پرش به محتوا

آیه نفی سبیل: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۵۳ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۹ نوامبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۰: خط ۲۰:
برخی از مفسران با تمسک به عموم آیه، حکم نفی تسلط کافران را در تمامی زمینه‌های نظامی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و نیز در دنیا و [[آخرت]] می‌دانند.  
برخی از مفسران با تمسک به عموم آیه، حکم نفی تسلط کافران را در تمامی زمینه‌های نظامی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و نیز در دنیا و [[آخرت]] می‌دانند.  


[[سید محمدحسن شیرازی|میرزای شیرازی]] در [[نهضت تنباکو|فتوای تحریم تنباکو]]، علمای زمان [[فتحعلی شاه]] در فتوای [[جهاد]] علیه روسیه و [[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]] در [[مخالفت امام خمینی با کاپیتولاسیون|مخالفت با لایحه کاپیتولاسیون]] به این آیه و [[قاعده نفی سبیل|قاعده برگرفته از آن]] استناد کردند.
[[سید محمدحسن شیرازی|میرزای شیرازی]] در [[فتوای تحریم تنباکو]]، علمای زمان [[فتحعلی شاه]] در فتوای جهاد علیه روسیه و [[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]] در [[مخالفت امام خمینی با کاپیتولاسیون|مخالفت با لایحه کاپیتولاسیون]] به این آیه و [[قاعده نفی سبیل|قاعده برگرفته از آن]] استناد کردند.


==نامگذاری و شأن نزول==
==نامگذاری و شأن نزول==
خط ۳۸: خط ۳۸:
طبق برداشت از آیه، هرگونه عهدنامه یا تفاهم که راه نفوذ کفار بر مسلمانان را باز کند، [[حرام]] است و مؤمنان باید با آن مقابله نمایند.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۱۹۱؛ رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۴، ص۳۴۲.</ref>
طبق برداشت از آیه، هرگونه عهدنامه یا تفاهم که راه نفوذ کفار بر مسلمانان را باز کند، [[حرام]] است و مؤمنان باید با آن مقابله نمایند.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۱۹۱؛ رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۴، ص۳۴۲.</ref>
===حکم تکوینی یا تشریعی===
===حکم تکوینی یا تشریعی===
حکم در آیه به صورت جعل تکوینی نیست؛ یعنی این که خداوند اراده کرده باشد که هیچ کافری بر هیچ مؤمنی هیچ گونه سلطه‌ای نداشته باشد، بلکه مراد از آیه جعل تشریعی است یعنی خداوند حکمی را که باعث تسلط کافر بر مؤمن باشد، تشریع نکرده است. بنابراین هر حکمی در عمومیت خود مستلزم تسلط کافر بر مؤمن باشد با این آیه تخصیص می‌خورد.<ref>جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۵۹۷.</ref>  
حکم در آیه به صورت جعل تکوینی نیست؛ یعنی این که خداوند اراده کرده باشد که هیچ کافری بر هیچ مؤمنی هیچ گونه سلطه‌ای نداشته باشد، بلکه مراد از آیه جعل تشریعی است یعنی خداوند حکمی را که باعث تسلط کافر بر مؤمن باشد، تشریع نکرده است. از این‌رو هر حکمی در عمومیت خود مستلزم تسلط کافر بر مؤمن باشد با این آیه تخصیص می‌خورد.<ref>جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۵۹۷.</ref>  


