۱۷٬۷۷۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==پانویس==↵{{پانویس۲}}' به '== پانویس == {{پانوشت}} == یادداشت == {{یادداشتها}}') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''محمدِ اَمین''' از [[لقبهای پیامبر اسلام(ص)]] که سالها پیش از [[بعثت]] با این لقب خوانده میشد. امین به شخص | '''محمدِ اَمین''' از [[فهرست کنیهها و لقبهای پیامبر(ص)|لقبهای پیامبر اسلام(ص)]] که سالها پیش از [[بعثت]] با این لقب خوانده میشد. امین به شخص مورداعتمادی میگویند که دیگران از خیانت نکردن او ایمن باشند. یکی از ویژگیهای [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول خدا(ص)]] که باعث میشد او را امین بخوانند، [[امانتداری]] بود. در روایات [[امامان شیعه|ائمه(ع)]] به امینبودن پیامبر(ص) تأکید بسیاری شده و در برخی زیارتنامهها با تعبیر «السَّلَامُ عَلَى أَمِينِ اللَّهِ عَلَى رُسُلِه» از او یاد شده است. | ||
==تعریف== | ==تعریف== | ||
محمد امین از | محمد امین از لقبهای پیامبر اسلام(ص) است که سالها پیش از [[بعثت]] با آن نام خوانده میشد.{{مدرک}} امین به کسی میگویند که مورداعتماد بوده و از این که او خیانت نخواهد کرد ایمن باشند.<ref> دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۳۴۰۸.</ref> ابنسعد تاریخنگار قرن سوم قمری در کتاب الطبقات الکبری میگوید: «از بس که ویژگیهای نیکو در پیامبر(ص) به کمال رسیده بود در مکه نامی جز امین نداشت».<ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۱، ص۱۵۶.</ref> بنابر گزارشی که در [[تاریخ طبری (کتاب)|تاریخ طبری]] نقل شده [[قریش]] پیش از آنکه بر پیامبر(ص) [[وحی]] شود وی را امین مینامید.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۲۹۰.</ref> | ||
از [[عبدالله بن عباس|ابنعباس]] نیز روایت شده که مشرکان قریش، رسول خدا(ص) را امین مینامیدند و میدانستند که او هرگز [[دروغ]] نمیگوید با این وجود او را انکار میکردند.<ref> زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۸ـ۱۹.</ref> دشمنان پیامبر(ص) نیز به امین بودن پیامبر معترف بودند و داستانهایی از اعتراف [[ابوجهل]] بر این مسئله در تاریخ گزارش شده است.<ref>نگاه کنید به زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۸ـ۱۹.</ref> در این گزارشها علت انکار پیامبر(ص) توسط آنها اعتماد نداشتن به سخنان پیامبر نیست بلکه رقابتهای خانوادگی و قبیلهای موجب انکار [[نبوت]] پیامبر(ص) شده است.<ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۸ـ۱۹.</ref> | |||
==امانتداری== | |||
یکی از ویژگیهای پیامبر(ص) که باعث شد او را امین بخوانند، [[امانتداری]] بود.<ref>نگاه کنید به فرجاللهی، «امانتداری پیامبر (ص) رحمت»، ص۳۱ـ۳۴.</ref> در مورد امانتداری رسول خدا(ص) گزارشهای متعددی در منابع تاریخی گزارش شده است. از جمله این که وقتی پیامبر(ص) با سرمایه [[حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها|حضرت خدیجه(س)]] به تجارت پرداخت و با موفقیت از سفر تجاری برگشت، خدیجه(س) به او گفت: «ای پسر عمو؛ من به خاطر شرافت نسب، قرابت، راستگویی، [[اخلاق|اخلاق پسندیده]] و امانتداری تو در بین مردم و قوم خود افتخار میکنم.» پس از آن بود که حضرت خدیجه(س) به پیامبر پیشنهاد [[ازدواج]] داد.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۲۸۱.</ref> | |||
همچنین مردم، امانتهای خود را به پیامبر میسپردند. وقتی پیامبر(ص) مجبور به [[هجرت به مدینه]] شد به [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] سفارش کرد تنها زمانی از مکه به سوی مدینه حرکت کند که امانتهایی را که مردم نزد پیامبر(ص) گذاشته بودند به صاحبانشان بازگرداند.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۵۳.</ref> همچنین در گزارش آمده است در [[غزوه خیبر]] مسلمانان دچار کمبود غذا شدند. در این هنگام، چوپانی که برای یهودیان گلهداری میکرد نزد پیامبر آمد و بعد از گفتگو با آن حضرت [[مسلمان]] شد. بعد از آن به پیامبر(ص) گفت گوسفندان یهودیان نزد من امانت است و اکنون که مسلمان شدهام تکلیف من چیست؟ پیامبر(ص) علیرغم نیازی که مسلمانان به مواد غذایی داشتند از چوپان خواست تا گوسفندان را به در قلعه برده و تحویل یهودیان دهد.<ref>ابن هشام، السیره النبویه، دارالمعرفه، ج۲، ص۳۴۴ـ۳۴۵.</ref> | |||
