پرش به محتوا

تقوا: تفاوت میان نسخه‌ها

۷۲۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۸ نوامبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴: خط ۱۴:
واژه «تقوا» از ماده «وَقْی» به‌معنای «حفظ و صیانت»، برگرفته شده و در لغت به‌معنای خودنگهداری و حفظ نفس است.<ref>راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ۱۴۱۲ق، ذیل واژه «وقی».</ref>
واژه «تقوا» از ماده «وَقْی» به‌معنای «حفظ و صیانت»، برگرفته شده و در لغت به‌معنای خودنگهداری و حفظ نفس است.<ref>راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ۱۴۱۲ق، ذیل واژه «وقی».</ref>
===معانی تقوا در قرآن===
===معانی تقوا در قرآن===
برخی پژوهشگران با توجه به آیات قرآن، چهار معنا برای تقوا بر شمرده‌اند:<ref>برای نمونه نگاه کنید به ایزوتسو، خدا و انسان در قرآن، ترجمه احمد آرام، ص۳۰۴-۳۰۵؛ جلیلی، تقوا، سکوی پرواز، ۱۴۰۰ش، ص۱۷.</ref>
برخی پژوهشگران با توجه به آیات قرآن، چهار معنا برای تقوا بر شمرده‌اند:<ref>برای نمونه نگاه کنید به ایزوتسو، خدا و انسان در قرآن، ترجمه احمد آرام، ۱۳۷۳ش، ص۳۰۴-۳۰۵؛ جلیلی، تقوا، سکوی پرواز، ۱۴۰۰ش، ص۱۷.</ref>
#به معنای چیزی که شخص بین خود و چیزی که از آن می‌ترسد حائل قرار می‌دهد تا از گزند آن حفظ بماند.<ref>ایزوتسو، خدا و انسان در قرآن، ترجمه احمد آرام، ص۳۰۵.</ref> تقوا در آیه «[[آیه ۸۱ سوره نحل|وَ جَعَلَ لَکُمْ سَرَابِیلَ تَقِیکُمُ الْحَرَّ]]؛ و لباس‌هایی برایتان قرار داد که شما را از گرما نگه می‌دارد.»<ref>سوره نحل، آیه ۸۱.</ref> به همین معنا به‌کار رفته است.<ref>جلیلی، تقوا، سکوی پرواز، ۱۴۰۰ش، ص۱۷.</ref> به‌گفته [[توشی‌هیکو ایزوتسو|ایزوتسو]] این معنا در میان اعراب پیش از ظهور اسلام نیز کاربرد داشته است.<ref>ایزوتسو، خدا و انسان در قرآن، ترجمه احمد آرام، ص۳۰۴-۳۰۵.</ref>
#به معنای چیزی که شخص بین خود و چیزی که از آن می‌ترسد حائل قرار می‌دهد تا از گزند آن حفظ بماند.<ref>ایزوتسو، خدا و انسان در قرآن، ترجمه احمد آرام، ۱۳۷۳ش، ص۳۰۵.</ref> تقوا در آیه «[[آیه ۸۱ سوره نحل|وَ جَعَلَ لَکُمْ سَرَابِیلَ تَقِیکُمُ الْحَرَّ]]؛ و لباس‌هایی برایتان قرار داد که شما را از گرما نگه می‌دارد.»<ref>سوره نحل، آیه ۸۱.</ref> به همین معنا به‌کار رفته است.<ref>جلیلی، تقوا، سکوی پرواز، ۱۴۰۰ش، ص۱۷.</ref> به‌گفته [[توشی‌هیکو ایزوتسو|ایزوتسو]] این معنا در میان اعراب پیش از ظهور اسلام نیز کاربرد داشته است.<ref>ایزوتسو، خدا و انسان در قرآن، ترجمه احمد آرام، ۱۳۷۳ش، ص۳۰۴-۳۰۵.</ref>
#به‌معنای ترس از قهر یا عذاب الهی در آخرت.<ref>ایزوتسو، خدا و انسان در قرآن، ترجمه احمد آرام، ص۳۰۴.</ref> تقوا در آیه «[[آیه ۲ سوره مائده|وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ]]؛ از خدا بترسید که عقاب خدا سخت است.»<ref>سوره مائده، آیه ۲.</ref> به همین معنا به کار رفته است.<ref>طبری، تفسیر طبری، ج۹، ص۴۹۱؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۶۷.</ref>
#به‌معنای ترس از قهر یا عذاب الهی در آخرت.<ref>ایزوتسو، خدا و انسان در قرآن، ترجمه احمد آرام، ۱۳۷۳ش، ص۳۰۴.</ref> تقوا در آیه «[[آیه ۲ سوره مائده|وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ]]؛ از خدا بترسید که عقاب خدا سخت است.»<ref>سوره مائده، آیه ۲.</ref> به همین معنا به کار رفته است.<ref>طبری، تفسیر طبری، ج۹، ص۴۹۱؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۶۷.</ref>
#به معنای اوامر و نواهی الهی یا به تعبیر دیگر عمل به طاعت و ترک گناه است.<ref>جلیلی، تقوا، سکوی پرواز، ۱۴۰۰ش، ص۱۷.</ref> تقوا در آیه «[[آیه ۱۸ سوره حشر|یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ]]؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از خدا بترسید و هر کس باید بنگرد که برای فردا [ی خود] چه پیش فرستاده است.»<ref>سوره حشر، آیه ۱۸.</ref> به همین معنا به کار رفته است.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۹، ص۲۱۷-۲۱۸.</ref>
#به معنای اوامر و نواهی الهی یا به تعبیر دیگر عمل به طاعت و ترک گناه است.<ref>جلیلی، تقوا، سکوی پرواز، ۱۴۰۰ش، ص۱۷.</ref> تقوا در آیه «[[آیه ۱۸ سوره حشر|یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ]]؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از خدا بترسید و هر کس باید بنگرد که برای فردا [ی خود] چه پیش فرستاده است.»<ref>سوره حشر، آیه ۱۸.</ref> به همین معنا به کار رفته است.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۳ق، ج۱۹، ص۲۱۷-۲۱۸.</ref>
#معنای دیگر تقوا عبارت است از نوعی حالت قلبی و ملکۀ نفسانی که مایه بصیرت انسان به طاعت و معصیت است و حصول این معنا، منوط به تبعیت از اوامر و نواهی الهی و مداومت بر انجام آن‌ها است.<ref>عباسی، «تقوا»، ص۷۹۸.</ref>
#معنای دیگر تقوا عبارت است از نوعی حالت قلبی و ملکۀ نفسانی که مایه بصیرت انسان به طاعت و معصیت است و حصول این معنا، منوط به تبعیت از اوامر و نواهی الهی و مداومت بر انجام آن‌ها است.<ref>عباسی، «تقوا»، ص۷۹۸.</ref>
{{جعبه نقل قول
{{جعبه نقل قول
خط ۴۳: خط ۴۳:
===نسبت تقوا با ورع===
===نسبت تقوا با ورع===
{{اصلی|ورع}}
{{اصلی|ورع}}
در برخی روایات تقوا و ورع در کنار هم نقل شده‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به کلینی، الکافی، ج۲، ص۷۶ و ۷۸.</ref> [[محمدمهدی نراقی]] این دو را مرادف هم دانسته<ref>نراقی، جامع السعادات، ج۲، ص۱۸۰.</ref> و دو معنا برای ورع ذکر کرده که بر تقوا نیز صدق می‌کنند: یکی این که ورع به معنای خودنگهداری از اموال حرام است که به‌گفته نراقی در برخی روایات، تقوا به همین معنا آمده و دیگری خودنگهداری از ارتکاب جمیع گناهان، به‌خاطر خوف از غضب الهی و طلب رضایت او است.<ref>نراقی، جامع السعادات، ج۲، ص۱۸۰.</ref>  
در برخی روایات تقوا و ورع در کنار هم نقل شده‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۷۶ و ۷۸.</ref> [[محمدمهدی نراقی]] این دو را مرادف هم دانسته<ref>نراقی، جامع السعادات، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، ج۲، ص۱۸۰.</ref> و دو معنا برای ورع ذکر کرده که بر تقوا نیز صدق می‌کنند: یکی این که ورع به معنای خودنگهداری از اموال حرام است که به‌گفته نراقی در برخی روایات، تقوا به همین معنا آمده و دیگری خودنگهداری از ارتکاب جمیع گناهان، به‌خاطر خوف از غضب الهی و طلب رضایت او است.<ref>نراقی، جامع السعادات، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، ج۲، ص۱۸۰.</ref>  