گزارش نمونه‌هایی از تسلط ظاهری کفار بر مسلمانان، موقتی و به علت کوتاهی است که ریشه در بعضی اعمال مؤمنان دارد<ref>موسوی سبزواری، مواهب الرحمن، ۱۴۰۹ق، ج۱۰، ص۴۱و۴۳.</ref> و یا به دلیل سنت ابتلا، [[امتحان الهی|آزمایش الهی]] و تأدیب [[مسلمانان]]، برای بازگشت کامل به دین است.<ref> طنطاوی، التفسیر الوسیط، ۱۹۹۷م، ج۳، ص۳۵۵.</ref>  
گزارش نمونه‌هایی از تسلط ظاهری کفار بر مسلمانان، موقتی و به علت کوتاهی است که ریشه در بعضی اعمال مؤمنان دارد<ref>موسوی سبزواری، مواهب الرحمن، ۱۴۰۹ق، ج۱۰، ص۴۱و۴۳.</ref> و یا به دلیل سنت ابتلا، [[امتحان الهی|آزمایش الهی]] و تأدیب [[مسلمانان]]، برای بازگشت کامل به دین است.<ref> طنطاوی، التفسیر الوسیط، ۱۹۹۷م، ج۳، ص۳۵۵.</ref> همچنین گفته‌اند برتری مؤمنان زمانی به وجود می‌آید که ملتزم به لوازم [[ایمان]] باشند<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۱۱۶؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۱۷۵.</ref> و از هم‌نشینی و معاشرت با بیگانگان خیانت‌پیشه<ref>حسینی همدانی، انوار درخشان، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۲۵۲.</ref> و از تفرقه و تنازع پرهیز کنند.<ref> طنطاوی، التفسیر الوسیط، ۱۹۹۷م، ج۳، ص۳۵۵.</ref>
 
و برتری مؤمنان زمانی به وجود می‌آید که ملتزم به لوازم [[ایمان]] باشند<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۱۱۶؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۱۷۵.</ref> و از هم‌نشینی و معاشرت با بیگانگان خیانت‌پیشه پرهیز کنند<ref>حسینی همدانی، انوار درخشان، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۲۵۲.</ref> و از تفرقه و تنازع خودداری نمایند.<ref> طنطاوی، التفسیر الوسیط، ۱۹۹۷م، ج۳، ص۳۵۵.</ref>


=== گستره نفی تسلط===
=== گستره نفی تسلط===
برخی معتقدند که این حکم شامل تمام کافران می‌شود و عده‌ای علاوه بر کفار، منافقان را نیز مشمول آن می‌دانند؛<ref> طنطاوی، التفسیر الوسیط، ۱۹۹۷م، ج۳، ص۳۵۵؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۱۱۶.</ref> برخی نیز دایره کفار در این آیه را محدود به قوم [[یهود]] دانسته‌اند.<ref>دخیل، الوجیز، ۱۴۲۲ق، ص۱۳۲.</ref>
برخی معتقدند که این حکم شامل تمام کافران می‌شود و عده‌ای علاوه بر کفار، منافقان را نیز مشمول آن می‌دانند؛<ref> طنطاوی، التفسیر الوسیط، ۱۹۹۷م، ج۳، ص۳۵۵؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۱۱۶.</ref> البته برخی نیز دایره کفار در این آیه را محدود به قوم [[یهود]] دانسته‌اند.<ref>دخیل، الوجیز، ۱۴۲۲ق، ص۱۳۲.</ref>


