پرش به محتوا

حد سرقت: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۵ نوامبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:


==معرفی و اهمیت ==
==معرفی و اهمیت ==
یکی‌‌ از مجازات‌های بیان شده در قرآن کریم و روایات نقل شده از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام]] و [[امامان شیعه]]، مجازات عمل دزدی است.<ref>آیه ۳۸ سوره مائده؛ حرعاملی، تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، ۱۴۱۶ق، ج۲۸، ص۲۴۱-۳۰۵.</ref> [[سرقت|دزدی]] را به برداشتن مال دیگری به صورت مخفیانه معنا کرده‌اند.<ref>فاضل جواد، مسالک الأفهام، ۱۳۶۵ش، ج۴، ص۲۰۳.</ref> فقهای شیعه در آثار خود به بررسی این مجازات پرداخته‌‌اند.<ref>محقق حلی، شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۵۹؛ خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۱۵؛ مرعشی، أحکام السرقة علی ضوء القرآن و السنة، ۱۳۸۲ش، ص۴۶۷-۴۷۲؛ تبریزی، أسس الحدود و التعزیرات، ۱۳۷۶ش، ص۳۰۹.</ref> گرچه اصل مجازات دزد میان مسلمانان اجماعی است، اما در جزئیات آن اختلاف وجود دارد.<ref>علم الهدی، الانتصار، ۱۴۱۵ق، ص۵۲۸-۵۲۹.</ref> فقهای شیعه بر اساس روایات، به صورت [[اجماع|اجماعی]] حکم به قطع انگشتان دست راست در مرتبه اول دزدی داده‌اند.<ref>مرعشی، أحکام السرقة علی ضوء القرآن و السنة، ۱۳۸۲ش، ص۳۱۶.</ref> [[سید مرتضی]](فقیه و [[کلام امامیه|متکلم شیعه]] ۴۳۶-۳۵۵ق) این نظر را مختص به [[امامیه]] می‌داند.<ref>علم الهدی، الانتصار، ۱۴۱۵ق، ص۵۲۸-۵۲۹.</ref>  
یکی‌‌ از مجازات‌های بیان شده در قرآن کریم و روایات نقل شده از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام]] و [[امامان شیعه]]، مجازات عمل دزدی است.<ref>آیه ۳۸ سوره مائده؛ حرعاملی، تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، ۱۴۱۶ق، ج۲۸، ص۲۴۱-۳۰۵.</ref> [[سرقت|دزدی]] را به برداشتن مال دیگری به صورت مخفیانه معنا کرده‌اند.<ref>فاضل جواد، مسالک الأفهام، ۱۳۶۵ش، ج۴، ص۲۰۳.</ref> فقهای شیعه در آثار خود به بررسی این مجازات پرداخته‌‌اند.<ref>محقق حلی، شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۵۹؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۱۵؛ مرعشی، أحکام السرقة علی ضوء القرآن و السنة، ۱۳۸۲ش، ص۴۶۷-۴۷۲؛ تبریزی، أسس الحدود و التعزیرات، ۱۳۷۶ش، ص۳۰۹.</ref> گرچه اصل مجازات دزد میان مسلمانان اجماعی است، اما در جزئیات آن اختلاف وجود دارد.<ref>علم الهدی، الانتصار، ۱۴۱۵ق، ص۵۲۸-۵۲۹.</ref> فقهای شیعه بر اساس روایات، به صورت [[اجماع|اجماعی]] حکم به قطع انگشتان دست راست در مرتبه اول دزدی داده‌اند.<ref>مرعشی، أحکام السرقة علی ضوء القرآن و السنة، ۱۳۸۲ش، ص۳۱۶.</ref> [[سید مرتضی]](فقیه و [[کلام امامیه|متکلم شیعه]] ۴۳۶-۳۵۵ق) این نظر را مختص به [[امامیه]] می‌داند.<ref>علم الهدی، الانتصار، ۱۴۱۵ق، ص۵۲۸-۵۲۹.</ref>  


[[مرتضی مطهری]] در تبیین حکمت این حکم بیان می‌کند که دست تا وقتی ارزشمند است که فرد ارزش آن را حفظ کند.<ref>مطهری، سیری در سیره نبوی، صدرا، ص۱۴۶.</ref> اگر دست به خیانت و دزدی باز شد و امنیت جامعه را به خطر انداخت همین دست بی‌ارزش شده و [[اسلام]] به خاطر مصلحت بالاتری دستور به قطع آن می‌دهد.<ref>مطهری، سیری در سیره نبوی، صدرا، ص۱۴۶.</ref>