برخی نیز مانند عبدالقادر ملاحویش آل غازی، از عالمان حنفی مذهب اهل سوریه در قرن چهاردهم هجری، در کتاب تفسیرش با عنوان «بیان المعانی»، ورع را غیر از تقوا و برتر از آن دانسته‌اند.<ref>ملاحویش آل غازی، بیان المعانی، ۱۳۸۲ق، ج۳، ص۵۵.</ref> او تقوا را همان اجتناب از حرام و انجام واجبات الهی دانسته و ورع را مقامی بالاتر از آن و به معنای اجتناب از شبهات و کارهای حلالی که ممکن است زمینه‌ساز انجام گناه باشد، معرفی کرده است.<ref>ملاحویش آل غازی، بیان المعانی، ۱۳۸۲ق، ج۳، ص۵۵.</ref>
برخی نیز مانند عبدالقادر ملاحویش آل غازی، از عالمان حنفی مذهب اهل سوریه در قرن چهاردهم هجری، در کتاب تفسیرش با عنوان «بیان المعانی»، ورع را غیر از تقوا و برتر از آن دانسته‌اند.<ref>ملاحویش آل غازی، بیان المعانی، ۱۳۸۲ق، ج۳، ص۵۵.</ref> او تقوا را همان اجتناب از حرام و انجام واجبات الهی دانسته و ورع را مقامی بالاتر از آن و به معنای اجتناب از شبهات و کارهای حلالی که ممکن است زمینه‌ساز انجام گناه باشد، معرفی کرده است.<ref>ملاحویش آل غازی، بیان المعانی، ۱۳۸۲ق، ج۳، ص۵۵.</ref>


