عبدالله بن مسعود: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) جز (←پانویس) |
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
| آثار = | | آثار = | ||
}} | }} | ||
'''عبدالله بن مسعود بن غافل بن حبیب الهُذَلی''' (درگذشته [[سال ۳۲ هجری قمری|۳۲ق]]) معروف به '''ابن مسعود''' از اصحاب [[پیامبر اکرم]](ص) و از [[حدیث|محدثان]] و [[تفسیر|مفسران]] [[قرآن کریم]] در صدر [[اسلام]] | '''عبدالله بن مسعود بن غافل بن حبیب الهُذَلی''' (درگذشته [[سال ۳۲ هجری قمری|۳۲ق]]) معروف به '''ابن مسعود''' از اصحاب [[پیامبر اکرم]](ص) و از [[حدیث|محدثان]] و [[تفسیر|مفسران]] [[قرآن کریم]] در صدر [[اسلام]]. به گفته خودش، او ششمین کسی است که اسلام آورد. ابن مسعود از نخستین گروه [[هجرت به حبشه|مهاجران به حبشه]] بوده است. وی از [[مکه]] به [[مدینه]] [[هجرت به مدینه|مهاجرت]] کرد و در جنگهای [[غزوه بدر|بدر]] و [[جنگ احد|احد]] حضور داشت. | ||
ابن مسعود، بعد از رحلت پیامبر در [[جنگهای رده|جنگهای رِدّه]] و فتح [[شام]] شرکت کرد. در سال [[سال ۲۱ هجری قمری|۲۱ق]]، [[عمر بن خطاب|عمر]]، ابن مسعود را همراه [[عمار]] برای نظارت بر [[بیت المال]] و [[قضاوت]] به [[کوفه]] فرستاد. ابن مسعود در زمان خلافت [[عثمان ]]با [[سعد بن ابی وقاص]] مشاجره کرد و عثمان وی را به [[مدینه]] احضار کرد. او دو سال پیش از کشته شدن عثمان در مدینه درگذشت. | |||
عبدالله بن مسعود، جزء اولین حافظان [[قرآن]] بوده و حدود هفتاد [[سوره]] را مستقیماً از پیامبر(ص) شنیده است. [[عاصم بن بهدله ابی النجود|عاصم]]، روایتش از قرآن را از ابن مسعود فراگرفت. عبدالله، مصحفی از قرآن را برای عدهای خوانده بود و آنان نوشته بودند و وقتی عثمان دستور به جمعآوری مصاحف داد، ابتدا نپذیرفت، ولی در نهایت مجبور به این کار شد. | |||
عبدالله در کودکی به چوپانی | ابن مسعود از [[صحابه]] مورد احترام همه مسلمانان، اعم از [[شیعه]] و [[سنی]] است. روایتی درباره تعداد [[امامان شیعه|امامان]] (<small>که دوازده نفر هستند</small>) از او نقل شده است. | ||
==زندگینامه== | |||
عبدالله در [[مکه]] متولد شده و از قبیله [[بنی هذیل]] بوده است. وی را به سبب آنکه مادرش هم از [[صحابه]] بوده، «ابن ام عبد» خواندهاند.<ref>الاستیعاب، ۱۳۸۰، ج۳، ص۹۸۷ و ۹۸۸.</ref> [[کنیه]] وی را نیز ابوعبدالرحمان ذکر کردهاند.<ref>الاستیعاب،۱۳۸۰، ج۳، ص۹۸۷ و ۹۸۸.</ref> | |||
عبدالله در کودکی به چوپانی گوسفندانِ [[عقبة بن ابی معیط]] اشتغال داشته و [[ابوجهل]] بعدها او را به همین سبب تحقیر کرده است.<ref>المغازی، ج۱، ص۸۹.</ref> ابن مسعود پیش از مسلمان شدن در خانه فردی به نام «أرقَم» زندگی میکرده و بعد از قبول [[اسلام]] به خدمتگزاری در خانه [[پیامبر اکرم(ص)]] پذیرفته شد.{{مدرک}} | |||
==در زمان پیامبر(ص) == | ==در زمان پیامبر(ص) == | ||
در آغاز دعوت [[پیامبر(ص) |پیامبر(ص)]] بر اثر [[معجزه |معجزهای]] که از آن حضرت دید، [[مسلمان]] شد. به همین جهت از وی به عنوان یکی از نخستین اسلام آورندگان نام برده شده و از قول خود او آمده که ششمین مسلمان بوده است.<ref>الغدیر، ج۹، ص۱۱.</ref> | در آغاز دعوت [[پیامبر(ص) |پیامبر(ص)]] بر اثر [[معجزه |معجزهای]] که از آن حضرت دید، [[مسلمان]] شد. به همین جهت از وی به عنوان یکی از نخستین اسلام آورندگان نام برده شده و از قول خود او آمده که ششمین مسلمان بوده است.<ref>الغدیر، ج۹، ص۱۱.</ref> | ||
وی همچنین از نخستین گروه [[هجرت به حبشه|مهاجران به حبشه]] بود و منابع از دو بار هجرت وی به [[حبشه]] یاد کردهاند.<ref>عروة بن زبیر، ۱۰۵؛ ابن اسحاق، ۱۷۶؛ ابن سعد، ۱ (۱) /۱۳۷، ۳ (۱) /۱۰۷</ref> | وی همچنین از نخستین گروه [[هجرت به حبشه|مهاجران به حبشه]] بود و منابع از دو بار هجرت وی به [[حبشه]] یاد کردهاند.<ref>عروة بن زبیر، ۱۰۵؛ ابن اسحاق، ۱۷۶؛ ابن سعد، ۱ (۱) /۱۳۷، ۳ (۱) /۱۰۷.</ref> | ||