[[مرتضی مطهری]] در تبیین حکمت این حکم بیان می‌کند که دست تا وقتی ارزشمند است که فرد ارزش آن را حفظ کند.<ref>مطهری، سیری در سیره نبوی، صدرا، ص۱۴۶.</ref> اگر دست به خیانت و دزدی باز شد و امنیت جامعه را به خطر انداخت همین دست بی‌ارزش شده و [[اسلام]] به خاطر مصلحت بالاتری دستور به قطع آن می‌دهد.<ref>مطهری، سیری در سیره نبوی، صدرا، ص۱۴۶.</ref>
خط ۲۹: خط ۲۹:


==مباحث فقهی==
==مباحث فقهی==
[[مجتهد|فقهای شیعه]] در رابطه با حد سرقت در شش حیطه بحث کرده‌اند:<ref>محقق حلی، شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۵۹؛ خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۱۵؛ مرعشی، أحکام السرقة علی ضوء القرآن و السنة، ۱۳۸۲ش، ص۴۶۷-۴۷۲؛ تبریزی، أسس الحدود و التعزیرات، ۱۳۷۶ش، ص۳۰۹.</ref>
[[مجتهد|فقهای شیعه]] در رابطه با حد سرقت در شش حیطه بحث کرده‌اند:<ref>محقق حلی، شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۵۹؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۱۵؛ مرعشی، أحکام السرقة علی ضوء القرآن و السنة، ۱۳۸۲ش، ص۴۶۷-۴۷۲؛ تبریزی، أسس الحدود و التعزیرات، ۱۳۷۶ش، ص۳۰۹.</ref>


#شرایط سارق: بلوغ، عقل، ارتفاع شبهه (سارق در این توهم نباشد که مال خودش است)، ارتفاع شرکت (سارق شریک در مال دزدیده شده نباشد)، هتک حرز (خود سارق به تنهایی یا با مشارکت دیگری مکانی که مال به قصد حفاظت در آن گذاشته شده را باز کند)، اخراج متاع (سارق به تنهایی یا با مشارکت دیگری اقدام به خارج کردن مال دزدی از حرز کرده باشد)، سارق، پدر صاحب مال دزدیده شده نباشد، سارق پنهانی مال را برداشته باشد.<ref>محقق حلی، شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۵۹-۱۶۰؛ خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۱۵-۵۱۶؛ مرعشی، أحکام السرقة علی ضوء القرآن و السنة، ۱۳۸۲ش، ص۴۰-۱۰۶؛ تبریزی، أسس الحدود و التعزیرات، ۱۳۷۶ش، ص۳۰۹-۳۲۳.</ref>
#شرایط سارق: بلوغ، عقل، ارتفاع شبهه (سارق در این توهم نباشد که مال خودش است)، ارتفاع شرکت (سارق شریک در مال دزدیده شده نباشد)، هتک حرز (خود سارق به تنهایی یا با مشارکت دیگری مکانی که مال به قصد حفاظت در آن گذاشته شده را باز کند)، اخراج متاع (سارق به تنهایی یا با مشارکت دیگری اقدام به خارج کردن مال دزدی از حرز کرده باشد)، سارق، پدر صاحب مال دزدیده شده نباشد، سارق پنهانی مال را برداشته باشد.<ref>محقق حلی، شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۵۹-۱۶۰؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۱۵-۵۱۶؛ مرعشی، أحکام السرقة علی ضوء القرآن و السنة، ۱۳۸۲ش، ص۴۰-۱۰۶؛ تبریزی، أسس الحدود و التعزیرات، ۱۳۷۶ش، ص۳۰۹-۳۲۳.</ref>
#مقدار (نِصاب) مال سرقت شده: قیمت مال باید به اندازه یک چهارم دینار (طلای خالصی که با آن سکه ضرب شده باشد)‌ یا بیشتر باشد.<ref>محقق حلی، شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۶۱؛ خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۱۸؛ مرعشی، أحکام السرقة علی ضوء القرآن و السنة، ۱۳۸۲ش، ص۱۳۲؛ تبریزی، أسس الحدود و التعزیرات، ۱۳۷۶ش، ص۳۲۸-۳۲۹.</ref> این مقدار، نظر مشهور فقهای امامیه دانسته‌ شده و از [[شیخ طوسی]]<ref>شیخ طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ص۴۱۳.</ref>، [[حمزة بن علی بن زهره حلبی|ابن‌زهره]]<ref>ابن‌زهره، غنیة النزوع إلی علمي الأصول و الفروع، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۳۰.</ref> و [[ابن‌ادریس حلی|ابن‌ادریس]]<ref>ابن‌ادریس، موسوعة ابن‌إدریس الحلي، ۱۳۸۷ش، ج۱۳، ص۲۲۳.</ref> نسبت به آن [[اجماع]] نقل شده است.<ref>مرعشی، أحکام السرقة علی ضوء القرآن و السنة، ۱۳۸۲ش، ص۱۳۲.</ref>