==جایگاه==
==جایگاه==
واژه تقوا از کلمات شایع و رایج دینی است که در [[قرآن]] به صورت اسمی و یا به صورت فعلی زیاد به کار رفته است.<ref>مطهری، ده گفتار، ۱۳۹۷ش، ص۱۶.</ref> به‌گفته [[مرتضی مطهری]] تقریباً به‌همان اندازه که در قرآن از [[ایمان]] و عمل صالح و یا [[نماز]] و [[زکات]] و حتی بیش از آن مقدار که مثلاً واژه [[روزه]] ذکر شده، از تقوا اسم برده شده است.<ref>مطهری، ده گفتار، ۱۳۹۷ش، ص۱۶.</ref> به‌گفته برخی محققان خود واژه تقوا ۱۷ بار و مشتقات آن و کلمات هم‌خانواده آن بیش از ۲۰۰ بار در قرآن آمده است.<ref>عباسی، «تقوا»، ص۷۹۷.</ref> کلمه تقوا در روایات امامان معصوم(ع) نیز بسیار به کار رفته است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به کلینی، الکافی، ج۲، ص۷۳؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۷۰، ص۲۹۵؛ نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۲۶۶.</ref> [[محمد بن یعقوب کلینی|کلینی]] در کتاب [[الکافی (کتاب)|الکافی]] بابی را با عنوان «بَابُ الطَّاعَةِ وَ التَّقْوَی» به احادیثی درباره تقوا اختصاص داده است.<ref>کلینی، الکافی، ج۲، ص۷۳.</ref>
واژه تقوا از کلمات شایع و رایج دینی است که در [[قرآن]] به صورت اسمی و یا به صورت فعلی زیاد به کار رفته است.<ref>مطهری، ده گفتار، ۱۳۹۷ش، ص۱۶.</ref> به‌گفته [[مرتضی مطهری]] تقریباً به‌همان اندازه که در قرآن از [[ایمان]] و عمل صالح و یا [[نماز]] و [[زکات]] و حتی بیش از آن مقدار که مثلاً واژه [[روزه]] ذکر شده، از تقوا اسم برده شده است.<ref>مطهری، ده گفتار، ۱۳۹۷ش، ص۱۶.</ref> به‌گفته برخی محققان خود واژه تقوا ۱۷ بار و مشتقات آن و کلمات هم‌خانواده آن بیش از ۲۰۰ بار در قرآن آمده است.<ref>عباسی، «تقوا»، ص۷۹۷.</ref> کلمه تقوا در روایات امامان معصوم(ع) نیز بسیار به کار رفته است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۷۳؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۰، ص۲۹۵؛ نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴۰۸ق، ج۱۱، ص۲۶۶.</ref> [[محمد بن یعقوب کلینی|کلینی]] در کتاب [[الکافی (کتاب)|الکافی]] بابی را با عنوان «بَابُ الطَّاعَةِ وَ التَّقْوَی» به احادیثی درباره تقوا اختصاص داده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۷۳.</ref>


