پرش به محتوا

آیه امانت: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۵ دسامبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۲: خط ۳۲:


== شهرت آیه در فرهنگ اسلامی ==
== شهرت آیه در فرهنگ اسلامی ==
آیه ۷۲ سوره احزاب، بسیار موردتوجه [[تفسیر قرآن|مفسران]] مسلمان قرار گرفته است. مفسران [[شیعه]] و [[اهل سنت و جماعت|سنی]]، ذیل این آیه، از این‌که این امانت چیست و چرا آسمان‌ها و زمین آن را نپذیرفته‌اند و انسان قبول کرده بسیار بحث کرده‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۸ق، ج۱۶، ص۳۴۸-۳۴۹؛ طبرسی، مجمع‌البیان، ۱۳۷۲ش، ۵۸۴-۵۸۶؛ به فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۵، ص۱۸۷-۱۸۹؛ آلوسی، روح‌المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۱، ص۲۷۰-۲۷۱.</ref> در [[حدیث|احادیث]] نیز در خصوص این مسئله سخن گفته شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۱۳؛ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۱ص۱۸۳-۱۸۴؛ قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۱۹۸.</ref>
آیه ۷۲ سوره احزاب، بسیار موردتوجه [[تفسیر قرآن|مفسران]] مسلمان قرار گرفته است. مفسران [[شیعه]] و [[اهل سنت و جماعت|سنی]]، ذیل این آیه، از این‌که این امانت چیست و چرا آسمان‌ها و زمین آن را نپذیرفته‌اند و انسان قبول کرده بسیار بحث کرده‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۶، ص۳۴۸-۳۴۹؛ طبرسی، مجمع‌البیان، ۱۳۷۲ش، ۵۸۴-۵۸۶؛ به فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۵، ص۱۸۷-۱۸۹؛ آلوسی، روح‌المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۱، ص۲۷۰-۲۷۱.</ref> در [[حدیث|احادیث]] نیز در خصوص این مسئله سخن گفته شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۱۳؛ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۱ص۱۸۳-۱۸۴؛ قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۱۹۸.</ref>


افزون بر این، در ادبیات عرفانی هم عارفان و شاعرانی چون [[حافظ]] و [[مولوی]] و [[خواجه عبدالله انصاری]] به آن اشاره کرده‌اند.
افزون بر این، در ادبیات عرفانی هم عارفان و شاعرانی چون [[حافظ]] و [[مولوی]] و [[خواجه عبدالله انصاری]] به آن اشاره کرده‌اند.
خط ۴۶: خط ۴۶:
در کتاب‌های تفسیری مسلمانان، برداشت‌های متفاوتی از واژهٔ «امانت» شده است. در تفسیرهای روایی شیعه، با توجه به روایاتی از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر]] و [[امامان شیعه]]، مراد از آن، ولایت و امامت اهل‌بیت و اطاعت از آن‌ها و محبت به آن‌ها بیان شده است.<ref>نگاه کنید به بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۱ص۱۸۳-۱۸۴؛ قمی مشهدی، کنزالدقائق، ۱۳۶۸ش، ج۱۰، ص۴۵۰-۴۵۱؛ کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ۱۴۱۰ق، ص۳۴۲-۳۴۳؛ قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۱۹۸.</ref>  
در کتاب‌های تفسیری مسلمانان، برداشت‌های متفاوتی از واژهٔ «امانت» شده است. در تفسیرهای روایی شیعه، با توجه به روایاتی از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر]] و [[امامان شیعه]]، مراد از آن، ولایت و امامت اهل‌بیت و اطاعت از آن‌ها و محبت به آن‌ها بیان شده است.<ref>نگاه کنید به بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۱ص۱۸۳-۱۸۴؛ قمی مشهدی، کنزالدقائق، ۱۳۶۸ش، ج۱۰، ص۴۵۰-۴۵۱؛ کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ۱۴۱۰ق، ص۳۴۲-۳۴۳؛ قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۱۹۸.</ref>  


به باور [[سید محمدحسین طباطبائی|سید محمدحسین طباطبایی]]، نویسند تفسیر [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|المیزان]]، منظور از امانت ولایت الهی است که بر دوش انسان قرار داده شده است و این به جهت آن است که از بین موجودات، او می تواند با اعتقادات درست و عمل صالح، راه کمال را طی کند و به بالاترین رتبه‌ای برسد که هیچ موجودی نمی‌تواند به آن دست یابد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۸ق، ج۱۶، ص۳۴۹.</ref>   
به باور [[سید محمدحسین طباطبائی|سید محمدحسین طباطبایی]]، نویسند تفسیر [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|المیزان]]، منظور از امانت ولایت الهی است که بر دوش انسان قرار داده شده است و این به جهت آن است که از بین موجودات، او می تواند با اعتقادات درست و عمل صالح، راه کمال را طی کند و به بالاترین رتبه‌ای برسد که هیچ موجودی نمی‌تواند به آن دست یابد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۶، ص۳۴۹.</ref>   


وی با ذکر حدیثی از [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] که در آن منظور از امانت ولایت امام علی(ع) بیان شده،<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۱۳.</ref> ولایت [[اهل‌بیت(ع)|اهل‌بیت]] را یکی از مصادیق ولایت الهی انسان شمرده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۸، ج۱۶، ص۳۵۴.</ref>
وی با ذکر حدیثی از [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] که در آن منظور از امانت ولایت امام علی(ع) بیان شده،<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۱۳.</ref> ولایت [[اهل‌بیت(ع)|اهل‌بیت]] را یکی از مصادیق ولایت الهی انسان شمرده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۸، ج۱۶، ص۳۵۴.</ref>
خط ۶۱: خط ۶۱:


