معجزه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==پانویس==↵{{پانویس۲}}' به '== پانویس == {{پانوشت}} == یادداشت == {{یادداشتها}}') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
===تفاوت معجزه و سحر و جادو=== | ===تفاوت معجزه و سحر و جادو=== | ||
تفاوتهایی از سوی [[کلام|متکلمان]] و [[فلسفه اسلامی|فلاسفه]] میان معجزه و کرامت از یک سو و سحر و جادو و کارهای از این دست بیان شده است. این تفاوتها از چند جهت میباشد:<br> | تفاوتهایی از سوی [[کلام|متکلمان]] و [[فلسفه اسلامی|فلاسفه]] میان معجزه و کرامت از یک سو و [[سحر|سحر و جادو]] و کارهای از این دست بیان شده است. این تفاوتها از چند جهت میباشد:<br> | ||
*''منشأ فعل'': معجزه و کرامت، از عنایت [[خدا|خداوند]] به برخی از بندگان صالح خویش ناشی میشود و بر خلاف جادو و شعبدهبازی و امثال آن قابل یادگیری و تمرین نیست.<br> | *''منشأ فعل'': معجزه و کرامت، از عنایت [[خدا|خداوند]] به برخی از بندگان صالح خویش ناشی میشود و بر خلاف جادو و شعبدهبازی و امثال آن قابل یادگیری و تمرین نیست.<br> | ||
*''هدف و انگیزه'': [[پیامبران]] و صاحبان کرامت، به دنبال اهداف الهیاند و از معجزه و کرامت برای اثبات حقانیت آموزههای متعالی دین خود استفاده میکنند؛ برخلاف جادوگران که بیشتر در پی شهرت و مال و مقاماند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۸، ص۳۵۸.</ref><br> | *''هدف و انگیزه'': [[پیامبران]] و صاحبان کرامت، به دنبال اهداف الهیاند و از معجزه و کرامت برای اثبات حقانیت آموزههای متعالی دین خود استفاده میکنند؛ برخلاف جادوگران که بیشتر در پی شهرت و مال و مقاماند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۸، ص۳۵۸.</ref><br> | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
==هدف و دلالت معجزه== | ==هدف و دلالت معجزه== | ||
هدف از ارائه معجزه را اثبات نبوت (یا امامت) دانستهاند تا از این طریق، مردم به آنان ایمان آورده و از تعالیمشان پیروی کرده و به سعادت برسند.<ref>سید مرتضی، الذخیره فی علم الکلام، ۱۴۱۱ق، ص۳۳۲؛ مفید، النکت الاعتقادیه، ۱۴۱۳ق، ص۴۴؛ خویی، البیان فی تفسیر القرآن، منشورات انوار الهدی، ص۳۳؛ ربانی گلپایگانی، کلام تطبیقی، ۱۳۸۵ش، ص۳۹-۴۱. مصباح یزدی، آموزش عقائد، ۱۳۷۷ش، ص۲۱۹-۲۲۳.</ref> | هدف از ارائه معجزه را اثبات نبوت (یا امامت) دانستهاند تا از این طریق، مردم به آنان ایمان آورده و از تعالیمشان پیروی کرده و به سعادت برسند.<ref>سید مرتضی، الذخیره فی علم الکلام، ۱۴۱۱ق، ص۳۳۲؛ مفید، النکت الاعتقادیه، ۱۴۱۳ق، ص۴۴؛ خویی، البیان فی تفسیر القرآن، منشورات انوار الهدی، ص۳۳؛ ربانی گلپایگانی، کلام تطبیقی، ۱۳۸۵ش، ص۳۹-۴۱. مصباح یزدی، آموزش عقائد، ۱۳۷۷ش، ص۲۱۹-۲۲۳.</ref> | ||
