Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۰۹۹
ویرایش
P.motahari (بحث | مشارکتها) |
P.motahari (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
به باور [[سید محمدحسین طباطبائی|سید محمدحسین طباطبایی]]، نویسند تفسیر [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|المیزان]]، منظور از امانت ولایت الهی است که بر دوش انسان قرار داده شده است و این به جهت آن است که از بین موجودات، او می تواند با اعتقادات درست و عمل صالح، راه کمال را طی کند و به بالاترین رتبهای برسد که هیچ موجودی نمیتواند به آن دست یابد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۸ق، ج۱۶، ص۳۴۹.</ref> | به باور [[سید محمدحسین طباطبائی|سید محمدحسین طباطبایی]]، نویسند تفسیر [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|المیزان]]، منظور از امانت ولایت الهی است که بر دوش انسان قرار داده شده است و این به جهت آن است که از بین موجودات، او می تواند با اعتقادات درست و عمل صالح، راه کمال را طی کند و به بالاترین رتبهای برسد که هیچ موجودی نمیتواند به آن دست یابد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۸ق، ج۱۶، ص۳۴۹.</ref> | ||
وی با ذکر حدیثی از [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] که در آن منظور از امانت ولایت امام علی(ع) بیان شده،<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۱۳.</ref> ولایت [[اهلبیت(ع)|اهلبیت]] را یکی از مصادیق ولایت الهی انسان شمرده است.<ref> | وی با ذکر حدیثی از [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] که در آن منظور از امانت ولایت امام علی(ع) بیان شده،<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۱۳.</ref> ولایت [[اهلبیت(ع)|اهلبیت]] را یکی از مصادیق ولایت الهی انسان شمرده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۸، ج۱۶، ص۳۵۴.</ref> | ||
در تفاسیر اهلسنت، منظور از امانت تکالیف شرعی دانسته شده که خدا بر دوش انسان گذاشته است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، ج۲۵، ص۱۸۷؛ آلوسی، روحالمعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۱، ص۲۷۰؛ میبدی، کشفالاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۹۲-۹۳. </ref> [[فضل بن حسن طبرسی|طَبْرسی]]، مفسر شیعه هم همین نظر را پذیرفته است.<ref>طبرسی، مجمعالبیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۵۸۵.</ref> | در تفاسیر اهلسنت، منظور از امانت تکالیف شرعی دانسته شده که خدا بر دوش انسان گذاشته است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، ج۲۵، ص۱۸۷؛ آلوسی، روحالمعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۱، ص۲۷۰؛ میبدی، کشفالاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۹۲-۹۳. </ref> [[فضل بن حسن طبرسی|طَبْرسی]]، مفسر شیعه هم همین نظر را پذیرفته است.<ref>طبرسی، مجمعالبیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۵۸۵.</ref> |