=== معنای مجازی ===
=== معنای مجازی ===
[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] می‌گوید عبارت «ما این امانت را به آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه کردیم» در مقام مقایسهٔ استعداد انسان با قابلیت آسمان‌ها و زمین و کوه‌هاست و منظور آن است که این‌ها، با وجود عظمتشان، ظرفیت پذیرش امانت خدا یعنی ولایت او را نداشتند و تنها انسان چنین استعدادی دارد که ولایت الهی را برعهده بگیرد و به بالاترین مرتبهٔ کمال برسد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۸ق، ج۱۶، ص۳۴۹.</ref>
[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] می‌گوید عبارت «ما این امانت را به آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه کردیم» در مقام مقایسهٔ استعداد انسان با قابلیت آسمان‌ها و زمین و کوه‌هاست و منظور آن است که این‌ها، با وجود عظمتشان، ظرفیت پذیرش امانت خدا یعنی ولایت او را نداشتند و تنها انسان چنین استعدادی دارد که ولایت الهی را برعهده بگیرد و به بالاترین مرتبهٔ کمال برسد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۶، ص۳۴۹.</ref>


به باور آلوسی از مفسران اهل‌سنت هم، خدا در اینجا از تمثیل استفاده کرده تا هم اهمیت امانت الهی، یعنی تکالیف دینی و دشواری آن‌ها را نشان دهد و هم بیان کند که انسان به اختیار خود، آن را پذیرفته است؛ زیرا همان‌طور که آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها نپذیرفتند، او نیز می‌توانست قبول نکند. طبق برداشت او، خدا با این تمثیل اهمیت امانت الهی را بیان کرده و گفته است انجام تکالیف شرعی چنان اهمیت دارد که اگر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها که مَثَل قدرت‌اند دارای درک و شعور بودند و به این کار امر می‌شدند، قبول نمی‌کردند.<ref>آلوسی، روح‌المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۱، ص۲۷۰.</ref>
به باور آلوسی از مفسران اهل‌سنت هم، خدا در اینجا از تمثیل استفاده کرده تا هم اهمیت امانت الهی، یعنی تکالیف دینی و دشواری آن‌ها را نشان دهد و هم بیان کند که انسان به اختیار خود، آن را پذیرفته است؛ زیرا همان‌طور که آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها نپذیرفتند، او نیز می‌توانست قبول نکند. طبق برداشت او، خدا با این تمثیل اهمیت امانت الهی را بیان کرده و گفته است انجام تکالیف شرعی چنان اهمیت دارد که اگر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها که مَثَل قدرت‌اند دارای درک و شعور بودند و به این کار امر می‌شدند، قبول نمی‌کردند.<ref>آلوسی، روح‌المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۱، ص۲۷۰.</ref>
==چرا انسان «ظالم» و «نادان» توصیف شده است؟==
==چرا انسان «ظالم» و «نادان» توصیف شده است؟==
به‌گفتهٔ علامه طباطبایی، خدا برای این از انسان با صفت ظلم و جهل یاد کرده که انسان می‌تواند بدون توجه به اهمیت این امانت، به خود ظلم کند و نمی‌داند در این صورت، چه عذاب بزرگی در انتظار اوست. اما معنای این سخن آن نیست که همهٔ انسان‌ها این‌گونه‌اند؛ بلکه این است که انسان، هم قابلیت علم و عدل را دارد و هم قابلیت ظلم و جهل را.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۸ق، ج۱۶، ص۳۵۰-۳۵۱.</ref> یکی از احتمالاتی که فخرالدین رازی از مفسران اهل‌سنت مطرح کرده همین است<ref>فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۵، ص۱۸۸.</ref>
به‌گفتهٔ علامه طباطبایی، خدا برای این از انسان با صفت ظلم و جهل یاد کرده که انسان می‌تواند بدون توجه به اهمیت این امانت، به خود ظلم کند و نمی‌داند در این صورت، چه عذاب بزرگی در انتظار اوست. اما معنای این سخن آن نیست که همهٔ انسان‌ها این‌گونه‌اند؛ بلکه این است که انسان، هم قابلیت علم و عدل را دارد و هم قابلیت ظلم و جهل را.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۶، ص۳۵۰-۳۵۱.</ref> یکی از احتمالاتی که فخرالدین رازی از مفسران اهل‌سنت مطرح کرده همین است<ref>فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۵، ص۱۸۸.</ref>


طبق برداشت آلوسی مفسر اهل‌سنت، اتصاف انسان به ظالم و جاهل بودن اشاره به این است که بسیاری از انسان‌ها نمی‌توانند به این امانت وفا و به تکالیف شرعی عمل کنند. ازاین‌رو در آیه بعد آمده که خدا منافقان و مشرکان را عذاب می‌کند و توبه مؤمنان را می‌پذیرد.<ref>آلوسی، روح‌المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۱، ص۲۷۱.</ref>
طبق برداشت آلوسی مفسر اهل‌سنت، اتصاف انسان به ظالم و جاهل بودن اشاره به این است که بسیاری از انسان‌ها نمی‌توانند به این امانت وفا و به تکالیف شرعی عمل کنند. ازاین‌رو در آیه بعد آمده که خدا منافقان و مشرکان را عذاب می‌کند و توبه مؤمنان را می‌پذیرد.<ref>آلوسی، روح‌المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۱، ص۲۷۱.</ref>
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۲۷۶

ویرایش