برخی براین باورند که معجزه براى این است که ارتباط پیامبران با [[خدا]] و [[عالم غیب|عالم غيب]] معلوم شود و سند [[نبوت]] آنها باشد نه آنكه خداوند به دلخواه مردم هر روز يک نوع معجزه تازهاى بفرستد زیرا معجزات پى در پى مردم را از فهم دور و نيروى عقل را از آنها میگیرد و سنت خدا را در تربیت بشر و تكامل آنها بر اساس اختيار و مجاهده و عمل صالح باطل میکند زیرا اگر بشر سر تسليم و اطاعت داشته باشد با یک معجزه بايد تسلیم شود و اگر سر تسلیم نداشته باشد با معجزات بسیار و متنوع نيز تسليم نشده و آنها را به سحر و شعبده حمل نموده و براى فرار نفس خود از پيروى پیامبر، هر راه غلط و کجى را طى میکند. <ref>حسینی طهرانی، امام شناسی، ج۴، ص۱۸۳.</ref> | برخی براین باورند که معجزه براى این است که ارتباط پیامبران با [[خدا]] و [[عالم غیب|عالم غيب]] معلوم شود و سند [[نبوت]] آنها باشد نه آنكه خداوند به دلخواه مردم هر روز يک نوع معجزه تازهاى بفرستد زیرا معجزات پى در پى مردم را از فهم دور و نيروى عقل را از آنها میگیرد و سنت خدا را در تربیت بشر و تكامل آنها بر اساس اختيار و مجاهده و عمل صالح باطل میکند زیرا اگر بشر سر تسليم و اطاعت داشته باشد با یک معجزه بايد تسلیم شود و اگر سر تسلیم نداشته باشد با معجزات بسیار و متنوع نيز تسليم نشده و آنها را به [[سحر]] و شعبده حمل نموده و براى فرار نفس خود از پيروى پیامبر، هر راه غلط و کجى را طى میکند. <ref>حسینی طهرانی، امام شناسی، ج۴، ص۱۸۳.</ref> | ||
مشهور [[کلام اسلامی|متکلمان]]<ref>سید مرتضی، الذخیره فی علم الکلام، ۱۴۱۱ق، ص۳۳۰؛ قاضی عبدالجبار، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ۱۹۶۲-۱۹۶۵م، ج۱۵، ص۱۶۸؛ حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۸۴؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۱۶.</ref> بر این باورند که اعطای معجزه به مدعی نبوت، تصدیق عملی ادعای او از جانب خداوند است زیرا هر گاه کسی مدعی نبوت باشد و در مقام احتجاج بگوید «خداوندا اگر من در ادعایم راستگو هستم، مرا از طریق نقض عادت و انجام کار اعجازین، تصدیق نما» و سپس آن کار خارقالعاده اتفاق بیفتد، میتوان حکم کرد که عملاً خداوند این شخص را در ادعایش تصدیق کرده است؛ شبیه به پادشاهی که از طریق دادن [[انگشتر]] به فرستادهاش، به دیگران میفهماند که این شخص حقیقتاً فرستاده او است.<ref>ربانی گلپایگانی، کلام تطبیقی، ۱۳۸۵ش، ص۴۸؛ قدردان قراملکی، معجزه در قلمرو عقل و قرآن، ۱۳۸۱ش، ص۲۰۵.</ref><ref>طباطبایی،المیزان فی تفسیر القرآن،منشورات اعلمی بیروت، ۱۳۹۳ق، ج۱،ص ۸۶</ref> | مشهور [[کلام اسلامی|متکلمان]]<ref>سید مرتضی، الذخیره فی علم الکلام، ۱۴۱۱ق، ص۳۳۰؛ قاضی عبدالجبار، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ۱۹۶۲-۱۹۶۵م، ج۱۵، ص۱۶۸؛ حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۸۴؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۱۶.</ref> بر این باورند که اعطای معجزه به مدعی نبوت، تصدیق عملی ادعای او از جانب خداوند است زیرا هر گاه کسی مدعی نبوت باشد و در مقام احتجاج بگوید «خداوندا اگر من در ادعایم راستگو هستم، مرا از طریق نقض عادت و انجام کار اعجازین، تصدیق نما» و سپس آن کار خارقالعاده اتفاق بیفتد، میتوان حکم کرد که عملاً خداوند این شخص را در ادعایش تصدیق کرده است؛ شبیه به پادشاهی که از طریق دادن [[انگشتر]] به فرستادهاش، به دیگران میفهماند که این شخص حقیقتاً فرستاده او است.<ref>ربانی گلپایگانی، کلام تطبیقی، ۱۳۸۵ش، ص۴۸؛ قدردان قراملکی، معجزه در قلمرو عقل و قرآن، ۱۳۸۱ش، ص۲۰۵.</ref><ref>طباطبایی،المیزان فی تفسیر القرآن،منشورات اعلمی بیروت، ۱۳۹۳ق، ج۱،ص ۸۶</ref> | ||