پرش به محتوا

غلو: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۹۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۵ نوامبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۳: خط ۲۳:
برخی از اندیشه‌های غلوآمیز درباره [[نبوت]] و [[امامت]] به شرح زیر است:
برخی از اندیشه‌های غلوآمیز درباره [[نبوت]] و [[امامت]] به شرح زیر است:
*اعتقاد به نبوت امامان شیعه:<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۵، ص۳۴۶.</ref> در برخی منابع در موضوع فرقه‌شناسی گفته شده است: فرقه‌های «غُرابیه»، «ذبابیه» و «مُخطئه» که از غالیان به شمار می‌روند، نبوت را حق امام علی دانسته و بر این اعتقاد بودند که [[جبرئیل]] به‌واسطه شباهت فراوان امام علی و پیامبر، در هنگام [[وحی|نزول وحی]] خطا کرد و وحی را بر پیامبر فرود آورد و پیامبر برای راضی کردن امام علی، دختر خود را به ازدواجش درآورد.<ref>برای نمونه نگاه کنید به طعیمة، الغلو و الفرق الغالیه بین الاسلامیین، ۲۰۰۹م، ص۲۴۱؛ صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۴۳.</ref>  
*اعتقاد به نبوت امامان شیعه:<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۵، ص۳۴۶.</ref> در برخی منابع در موضوع فرقه‌شناسی گفته شده است: فرقه‌های «غُرابیه»، «ذبابیه» و «مُخطئه» که از غالیان به شمار می‌روند، نبوت را حق امام علی دانسته و بر این اعتقاد بودند که [[جبرئیل]] به‌واسطه شباهت فراوان امام علی و پیامبر، در هنگام [[وحی|نزول وحی]] خطا کرد و وحی را بر پیامبر فرود آورد و پیامبر برای راضی کردن امام علی، دختر خود را به ازدواجش درآورد.<ref>برای نمونه نگاه کنید به طعیمة، الغلو و الفرق الغالیه بین الاسلامیین، ۲۰۰۹م، ص۲۴۱؛ صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۴۳.</ref>  
*اعتقاد به شریک بودن کسانی با پیامبر در امر نبوت:<ref>مقریزی، المواعظ و الاعتبار، ۱۴۱۸ق، ج۴، ص۱۸۴.</ref> مَقریزی (۱۳۶۴-۱۴۲۲ق)، تاریخ‌نگار مصری، در کتابش با عنوان «المواعظ و الاعتبار» گفته است فرقه‌های «شریکیه»، «شاعیه» و «خُلویه» از فرقه‌های غالی شیعه به شمار می‌روند که امام علی را با پیامبر در امر نبوت شریک می‌دانستند.<ref>مقریزی، المواعظ و الاعتبار، ۱۴۱۸ق، ج۴، ص۱۸۴.</ref> البته برخی در وجود فرقه‌هایی با این نام‌ها در شیعه تردید و تشکیک کرده‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به امین، اعیان الشیعه، دار التعارف للمطبوعات، ج۱، ص۲۳.</ref>
*اعتقاد به شریک بودن کسانی با پیامبر در امر نبوت:<ref>مقریزی، المواعظ و الإعتبار فی ذكر الخطط و الآثار، ۱۴۱۸ق، ج۴، ص۱۸۴.</ref> مَقریزی (۱۳۶۴-۱۴۲۲ق)، تاریخ‌نگار مصری، در کتابش با عنوان «المواعظ و الإعتبار فی ذكر الخطط و الآثار» گفته است فرقه‌های «شریکیه»، «شاعیه» و «خُلویه» از فرقه‌های غالی شیعه به شمار می‌روند که امام علی را با پیامبر در امر نبوت شریک می‌دانستند.<ref>مقریزی، المواعظ و الإعتبار فی ذكر الخطط و الآثار، ۱۴۱۸ق، ج۴، ص۱۸۴.</ref> البته برخی در وجود فرقه‌هایی با این نام‌ها در شیعه تردید و تشکیک کرده‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به امین، اعیان الشیعه، دار التعارف للمطبوعات، ج۱، ص۲۳.</ref>
