در مدح [[حاجی بکتاش]] و بزرگان طریقت علوی ـ بکتاشی و مناقب آنان، شعرهایی درباره البسه و آیینها وگاه عقاید [[حروفیه]]، [[قلندریه]]، [[حیدریه]]، [[باباییه]] و نیز آراء [[ابن عربی]] و [[مولوی|جلالالدین مولوی]] در آثار ادلی بکتاشیه یافت میشود.<ref>کوپریلی، ادبیات ترک، ۳۵۳ـ۳۴۹؛ گولپینارلی، تصوف، ۱۷۹ـ۱۷۸.</ref> | در ادبیات و اشعار بکتاشی از موضوعاتی چون محبت [[اهلالبیت علیهمالسلام|اهل بیت(ع)]]، تقدیس دوازده امام، [[تولی]] و [[تبری]]، علاقه افراط آمیز به علی(ع) وگاه به الوهیت رسانیدن آن حضرت سخن رفته است. همچنین مراثی [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] و فاجعه [[کربلا]]، اشعاری در مدح [[حاجی بکتاش]] و بزرگان طریقت علوی ـ بکتاشی و مناقب آنان، شعرهایی درباره البسه و آیینها وگاه عقاید [[حروفیه]]، [[قلندریه]]، [[حیدریه]]، [[باباییه]] و نیز آراء [[ابن عربی]] و [[مولوی|جلالالدین مولوی]] در آثار ادلی بکتاشیه یافت میشود.<ref>کوپریلی، ادبیات ترک، ۳۵۳ـ۳۴۹؛ گولپینارلی، تصوف، ۱۷۹ـ۱۷۸.</ref> | ||
== پانویس == | ==پانویس== | ||
{{پانوشت}} | {{پانوشت}} | ||
== یادداشت == | ==یادداشت== | ||
{{یادداشتها}} | {{یادداشتها}} | ||
== منابع == | ==منابع== | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* آژند، یعقوب، حروفیه در تاریخ، تهران، ۱۳۶۹. | * آژند، یعقوب، حروفیه در تاریخ، تهران، ۱۳۶۹. | ||
خط ۱۶۱: | خط ۱۶۱: | ||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== | ||
* منبع مقاله: [https://www.cgie.org.ir/fa/article/224813/%D8%AD%D8%A7%D8%AC%DB%8C-%D8%A8%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%B4-%D9%88%D9%84%DB%8C دائرة المعارف بزرگ اسلامی] | *منبع مقاله: [https://www.cgie.org.ir/fa/article/224813/%D8%AD%D8%A7%D8%AC%DB%8C-%D8%A8%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%B4-%D9%88%D9%84%DB%8C دائرة المعارف بزرگ اسلامی] | ||
* [http://rch.ac.ir/article/Details/7047 دانشنامه جهان اسلام] | *[http://rch.ac.ir/article/Details/7047 دانشنامه جهان اسلام] | ||
{{فرق اسلام}} | {{فرق اسلام}} |