در [[نهج البلاغه]] نیز از جمله کلماتی که زیاد روی آنها تکیه شده کلمه «تقوا» است.<ref>مطهری، ده گفتار، ۱۳۹۷ش، ص۲۳.</ref> به‌گفته برخی محققان کلمه تقوا با مشتقات آن حدود ۱۰۰ بار در نهج البلاغه به کار رفته و از واژه‌های کلیدی در سخنان [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] است.<ref>احمدیان، سعیداوی، «تحلیل معنایی درجات تقوا در نهج البلاغه، ص۶۹.</ref> در آثاری که در زمینه اخلاق اسلامی به رشته تحریر درآمده، درباره تقوا و آثار آن سخن به میان رفته است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به نراقی، جامع السعادات، ج۲، ص۱۸۰؛ امام خمینی، شرح چهل حدیث، ۱۳۸۰ش، ص۲۰۶ و ص۳۲۵.</ref> همچنین تقوا در سخنان صوفیه و عارفان، از مقامات عرفانی به شمار رفته و در نسبت با دو مفهوم [[ورع]] و قلب، معنا می‌یابد.<ref>برای نمونه نگاه کنید به ابن‌عربی، فتوحات مکیة، ج۲، ص۱۵۷؛ عباسی، «تقوا در تصوف و عرفان»، ص۸۰۳.
در [[نهج البلاغه]] نیز از جمله کلماتی که زیاد روی آنها تکیه شده کلمه «تقوا» است.<ref>مطهری، ده گفتار، ۱۳۹۷ش، ص۲۳.</ref> به‌گفته برخی محققان کلمه تقوا با مشتقات آن حدود ۱۰۰ بار در نهج البلاغه به کار رفته و از واژه‌های کلیدی در سخنان [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] است.<ref>احمدیان، سعیداوی، «تحلیل معنایی درجات تقوا در نهج البلاغه، ص۶۹.</ref> در آثاری که در زمینه اخلاق اسلامی به رشته تحریر درآمده، درباره تقوا و آثار آن سخن به میان رفته است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به نراقی، جامع السعادات، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، ج۲، ص۱۸۰؛ امام خمینی، شرح چهل حدیث، ۱۳۸۰ش، ص۲۰۶ و ص۳۲۵.</ref> همچنین تقوا در سخنان صوفیه و عارفان، از مقامات عرفانی به شمار رفته و در نسبت با دو مفهوم [[ورع]] و قلب، معنا می‌یابد.<ref>برای نمونه نگاه کنید به ابن‌عربی، فتوحات مکیة، مؤسسه آل البیت، ج۲، ص۱۵۷؛ عباسی، «تقوا در تصوف و عرفان»، ص۸۰۳.</ref>
</ref>


در کلمات فقها نیز جایگاه تقوا در برخی از احکام بیان شده است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۱۱، ص۲۱۱؛ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۹.</ref> از جمله: به [[فتوا|فتوای]] فقیهان بر [[امام جمعه]] واجب است که در خطبه [[نماز جمعه]] به تقوا توصیه کند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۱۱، ص۲۱۱.</ref> به فتوای برخی فقیهان در صورت مساوی بودن دو [[مجتهد]] از نظر علمی، بر [[تقلید (فقه)|مُقلِد]] واجب است که از مجتهدی که باتقواتر است، [[تقلید (فقه)|تقلید]] کند.<ref>یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۹.</ref>
در کلمات فقها نیز جایگاه تقوا در برخی از احکام بیان شده است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۱۱، ص۲۱۱؛ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۹.</ref> از جمله: به [[فتوا|فتوای]] فقیهان بر [[امام جمعه]] واجب است که در خطبه [[نماز جمعه]] به تقوا توصیه کند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۱۱، ص۲۱۱.</ref> به فتوای برخی فقیهان در صورت مساوی بودن دو [[مجتهد]] از نظر علمی، بر [[تقلید (فقه)|مُقلِد]] واجب است که از مجتهدی که باتقواتر است، [[تقلید (فقه)|تقلید]] کند.<ref>یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۹.</ref>