*این که فردی غیر از پیامبر و امامان، خودش را امام یا نبی معرفی کند:<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۰۱.</ref> برای نمونه، فرقه‌نویسان شخصی به نام «ابومنصور عِجلی» را نام برده‌اند که پس از وفات [[امام محمد باقر علیه‌السلام|امام باقر(ع)]] ادعا کرد که [[امام سجاد علیه‌السلام|امام سجاد(ع)]] او را وصی و امام پس از امام باقر معرفی کرده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ۱۴۰۰ق، ص۹؛ شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۶۴ش، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۲۰۹.</ref> او سپس گفت امام علی، [[امام حسن مجتبی علیه‌السلام|امام حسن]]، [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین]]، امام سجاد و امام باقر، رسول و پیامبر بودند و خودش و شش نفر از فرزندان پس از خود را نیز پیامبر معرفی کرد.<ref>اشعری قمی، المقالات و الفرق، ۱۳۶۰ش، ص۴۶-۴۷؛ صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۰۱.</ref>  
*این که فردی غیر از پیامبر و امامان، خودش را امام یا نبی معرفی کند:<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۰۱.</ref> برای نمونه، فرقه‌نویسان شخصی به نام «ابومنصور عِجلی» را نام برده‌اند که پس از وفات [[امام محمد باقر علیه‌السلام|امام باقر(ع)]] ادعا کرد که [[امام سجاد علیه‌السلام|امام سجاد(ع)]] او را وصی و امام پس از امام باقر معرفی کرده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ۱۴۰۰ق، ص۹؛ شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۶۴ش، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۲۰۹.</ref> او سپس گفت امام علی، [[امام حسن مجتبی علیه‌السلام|امام حسن]]، [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین]]، امام سجاد و امام باقر، رسول و پیامبر بودند و خودش و شش نفر از فرزندان پس از خود را نیز پیامبر معرفی کرد.<ref>اشعری قمی، المقالات و الفرق، ۱۳۶۰ش، ص۴۶-۴۷؛ صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۰۱.</ref>  
*عقیده به [[مهدویت]] افرادی غیر از [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|مهدی موعود]]: از جمله کسانی که درباره وی ادعای مهدویت شده، [[محمد بن حنفیه]]‌ بوده است.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۲۰۱؛ مدرسی طباطبایی، مکتب در فرآیند تکامل، ۱۳۹۸ش، ص۶۰.</ref> به‌گفته فرقه‌نویسان، کَربیه (شاخه‌ای از [[کیسانیه]]) معتقد بودند که محمد بن حنفیه همان مهدی موعود است که در غیبت به سر می‌برد و سرانجام ظهور می‌کند و جهان را پس از آنکه آکنده از ظلم شده، پر از عدل و داد می‌کند.<ref>نوبختی، فرق الشیعه، انتشارات دار الاضواء، ص۲۹؛ اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ۱۴۰۰ق، ص۱۹.</ref> همچنین از دیگر افرادی که درباره وی ادعای مهدویت شده، [[محمد بن عبدالله بن حسن]]، معروف به نفس زکیه بوده است.<ref>نوبختی، فرق الشیعه، انتشارات دار الاضواء، ص۶۲.</ref> بنا به گزارش فرقه‌نویسان، فرقه «مُغیریه» (پیروان مغیرة بن سعید بجلی) بر این باور بودند که نفس زکیه همان مهدی موعود است و وقتی او کشته شد، گفتند او نمرده و زنده است و در کوهی در مکه که به آن «عَلَمیه» می‌گویند، زندگی می‌کند تا زمان ظهورش برسد.<ref>نوبختی، فرق الشیعه، انتشارات دار الاضواء، ص۶۲-۶۳؛ سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۷، ص۱۵.</ref>