#مقدار (نِصاب) مال سرقت شده: قیمت مال باید به اندازه یک چهارم دینار (طلای خالصی که با آن سکه ضرب شده باشد)‌ یا بیشتر باشد.<ref>محقق حلی، شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۶۱؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۱۸؛ مرعشی، أحکام السرقة علی ضوء القرآن و السنة، ۱۳۸۲ش، ص۱۳۲؛ تبریزی، أسس الحدود و التعزیرات، ۱۳۷۶ش، ص۳۲۸-۳۲۹.</ref> این مقدار، نظر مشهور فقهای امامیه دانسته‌ شده و از [[شیخ طوسی]]<ref>شیخ طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ص۴۱۳.</ref>، [[حمزة بن علی بن زهره حلبی|ابن‌زهره]]<ref>ابن‌زهره، غنیة النزوع إلی علمي الأصول و الفروع، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۳۰.</ref> و [[ابن‌ادریس حلی|ابن‌ادریس]]<ref>ابن‌ادریس، موسوعة ابن‌إدریس الحلي، ۱۳۸۷ش، ج۱۳، ص۲۲۳.</ref> نسبت به آن [[اجماع]] نقل شده است.<ref>مرعشی، أحکام السرقة علی ضوء القرآن و السنة، ۱۳۸۲ش، ص۱۳۲.</ref>
#نحوه اثبات دزدی برای قاضی: شهادت دو شاهد [[عدالت (فقه)|عادل]] یا دو مرتبه اقرار توسط دزد.<ref>محقق حلی، شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۶۳؛ خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۲۱؛ مرعشی، أحکام السرقة علی ضوء القرآن و السنة، ۱۳۸۲ش، ص۲۵۹-۲۶۰؛ تبریزی، أسس الحدود و التعزیرات، ۱۳۷۶ش، ص۳۴۸.</ref>
#نحوه اثبات دزدی برای قاضی: شهادت دو شاهد [[عدالت (فقه)|عادل]] یا دو مرتبه اقرار توسط دزد.<ref>محقق حلی، شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۶۳؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۲۱؛ مرعشی، أحکام السرقة علی ضوء القرآن و السنة، ۱۳۸۲ش، ص۲۵۹-۲۶۰؛ تبریزی، أسس الحدود و التعزیرات، ۱۳۷۶ش، ص۳۴۸.</ref>
#حد دزدی:‌‌‌ قطع چهار انگشت دست راست (بجز انگشت شست).<ref>محقق حلی، شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۶۳؛ خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۲۲؛ مرعشی، أحکام السرقة علی ضوء القرآن و السنة، ۱۳۸۲ش، ص۳۱۵؛ تبریزی، أسس الحدود و التعزیرات، ۱۳۷۶ش، ص۳۵۴-۳۵۵.</ref>
#حد دزدی:‌‌‌ قطع چهار انگشت دست راست (بجز انگشت شست).<ref>محقق حلی، شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۶۳؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۲۲؛ مرعشی، أحکام السرقة علی ضوء القرآن و السنة، ۱۳۸۲ش، ص۳۱۵؛ تبریزی، أسس الحدود و التعزیرات، ۱۳۷۶ش، ص۳۵۴-۳۵۵.</ref>
#تکرار دزدی و حد آن: اگر در مرتبه اول دزدی حد جاری شده باشد و سپس بار دیگر دست به دزدی زده باشد حد آن قطع پای چپ‌‌‌ از پایین برجستگی پا است. در مرتبه سوم حبس ابد و در مرتبه چهارم دزدی هرچند در زندان مرتکب دزدی شود، اعدام می‌شود.<ref>محقق حلی، شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۶۳؛ خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۲۲؛ مرعشی، أحکام السرقة علی ضوء القرآن و السنة، ۱۳۸۲ش، ص۳۱۵؛ تبریزی، أسس الحدود و التعزیرات، ۱۳۷۶ش، ص۳۵۴-۳۵۵.</ref>
