پرش به محتوا

سحر: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۰ نوامبر ۲۰۲۳
جز
خط ۲۲: خط ۲۲:
#جلب همکاری [[شیطان]] با نزدیک شدن به او
#جلب همکاری [[شیطان]] با نزدیک شدن به او
# کاری که می‌تواند صورت‌ها و طبیعت‌ها را تغییر دهد مثلا انسان را به حیوانی تبدیل کند. این نوع سحر از نظر راغب حقیقت ندارد.<ref>راغب اصفهانی، المفردات، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۴۰۰-۴۰۱.</ref>
# کاری که می‌تواند صورت‌ها و طبیعت‌ها را تغییر دهد مثلا انسان را به حیوانی تبدیل کند. این نوع سحر از نظر راغب حقیقت ندارد.<ref>راغب اصفهانی، المفردات، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۴۰۰-۴۰۱.</ref>
در [[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]] با بررسی حدود ۵۱ مورد از استعمالات کلمه «سحر» در [[قرآن|قرآن کریم]]، آن را به دو بخش کلی تقسیم کرده است:
#در مواردی مقصود از سحر فریفتن و تردستی و چشم بندی است و حقیقتی ندارد. مانند [[آیه ۶۶ سوره طه]]{{یاد|«فَإِذا حِبالُهُمْ وَ عِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعى‏؛ ريسمانها و عصاهاى جادوگران زمان موسى در اثر سحر، خيال مى‏‌شد كه حركت مى‏‌كنند»}} و [[آیه ۱۱۶ سوره اعراف]]{{یاد|«فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ وَ اسْتَرْهَبُوهُمْ؛ هنگامى كه ريسمان‏ها را انداختند چشمهاى مردم را سحر كردند و آنها را ارعاب نمودند»}}
#در مواردی از آیات قرآن استفاده می‌شود که سحر دارای حقیقتی است که به راستی اثر می‌گذارد. مانند [[آیه سحر|آیه ۱۰۲ سوره بقره]] که به تاثیر سحر در جدایی بین زن و مرد اشاره دارد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۷۸-۳۷۹.</ref>
به عقیده [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] در تفسیر نمونه، در این‌که سحر از چه زمانی آغاز شده است و رواج پیدا کرده است نمی‌توان سخن قطعی بیان کرد و تنها می‌توان گفت سحر از زمان‌های خیلی قدیم در بین مردم رایج بوده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۷۷.</ref> در روایتی از [[امام حسن عسکری علیه‌السلام|امام حسن عسکری(ع)]] نقل شده است که سحر و جادو از زمان [[نوح (پیامبر)|حضرت نوح(ع)]] کثرت پیدا کرده است.<ref>شیخ صدوق، عيون أخبار الرضا عليه السلام، ۱۳۷۸ق، ج۱،‌ ۲۶۷.</ref>
به عقیده [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] در تفسیر نمونه، در این‌که سحر از چه زمانی آغاز شده است و رواج پیدا کرده است نمی‌توان سخن قطعی بیان کرد و تنها می‌توان گفت سحر از زمان‌های خیلی قدیم در بین مردم رایج بوده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۷۷.</ref> در روایتی از [[امام حسن عسکری علیه‌السلام|امام حسن عسکری(ع)]] نقل شده است که سحر و جادو از زمان [[نوح (پیامبر)|حضرت نوح(ع)]] کثرت پیدا کرده است.<ref>شیخ صدوق، عيون أخبار الرضا عليه السلام، ۱۳۷۸ق، ج۱،‌ ۲۶۷.</ref>
==تأیید وجود سحر در قرآن و احادیث==
==تأیید وجود سحر در قرآن و احادیث==
{{اصلی|آیه سحر}}
{{اصلی|آیه سحر}}
