پرش به محتوا

وسوسه: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۳۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۸ دسامبر ۲۰۲۳
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''وَسوَسه''' فکر و القائات درونی است که انسان را به سمت انجام کارهای بی‌خیر و اندیشه‌های باطل سوق می‌دهد. وسوسه را نوعی کلام دانسته‌اند که نه از طریق زبان بلکه از طریق القای معانی در ذهن انسان شکل می‌گیرد. وسوسه بیشتر درباره نفوذ [[شیطان]] در دل انسان‌ها به کار برده می‌شود. این واژه در چند جای [[قرآن]] به‌ویژه درباره داستان [[آدم (پیامبر)|آدم]] و [[حوا]] استفاده شده است.
'''وَسوَسه''' فکر و القائات درونی است که انسان را به سمت انجام کارهای بی‌خیر و اندیشه‌های باطل سوق می‌دهد. وسوسه را نوعی کلام دانسته‌اند که نه از طریق زبان بلکه از طریق القای معانی در ذهن انسان شکل می‌گیرد. وسوسه بیشتر درباره نفوذ [[شیطان]] در دل انسان‌ها به کار برده می‌شود. [[ابوالفتوح رازی]] در [[روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر روض الجنان]] می‌گوید: وسوسه غیر از شیطان؛ توسط انسان‌ها و حتی [[جن|جنیان]] نیز می‌تواند درباره دیگران انجام شود. این واژه در چند جای [[قرآن]] به‌ویژه درباره داستان [[آدم (پیامبر)|آدم]] و [[حوا]] استفاده شده است.


شیطان از طریق زیبا نشان دادن کارهای زشت، حق جلوه دادن باطل و وعده‌های دورغ، انسان‌ها را وسوسه می‌کند. همچنین بر اساس آنچه در [[خطبه قاصعه]] آمده، شیطان با ابتلای انسان به [[تکبر|کبر]]، [[تعصب]] و [[جهل]] و همچنین غافل کردن او از نعمت‌های الهی، زمینه نفوذ و وسوسه را در دل انسان فراهم می‌کند. در متون دینی و به‌ویژه [[تفسیر قرآن|تفاسیر]]، پیامدهایی برای وسوسه از جمله انجام ندادن [[اعمال صالح]]، ترغیب بر گناه و دشمنی میان مردم برای وسوسه برشمرده شده است.
شیطان از طریق زیبا نشان دادن کارهای زشت، حق جلوه دادن باطل و وعده‌های دروغ، انسان‌ها را وسوسه می‌کند. همچنین بر اساس آنچه در [[خطبه قاصعه]] آمده، شیطان با ابتلای انسان به [[تکبر|کبر]]، [[تعصب]] و [[جهل]] و همچنین غافل کردن او از نعمت‌های الهی، زمینه نفوذ و وسوسه را در دل انسان فراهم می‌کند. در متون دینی و به‌ویژه [[تفسیر قرآن|تفاسیر]]، پیامدهایی برای وسوسه از جمله انجام ندادن [[اعمال صالح]]، ترغیب بر گناه و دشمنی میان مردم برای وسوسه برشمرده شده است.


به گفته [[مفسران]] شیطان با انجام وسوسه هیچ سلطه‌ای نه بر ظاهر و نه بر باطن مردم پیدا نمی‌کند تا آنها را مجبور بر انجام [[گناه]] کند؛ بلکه کار شیطان فقط دعوت است و صرف دعوت، ایجاد سلطه و در نتیجه سلب اختیار از انسان نمی‌کند. البته به باور آنها، پذیرش مکرر دعوت شیطان باعث رام شدن انسان می‌گردد و به نوعی اسباب تسلط شیطان را فراهم می‌کند؛ ولی این به معنای تسلط شیطان نیست؛ بلکه کار دعوت‌شده است که با زودباوری، دل خود را مُلک شیطان کرده تا به هر طرفی سوق دهد.
به گفته [[مفسران]] شیطان با انجام وسوسه هیچ سلطه‌ای نه بر ظاهر و نه بر باطن مردم پیدا نمی‌کند تا آنها را مجبور بر انجام [[گناه]] کند؛ بلکه کار شیطان فقط دعوت است و صرف دعوت، ایجاد سلطه و در نتیجه سلب اختیار از انسان نمی‌کند. البته به باور آنها، پذیرش مکرر دعوت شیطان باعث رام شدن انسان می‌گردد و به نوعی اسباب تسلط شیطان را فراهم می‌کند؛ ولی این به معنای تسلط شیطان نیست؛ بلکه کار دعوت‌شده است که با زودباوری، دل خود را مُلک شیطان کرده تا به هر طرفی سوق دهد.
Automoderated users، confirmed، templateeditor
۱٬۵۸۵

ویرایش