==اهمیت==
==اهمیت==
خط ۷۶: خط ۷۵:
|title=امام علی(ع):}}
|title=امام علی(ع):}}


قرآن در آیات مختلفی درباره اهمیت تقوا سخن گفته است. [[آیه ۱۳ سوره حجرات]]، ملاک ارزش‌گذاری انسان را رعایت تقوای الهی معرفی کرده است.<ref>سوره حجرات، آیه ۱۳؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۲۲، ص۲۱۰.</ref> مطابق [[آیه ۱۹۷ سوره بقره]]، بهترین توشه معنوی برای آخرت، تقوا است.<ref>سوره بقره، آیه ۱۹۷؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۵، ص۲۹۹.</ref> در [[آیه ۲۶ سوره اعراف]] پس از آن که جامه‌های تن را ذکر می‌کند، تقوا را جامه روح و به عنوان جامه‌ای نیکوتر و لازم‌تر معرفی می‌کند<ref>سوره اعراف، آیه ۲۶؛ مطهری، ده گفتار، ۱۳۹۷ش، ص۲۷.</ref> و در [[آیه ۷۶ سوره آل عمران]]، تقوا، از عوامل تحصیل محبت و دوستی خداوند دانسته شده است.<ref>سوره آل عمران، آیه ۷۶؛ طباطبایی، المیزان، ج۳، ص۲۶۴.</ref>
قرآن در آیات مختلفی درباره اهمیت تقوا سخن گفته است. [[آیه ۱۳ سوره حجرات]]، ملاک ارزش‌گذاری انسان را رعایت تقوای الهی معرفی کرده است.<ref>سوره حجرات، آیه ۱۳؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۲، ص۲۱۰.</ref> مطابق [[آیه ۱۹۷ سوره بقره]]، بهترین توشه معنوی برای آخرت، تقوا است.<ref>سوره بقره، آیه ۱۹۷؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۲۹۹.</ref> در [[آیه ۲۶ سوره اعراف]] پس از آن که جامه‌های تن را ذکر می‌کند، تقوا را جامه روح و به عنوان جامه‌ای نیکوتر و لازم‌تر معرفی می‌کند<ref>سوره اعراف، آیه ۲۶؛ مطهری، ده گفتار، ۱۳۹۷ش، ص۲۷.</ref> و در [[آیه ۷۶ سوره آل عمران]]، تقوا، از عوامل تحصیل محبت و دوستی خداوند دانسته شده است.<ref>سوره آل عمران، آیه ۷۶؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۳، ص۲۶۴.</ref>


در سایر آثار دینی درباره اهمیت تقوا سخن به میان آمده است. در خطبه ۱۱۲ نهج البلاغه، از [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] چنین نقل شده است که تقوای الهی، دوستان خدا را در حمایت خود قرار داده و آن‌ها را از تجاوز به حریم محرمات الهی نگه داشته و خوف خدا را ملازم دل‌های آن‌ها قرار داده است.<ref>نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه۱۱۲، ص۱۶۹؛ مطهری، ده گفتار، ۱۳۹۷ش، ص۲۳.</ref> در خطبه ۱۶، مَثَل تقوا را مثل مرکب‌های رهوار و مطیع و رامی دانسته است که مهار آن‌ها در اختیار کسانی است که بر آن‌ها سوارند و آن‌ها را وارد [[بهشت]] می‌سازند.<ref>نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه ۱۶، ص۵۷؛ مطهری، ده گفتار، ۱۳۹۷ش، ص۲۴.</ref> در خطبه ۱۸۹ گفته است تقوا در امروزه دنیا برای انسان به منزله یک حصار و سِپَر است و در فردای آخرت، راه بهشت است<ref>نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه ۱۹۱، ص۲۸۴.</ref> و در خطبه ۲۲۸، تقوا را کلید درستی و اندوخته روز قیامت، آزادی از قید بردگی و نجات از هر بدبختی دانسته است.<ref>نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه ۲۳۰، ص۳۵۱؛ مطهری، ده گفتار، ۱۳۹۷ش، ص۲۵.</ref> [[امام سجاد علیه‌السلام|امام سجاد(ع)]]، تقوا را سبب رسیدن به عزت انسانی دانسته <ref>صحیفه سجادیه، دعای ۳۲، بند ۱۹ و ۲۰؛ زارعی، تقوا از دیدگاه امام سجاد (ع) با تاکید بر صحیفه سجادیه، ۱۳۹۵ش، ص۱۰۴.</ref> و در ضمن برخی دعاهای [[صحیفه سجادیه]]، داشتن تقوای الهی را از درگاه خداوند درخواست کرده است.<ref>صحیفه سجادیه، دعای ۱۷، بند ۵ و دعای ۲۲، بند ۱۲.</ref>
در سایر آثار دینی درباره اهمیت تقوا سخن به میان آمده است. در خطبه ۱۱۲ نهج البلاغه، از [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] چنین نقل شده است که تقوای الهی، دوستان خدا را در حمایت خود قرار داده و آن‌ها را از تجاوز به حریم محرمات الهی نگه داشته و خوف خدا را ملازم دل‌های آن‌ها قرار داده است.<ref>نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه۱۱۲، ص۱۶۹؛ مطهری، ده گفتار، ۱۳۹۷ش، ص۲۳.</ref> در خطبه ۱۶، مَثَل تقوا را مثل مرکب‌های رهوار و مطیع و رامی دانسته است که مهار آن‌ها در اختیار کسانی است که بر آن‌ها سوارند و آن‌ها را وارد [[بهشت]] می‌سازند.<ref>نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه ۱۶، ص۵۷؛ مطهری، ده گفتار، ۱۳۹۷ش، ص۲۴.</ref> در خطبه ۱۸۹ گفته است تقوا در امروزه دنیا برای انسان به منزله یک حصار و سِپَر است و در فردای آخرت، راه بهشت است<ref>نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه ۱۹۱، ص۲۸۴.</ref> و در خطبه ۲۲۸، تقوا را کلید درستی و اندوخته روز قیامت، آزادی از قید بردگی و نجات از هر بدبختی دانسته است.<ref>نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه ۲۳۰، ص۳۵۱؛ مطهری، ده گفتار، ۱۳۹۷ش، ص۲۵.</ref> [[امام سجاد علیه‌السلام|امام سجاد(ع)]]، تقوا را سبب رسیدن به عزت انسانی دانسته <ref>صحیفه سجادیه، دعای ۳۲، بند ۱۹ و ۲۰؛ زارعی، تقوا از دیدگاه امام سجاد (ع) با تاکید بر صحیفه سجادیه، ۱۳۹۵ش، ص۱۰۴.</ref> و در ضمن برخی دعاهای [[صحیفه سجادیه]]، داشتن تقوای الهی را از درگاه خداوند درخواست کرده است.<ref>صحیفه سجادیه، دعای ۱۷، بند ۵ و دعای ۲۲، بند ۱۲.</ref>


