confirmed، templateeditor
۱۱٬۰۷۳
ویرایش
(تمیزکاری) |
(ویکی سازی) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''السیرة النبویة''' معروف به '''سیره ابن هشام'''، کتابی است به زبان عربی مشتمل بر [[سیره پیامبر اکرم (ص)]] که نویسنده آن [[عبدالملک بن هشام]]، تاریخنگار قرن سوم قمری است. کتاب، تصحیح و اصلاح مغازی یا سیره [[محمد بن اسحاق مطلبی|محمد بن اسحاق]] است. ابن هشام چنانکه خود گفته است مطالبی را که بیارتباط با پیامبر در سیره ابن اسحاق دیده و نیز برخی اشعار و مطالب شنیع را از این سیره حذف کرده و مواردی را نیز به آن افزوده است. برخی نویسندگان کتاب سیره ابن هشام را با اضافاتی شرح کردهاند و نیز این کتاب چندین بار به فارسی ترجمه و منتشر شده است. | '''السیرة النبویة''' معروف به '''سیره ابن هشام'''، کتابی است به زبان عربی مشتمل بر [[سیره پیامبر اکرم(ص)]] که نویسنده آن [[عبدالملک بن هشام]]، تاریخنگار قرن سوم قمری است. کتاب، تصحیح و اصلاح مغازی یا سیره [[محمد بن اسحاق مطلبی|محمد بن اسحاق]] است. ابن هشام چنانکه خود گفته است مطالبی را که بیارتباط با پیامبر در سیره ابن اسحاق دیده و نیز برخی اشعار و مطالب شنیع را از این سیره حذف کرده و مواردی را نیز به آن افزوده است. برخی نویسندگان کتاب سیره ابن هشام را با اضافاتی شرح کردهاند و نیز این کتاب چندین بار به فارسی ترجمه و منتشر شده است. | ||
==جایگاه کتاب== | ==جایگاه کتاب== | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
السیرة النبویة در واقع همان "سیره ابن اسحاق" است که ابن هشام به روایت زیاد بن عبد الملک بکّایی عامری کوفی (م [[سال ۱۸۳ هجری قمری|۱۸۳ق]]) نقل و آن را اصلاح، تهذیب و تلخیص کرده است.<ref>موسوعة التاریخ الاسلامی، شیخ محمدهادی یوسفی غروی، ۱۴۱۷ق، ج ۱، ص۲۰ _ ۲۱.</ref> محمد بن اسحاق مطلّبی ([[سال ۵۸ هجری قمری|۵۸]]– [[سال ۱۵۰ هجری قمری|۱۵۰ق]]) اولین کسی است که سیره و مغازی پیامبر اسلام(ص) را با روشی جدید و نظمی منطقی جمعآوری و تدوین نمود. | السیرة النبویة در واقع همان "سیره ابن اسحاق" است که ابن هشام به روایت زیاد بن عبد الملک بکّایی عامری کوفی (م [[سال ۱۸۳ هجری قمری|۱۸۳ق]]) نقل و آن را اصلاح، تهذیب و تلخیص کرده است.<ref>موسوعة التاریخ الاسلامی، شیخ محمدهادی یوسفی غروی، ۱۴۱۷ق، ج ۱، ص۲۰ _ ۲۱.</ref> محمد بن اسحاق مطلّبی ([[سال ۵۸ هجری قمری|۵۸]]– [[سال ۱۵۰ هجری قمری|۱۵۰ق]]) اولین کسی است که سیره و مغازی پیامبر اسلام(ص) را با روشی جدید و نظمی منطقی جمعآوری و تدوین نمود. | ||
سیره ابن اسحاق مشتمل بر روایتهای تاریخی از زمان حضرت آدم تا پایان زندگی پیامبر | سیره ابن اسحاق مشتمل بر روایتهای تاریخی از زمان [[آدم (پیامبر)|حضرت آدم]] تا پایان زندگی پیامبر اکرم (ص) است؛<ref>جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ۱۳۷۶ش، ص۵۶.</ref>وی اخبار و حوادث دوران [[مکه]] و [[مدینه]] و احوال پیامبر(ص) و بخشی از ماجراهای مربوط به عصر جاهلی را که در کتابها و مجموعههای پراکنده گوناگون یافته بود در سیره خود جمعآوری نموده و به منصور خلیفه عباسی تقدیم کرد.<ref>ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج ۴، ص۲۷۷. </ref> | ||
===تغییرات ابن هشام در سیره ابن اسحاق=== | ===تغییرات ابن هشام در سیره ابن اسحاق=== | ||
ابن هشام کتاب سیره ابن اسحاق را بازنویسی کرد به این معنا که هم بخشهایی از آن را حذف کرد هم مطالبی به آن افزود. و آن را مورد نقد و مقایسه با روایات متعارض قرار داد و حاصل آن کتابی شد که امروزه به سیره ابن هشام شهرت دارد.<ref>موسوعة التاریخ الاسلامی، شیخ محمدهادی یوسفی غروی، ۱۴۱۷ق، ج ۱، ص۲۰ _ ۲۱</ref> وی در ابتدای کتاب دلایل این حذف را آورده است.<ref>ابن هشام، السیره النبویه، ۱۳۷۵ق، ج ۱، ص۴.</ref> | ابن هشام کتاب سیره ابن اسحاق را بازنویسی کرد به این معنا که هم بخشهایی از آن را حذف کرد هم مطالبی به آن افزود. و آن را مورد نقد و مقایسه با روایات متعارض قرار داد و حاصل آن کتابی شد که امروزه به سیره ابن هشام شهرت دارد.<ref>موسوعة التاریخ الاسلامی، شیخ محمدهادی یوسفی غروی، ۱۴۱۷ق، ج ۱، ص۲۰ _ ۲۱</ref> وی در ابتدای کتاب دلایل این حذف را آورده است.<ref>ابن هشام، السیره النبویه، ۱۳۷۵ق، ج ۱، ص۴.</ref> | ||