ابن مسعود در بازگشت خود، پس از [[هجرت]] پیامبر (ص)، به [[مدینه]] رفت و پیامبر (ص) میان او و [[معاذ بن جبل]]<ref>ابن سعد، ۳ (۲) /۱۲۰-۱۲۱؛ بلاذری، همان، ج۱، ص۲۷۱</ref> یا [[زبیر بن عوام]]<ref>ابن هشام، ج۱، ص۵۰۵؛ ابن شبه، ج۳، ص۱۰۵؛ بلاذری، بلاذری، ج۱، ص۲۷۰</ref> پیمان برادری برقرار کرد. وی در [[جنگ بدر]] شرکت نمود و [[ابوجهل]] را کشت. پیامبر(ص) که از کشته شدن [[ابوجهل]] خشنود بود، شمشیر او را به ابن مسعود بخشید.<ref>عروة بن زبیر، صص۱۴۲-۱۴۳؛ ابن هشام، ج۱، صص۶۳۵ -۶۳۶، ۷۱۰-۷۱۱؛ واقدی، ج۱، صص۸۹ -۹۱</ref> | ابن مسعود در بازگشت خود، پس از [[هجرت]] پیامبر (ص)، به [[مدینه]] رفت و پیامبر (ص) میان او و [[معاذ بن جبل]]<ref>ابن سعد، ۳ (۲) /۱۲۰-۱۲۱؛ بلاذری، همان، ج۱، ص۲۷۱.</ref> یا [[زبیر بن عوام]]<ref>ابن هشام، ج۱، ص۵۰۵؛ ابن شبه، ج۳، ص۱۰۵؛ بلاذری، بلاذری، ج۱، ص۲۷۰.</ref> پیمان برادری برقرار کرد. وی در [[جنگ بدر]] شرکت نمود و [[ابوجهل]] را کشت. پیامبر(ص) که از کشته شدن [[ابوجهل]] خشنود بود، شمشیر او را به ابن مسعود بخشید.<ref>عروة بن زبیر، صص۱۴۲-۱۴۳؛ ابن هشام، ج۱، صص۶۳۵ -۶۳۶، ۷۱۰-۷۱۱؛ واقدی، ج۱، صص۸۹ -۹۱.</ref> | ||
[[ابن عباس]] وی را از معدود یاران [[پیامبر(ص) |پیامبر(ص)]] میداند که در [[جنگ احد]] از او جدا نشدند<ref>ابن ابی الحدید، ج۱۳، ص۲۹۳</ref> و گفتهاند که او در بسیاری از [[غزوه|غزوات]] پیامبر(ص) شرکت داشته است.<ref>ابن سعد، ۳ (۱) /۱۰۸</ref> وی بسیار همراه پیامبر(ص) بود و آن حضرت را خدمت میکرد.<ref>ابن شبه، ج۱، ص۳۰۳</ref> | [[ابن عباس]] وی را از معدود یاران [[پیامبر(ص) |پیامبر(ص)]] میداند که در [[جنگ احد]] از او جدا نشدند<ref>ابن ابی الحدید، ج۱۳، ص۲۹۳.</ref> و گفتهاند که او در بسیاری از [[غزوه|غزوات]] پیامبر(ص) شرکت داشته است.<ref>ابن سعد، ۳ (۱) /۱۰۸.</ref> وی بسیار همراه پیامبر(ص) بود و آن حضرت را خدمت میکرد.<ref>ابن شبه، ج۱، ص۳۰۳.</ref> | ||
==پس از پیامبر(ص) == | ==پس از پیامبر(ص) == | ||
=== در زمان ابوبکر === | === در زمان ابوبکر === | ||
از جزئیات زندگی ابن مسعود، پس از رحلت [[پیامبر(ص) |پیامبر(ص)]] اطلاع دقیقی در دست نیست. سخنی از او نشان میدهد که در [[جنگهای رده|جنگهای ردّه]] در زمان [[ابوبکر]] شرکت داشته است.<ref>بلاذری، فتوح، ص۹۴</ref> [[طبری]] نیز خبری را از [[سیف بن عمر]] نقل میکند که در [[جنگ یرموک]] محافظت غنایم برعهده وی بوده است.<ref>طبری، تاریخ، ج۱، ص۲۰۹۵</ref> | از جزئیات زندگی ابن مسعود، پس از رحلت [[پیامبر(ص) |پیامبر(ص)]] اطلاع دقیقی در دست نیست. سخنی از او نشان میدهد که در [[جنگهای رده|جنگهای ردّه]] در زمان [[ابوبکر]] شرکت داشته است.<ref>بلاذری، فتوح، ص۹۴.</ref> [[طبری]] نیز خبری را از [[سیف بن عمر]] نقل میکند که در [[جنگ یرموک]] محافظت غنایم برعهده وی بوده است.<ref>طبری، تاریخ، ج۱، ص۲۰۹۵.</ref> | ||
=== در زمان عمر === | === در زمان عمر === | ||
ابن مسعود در زمان [[عمر بن خطاب|عمر]] در فتح [[شام]] شرکت داشت و مدتی در آنجا ساکن بود و گویا به قضاوت و تعلیم [[قرآن]] اشتغال داشت.<ref>طبری، تاریخ ج۱، صص۲۳۹۲-۲۳۹۳</ref> همچنین گزارشی در دست است که از حضور او در [[مداین]] و تعلیم [[فقه]] و [[قرآن]] خبر میدهد.<ref>یعقوبی، ۲/۱۲۹</ref> | ابن مسعود در زمان [[عمر بن خطاب|عمر]] در فتح [[شام]] شرکت داشت و مدتی در آنجا ساکن بود و گویا به قضاوت و تعلیم [[قرآن]] اشتغال داشت.<ref>طبری، تاریخ ج۱، صص۲۳۹۲-۲۳۹۳.</ref> همچنین گزارشی در دست است که از حضور او در [[مداین]] و تعلیم [[فقه]] و [[قرآن]] خبر میدهد.<ref>یعقوبی، ۲/۱۲۹.</ref> | ||
'''نظارت بر بیت المال کوفه''' | '''نظارت بر بیت المال کوفه''' | ||
در [[سال ۲۱ هجری قمری|۲۱ق]]، [[عمر بن خطاب|عمر]] او را که در [[حمص |حمص]] بود، فراخواند و همراه [[عمار]] برای نظارت بر بیت المال و قضا به [[کوفه]] فرستاد.<ref>بلاذری، فتوح، ص۲۶۹؛ طبری، تاریخ ج۱، صص۲۶۳۷، ۲۶۴۵-۲۶۴۷</ref> عُمَر پس از چندی عمار را عزل و [[مغیرة بن شعبه]] را به جای او گمارد که [[بلاذری]] در روایتی علت خشم عمر بر عمار را، مشاجره او با ابن مسعود میداند.<ref>بلاذری، انساب، ج۱، ص۱۶۸</ref> | در [[سال ۲۱ هجری قمری|۲۱ق]]، [[عمر بن خطاب|عمر]] او را که در [[حمص |حمص]] بود، فراخواند و همراه [[عمار]] برای نظارت بر بیت المال و قضا به [[کوفه]] فرستاد.<ref>بلاذری، فتوح، ص۲۶۹؛ طبری، تاریخ ج۱، صص۲۶۳۷، ۲۶۴۵-۲۶۴۷.</ref> عُمَر پس از چندی عمار را عزل و [[مغیرة بن شعبه]] را به جای او گمارد که [[بلاذری]] در روایتی علت خشم عمر بر عمار را، مشاجره او با ابن مسعود میداند.<ref>بلاذری، انساب، ج۱، ص۱۶۸.</ref> | ||
=== در زمان عثمان === | === در زمان عثمان === | ||