*عقیده به [[مهدویت]] افرادی غیر از [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|مهدی موعود]]: از جمله کسانی که درباره وی ادعای مهدویت شده، [[محمد بن حنفیه]]‌ بوده است.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۲۰۱؛ مدرسی طباطبایی، مکتب در فرآیند تکامل، ۱۳۹۸ش، ص۶۰.</ref> به‌گفته فرقه‌نویسان، کَربیه (شاخه‌ای از [[کیسانیه]]) معتقد بودند که محمد بن حنفیه همان مهدی موعود است که در غیبت به سر می‌برد و سرانجام ظهور می‌کند و جهان را پس از آنکه آکنده از ظلم شده، پر از عدل و داد می‌کند.<ref>نوبختی، فرق الشیعه، انتشارات دار الاضواء، ص۲۹؛ اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ۱۴۰۰ق، ص۱۹.</ref> همچنین از دیگر افرادی که درباره وی ادعای مهدویت شده، [[محمد بن عبدالله بن حسن]]، معروف به نفس زکیه بوده است.<ref>نوبختی، فرق الشیعه، انتشارات دار الاضواء، ص۶۲.</ref> بنا به گزارش فرقه‌نویسان، فرقه «مُغیریه» (پیروان مغیرة بن سعید بجلی) بر این باور بودند که نفس زکیه همان مهدی موعود است و وقتی او کشته شد، گفتند او نمرده و زنده است و در کوهی در مکه که به آن «عَلَمیه» می‌گویند، زندگی می‌کند تا زمان ظهورش برسد.<ref>نوبختی، فرق الشیعه، انتشارات دار الاضواء، ص۶۲-۶۳؛ سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۷، ص۱۵.</ref>
خط ۶۰: خط ۶۰:
==نسبت غلو به شیعه==
==نسبت غلو به شیعه==
از سوی عده‌ای از عالمان، باورهای غلوآمیزی به شیعه نسبت داده شده که برخی از آن‌ها به شرح زیر است:<ref>صفری فروشانی، غالیان (چاوشی در جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۳۱۷.</ref>
از سوی عده‌ای از عالمان، باورهای غلوآمیزی به شیعه نسبت داده شده که برخی از آن‌ها به شرح زیر است:<ref>صفری فروشانی، غالیان (چاوشی در جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۳۱۷.</ref>
*ابو عمر بن محمد بن عبد ربِّه، از عالمان اهل سنت در قرن چهارم هجری، در کتاب عقد الفرید، شیعه را با یهود مقایسه کرده و گفته است که شیعیان مانند یهود، جبرئیل را دشمن پنداشته و بر این باورند که او وحی را به‌جای آن‌که برای امام علی بیاورد، به اشتباه برای پیامبر فرود آورده است.<ref>ابن عبد ربه، عقد الفرید، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۵۰.</ref> در پاسخ به سخن وی گفته‌اند، فرقه‌شناسان این اعتقاد را به فرقه‌هایی به نام‌های «ذبابیه»، «غرابیه» و «مخطئه» نسبت داده‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به مقریزی، المواعظ و الاعتبار، ۱۴۱۸ق، ج۴، ص۱۸۴؛ صفری فروشانی، غالیان (چاوشی در جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۳۱۷.</ref> [[سید محسن امین|سیدمحسن امین]] نسبت این فرقه‌ها به شیعه را  ادعایی بدون دلیل دانسته و مدعی است که اسم چنین فرقه‌هایی را در هیچ‌یک از آثار شیعی که در فرقه‌شناسی تدوین شده، نیافته است.<ref>امین، اعیان الشیعه، دار التعارف للمطبوعات، ج۱، ص۲۳.</ref> او بر این باور است که اسم این فرقه‌ها به قصد و انگیزه زشت جلوه دادن و بدگفتن از فرقه شیعه جعل گردیده است.<ref>امین، اعیان الشیعه، دار التعارف للمطبوعات، ج۱، ص۲۳.</ref>  