#تکرار دزدی و حد آن: اگر در مرتبه اول دزدی حد جاری شده باشد و سپس بار دیگر دست به دزدی زده باشد حد آن قطع پای چپ‌‌‌ از پایین برجستگی پا است. در مرتبه سوم حبس ابد و در مرتبه چهارم دزدی هرچند در زندان مرتکب دزدی شود، اعدام می‌شود.<ref>محقق حلی، شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۶۳؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۲۲؛ مرعشی، أحکام السرقة علی ضوء القرآن و السنة، ۱۳۸۲ش، ص۳۱۵؛ تبریزی، أسس الحدود و التعزیرات، ۱۳۷۶ش، ص۳۵۴-۳۵۵.</ref>
#مسائل متفرقه مرتبط با حد:‌
#مسائل متفرقه مرتبط با حد:‌


*واجب است سارق مال مسروقه را برگرداند.<ref>محقق حلی، شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۶۵؛ مرعشی، أحکام السرقة علی ضوء القرآن و السنة، ۱۳۸۲ش، ص۴۰۳؛ تبریزی، أسس الحدود و التعزیرات، ۱۳۷۶ش، ص۳۶۹.</ref>
*واجب است سارق مال مسروقه را برگرداند.<ref>محقق حلی، شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۶۵؛ مرعشی، أحکام السرقة علی ضوء القرآن و السنة، ۱۳۸۲ش، ص۴۰۳؛ تبریزی، أسس الحدود و التعزیرات، ۱۳۷۶ش، ص۳۶۹.</ref>
* اگر به صورت مشارکتی اقدام به دزدی کردند در این که حد اجرا می‌شود یا خیر اختلاف است.<ref>محقق حلی، شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۶۵؛ خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۲۴؛ مرعشی، أحکام السرقة علی ضوء القرآن و السنة، ۱۳۸۲ش، ص۴۱۴؛ تبریزی، أسس الحدود و التعزیرات، ۱۳۷۶ش، ص۳۷۰.</ref>
* اگر به صورت مشارکتی اقدام به دزدی کردند در این که حد اجرا می‌شود یا خیر اختلاف است.<ref>محقق حلی، شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۶۵؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۲۴؛ مرعشی، أحکام السرقة علی ضوء القرآن و السنة، ۱۳۸۲ش، ص۴۱۴؛ تبریزی، أسس الحدود و التعزیرات، ۱۳۷۶ش، ص۳۷۰.</ref>
*اگر فردی مرتکب دو سرقت شود و در سرقت اولی دستگیر نشده باشد، اینکه با توجه به آخرین سرقت بر او حد زده می‌شود، یا به تعداد دزدی بر او حد می‌زنند، مورد اختلاف است.<ref>محقق حلی، شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۶۵؛ خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۲۴؛ مرعشی، أحکام السرقة علی ضوء القرآن و السنة، ۱۳۸۲ش، ص۴۳۰؛ تبریزی، أسس الحدود و التعزیرات، ۱۳۷۶ش، ص۳۷۱.</ref>
*اگر فردی مرتکب دو سرقت شود و در سرقت اولی دستگیر نشده باشد، اینکه با توجه به آخرین سرقت بر او حد زده می‌شود، یا به تعداد دزدی بر او حد می‌زنند، مورد اختلاف است.<ref>محقق حلی، شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۶۵؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۲۴؛ مرعشی، أحکام السرقة علی ضوء القرآن و السنة، ۱۳۸۲ش، ص۴۳۰؛ تبریزی، أسس الحدود و التعزیرات، ۱۳۷۶ش، ص۳۷۱.</ref>
*حد زدن سارق باید مورد مطالبه صاحب مال باشد و [[حاکم شرع]] نمی‌تواند بدون آن سارق را حد بزند.<ref>محقق حلی، شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۶۵؛ خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۲۴؛ مرعشی، أحکام السرقة علی ضوء القرآن و السنة، ۱۳۸۲ش، ص۴۳۸؛ تبریزی، أسس الحدود و التعزیرات، ۱۳۷۶ش، ص۳۷۴.</ref>