ابن هشام تاریخ [[انبیا|انبیاء]] از حضرت [[ | ابن هشام تاریخ [[انبیا|انبیاء]] از حضرت [[آدم(ع)]] تا [[ابراهیم(ع)]]، تاریخ فرزندان [[اسماعیل(ع)]] که در سلسلۀ نسبهای پیامبر اکرم(ص) نبودهاند، اخباری را که مورد پسند بعضی از مردم نبود، و نیز اشعاری که از نظر وی ثابت نشده است را از سیره ابن اسحاق حذف کرد. تا جایی که ادعا شده اشعار موجود در سیره ابن هشام یک پنجم آن چیزی است که در نسخه ابن اسحاق وجود داشته است.<ref>جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ۱۳۷۶ش، ص ۶۱.</ref> | ||
علاوه بر این تغییرات، ابن هشام روایتهایی را که برای خودش ثابت شده بود را به کتاب اضافه کرده است.<ref>ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۱ق، ج ۱۵، ص۲۸۱.</ref> این اضافات با نام ابن هشام مشخص شده و از مطالب متن اصلی قابل تشخیص است.<ref>جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ۱۳۷۶ش، ص۵۸.</ref> پایانبخش کتاب سیره ابن هشام اشعاری از [[حسان بن ثابت]] در رثای پیامبر(ص) است که نخستین قصیده با این بیت شروع میشود: بطيبة رسم للرسول ومعهد * منير ، وقد تعفو الرسوم وتهمد <ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۱۰۸۰.</ref> | علاوه بر این تغییرات، ابن هشام روایتهایی را که برای خودش ثابت شده بود را به کتاب اضافه کرده است.<ref>ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۱ق، ج ۱۵، ص۲۸۱.</ref> این اضافات با نام ابن هشام مشخص شده و از مطالب متن اصلی قابل تشخیص است.<ref>جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ۱۳۷۶ش، ص۵۸.</ref> پایانبخش کتاب سیره ابن هشام اشعاری از [[حسان بن ثابت]] در رثای پیامبر(ص) است که نخستین قصیده با این بیت شروع میشود: بطيبة رسم للرسول ومعهد * منير ، وقد تعفو الرسوم وتهمد <ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۱۰۸۰.</ref> | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
===ادعای حذف مطالب شیعی از کتاب=== | ===ادعای حذف مطالب شیعی از کتاب=== | ||
گفته شده که ابن هشام مواردی که در «سیره ابن اسحاق» منطبق با گرایش شیعی بوده را حذف کرده است، مانند: | گفته شده که ابن هشام مواردی که در «سیره ابن اسحاق» منطبق با گرایش شیعی بوده را حذف کرده است، مانند: | ||
[[حدیث یوم الدار|روایت انذار عشیره]] که بر مبنای آن، پیامبر(ص) حضرت علی(ع) را به عنوان برادر و وصی و جانشین خود معرفی کرده است؛ | [[حدیث یوم الدار|روایت انذار عشیره]] که بر مبنای آن، پیامبر(ص) [[امام علی علیهالسلام|حضرت علی(ع)]] را به عنوان برادر و وصی و جانشین خود معرفی کرده است؛ | ||
در حالیکه، این روایت را طبری از طریق ابن اسحاق نقل کرده ولی اثری از این حدیث در سیره ابن هشام نیست.<ref>جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ۱۳۷۶ش، ص۵۸.</ref> همینطور روایت دعوت امام علی(ع) برای اسلام آوردن که در نسخه یونس هست ولی ابن هشام ذکر نکرده است. <ref>جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ۱۳۷۶ش، ص۶۱.</ref> | در حالیکه، این روایت را طبری از طریق ابن اسحاق نقل کرده ولی اثری از این حدیث در سیره ابن هشام نیست.<ref>جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ۱۳۷۶ش، ص۵۸.</ref> همینطور روایت دعوت امام علی(ع) برای اسلام آوردن که در نسخه یونس هست ولی ابن هشام ذکر نکرده است. <ref>جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ۱۳۷۶ش، ص۶۱.</ref> | ||