[[تفسیر قرآن|مفسران]] ذیل [[تفسیر قرآن|تفسیر]] آیه ۱۰۲ سوره بقره، جریان دو فرشته به نام‌ [[هاروت و ماروت]] را نقل می‌کنند که در زمان [[سلیمان (پیامبر)|حضرت سلیمان(ع)]] به شکل دو انسان میان قوم [[بنی‌اسرائیل]] آمدند و به دلیل رواج سحر در میان‌ آن‌ها و ایجاد فتنه‌های مختلف،‌ راه‌های دفع سحر را به مردم آموختند. بر اساس این [[آیه]] آن‌ها به مردم گفتند که از این روش‌ها تنها در راه درست و بطلان سحر استفاده کنند و این آزمایشی برای آن‌هاست، ولی آن‌ها از این راه‌کارها استفاده کرده و دست به برخی کارهای نادرست زدند.<ref>طبرسی، مجمع‌البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۳۳۶-۳۴۲؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۲۳۳-۲۳۶؛ صادقی تهرانی، الفرقان، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۷۹-۸۴؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۷۴.</ref>
نویسندگان [[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]] با بررسی حدود ۵۱ مورد از استعمالات کلمه «سحر» در [[قرآن|قرآن کریم]]، آن را به دو بخش کلی تقسیم کرده‌اند:
 
#مواردی که مقصود از سحر، فریفتن و تردستی و چشم‌بندی است و حقیقتی ندارد. مانند [[آیه ۶۶ سوره طه]]{{یاد|«فَإِذا حِبالُهُمْ وَ عِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعى‏؛ ريسمانها و عصاهاى جادوگران زمان موسى در اثر سحر، خيال مى‏‌شد كه حركت مى‏‌كنند»}} و [[آیه ۱۱۶ سوره اعراف]]{{یاد|«فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ وَ اسْتَرْهَبُوهُمْ؛ هنگامى كه ريسمان‏ها را انداختند چشمهاى مردم را سحر كردند و آنها را ارعاب نمودند»}}
#مواردی که از آیات قرآن استفاده می‌شود که سحر دارای حقیقت است و به‌راستی اثر می‌گذارد. مانند [[آیه سحر|آیه ۱۰۲ سوره بقره]] که به تاثیر سحر در جدایی بین زن و مرد اشاره دارد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۷۸-۳۷۹.</ref>
[[تفسیر قرآن|مفسران]] هم‌چنین ذیل [[تفسیر قرآن|تفسیر]] آیه ۱۰۲ سوره بقره، جریان دو فرشته به نام‌ [[هاروت و ماروت]] را نقل می‌کنند که در زمان [[سلیمان (پیامبر)|حضرت سلیمان(ع)]] به شکل دو انسان میان قوم [[بنی‌اسرائیل]] آمدند و به دلیل رواج سحر در میان‌ آن‌ها و ایجاد فتنه‌های مختلف،‌ راه‌های دفع سحر را به مردم آموختند. بر اساس این [[آیه]] آن‌ها به مردم گفتند که از این روش‌ها تنها در راه درست و بطلان سحر استفاده کنند و این آزمایشی برای آن‌هاست، ولی آن‌ها از این راه‌کارها استفاده کرده و دست به برخی کارهای نادرست زدند.<ref>طبرسی، مجمع‌البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۳۳۶-۳۴۲؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۲۳۳-۲۳۶؛ صادقی تهرانی، الفرقان، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۷۹-۸۴؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۷۴.</ref>


=== برخورد امامان(ع) با سحر و جادو ===
=== برخورد امامان(ع) با سحر و جادو ===
خط ۵۰: خط ۴۹:
*[[محمد بن حسن حلی|فخر المحقّقین]] سحر را انجام کارهای خارق العاده با قدرت درونی و نفسانی، یا با کمک فلکیات (اجرام آسمانی)، یا با آمیختن نیروهای آسمانی با نیروهای زمینی و یا با کمک گرفتن از ارواح بسیط می‌داند.<ref>فخر المحقّقین حلَی، إيضاح الفوائد، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۴۰۵.</ref>
*[[محمد بن حسن حلی|فخر المحقّقین]] سحر را انجام کارهای خارق العاده با قدرت درونی و نفسانی، یا با کمک فلکیات (اجرام آسمانی)، یا با آمیختن نیروهای آسمانی با نیروهای زمینی و یا با کمک گرفتن از ارواح بسیط می‌داند.<ref>فخر المحقّقین حلَی، إيضاح الفوائد، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۴۰۵.</ref>