همچنین در روایتی از پیامبر(ص) تقوا جمع همه نیکی‌ها معرفی شده است.<ref>نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۲۶۶.</ref> از امام باقر(ع) نقل شده که محبوب‌ترین بندگان نزد خداوند باتقواترین آنان است.<ref>کلینی، الکافی، ج۲، ص۷۳.</ref> همچنین در روایت دیگری از وی، شیعیان واقعی کسانی معرفی شده‌اند که تقوای الهی پیشه می‌کنند.<ref>کلینی، الکافی، ج۲، ص۷۳.</ref> برپایه روایتی از امام صادق(ع)، عمل کمی که با تقوا همراه است، بهتر از عمل زیاد بدون تقوا است.<ref>کلینی، الکافی، ج۲، ص۷۶.</ref>
همچنین در روایتی از پیامبر(ص) تقوا جمع همه نیکی‌ها معرفی شده است.<ref>نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴۰۸ق، ج۱۱، ص۲۶۶.</ref> از امام باقر(ع) نقل شده که محبوب‌ترین بندگان نزد خداوند باتقواترین آنان است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۷۳.</ref> همچنین در روایت دیگری از وی، شیعیان واقعی کسانی معرفی شده‌اند که تقوای الهی پیشه می‌کنند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۷۳.</ref> برپایه روایتی از امام صادق(ع)، عمل کمی که با تقوا همراه است، بهتر از عمل زیاد بدون تقوا است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۷۶.</ref>