پس از قتل [[عمر بن خطاب |عمر]]، ابن مسعود به [[مدینه]] آمد و با [[عثمان بن عفان|عثمان]] [[بیعت]] کرد و آنگاه به کوفه بازگشت و مردم را به بیعت با او فراخواند.<ref>ابن شبه، ج۳، ص۹۵۷؛ بلاذری، انساب، ج۵، ص۲۳</ref> و عثمان نیز او را بر منصب خود ابقا کرد و در [[عراق]] زمینی به او بخشید.<ref>بلاذری، فتوح، ص۲۷۳</ref> | پس از قتل [[عمر بن خطاب |عمر]]، ابن مسعود به [[مدینه]] آمد و با [[عثمان بن عفان|عثمان]] [[بیعت]] کرد و آنگاه به کوفه بازگشت و مردم را به بیعت با او فراخواند.<ref>ابن شبه، ج۳، ص۹۵۷؛ بلاذری، انساب، ج۵، ص۲۳.</ref> و عثمان نیز او را بر منصب خود ابقا کرد و در [[عراق]] زمینی به او بخشید.<ref>بلاذری، فتوح، ص۲۷۳.</ref> | ||
براساس روایت [[طبری]] از [[سیف بن عمر]]، در همین ایام بین ابن مسعود و [[سعد بن ابی وقاص |سعد بن ابی وقاص]]، والی وقت [[کوفه]] که حاضر نبود وام خود را به بیت المال بپردازد، مشاجرهای درگرفت و چون خبر به [[عثمان بن عفان |عثمان]] رسید، سعد را عزل کرد و بر ابن مسعود خشم گرفت.<ref>طبری، تاریخ، ج۱، صص۲۸۱۱-۲۸۱۳</ref> اما گزارشهای دیگری نشان میدهد که چنین مشاجرهای میان ابن مسعود و [[ولید بن عقبه]] که والی [[کوفه]] بوده، صورت گرفته است.<ref>ر.ک:بلاذری، انساب، ج۵، صص۳۰-۳۱، به نقل از ابومخنف؛ ابن عبدربه، ج۴، صص۳۰۶- ۳۰۷</ref> در پی این درگیری ولید شکایت او را نزد عثمان برد و عثمان که از ابن مسعود بر آشفته بود، او را به [[مدینه]] بازخواند.<ref>ابن شبه، ج۳، ص۱۰۴۹؛ ابن عبدالبر، ج۳، ص۹۳۳؛ ابن اثیر، اسد، ج۳، ص۲۶۰؛ ابن حجر، الاصابة، ج۴، ص۱۳۰</ref> | براساس روایت [[طبری]] از [[سیف بن عمر]]، در همین ایام بین ابن مسعود و [[سعد بن ابی وقاص |سعد بن ابی وقاص]]، والی وقت [[کوفه]] که حاضر نبود وام خود را به بیت المال بپردازد، مشاجرهای درگرفت و چون خبر به [[عثمان بن عفان |عثمان]] رسید، سعد را عزل کرد و بر ابن مسعود خشم گرفت.<ref>طبری، تاریخ، ج۱، صص۲۸۱۱-۲۸۱۳.</ref> اما گزارشهای دیگری نشان میدهد که چنین مشاجرهای میان ابن مسعود و [[ولید بن عقبه]] که والی [[کوفه]] بوده، صورت گرفته است.<ref>ر.ک:بلاذری، انساب، ج۵، صص۳۰-۳۱، به نقل از ابومخنف؛ ابن عبدربه، ج۴، صص۳۰۶- ۳۰۷.</ref> در پی این درگیری ولید شکایت او را نزد عثمان برد و عثمان که از ابن مسعود بر آشفته بود، او را به [[مدینه]] بازخواند.<ref>ابن شبه، ج۳، ص۱۰۴۹؛ ابن عبدالبر، ج۳، ص۹۳۳؛ ابن اثیر، اسد، ج۳، ص۲۶۰؛ ابن حجر، الاصابة، ج۴، ص۱۳۰.</ref> | ||
در [[مدینه]] عثمان، وی را ناسزا گفت و به قولی دستور داد که او را به زور از مسجد برانند.<ref>بلاذری، انساب، ج۵، صص۳۶-۳۷؛ سیدمرتضی، ج۴، صص۲۸۱-۲۸۲</ref> | در [[مدینه]] عثمان، وی را ناسزا گفت و به قولی دستور داد که او را به زور از مسجد برانند.<ref>بلاذری، انساب، ج۵، صص۳۶-۳۷؛ سیدمرتضی، ج۴، صص۲۸۱-۲۸۲.</ref> | ||
پس از آن ابن مسعود تا ۳ سال در [[مدینه]] بود و اجازه نداشت از آنجا بیرون رود<ref>بلاذری، انساب، ج۵، ص۳۷</ref> و سرانجام حدود ۲ سال، پیش از کشته شدن [[عثمان بن عفان|عثمان]] در مدینه وفات یافت.<ref>طبری، تاریخ، ج۱، ص۲۸۹۴؛ ابن عساکر، ج۳۹، صص۱۳۴- ۱۳۹</ref> در مدتی که ابن مسعود در مدینه بود، عثمان عطای او را از [[بیت المال]] قطع کرد، اما پس از مرگش وصی او [[زبیر بن عوام|زبیر بن عوام]] آن را برای بازماندگانش از عثمان ستاند.<ref>بلاذری، فتوح، ص۴۶۱</ref> یکی از علل ناخشنودی عثمان از ابن مسعود، حضور وی در تدفین و [[نماز]] بر پیکر [[ابوذر]] در [[ربذه|رَبَذه]] است.<ref>سید مرتضی، ج۴، ص۲۸۳؛ ر.ک: ابن هشام، ج۲، ص۵۲۴؛ واقدی، ج۲، ص۱۰۰۲؛ خلیفة بن خیاط، ج۱، ص۱۷۷؛ طبری، تاریخ، ج۱، صص۲۸۹۵-۲۸۹۶</ref> | پس از آن ابن مسعود تا ۳ سال در [[مدینه]] بود و اجازه نداشت از آنجا بیرون رود<ref>بلاذری، انساب، ج۵، ص۳۷.</ref> و سرانجام حدود ۲ سال، پیش از کشته شدن [[عثمان بن عفان|عثمان]] در مدینه وفات یافت.<ref>طبری، تاریخ، ج۱، ص۲۸۹۴؛ ابن عساکر، ج۳۹، صص۱۳۴- ۱۳۹.</ref> در مدتی که ابن مسعود در مدینه بود، عثمان عطای او را از [[بیت المال]] قطع کرد، اما پس از مرگش وصی او [[زبیر بن عوام|زبیر بن عوام]] آن را برای بازماندگانش از عثمان ستاند.<ref>بلاذری، فتوح، ص۴۶۱.</ref> یکی از علل ناخشنودی عثمان از ابن مسعود، حضور وی در تدفین و [[نماز]] بر پیکر [[ابوذر]] در [[ربذه|رَبَذه]] است.<ref>سید مرتضی، ج۴، ص۲۸۳؛ ر.ک: ابن هشام، ج۲، ص۵۲۴؛ واقدی، ج۲، ص۱۰۰۲؛ خلیفة بن خیاط، ج۱، ص۱۷۷؛ طبری، تاریخ، ج۱، صص۲۸۹۵-۲۸۹۶.</ref> | ||
در نهایت ابن مسعود در سال [[سال ۳۲ هجری قمری|۳۲ق]] در مدینه از دنیا رفت و در [[بقیع]] مدفون شد.<ref>الاستیعاب،۱۴۱۲ق، ج۳،ص۹۹۴</ref> | در نهایت ابن مسعود در سال [[سال ۳۲ هجری قمری|۳۲ق]] در مدینه از دنیا رفت و در [[بقیع]] مدفون شد.<ref>الاستیعاب،۱۴۱۲ق، ج۳،ص۹۹۴.</ref> | ||