*ابو عمر بن محمد بن عبد ربِّه، از عالمان اهل سنت در قرن چهارم هجری، در کتاب عقد الفرید، شیعه را با یهود مقایسه کرده و گفته است که شیعیان مانند یهود، جبرئیل را دشمن پنداشته و بر این باورند که او وحی را به‌جای آن‌که برای امام علی بیاورد، به اشتباه برای پیامبر فرود آورده است.<ref>ابن عبد ربه، عقد الفرید، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۵۰.</ref> در پاسخ به سخن وی گفته‌اند، فرقه‌شناسان این اعتقاد را به فرقه‌هایی به نام‌های «ذبابیه»، «غرابیه» و «مخطئه» نسبت داده‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به مقریزی، المواعظ و الإعتبار فی ذكر الخطط و الآثار، ۱۴۱۸ق، ج۴، ص۱۸۴؛ صفری فروشانی، غالیان (چاوشی در جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۳۱۷.</ref> [[سید محسن امین|سیدمحسن امین]] نسبت این فرقه‌ها به شیعه را  ادعایی بدون دلیل دانسته و مدعی است که اسم چنین فرقه‌هایی را در هیچ‌یک از آثار شیعی که در فرقه‌شناسی تدوین شده، نیافته است.<ref>امین، اعیان الشیعه، دار التعارف للمطبوعات، ج۱، ص۲۳.</ref> او بر این باور است که اسم این فرقه‌ها به قصد و انگیزه زشت جلوه دادن و بدگفتن از فرقه شیعه جعل گردیده است.<ref>امین، اعیان الشیعه، دار التعارف للمطبوعات، ج۱، ص۲۳.</ref>  
*ابومحمد عثمان بن عبدالله عراقی، از عالمان حنفی مذهب قرن پنجم هجری، در اثرش با عنوان الفرق المفترقه، امامیه و زیدیه را یکی پنداشته و گفته اینان گروهی از غالیان هستند که امام علی را گاهی خدا، گاهی نبی و گاهی شریک در امر نبوت پنداشته‌اند.<ref>عراقی، الفرق المفترقة بین اهل الزیغ و الزندقة، ۱۹۶۱م، ص۳۰.</ref> همچنین [[ابن‌تیمیه]] ضمن اتهام غلو به شیعه گفته است گروهی از شیعیان به الوهیت و برخی دیگر به نبی بودن امام علی معتقدند.<ref>ابن‌تیمیه، منهاج السنة، ۱۴۰۶ق، ج۶، ص۱۸۷.</ref> در پاسخ گفته‌اند گروه اندکی از غالیان چنین دیدگاهی داشته‌اند که البته در روایات شیعه مورد مذمت و سرزنش قرار گرفته و از سوی امامان شیعه طرد شده‌اند. بنابراین صحیح نیست که اعتقاد این گروهِ اندکِ مطرود، به همه شیعیان، به‌ویژه امامیه نسبت داده شود.<ref>صفری فروشانی، غالیان (چاوشی در جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۳۱۸.</ref> در فقه امامیه نیز باور به خدا بودن امام علی و نبی بودن وی که به انکار خدا و نبوت پیامبر منجر می‌شود، کفر تلقی شده و باورمندان به آن کافر محسوب می‌شوند.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۳۲۵؛ صدر، بحوث فی شرح العروة الوثقی، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۳۰۶؛ سبزواری، مهذب الاحکام، دار التفسیر، ج۱، ص۳۸۲.</ref>
*ابومحمد عثمان بن عبدالله عراقی، از عالمان حنفی مذهب قرن پنجم هجری، در اثرش با عنوان الفرق المفترقه، امامیه و زیدیه را یکی پنداشته و گفته اینان گروهی از غالیان هستند که امام علی را گاهی خدا، گاهی نبی و گاهی شریک در امر نبوت پنداشته‌اند.<ref>عراقی، الفرق المفترقة بین اهل الزیغ و الزندقة، ۱۹۶۱م، ص۳۰.</ref> همچنین [[ابن‌تیمیه]] ضمن اتهام غلو به شیعه گفته است گروهی از شیعیان به الوهیت و برخی دیگر به نبی بودن امام علی معتقدند.<ref>ابن‌تیمیه، منهاج السنة، ۱۴۰۶ق، ج۶، ص۱۸۷.</ref> در پاسخ گفته‌اند گروه اندکی از غالیان چنین دیدگاهی داشته‌اند که البته در روایات شیعه مورد مذمت و سرزنش قرار گرفته و از سوی امامان شیعه طرد شده‌اند. بنابراین صحیح نیست که اعتقاد این گروهِ اندکِ مطرود، به همه شیعیان، به‌ویژه امامیه نسبت داده شود.<ref>صفری فروشانی، غالیان (چاوشی در جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۳۱۸.</ref> در فقه امامیه نیز باور به خدا بودن امام علی و نبی بودن وی که به انکار خدا و نبوت پیامبر منجر می‌شود، کفر تلقی شده و باورمندان به آن کافر محسوب می‌شوند.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۳۲۵؛ صدر، بحوث فی شرح العروة الوثقی، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۳۰۶؛ سبزواری، مهذب الاحکام، دار التفسیر، ج۱، ص۳۸۲.</ref>