*حد زدن سارق باید مورد مطالبه صاحب مال باشد و [[حاکم شرع]] نمی‌تواند بدون آن سارق را حد بزند.<ref>محقق حلی، شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۶۵؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۲۴؛ مرعشی، أحکام السرقة علی ضوء القرآن و السنة، ۱۳۸۲ش، ص۴۳۸؛ تبریزی، أسس الحدود و التعزیرات، ۱۳۷۶ش، ص۳۷۴.</ref>
*اگر سارق مالی را از حرز خارج کند و سپس به آن برگرداند، حد ساقط نمی‌شود.<ref>محقق حلی، شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۶۶؛ مرعشی، أحکام السرقة علی ضوء القرآن و السنة، ۱۳۸۲ش، ص۴۵۰-۴۵۱؛ تبریزی، أسس الحدود و التعزیرات، ۱۳۷۶ش، ص۳۷۶.</ref> از نظر [[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]] اگر آن‌را به نحوی برگرداند که به مال صاحبش برگردد در آن صورت حد اجرا نمی‌شود.<ref>خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۲۴.</ref>
*اگر سارق مالی را از حرز خارج کند و سپس به آن برگرداند، حد ساقط نمی‌شود.<ref>محقق حلی، شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۶۶؛ مرعشی، أحکام السرقة علی ضوء القرآن و السنة، ۱۳۸۲ش، ص۴۵۰-۴۵۱؛ تبریزی، أسس الحدود و التعزیرات، ۱۳۷۶ش، ص۳۷۶.</ref> از نظر [[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]] اگر آن‌را به نحوی برگرداند که به مال صاحبش برگردد در آن صورت حد اجرا نمی‌شود.<ref>امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۲۴.</ref>
*در‌ این که دزد باید در یک مرتبه مال را خارج کرده باشد، یا در موارد مختلف مال را خارج کند، حد اجرا می‌شود یا خیر اختلاف است.<ref>محقق حلی، شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۶۶؛ خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۲۵؛ مرعشی، أحکام السرقة علی ضوء القرآن و السنة، ۱۳۸۲ش، ص۴۵۵؛ تبریزی، أسس الحدود و التعزیرات، ۱۳۷۶ش، ص378.</ref>
*در‌ این که دزد باید در یک مرتبه مال را خارج کرده باشد، یا در موارد مختلف مال را خارج کند، حد اجرا می‌شود یا خیر اختلاف است.<ref>محقق حلی، شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۶۶؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۲۵؛ مرعشی، أحکام السرقة علی ضوء القرآن و السنة، ۱۳۸۲ش، ص۴۵۵؛ تبریزی، أسس الحدود و التعزیرات، ۱۳۷۶ش، ص378.</ref>
*اگر در حرز کاری کند که قیمت آن از نصاب (ربع دینار) کمتر شود و سپس خارج کند، حد اجرا نمی‌شود.<ref>محقق حلی، شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۶۶؛ خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۲۵؛ مرعشی، أحکام السرقة علی ضوء القرآن و السنة، ۱۳۸۲ش، ص۴۷۲؛ تبریزی، أسس الحدود و التعزیرات، ۱۳۷۶ش، ص۳۷۸.</ref>
*اگر در حرز کاری کند که قیمت آن از نصاب (ربع دینار) کمتر شود و سپس خارج کند، حد اجرا نمی‌شود.<ref>محقق حلی، شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۶۶؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۲۵؛ مرعشی، أحکام السرقة علی ضوء القرآن و السنة، ۱۳۸۲ش، ص۴۷۲؛ تبریزی، أسس الحدود و التعزیرات، ۱۳۷۶ش، ص۳۷۸.</ref>