== ابن مسعود و قرآن == | == ابن مسعود و قرآن == | ||
وی نخستین کسی بود که پس از [[پیامبر(ص)]]، [[قرآن]] را به صدای بلند بر مشرکین خواند و آزار دید.<ref>ابن اسحاق، ص۱۸۶؛ بلاذری، ج۱، ص۱۶۲</ref> ابن مسعود در بسیاری از مناسبتهای نزول قرآن شخصاً حضور داشت. وی به گفته خود، افزون بر ۷۰ سوره قرآن را از زبان پیامبر(ص) فرا گرفته بود<ref>بخاری، ج۳، ص۲۲۸؛ مسلم، ج۴، ص۱۹۱۲؛ نسائی، ج۸، ص۱۳۴</ref> و از زمان ایشان به تعلیم قرآن میپرداخت. | وی نخستین کسی بود که پس از [[پیامبر(ص)]]، [[قرآن]] را به صدای بلند بر مشرکین خواند و آزار دید.<ref>ابن اسحاق، ص۱۸۶؛ بلاذری، ج۱، ص۱۶۲.</ref> ابن مسعود در بسیاری از مناسبتهای نزول قرآن شخصاً حضور داشت. وی به گفته خود، افزون بر ۷۰ سوره قرآن را از زبان پیامبر(ص) فرا گرفته بود<ref>بخاری، ج۳، ص۲۲۸؛ مسلم، ج۴، ص۱۹۱۲؛ نسائی، ج۸، ص۱۳۴.</ref> و از زمان ایشان به تعلیم قرآن میپرداخت. | ||
براساس روایتی، ابن مسعود یکی از چهار تنی بوده است که پیامبر(ص) فراگرفتن قرآن را از آنان توصیه کرده بود.<ref>بخاری، ج۲، ص۳۰۷؛ مسلم، ج۴، صص۱۹۱۳-۱۹۱۴؛ ترمذی، ج۵، ص۶۷۴</ref> وی مدتها در [[مدینه]] و [[کوفه]]، پس از وفات پیامبر(ص) نیز به تعلیم قرآن اشتغال داشت و حتی برخی از [[صحابه]] برجسته چون [[ابن عباس]] از او قرآن آموخته و در مواردی از قرائت وی پیروی کردهاند.<ref>ابن ابی داوود، ص۵۵</ref> | براساس روایتی، ابن مسعود یکی از چهار تنی بوده است که پیامبر(ص) فراگرفتن قرآن را از آنان توصیه کرده بود.<ref>بخاری، ج۲، ص۳۰۷؛ مسلم، ج۴، صص۱۹۱۳-۱۹۱۴؛ ترمذی، ج۵، ص۶۷۴.</ref> وی مدتها در [[مدینه]] و [[کوفه]]، پس از وفات پیامبر(ص) نیز به تعلیم قرآن اشتغال داشت و حتی برخی از [[صحابه]] برجسته چون [[ابن عباس]] از او قرآن آموخته و در مواردی از قرائت وی پیروی کردهاند.<ref>ابن ابی داوود، ص۵۵.</ref> | ||
===قرائت ابن مسعود=== | ===قرائت ابن مسعود=== | ||
در [[کوفه]] شماری از بزرگان [[تابعین|تابعین]] چون [[اسود بن یزید]]، [[زر بن حبیش|زَرّ ابن حُبیش]]، [[عبید بن قیس]]، [[ابوعبدالرحمان سلمی]]، [[ابوعمرو شیبانی]] و [[زید بن وهب]] از محضر او قرائت آموختند و تا چندی قرائت او در کوفه غالب بود.<ref>ر.ک:ابن ابی داوود، صص۱۳-۱۴؛ ابن مجاهد، صص۶۶ -۶۷؛ ابن جزری، ج۱، ص۴۵۸</ref> براساس حکایتی از [[سلیمان بن مهران|أعمَش]] (د ۱۴۸ق)، در اوایل سده [[سال ۲ هجری قمری|۲ق]] در کوفه مصحف عثمانی در عرض قرائت ابن مسعود چندان تداول نداشته است؛ در حالی که در طول نیم سده به تدریج جای قرائت ابن مسعود را گرفته، تا آنجا که در اواسط سده ۲ق تنها عدهاندکی قرائت مزبور را در ثبت خود داشتند.<ref>ابن مجاهد، ص۶۷</ref> | در [[کوفه]] شماری از بزرگان [[تابعین|تابعین]] چون [[اسود بن یزید]]، [[زر بن حبیش|زَرّ ابن حُبیش]]، [[عبید بن قیس]]، [[ابوعبدالرحمان سلمی]]، [[ابوعمرو شیبانی]] و [[زید بن وهب]] از محضر او قرائت آموختند و تا چندی قرائت او در کوفه غالب بود.<ref>ر.ک:ابن ابی داوود، صص۱۳-۱۴؛ ابن مجاهد، صص۶۶ -۶۷؛ ابن جزری، ج۱، ص۴۵۸.</ref> براساس حکایتی از [[سلیمان بن مهران|أعمَش]] (د ۱۴۸ق)، در اوایل سده [[سال ۲ هجری قمری|۲ق]] در کوفه مصحف عثمانی در عرض قرائت ابن مسعود چندان تداول نداشته است؛ در حالی که در طول نیم سده به تدریج جای قرائت ابن مسعود را گرفته، تا آنجا که در اواسط سده ۲ق تنها عدهاندکی قرائت مزبور را در ثبت خود داشتند.<ref>ابن مجاهد، ص۶۷.</ref> | ||
از آن پس در کوفه قرائتهایی به وجود آمد که مصحف عثمانی کوفه مبنای آنها بود و در خواندن آن، قرائت ابن مسعود به کار میآمد. در واقع قرائات رسمی کوفه، یعنی: [[عاصم بن بهدله ابی النجود|عاصم]]، [[حمزة ابن حبیب زیات کوفی|حمزه]]، [[علی بن حمزه کسائی|کسایی]] و [[خلف بن هشام|خلف]] از قاریان عشر، کمابیش در قرائت ابن مسعود ریشه دارند.<ref>ر.ک:ابوعمرودانی، صص۹-۱۰؛ ابن جزری، ج۱، ص۴۵۹</ref> | از آن پس در کوفه قرائتهایی به وجود آمد که مصحف عثمانی کوفه مبنای آنها بود و در خواندن آن، قرائت ابن مسعود به کار میآمد. در واقع قرائات رسمی کوفه، یعنی: [[عاصم بن بهدله ابی النجود|عاصم]]، [[حمزة ابن حبیب زیات کوفی|حمزه]]، [[علی بن حمزه کسائی|کسایی]] و [[خلف بن هشام|خلف]] از قاریان عشر، کمابیش در قرائت ابن مسعود ریشه دارند.<ref>ر.ک:ابوعمرودانی، صص۹-۱۰؛ ابن جزری، ج۱، ص۴۵۹.</ref> | ||
=== مصحف ابن مسعود=== | === مصحف ابن مسعود=== | ||