==امین وحی== | ==امین وحی== | ||
[[نبوت]] یکی از امانتهای خداست و نبوت پیامبر(ص) نیز بر امین بودن او دارد و در روایات [[ائمه(ع)]] بر امین بودن [[ | [[نبوت]] یکی از امانتهای خداست و نبوت پیامبر(ص) نیز بر امین بودن او دارد و در روایات [[امامان شیعه|ائمه(ع)]] بر امین بودن [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] تأکید شده است.<ref> فرجاللهی، «امانتداری پیامبر (ص) رحمت»، ص۳۱.</ref> از [[امام علی (ع)|امام علی(ع)]] در [[نهج البلاغه]] روایت شده که فرمود: «خدا حضرت محمد(ص) را فرستاد تا هشداردهنده جهانیان و امین وحی باشد».<ref>نهج البلاغه، ۱۴۱۴ق، ص۶۸.</ref> در [[تفسیر علی بن ابراهیم قمی (کتاب)|کتاب تفسیر قمی]]، در [[آیه ۲۱ سوره تکویر|آیه مُطَاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ]] ([هم] مطاع [و هم] امين است) واژه امین به امانت پیامبر تفسیر شده و از [[امام صادق (ع)|امام صادق(ع)]] در مورد این آیه، روایت شده که یعنی «فرمانش نزد پروردگار، نافذ و در [[روز رستاخیز]] امین است».<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۷ش، ج۲، ص۴۰۹.</ref> همچنین در برخی از زیارتنامهها که از ائمه(ع) روایت شده از رسول خدا(ص) با تعبیر «أَمِينِ اللَّهِ عَلَى رُسُلِه» یاد شده است.<ref>ابنقولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ش، ص۲۰۱.</ref> | ||
از [[ابوطالب]] عموی پیامبر نیز شعری گزارش شده که در آن رسول خدا(ص) را امین الله خطاب کرده است: | از [[ابوطالب]] عموی پیامبر نیز شعری گزارش شده که در آن رسول خدا(ص) را امین الله خطاب کرده است: | ||
{{شعر۲|ٲنْتَ الأَمِينُ ٲَمِينُ اللهِ لَاكَذِبُ|وَالصَّادِقُ الْقَوْلِ لَالَهْوٌ و َلا لَعِبُ{{یاد|«تو امینی؛ امین خداوند كه هرگز دروغ نگفته است و تو [انسان] راستگویی هستی كه هرگز دچار هوسرانی و بیهودهگویی نگشته است.»}} <ref> | {{شعر۲|ٲنْتَ الأَمِينُ ٲَمِينُ اللهِ لَاكَذِبُ|وَالصَّادِقُ الْقَوْلِ لَالَهْوٌ و َلا لَعِبُ{{یاد|«تو امینی؛ امین خداوند كه هرگز دروغ نگفته است و تو [انسان] راستگویی هستی كه هرگز دچار هوسرانی و بیهودهگویی نگشته است.»}} <ref>ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۱، ص۵۶.</ref>}} | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
خط ۲۶: | خط ۲۸: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* | *نهج البلاغه، تحقیق صبحی صالح، قم، هجرت، ۱۴۱۴ق. | ||
* | *ابنسعد، محمد، الطبقات الکبری، بیروت، دارصادر، بیتا. | ||
* | *ابنشهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب(ع)، قم، علامه، ۱۳۷۹ق. | ||
* | *ابنقولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، نجف اشرف، دارالمرتضویه، ۱۳۵۶ش. | ||
*ابنهشام، عبدالملک بن ایوب، السیره النبویه، بیروت، دارالمعرفه، بیتا. | |||
*دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دخدا، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۷ش. | *دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دخدا، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۷ش. | ||
*زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، بیروت، دارالکتب العربی، ۱۴۰۷ق. | *زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، بیروت، دارالکتب العربی، ۱۴۰۷ق. | ||
*شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق. | *شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق. | ||
*طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، بیروت، دارالتراث، ۱۳۸۷ق. | *طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، بیروت، دارالتراث، ۱۳۸۷ق. |
ویرایش