*ملّا احمد نراقی بعد از بیان تعاریف مطرح شده برای سحر، مرجع برای درک مفهوم آن را عرف می‌داند. از نگاه او در عرف هرکاری که سبب آن مخفی باشد و به صورت متداول و معمول رخ ندهد سحر محسوب می‌شود. البته به این معنا نیست که هرکاری اینگونه باشد سحر است بلکه سحر همواره این ویژگی را دارد.<ref>نراقی، مستند الشیعة، ۱۴۱۵ق، ج۱۴،‌ ص۱۱۴.</ref>
*ملّا احمد نراقی بعد از بیان تعاریف مطرح شده برای سحر، مرجع برای درک مفهوم آن را عرف می‌داند. از نگاه او در عرف هرکاری که سبب آن مخفی باشد و به صورت متداول و معمول رخ ندهد سحر محسوب می‌شود. البته به این معنا نیست که هرکاری اینگونه باشد سحر است بلکه سحر همواره این ویژگی را دارد.<ref>نراقی، مستند الشیعة، ۱۴۱۵ق، ج۱۴،‌ ص۱۱۴.</ref>
*[[سید ابوالقاسم خویی|آیت الله خوئی]] سحر را تصرف در حواس و خیال مسحور دانسته‌اند که واقعیتی ندارد. بر این اساس انجام امور خارق العاده در اثر تصفیه نفس یا ریاضت سحر محسوب نمی‌گردد.<ref>خوئی، مصباح الفقاهة، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۴۵۳.</ref>
*[[سید ابوالقاسم خویی|آیت الله خوئی]] سحر را تصرف در حواس و خیال مسحور دانسته‌اند که واقعیتی ندارد. بر این اساس انجام امور خارق العاده در اثر [[تزکیه|تصفیه نفس]] یا [[ریاضت]]، سحر محسوب نمی‌گردد.<ref>خوئی، مصباح الفقاهة، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۴۵۳.</ref>
*[[سید محمدرضا گلپایگانی|آیت الله سید محمدرضا گلپایگانی]] معتقد است که سحر هر کاری است که آثار نامانوسی و غیرعادی داشته باشد و شبیه کرامات و معجزات باشد. چه این کار در بدن مسحور اثری بگذارد یا نگذارد. چه مسحور حیوان باشد یا انسان یا جماد باشد. مثل تکان دادن درخت یا لرزه انداختن در سقف و دیوار یا متوقف کردن آب بدون استناد به عوامل محسوس یا امور شرعی مثل آیات و دعاهایی که از [[چهارده معصوم|معصومین(ع)]] نقل شده است.<ref>گلپایگانی، هدایة العباد، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۴۲.</ref>
*[[سید محمدرضا گلپایگانی|آیت الله سید محمدرضا گلپایگانی]] معتقد است که سحر هر کاری است که آثار نامانوسی و غیرعادی داشته باشد و شبیه کرامات و معجزات باشد. چه این کار در بدن مسحور اثری بگذارد یا نگذارد. چه مسحور حیوان باشد یا انسان یا جماد باشد. مثل تکان دادن درخت یا لرزه انداختن در سقف و دیوار یا متوقف کردن آب بدون استناد به عوامل محسوس یا امور شرعی مثل آیات و دعاهایی که از [[چهارده معصوم|معصومین(ع)]] نقل شده است.<ref>گلپایگانی، هدایة العباد، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۴۲.</ref>
*[[محمدتقی بهجت|آیت الله محمد تقی بهجت]] سحر را عمل خارق العاده‌ای می‌داند که از راه‌های غیر شرعی و برای زیان رساندن به کسی انجام داده می‌شود.<ref>بهجت، وسیلة النجاة،‌ ۱۴۲۳ق، ص۴۱۷.</ref>
*[[محمدتقی بهجت|آیت الله محمد تقی بهجت]] سحر را عمل خارق العاده‌ای می‌داند که از راه‌های غیر شرعی و برای زیان رساندن به کسی انجام داده می‌شود.<ref>بهجت، وسیلة النجاة،‌ ۱۴۲۳ق، ص۴۱۷.</ref>
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۴۶۵

ویرایش