براساس آنچه در منابع آمده، ابن مسعود آیات [[قرآن]] را از حافظه بر شاگردان املا مینمود و آنان قرائت او را در مصاحفی مینوشتند.<ref>ر.ک:بسوی، ج۲، ص۵۳۸؛ «المبانی »، صص۳۵-۳۶؛ ابونعیم، ج۱، ص۱۲۴</ref> | براساس آنچه در منابع آمده، ابن مسعود آیات [[قرآن]] را از حافظه بر شاگردان املا مینمود و آنان قرائت او را در مصاحفی مینوشتند.<ref>ر.ک:بسوی، ج۲، ص۵۳۸؛ «المبانی »، صص۳۵-۳۶؛ ابونعیم، ج۱، ص۱۲۴.</ref> | ||
در جریان گردآوری قرآن و فراهم آوردن [[مصحف]] رسمی توسط [[عثمان بن عفان|عثمان]] و به مباشرت [[زید بن ثابت]]، در روایات سخن از نسخهای با عنوان «[[مصحف ابن مسعود]]» به میان آمده که مورد توجه قرار نگرفته و عثمان او را امر کرده مصحف خود را تحویل نماید تا به همراه دیگر مصاحف از بین برده شود. به گفته روایات، ابن مسعود به این امر تن در نداد و به همین سبب به امر عثمان مضروب شد.<ref>ر.ک:ابن سعد، ۲ (۲) / ۱۰۵؛ ابن ابی داوود، صص۱۳- ۱۸</ref> | در جریان گردآوری قرآن و فراهم آوردن [[مصحف]] رسمی توسط [[عثمان بن عفان|عثمان]] و به مباشرت [[زید بن ثابت]]، در روایات سخن از نسخهای با عنوان «[[مصحف ابن مسعود]]» به میان آمده که مورد توجه قرار نگرفته و عثمان او را امر کرده مصحف خود را تحویل نماید تا به همراه دیگر مصاحف از بین برده شود. به گفته روایات، ابن مسعود به این امر تن در نداد و به همین سبب به امر عثمان مضروب شد.<ref>ر.ک:ابن سعد، ۲ (۲) / ۱۰۵؛ ابن ابی داوود، صص۱۳- ۱۸.</ref> | ||
اما بنا به برخی روایات ابن مسعود از این موضع خود عدول و مصحف عثمانی را تأیید کرد.<ref>ابن ابی داوود، ص۱۸؛ «المبانی »، ص۹۵؛ ابن اثیر، الکامل، ج۳، ص۱۱۲</ref> | اما بنا به برخی روایات ابن مسعود از این موضع خود عدول و مصحف عثمانی را تأیید کرد.<ref>ابن ابی داوود، ص۱۸؛ «المبانی »، ص۹۵؛ ابن اثیر، الکامل، ج۳، ص۱۱۲.</ref> | ||
===تفسیر ابن مسعود=== | ===تفسیر ابن مسعود=== | ||
ابن مسعود در روزگار خود فردی آگاه به مفاهیم [[قرآن]] و اسباب نزول آیات شناخته میشد.<ref>ر.ک:مسلم، ج۴، ص۱۹۱۳؛ ابن ابی داوود، ص۱۴</ref> و در دورههای بعد نظرات تفسیری او مورد توجه مفسرانی از مذاهب گوناگون قرار گرفت.<ref>طبری، تفسیر، جاهای مختلف؛ طوسی، التبیان، ج۱ف ص۵۸، جاهای مختلف؛ زمخشری، ج۱، صص۳۸، جاهای مختلف</ref> گفته شده سُدّی در تفسیر خود غالباً روایات ابن مسعود و [[ابن عباس]] را نقل کرده است.<ref>ابن کثیر، ج۱، ص۴</ref> | ابن مسعود در روزگار خود فردی آگاه به مفاهیم [[قرآن]] و اسباب نزول آیات شناخته میشد.<ref>ر.ک:مسلم، ج۴، ص۱۹۱۳؛ ابن ابی داوود، ص۱۴.</ref> و در دورههای بعد نظرات تفسیری او مورد توجه مفسرانی از مذاهب گوناگون قرار گرفت.<ref>طبری، تفسیر، جاهای مختلف؛ طوسی، التبیان، ج۱ف ص۵۸، جاهای مختلف؛ زمخشری، ج۱، صص۳۸، جاهای مختلف.</ref> گفته شده سُدّی در تفسیر خود غالباً روایات ابن مسعود و [[ابن عباس]] را نقل کرده است.<ref>ابن کثیر، ج۱، ص۴.</ref> | ||
== احادیث ابن مسعود == | == احادیث ابن مسعود == | ||
ابن مسعود به خاطر مصاحبت زیاد با [[پیامبر(ص) |پیامبر(ع)]] احادیث بسیاری از آن حضرت روایت کرده است. بنابر آنچه نووی آورده، احادیث منقول از ابن مسعود در کتب معتبر ۸۴۸ [[حدیث]] است که از آن میان ۶۴ مورد، محل اتفاق [[صحیح بخاری|بخاری]] و [[صحیح مسلم|مسلم]]، ۲۱ حدیث از منفردات بخاری و ۳۵ حدیث از منفردات مسلم است.<ref>نووی، ۱ (۱) /۲۸۸</ref> او به جز احادیثی که مستقیماً از پیامبر(ص) روایت کرده، در پارهای موارد برخی احادیث را از [[صحابه]] دیگر اخذ کرده است.<ref>ر.ک:ابن حجر، تهذیب، ج۶، ص۲۷</ref> | ابن مسعود به خاطر مصاحبت زیاد با [[پیامبر(ص) |پیامبر(ع)]] احادیث بسیاری از آن حضرت روایت کرده است. بنابر آنچه نووی آورده، احادیث منقول از ابن مسعود در کتب معتبر ۸۴۸ [[حدیث]] است که از آن میان ۶۴ مورد، محل اتفاق [[صحیح بخاری|بخاری]] و [[صحیح مسلم|مسلم]]، ۲۱ حدیث از منفردات بخاری و ۳۵ حدیث از منفردات مسلم است.<ref>نووی، ۱ (۱) /۲۸۸.</ref> او به جز احادیثی که مستقیماً از پیامبر(ص) روایت کرده، در پارهای موارد برخی احادیث را از [[صحابه]] دیگر اخذ کرده است.<ref>ر.ک:ابن حجر، تهذیب، ج۶، ص۲۷.</ref> | ||
===راویان روایات ابن مسعود=== | ===راویان روایات ابن مسعود=== | ||