*عبدالله علی قمیصی، نویسنده و محقق وهابی، در کتابش با عنوان الصراع بین الاسلام و الوثنیه گفته است گروهی از شیعیان بر این عقیده‌اند که واجبات و محرمات کنایه از اشخاص هستند که باید آن‌ها را دوست یا دشمن دانست. در اثر همین عقیده هم محرمات را حلال دانستند و واجبات را ترک کردند.<ref>قمیصی، الصراع بین الاسلام و الوثنیة، ۱۴۰۲ق، ج۱، مقدمه، ص «ح».</ref> فرقه‌نویسان این عقیده را به فرقه‌ای از غالیان به نام فرقه [[منصوریه]] (پیروان ابومنصور عِجلی) نسبت داده‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به اشعری قمی، المقالات و الفرق، ۱۳۶۰ش، ص۴۷-۴۸.</ref> ابو منصور در روایتی به نقل از [[اختیار معرفة الرجال (کتاب)|رجال کشی]]، سه مرتبه از سوی امام صادق به سبب افکار غلوآمیزش مورد لعن واقع شد.<ref>شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۳۰۴.</ref>  
*عبدالله علی قمیصی، نویسنده و محقق وهابی، در کتابش با عنوان الصراع بین الاسلام و الوثنیه گفته است گروهی از شیعیان بر این عقیده‌اند که واجبات و محرمات کنایه از اشخاص هستند که باید آن‌ها را دوست یا دشمن دانست. در اثر همین عقیده هم محرمات را حلال دانستند و واجبات را ترک کردند.<ref>قمیصی، الصراع بین الاسلام و الوثنیة، ۱۴۰۲ق، ج۱، مقدمه، ص «ح».</ref> فرقه‌نویسان این عقیده را به فرقه‌ای از غالیان به نام فرقه [[منصوریه]] (پیروان ابومنصور عِجلی) نسبت داده‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به اشعری قمی، المقالات و الفرق، ۱۳۶۰ش، ص۴۷-۴۸.</ref> ابو منصور در روایتی به نقل از [[اختیار معرفة الرجال (کتاب)|رجال کشی]]، سه مرتبه از سوی امام صادق به سبب افکار غلوآمیزش مورد لعن واقع شد.<ref>شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۳۰۴.</ref>  
خط ۲۱۰: خط ۲۱۰:
*مدرسی طباطبایی، سیدحسین، مکتب در فرآیند تکامل، ترجمه هاشم ایزدپناه، انتشارات کویر، ۱۳۹۸ش.
*مدرسی طباطبایی، سیدحسین، مکتب در فرآیند تکامل، ترجمه هاشم ایزدپناه، انتشارات کویر، ۱۳۹۸ش.
*مشکور، محمدجواد، تاریخ شیعه و فرقه های اسلامی تا قرن چهارم هجری، تهران، انتشارات شرقی، ۱۳۷۹ش.
*مشکور، محمدجواد، تاریخ شیعه و فرقه های اسلامی تا قرن چهارم هجری، تهران، انتشارات شرقی، ۱۳۷۹ش.
*مقریزی، تقی الدین، المواعظ و الاعتبار، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۸ق.
*مقریزی، تقی الدین، المواعظ و الإعتبار فی ذكر الخطط و الآثار، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۸ق.
*نجاشی، ابوالعباس احمد بن علی، رجال النجاشی، تحقیق سیدموسی شبیری زنجانی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۰۷ق.
*نجاشی، ابوالعباس احمد بن علی، رجال النجاشی، تحقیق سیدموسی شبیری زنجانی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۰۷ق.
*نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۳۶۲ش.
*نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۳۶۲ش.
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۵۸۷

ویرایش