برخی عالمان [[اخلاق|اخلاق اسلامی]] نیز درباره اهمیت تقوا سخنانی بیان کرده‌اند.<ref>راغب اصفهانی، الذریعه إلی مکارم الشریعة، ص۵۹؛ امام خمینی، شرح چهل حدیث، ۱۳۸۰ش، ص۲۰۶.</ref> برای نمونه [[راغب اصفهانی]] (متوفای [[سال ۳۹۶ هجری قمری|۳۹۶ق]])، حکیم و لغت‌شناس اهل اصفهان، در [[الذریعه إلی مکارم الشریعة (کتاب)|الذریعه إلی مکارم الشریعة]]، تقوا و [[تزکیه|طهارت نفس]] را شرط اصلی [[خلیفةالله|خلیفةاللهی]] انسان معرفی کرده است.<ref>راغب اصفهانی، الذریعه إلی مکارم الشریعة، ص۵۹.</ref> [[احمد بن فهد حلی|ابن فهد حلی]] در کتاب [[عدة الداعی و نجاح الساعی (کتاب)|عدة الداعی]] در بیان اهمیت تقوا گفته است که اگر برای انسان در عالَم، خصلتی نیکوتر، سودمندتر و از جهت منزلت، رفیع‌تر از تقوا وجود داشت، هرآینه خداوند به‌وسیله [[وحی]] به بندگانش خبر می‌داد.<ref>ابن فهد حلی، عدة الداعی، ص۳۰۴.</ref> [[محمدمهدی نراقی]] در کتاب [[جامع السعادات (کتاب)|جامع السعادات]] تقوا را بزرگترین منجی انسان و از مهم‌ترین راه‌های رسیدن به سعادت و مقامات والا معرفی کرده است.<ref>نراقی، جامع السعادات، ج۲، ص۱۸۱.</ref> [[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]] نیز در [[شرح چهل حدیث (کتاب)|شرح چهل حدیث]] رسیدن به مقامات و کسب کمالات والای انسانی را بدون  تقوا، غیر ممکن دانسته است.<ref>امام خمینی، شرح چهل حدیث، ۱۳۸۰ش، ص۲۰۶.</ref>
برخی عالمان [[اخلاق|اخلاق اسلامی]] نیز درباره اهمیت تقوا سخنانی بیان کرده‌اند.<ref>راغب اصفهانی، الذریعه إلی مکارم الشریعة، ۱۴۱۴ق، ص۵۹؛ امام خمینی، شرح چهل حدیث، ۱۳۸۰ش، ص۲۰۶.</ref> برای نمونه [[راغب اصفهانی]] (متوفای [[سال ۳۹۶ هجری قمری|۳۹۶ق]])، حکیم و لغت‌شناس اهل اصفهان، در [[الذریعه إلی مکارم الشریعة (کتاب)|الذریعه إلی مکارم الشریعة]]، تقوا و [[تزکیه|طهارت نفس]] را شرط اصلی [[خلیفةالله|خلیفةاللهی]] انسان معرفی کرده است.<ref>راغب اصفهانی، الذریعه إلی مکارم الشریعة، ۱۴۱۴ق، ص۵۹.</ref> [[احمد بن فهد حلی|ابن فهد حلی]] در کتاب [[عدة الداعی و نجاح الساعی (کتاب)|عدة الداعی]] در بیان اهمیت تقوا گفته است که اگر برای انسان در عالَم، خصلتی نیکوتر، سودمندتر و از جهت منزلت، رفیع‌تر از تقوا وجود داشت، هرآینه خداوند به‌وسیله [[وحی]] به بندگانش خبر می‌داد.<ref>ابن فهد حلی، عدة الداعی، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۴.</ref> [[محمدمهدی نراقی]] در کتاب [[جامع السعادات (کتاب)|جامع السعادات]] تقوا را بزرگترین منجی انسان و از مهم‌ترین راه‌های رسیدن به سعادت و مقامات والا معرفی کرده است.<ref>نراقی، جامع السعادات، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، ج۲، ص۱۸۱.</ref> [[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]] نیز در [[شرح چهل حدیث (کتاب)|شرح چهل حدیث]] رسیدن به مقامات و کسب کمالات والای انسانی را بدون  تقوا، غیر ممکن دانسته است.<ref>امام خمینی، شرح چهل حدیث، ۱۳۸۰ش، ص۲۰۶.</ref>


==مراتب تقوا==
==مراتب تقوا==
برخی [[تفسیر قرآن|مفسران]] با توجه به آیاتی مانند آیه «[[آیه ۱۳ سوره حجرات|اِنَّ اَکرَمَکُم عِندَ اللّهِ اَتقـکُم]]؛ گرامی‌ترین شما نزد خداوند، باتقواترین شما است.»<ref>سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref> گفته‌اند تقوا مراتب مختلفی دارد.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۲۸، ص۱۱۵.</ref> در روایتی به نقل از [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] سه مرتبه برای تقوا ذکر شده که عبارتند از:
برخی [[تفسیر قرآن|مفسران]] با توجه به آیاتی مانند آیه «[[آیه ۱۳ سوره حجرات|اِنَّ اَکرَمَکُم عِندَ اللّهِ اَتقـکُم]]؛ گرامی‌ترین شما نزد خداوند، باتقواترین شما است.»<ref>سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref> گفته‌اند تقوا مراتب مختلفی دارد.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۸، ص۱۱۵.</ref> در روایتی به نقل از [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] سه مرتبه برای تقوا ذکر شده که عبارتند از:
#تقوای عام که ترک محرمات به سبب خوف از عذاب [[جهنم]] است؛
#تقوای عام که ترک محرمات به سبب خوف از عذاب [[جهنم]] است؛
#تقوای خاص که عبارت است از این که شخص، نه تنها محرّمات، بلکه شُبَهات (کاری که احتمال حرام بودن دارد) را نیز ترک کند؛
#تقوای خاص که عبارت است از این که شخص، نه تنها محرّمات، بلکه شُبَهات (کاری که احتمال حرام بودن دارد) را نیز ترک کند؛
#تقوای خاص الخاص، مرتبه‌ای است که شخص نه تنها شبهات، بلکه (بعضی از) امور [[حلال]] را نیز ترک می‌کند.<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۷۰، ص۲۹۶.</ref>
#تقوای خاص الخاص، مرتبه‌ای است که شخص نه تنها شبهات، بلکه (بعضی از) امور [[حلال]] را نیز ترک می‌کند.<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۰، ص۲۹۶.</ref>