در میان کسانی که از او روایت کردهاند، جمع کثیری از [[صحابه]] چون [[ابن عباس]]، [[ابو سعید خدری]]، [[عبدالله بن عمر]]، [[عبدالله بن زبیر]]، [[ابو موسی اشعری]]، [[انس بن مالک]]، [[جابر بن عبدالله انصاری]] و... دیده میشوند. همچنین بسیاری از تابعین چون [[علقمة بن قیس]]، [[اسود بن یزید]]، [[زید بن وهب]]، [[ابن ابی لیلی|عبدالرحمن بن ابی لیلی]]، [[ابوالاسود دوئلی]] و [[عبیدة سلمانی]] از او حدیث فرا گرفتهاند.<ref>ر.ک: نووی، ۱ (۱) /۲۸۸؛ ابن حجر، تهذیب، ج۶، صص۲۷- ۲۸</ref> | در میان کسانی که از او روایت کردهاند، جمع کثیری از [[صحابه]] چون [[ابن عباس]]، [[ابو سعید خدری]]، [[عبدالله بن عمر]]، [[عبدالله بن زبیر]]، [[ابو موسی اشعری]]، [[انس بن مالک]]، [[جابر بن عبدالله انصاری]] و... دیده میشوند. همچنین بسیاری از تابعین چون [[علقمة بن قیس]]، [[اسود بن یزید]]، [[زید بن وهب]]، [[ابن ابی لیلی|عبدالرحمن بن ابی لیلی]]، [[ابوالاسود دوئلی]] و [[عبیدة سلمانی]] از او حدیث فرا گرفتهاند.<ref>ر.ک: نووی، ۱ (۱) /۲۸۸؛ ابن حجر، تهذیب، ج۶، صص۲۷- ۲۸.</ref> | ||
===موضوعات احادیث ابن مسعود=== | ===موضوعات احادیث ابن مسعود=== | ||
خط ۸۹: | خط ۹۰: | ||
موضوعات فقهی به خصوص [[زهد]] و [[اخلاق]]، [[تفسیر]]، تاریخ و معرفة الصحابه دیده میشود. | موضوعات فقهی به خصوص [[زهد]] و [[اخلاق]]، [[تفسیر]]، تاریخ و معرفة الصحابه دیده میشود. | ||
همچنین موضوع جالب «مَلاحِم و فِتَن» در روایات او زیاد به چشم میخورد، تا جایی که میتوان گفت او یکی از معدود صحابهای است که احادیث [[ملاحم و فتن]] بر محور آنان میگردد.<ref>حاکم نیشابوری، جاهای مختلف؛ ر.ک: مرعشلی، ۵۶۴ - ۵۶۵؛ مقدسی، یوسف، ۴۱۳، فهرست </ref> از مشهورترین احادیث ابن مسعود در این زمینه میتوان حدیث بشارت به [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|مهدی(ع)]] را یاد کرد که از طرق بسیاری روایت شده است.<ref>ر.ک:ابوداوود، ج۴، ص۱۰۶؛ ترمذی، ج۴، ص۵۰۵؛ ابن ماجه، ج۲، ص۱۳۶۶؛ احمد بن حنبل، ح۱، صص۳۷۶، ۳۷۷، ۴۳۰، ۴۴۸؛ طبرانی، ج۱۰، حدیثهای شماره ۱۰۲۱۳-۱۰۲۳۰؛ طوسی، الغیبة، صص۱۱۲-۱۱۳</ref> | همچنین موضوع جالب «مَلاحِم و فِتَن» در روایات او زیاد به چشم میخورد، تا جایی که میتوان گفت او یکی از معدود صحابهای است که احادیث [[ملاحم و فتن]] بر محور آنان میگردد.<ref>حاکم نیشابوری، جاهای مختلف؛ ر.ک: مرعشلی، ۵۶۴ - ۵۶۵؛ مقدسی، یوسف، ۴۱۳، فهرست .</ref> از مشهورترین احادیث ابن مسعود در این زمینه میتوان حدیث بشارت به [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|مهدی(ع)]] را یاد کرد که از طرق بسیاری روایت شده است.<ref>ر.ک:ابوداوود، ج۴، ص۱۰۶؛ ترمذی، ج۴، ص۵۰۵؛ ابن ماجه، ج۲، ص۱۳۶۶؛ احمد بن حنبل، ح۱، صص۳۷۶، ۳۷۷، ۴۳۰، ۴۴۸؛ طبرانی، ج۱۰، حدیثهای شماره ۱۰۲۱۳-۱۰۲۳۰؛ طوسی، الغیبة، صص۱۱۲-۱۱۳.</ref> | ||
==فتاوای ابن مسعود== | ==فتاوای ابن مسعود== | ||
در منابع گوناگون تأکید شده است که ابن مسعود در شمار [[صحابه |صحابه ای]] بود که [[فتوا]] میدادند و مردم در مسائل فقهی بدانان رجوع میکردند.<ref>ر.ک:ابن سعد، ۲ (۲) /۱۰۵؛ خطیب، تاریخ، ج۱، س۱۴۷؛ حاکم نیشابوری، ج۳، ص۳۱۵؛ ابواسحاق شیرازی، صص۴۳-۴۴</ref> گویند فتاوای او چندان بود که یک مجلد بزرگ را پر میکرد<ref>ابن حزم، ج۵، ص۸۹</ref> و شاگردان او این فتاوی را نوشته و ثبت میکردند.<ref>ابن قیم، ج۱، ص۲۰</ref> | در منابع گوناگون تأکید شده است که ابن مسعود در شمار [[صحابه |صحابه ای]] بود که [[فتوا]] میدادند و مردم در مسائل فقهی بدانان رجوع میکردند.<ref>ر.ک:ابن سعد، ۲ (۲) /۱۰۵؛ خطیب، تاریخ، ج۱، س۱۴۷؛ حاکم نیشابوری، ج۳، ص۳۱۵؛ ابواسحاق شیرازی، صص۴۳-۴۴.</ref> گویند فتاوای او چندان بود که یک مجلد بزرگ را پر میکرد<ref>ابن حزم، ج۵، ص۸۹.</ref> و شاگردان او این فتاوی را نوشته و ثبت میکردند.<ref>ابن قیم، ج۱، ص۲۰.</ref> | ||
===روش استنباط=== | ===روش استنباط=== | ||
*روایاتی در سدههای نخستین رواج داشته، مبنی بر اینکه ابن مسعود ابتدا در کتاب خدا و [[سنت]] نبوی به دنبال حکم فقهی بوده و در صورت یافت نشدن حکم در آنها، رأی خود را به کار میگرفته است. البته افزوده شده که وی رأی خود را همیشه صواب نمیدانسته و امکان خطا را در مد نظر داشته است.<ref>ر.ک:ابن قتیبه، ص۲۱؛ ابن قیم، ج۱، ص۶۳</ref> | *روایاتی در سدههای نخستین رواج داشته، مبنی بر اینکه ابن مسعود ابتدا در کتاب خدا و [[سنت]] نبوی به دنبال حکم فقهی بوده و در صورت یافت نشدن حکم در آنها، رأی خود را به کار میگرفته است. البته افزوده شده که وی رأی خود را همیشه صواب نمیدانسته و امکان خطا را در مد نظر داشته است.<ref>ر.ک:ابن قتیبه، ص۲۱؛ ابن قیم، ج۱، ص۶۳.</ref> | ||