*اگر در حرز مالی را ببلعد و بیرون حرز بیرون بیاید، در این که آیا حد اجرا می‌شود یا خیر اختلاف است.<ref>محقق حلی، شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۶۶؛ خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۲۵؛ مرعشی، أحکام السرقة علی ضوء القرآن و السنة، ۱۳۸۲ش، ص۴۶۱؛ تبریزی، أسس الحدود و التعزیرات، ۱۳۷۶ش، ص۳۷۹.</ref>
*اگر در حرز مالی را ببلعد و بیرون حرز بیرون بیاید، در این که آیا حد اجرا می‌شود یا خیر اختلاف است.<ref>محقق حلی، شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۶۶؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۲۵؛ مرعشی، أحکام السرقة علی ضوء القرآن و السنة، ۱۳۸۲ش، ص۴۶۱؛ تبریزی، أسس الحدود و التعزیرات، ۱۳۷۶ش، ص۳۷۹.</ref>
* سرقت از مال مشترک: اگر شریکی در مالی که مشترک بین او و دیگری است سرقت کند در اینکه دستش قطع می‌شود یا نه اختلاف شده است. برخی نظیر [[محقق حلی]] قائل شده است که اگر به اندازه سهم خودش سرقت نماید، دستش قطع نمی‌شود؛ ولی اگر به اندازه نصاب قطع، بیشتر از سهم خودش سرقت کند دستش قطع می‌گردد.<ref>محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۹۵۲.</ref> اما [[محمدحسن نجفی|صاحب جواهر]] در شرح کلام محقق حلی قائل شده است که اگر این عمل به قصد سرقت نبوده باشد و فقط به قصد جدا نمودن سهم بدون اذن شریک بوده؛ در اینجا چون شبهه در بین است هر چند به اندازه نصاب قطع، بیشتر از سهمش از آن مال برداشته باشد، دستش قطع نمی‌شود.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴۱، ص۴۸۳.</ref> اما [[شهید ثانی]] قائل به عدم قطع دست به دلیل وجود شبهه شده است؛ حتی در صورت قصد دزدی داشتن و حتی اگر به اندازه نصاب قطع، از سهم خود بیشتر برداشته باشد.<ref>شهید ثانی، الروضة البهیة، ۱۴۱۰ق، ج۹، ص۲۲۶.</ref>
* سرقت از مال مشترک: اگر شریکی در مالی که مشترک بین او و دیگری است سرقت کند در اینکه دستش قطع می‌شود یا نه اختلاف شده است. برخی نظیر [[محقق حلی]] قائل شده است که اگر به اندازه سهم خودش سرقت نماید، دستش قطع نمی‌شود؛ ولی اگر به اندازه نصاب قطع، بیشتر از سهم خودش سرقت کند دستش قطع می‌گردد.<ref>محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۹۵۲.</ref> اما [[محمدحسن نجفی|صاحب جواهر]] در شرح کلام محقق حلی قائل شده است که اگر این عمل به قصد سرقت نبوده باشد و فقط به قصد جدا نمودن سهم بدون اذن شریک بوده؛ در اینجا چون شبهه در بین است هر چند به اندازه نصاب قطع، بیشتر از سهمش از آن مال برداشته باشد، دستش قطع نمی‌شود.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴۱، ص۴۸۳.</ref> اما [[شهید ثانی]] قائل به عدم قطع دست به دلیل وجود شبهه شده است؛ حتی در صورت قصد دزدی داشتن و حتی اگر به اندازه نصاب قطع، از سهم خود بیشتر برداشته باشد.<ref>شهید ثانی، الروضة البهیة، ۱۴۱۰ق، ج۹، ص۲۲۶.</ref>
[[پرونده:کتاب احکام السرقه.jpg|بندانگشتی|تصویر جلد کتاب «[[احکام السرقة علی ضوء القرآن و السنة (کتاب)|احکام السرقة علی ضوء القرآن و السنة]]» نوشته [[سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی|آیت‌الله مرعشی نجفی]]]]
[[پرونده:کتاب احکام السرقه.jpg|بندانگشتی|تصویر جلد کتاب «[[احکام السرقة علی ضوء القرآن و السنة (کتاب)|احکام السرقة علی ضوء القرآن و السنة]]» نوشته [[سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی|آیت‌الله مرعشی نجفی]]]]
confirmed، protected، templateeditor
۱۲٬۸۲۸

ویرایش