برخی این حکم را شامل دنیا و عده‌ای متعلق به [[قیامت|روز قیامت]] دانسته‌اند؛<ref>قرشی، تفسیر احسن الحدیث، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۴۷۲.</ref> چنان‌که برخی نفی تسلط کافران را در دو جهان می‌دانند.<ref> طنطاوی، التفسیر الوسیط، ۱۹۹۷م، ج۳، ص۳۵۵.</ref> یعقوب جعفری در [[تفسیر کوثر]]، اختصاص دادن به یک مورد را خلاف ظاهر آیه و کاری بی‌دلیل شمرده‌ است.<ref>جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۵۹۷.</ref> بنابراین عمومیت آیه شامل هر نوع برتری مؤمنان بر کافران چه از نظر حجت و دلیل و چه از نظر فقهی و حقوقی و چه در دنیا و [[آخرت]] می‌شود.<ref>موسوی سبزواری، مواهب الرحمن، ۱۴۰۹ق، ج۱۰، ص۴۲؛ جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۵۹۷.</ref>  
عمومیت آیه شامل هر نوع برتری مؤمنان بر کافران چه از نظر حجت و دلیل و چه از نظر فقهی و حقوقی و چه در دنیا و [[آخرت]] می‌شود.<ref>موسوی سبزواری، مواهب الرحمن، ۱۴۰۹ق، ج۱۰، ص۴۲؛ جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۵۹۷.</ref>  البته برخی این حکم را شامل دنیا و عده‌ای متعلق به [[قیامت|روز قیامت]] دانسته‌اند؛<ref>قرشی، تفسیر احسن الحدیث، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۴۷۲.</ref> یعقوب جعفری در [[تفسیر کوثر]]، اختصاص دادن به یک مورد را خلاف ظاهر آیه و بدون دلیل شمرده‌ است.<ref> جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۵۹۷.</ref>  


با توجه به برداشت عموم از آیه، نفی تسلط تمامی جهات نظامی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی را شامل می‌شود؛<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۱۷۵.</ref>  
با توجه به برداشت عموم از آیه، نفی تسلط تمامی جهات نظامی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی را شامل می‌شود.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۱۷۵.</ref>  


== مستند قاعده نفی سبیل ==
== مستند قاعده نفی سبیل ==
{{اصلی| قاعده نفی سبیل}}
{{اصلی| قاعده نفی سبیل}}
آیه نفی سبیل مستند قاعده نفی سبیل است که بر هر حکمی که باعث برتری کافر بر مسلمان شود، مقدم است.<ref>جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۵۹۵.</ref> فقیهان در مسائل مختلف فقهی، برای استفاده از این قاعده، به این آیه استناد می‌کنند.<ref>موسوی سبزواری، مواهب الرحمن، ۱۴۰۹ق، ج۱۰، ص۴۳؛ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۱۹۰؛ جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۵۹۶.</ref> قاعده نفی سبیل، در ابواب مختلف فقه کاربرد دارد.<ref>بجنوردی، القواعد الفقهیه، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۱۸۷.</ref> بر اساس این قاعده، در فقه احکامی چون عدم [[ارث]] بردن کافر از مؤمن، عدم فروش برده مسلمان به کافر، و عدم ولایت جد کافر بر کودکان صغیر [[مسلمان]]، بطلان [[ازدواج]] زن مسلمان با کافر،<ref>جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۵۹۸-۵۹۹.</ref> وکیل شدن مسلمان برای [[کافر ذمی]] بر ضرر مسلمان<ref>گیلانی، جامع الشتات، ۱۴۱۳ق، ج‌۳، ص۵۲۲.</ref> و دیگر موضوعات فقهی صادر شده است.
آیه نفی سبیل، مستند قاعده نفی سبیل است که بر هر حکمی که باعث برتری کافر بر مسلمان شود، مقدم است.<ref>جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۵۹۵.</ref> قاعده نفی سبیل، در ابواب مختلف فقه کاربرد دارد.<ref>بجنوردی، القواعد الفقهیه، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۱۸۷.</ref> بر اساس این قاعده، به ارث نبردن کافر از مؤمن، احکامی چون [[ارث]] بردن کافر از مؤمن، عدم فروش برده مسلمان به کافر، و عدم ولایت جد کافر بر کودکان صغیر [[مسلمان]]، بطلان [[ازدواج]] زن مسلمان با کافر،<ref>جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۵۹۸-۵۹۹.</ref> وکیل شدن مسلمان برای [[کافر ذمی]] بر ضرر مسلمان<ref>گیلانی، جامع الشتات، ۱۴۱۳ق، ج‌۳، ص۵۲۲.</ref> و دیگر موضوعات فقهی صادر شده است.


== آیات و روایات مشابه ==
== آیات و روایات مشابه ==