*از طرف دیگر روایات زیادی از او نقل شده که تنها، یافتن حکم در کتاب و سنت را توصیه کرده و از به کارگیری رأی نهی نموده است.<ref>ر.ک:دارمی، ج۱، صص۴۶ به بعد</ref> | *از طرف دیگر روایات زیادی از او نقل شده که تنها، یافتن حکم در کتاب و سنت را توصیه کرده و از به کارگیری رأی نهی نموده است.<ref>ر.ک:دارمی، ج۱، صص۴۶ به بعد.</ref> | ||
===تاثیرپذیری مکاتب فقهی=== | ===تاثیرپذیری مکاتب فقهی=== | ||
مکاتب مختلف کوفه از [[اصحاب رأی]] و [[اصحاب حدیث]] از او تأثیر پذیرفته و در مواردی به این تأثیر پذیری مباهات کردهاند. | مکاتب مختلف کوفه از [[اصحاب رأی]] و [[اصحاب حدیث]] از او تأثیر پذیرفته و در مواردی به این تأثیر پذیری مباهات کردهاند. | ||
* [[خوارزمی حنفی]] سلسله مشایخ [[ابوحنیفه]] در [[فقه]] را با دو واسطه به اصحاب ابن مسعود رسانیده و [[محمد بن احمد مقدسی|محمدبن احمد مَقدِسی]] مهمترین دلیلی که بر [[حنفی]] شدن خود اقامه میکند، این است که [[ابوحنیفه]] در آراء خود بر اقوال [[حضرت علی|حضرت علی(ع)]] و ابن مسعود اعتماد نموده است.<ref>ر.ک:خوارزمی، ج۲، ص۴۲۵؛ مقدسی، محمد، ص۱۲۷</ref> | * [[خوارزمی حنفی]] سلسله مشایخ [[ابوحنیفه]] در [[فقه]] را با دو واسطه به اصحاب ابن مسعود رسانیده و [[محمد بن احمد مقدسی|محمدبن احمد مَقدِسی]] مهمترین دلیلی که بر [[حنفی]] شدن خود اقامه میکند، این است که [[ابوحنیفه]] در آراء خود بر اقوال [[حضرت علی|حضرت علی(ع)]] و ابن مسعود اعتماد نموده است.<ref>ر.ک:خوارزمی، ج۲، ص۴۲۵؛ مقدسی، محمد، ص۱۲۷.</ref> | ||
*از [[اصحاب حدیث]] [[کوفه]] نیز [[یحیی بن آدم بن سلیمان کوفی|ابن آدم]] در کتاب الخراج به نقل آراء فقهی ابن مسعود پرداخته است.<ref>ر.ک:الخراج ص۱۹۳، فهرست </ref> | *از [[اصحاب حدیث]] [[کوفه]] نیز [[یحیی بن آدم بن سلیمان کوفی|ابن آدم]] در کتاب الخراج به نقل آراء فقهی ابن مسعود پرداخته است.<ref>ر.ک:الخراج ص۱۹۳، فهرست .</ref> | ||
* شاخت نقش ابن مسعود و اصحاب او را در شکل گیری فقه [[عراق]] به ویژه [[کوفه]] مورد بررسی قرار داده است.<ref>شاخت، ص۲۳۱-۲۳۳</ref> | * شاخت نقش ابن مسعود و اصحاب او را در شکل گیری فقه [[عراق]] به ویژه [[کوفه]] مورد بررسی قرار داده است.<ref>شاخت، ص۲۳۱-۲۳۳.</ref> | ||
==جایگاه ابن مسعود در مکاتب مختلف == | ==جایگاه ابن مسعود در مکاتب مختلف == | ||
===نزد اهل سنت=== | ===نزد اهل سنت=== | ||
* ابن مسعود به عنوان یکی از بزرگان [[صحابه]] شناخته شده و در آثار محدثان بزرگ ایشان میتوان ذیل عنوان «فضائل عبدالله بن مسعود» روایات زیادی را در مدح او ملاحظه کرد.<ref>ر.ک:بخاری، ج۲، ص۳۰۷؛ مسلم، ج۴، صص۱۹۱۰- ۱۹۱۴؛ ترمذی، ج۵۴، صص۶۷۲ -۶۷۴؛ ابن ماجه، ج۱، ص۴۹؛ حاکم نیشابوری، ج۳، صص۳۱۲-۳۲۰</ref> | * ابن مسعود به عنوان یکی از بزرگان [[صحابه]] شناخته شده و در آثار محدثان بزرگ ایشان میتوان ذیل عنوان «فضائل عبدالله بن مسعود» روایات زیادی را در مدح او ملاحظه کرد.<ref>ر.ک:بخاری، ج۲، ص۳۰۷؛ مسلم، ج۴، صص۱۹۱۰- ۱۹۱۴؛ ترمذی، ج۵۴، صص۶۷۲ -۶۷۴؛ ابن ماجه، ج۱، ص۴۹؛ حاکم نیشابوری، ج۳، صص۳۱۲-۳۲۰.</ref> | ||
* در یک متن غیر مشهور از حدیث «[[عشره مبشره]]» ابن مسعود در زمره آن ۱۰ تن شمرده شده است، <ref>حاکم نیشابوری، ج۳، صص۳۱۶- ۳۱۷</ref> ولی این متن نزد محدثان جدی تلقی نشده است. | * در یک متن غیر مشهور از حدیث «[[عشره مبشره]]» ابن مسعود در زمره آن ۱۰ تن شمرده شده است، <ref>حاکم نیشابوری، ج۳، صص۳۱۶- ۳۱۷.</ref> ولی این متن نزد محدثان جدی تلقی نشده است. | ||
'''از دیدگاه متکلمان اهل سنت''' | '''از دیدگاه متکلمان اهل سنت''' | ||
*برخی متکلمان از مذاهب مختلف با طرح مسأله کتک خوردن ابن مسعود توسط [[عثمان بن عفان|عثمان]]، او را مورد انتقاد قرار دادهاند که نسبت به شخصیتی همچون ابن مسعود رفتاری ناشایست داشته است. از آن جمله میتوان [[ابراهیم نظّام]] و [[ابوجعفر اسکافی]] از [[معتزله]]، [[ابوالقاسم کوفی]]، [[سید مرتضی|سیدمرتضی]] و صاحب الایضاح از امامیه و [[ابویعقوب یوسف ورجلانی]] از [[اباضیه|اباضیه]] را نام برد.<ref>ر.ک: شهرستانی، ج۱، ص۵۹؛ اسکافی، ص۲۲، جاهای مختلف؛ ابوالقاسم کوفی،ص ۶۱؛ سید مرتضی، ج۴، صص۲۷۹-۲۸۶؛ الایضاح، صص۲۶- ۲۸؛ شماخی، ج۱، صص۳۴، ۳۷</ref> | *برخی متکلمان از مذاهب مختلف با طرح مسأله کتک خوردن ابن مسعود توسط [[عثمان بن عفان|عثمان]]، او را مورد انتقاد قرار دادهاند که نسبت به شخصیتی همچون ابن مسعود رفتاری ناشایست داشته است. از آن جمله میتوان [[ابراهیم نظّام]] و [[ابوجعفر اسکافی]] از [[معتزله]]، [[ابوالقاسم کوفی]]، [[سید مرتضی|سیدمرتضی]] و صاحب الایضاح از امامیه و [[ابویعقوب یوسف ورجلانی]] از [[اباضیه|اباضیه]] را نام برد.<ref>ر.ک: شهرستانی، ج۱، ص۵۹؛ اسکافی، ص۲۲، جاهای مختلف؛ ابوالقاسم کوفی،ص ۶۱؛ سید مرتضی، ج۴، صص۲۷۹-۲۸۶؛ الایضاح، صص۲۶- ۲۸؛ شماخی، ج۱، صص۳۴، ۳۷.</ref> | ||
*برخی از افراطیان [[معتزله|معتزله]] چون [[ابراهیم نظّام]] و [[ضرار بن عمرو]] در امانت ابن مسعود در نقل از [[پیامبر(ص) |پیامبر(ص)]] تردید نمودهاند. نظّام پارهای از روایات او را انکار نموده و ضرار بن عمرو مصحف و قرائت وی را مورد حمله قرار داده است.<ref>ر.ک:اشعری، ص۱۰۵</ref> | *برخی از افراطیان [[معتزله|معتزله]] چون [[ابراهیم نظّام]] و [[ضرار بن عمرو]] در امانت ابن مسعود در نقل از [[پیامبر(ص) |پیامبر(ص)]] تردید نمودهاند. نظّام پارهای از روایات او را انکار نموده و ضرار بن عمرو مصحف و قرائت وی را مورد حمله قرار داده است.<ref>ر.ک:اشعری، ص۱۰۵.</ref> | ||
===نزد شیعیان=== | ===نزد شیعیان=== | ||
ابن مسعود همواره به عنوان یکی از بزرگان [[صحابه]] مورد احترام شیعیان بوده است. تنها از متقدمان [[فضل بن شاذان نیشابوری|فضل بن شاذان نیشابوری]] از این جهت که وی با خلفا رابطهای دوستانه داشته، او را مورد نکوهش قرار داده است، <ref>ر.ک:طوسی، اختیار، ص۳۸</ref> اما در بسیاری از آثار [[امامیه]] روایت ابن مسعود مورد توجه قرار گرفته و به ویژه احادیثی در تأیید فضایل [[اهل بیت(ع) |اهل بیت(ع)]] و مسائل مربوط به [[امامت]] از او نقل شده است، به عنوان نمونه حدیث مشهور «[[نقباء اثناعشر]]» را باید یاد کرد که در آثار امامیه بسیار مورد توجه قرار گرفته و در اثبات امامت [[امامان شیعه|۱۲ امام]](ع) بدان استناد شده است.<ref>ر.ک:ابن بابویه، الخصال، صص۴۶۶- ۴۶۸، کمال الدین، صص۲۷۰-۲۷۱، ۲۷۹؛ نعمانی، صص۶۳، ۷۴- ۷۵؛ خزاز، صص۲۳-۲۷</ref> حتی گاهی در روایات امامیه احادیثی به چشم میخورد که نشان دهنده [[تشیع]] ابن مسعود است.<ref>ر.ک:استرآبادی، ج۲، صص۶۱۰ -۶۱۲</ref> | ابن مسعود همواره به عنوان یکی از بزرگان [[صحابه]] مورد احترام شیعیان بوده است. تنها از متقدمان [[فضل بن شاذان نیشابوری|فضل بن شاذان نیشابوری]] از این جهت که وی با خلفا رابطهای دوستانه داشته، او را مورد نکوهش قرار داده است، <ref>ر.ک:طوسی، اختیار، ص۳۸.</ref> اما در بسیاری از آثار [[امامیه]] روایت ابن مسعود مورد توجه قرار گرفته و به ویژه احادیثی در تأیید فضایل [[اهل بیت(ع) |اهل بیت(ع)]] و مسائل مربوط به [[امامت]] از او نقل شده است، به عنوان نمونه حدیث مشهور «[[نقباء اثناعشر]]» را باید یاد کرد که در آثار امامیه بسیار مورد توجه قرار گرفته و در اثبات امامت [[امامان شیعه|۱۲ امام]](ع) بدان استناد شده است.<ref>ر.ک:ابن بابویه، الخصال، صص۴۶۶- ۴۶۸، کمال الدین، صص۲۷۰-۲۷۱، ۲۷۹؛ نعمانی، صص۶۳، ۷۴- ۷۵؛ خزاز، صص۲۳-۲۷.</ref> حتی گاهی در روایات امامیه احادیثی به چشم میخورد که نشان دهنده [[تشیع]] ابن مسعود است.<ref>ر.ک:استرآبادی، ج۲، صص۶۱۰ -۶۱۲.</ref> | ||
==فرقههای منتسب به ابن مسعود== | ==فرقههای منتسب به ابن مسعود== | ||
* [[محمد بن محبوب |ابوعبدالله محمد بن محبوب]] و [[ابن سلام]] از عالمان مشهور اباضی در سده ۳ق، ابن مسعود را در شمار اصحابی آوردهاند که [[اباضیه]] تعالیم خود را از آنان گرفتهاند.<ref>ر.ک:کندی، ج۱، ص۶۴؛ ابن سلام، صص۷۵-۷۶</ref> | * [[محمد بن محبوب |ابوعبدالله محمد بن محبوب]] و [[ابن سلام]] از عالمان مشهور اباضی در سده ۳ق، ابن مسعود را در شمار اصحابی آوردهاند که [[اباضیه]] تعالیم خود را از آنان گرفتهاند.<ref>ر.ک:کندی، ج۱، ص۶۴؛ ابن سلام، صص۷۵-۷۶.</ref> | ||
* در نیمه اول سده ۲ق در شمال [[افریقا]] فرقه [[عمریه]] توسط [[عیسی بن عمیر]] تأسیس شد که برخلاف دیگر اباضیان، مذهب خود را به ابن مسعود منتسب میکردند و حتی در مورد [[قرآن]]، مصحف او را اساس میدانستند.<ref>ر.ک:درجینی، ج۱، ص۴۷؛ ۲ EI، ذیل «اباضیه» </ref> | * در نیمه اول سده ۲ق در شمال [[افریقا]] فرقه [[عمریه]] توسط [[عیسی بن عمیر]] تأسیس شد که برخلاف دیگر اباضیان، مذهب خود را به ابن مسعود منتسب میکردند و حتی در مورد [[قرآن]]، مصحف او را اساس میدانستند.<ref>ر.ک:درجینی، ج۱، ص۴۷؛ ۲ EI، ذیل «اباضیه» .</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس | {{پانویس|اندازه=ریز|۳}} | ||
== منابع == | == منابع == |