بیضاوی، مفسر قرآن و فقیه [[شافعی]] قرن هفتم و هشتم هجری، در تفسیر خود با عنوان «انوار التنزیل واسرار التاویل»، سه مرتبه برای تقوا ذکر کرده که پایین‌ترین مرتبه آن، اجتناب از [[شرک]]، مرتبه میانه، اجتناب از [[گناه]] و بالاترین مرتبه آن سرسپردگی در مقابل خداوند و دوری از هر چیزی است که انسان را از حق باز می‌دارد.<ref>بیضاوی، انوار التنزیل واسرار التاویل، ج۱، ص۱۰۰.</ref> [[محمدباقر مجلسی|علامه مجلسی]] نیز در کتاب [[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]] سه مرتبه برای تقوا بیان کرده است که مرتبه اول آن، نگهداری نفس از عذاب جاویدان از راه تحصیل اعتقادات صحیح، مرتبه میانه، اجتناب از هرگونه گناه، اعم از ترک واجب و فعل گناه و بالاترین مرتبه آن، خویشتنداری در برابر آنچه قلب آدمی را به خود مشغول می‌دارد و از حق تعالی منصرف می‌کند، است.<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۷۰، ص۱۳۶.</ref>
بیضاوی، مفسر قرآن و فقیه [[شافعی]] قرن هفتم و هشتم هجری، در تفسیر خود با عنوان «انوار التنزیل واسرار التاویل»، سه مرتبه برای تقوا ذکر کرده که پایین‌ترین مرتبه آن، اجتناب از [[شرک]]، مرتبه میانه، اجتناب از [[گناه]] و بالاترین مرتبه آن سرسپردگی در مقابل خداوند و دوری از هر چیزی است که انسان را از حق باز می‌دارد.<ref>بیضاوی، انوار التنزیل واسرار التاویل، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۱۰۰.</ref> [[محمدباقر مجلسی|علامه مجلسی]] نیز در کتاب [[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]] سه مرتبه برای تقوا بیان کرده است که مرتبه اول آن، نگهداری نفس از عذاب جاویدان از راه تحصیل اعتقادات صحیح، مرتبه میانه، اجتناب از هرگونه گناه، اعم از ترک واجب و فعل گناه و بالاترین مرتبه آن، خویشتنداری در برابر آنچه قلب آدمی را به خود مشغول می‌دارد و از حق تعالی منصرف می‌کند، است.<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۰، ص۱۳۶.</ref>


امام خمینی در کتاب [[آداب الصلاة]] چهار مرتبه برای تقوا ذکر کرده که عبارتند از: ۱-تقوای ظاهری که نگهداری نفس از گناهان ظاهر است و این تقوای عامه است؛ ۲-تقوای باطن که پرهیز از افراط و تفریط و تجاوز از حد اعتدال در اخلاق و غرایز روحی است و این تقوای خاصه است؛ ۳-تقوای عقل و آن نگهداری و تطهیر عقل از صرف کردن در علوم غیر الهی است و این تقوای اخص خواص است؛ ۴-تقوای قلب، نگهداری قلب از مشاهده و مذاکره غیر حق است و این تقوای اولیاء است.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ص۳۶۹.</ref>
امام خمینی در کتاب [[آداب الصلاة]] چهار مرتبه برای تقوا ذکر کرده که عبارتند از: ۱-تقوای ظاهری که نگهداری نفس از گناهان ظاهر است و این تقوای عامه است؛ ۲-تقوای باطن که پرهیز از افراط و تفریط و تجاوز از حد اعتدال در اخلاق و غرایز روحی است و این تقوای خاصه است؛ ۳-تقوای عقل و آن نگهداری و تطهیر عقل از صرف کردن در علوم غیر الهی است و این تقوای اخص خواص است؛ ۴-تقوای قلب، نگهداری قلب از مشاهده و مذاکره غیر حق است و این تقوای اولیاء است.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۳۷۸ش، ص۳۶۹.</ref>


==تقوای بدن و قلب==
==تقوای بدن و قلب==
خط ۱۱۵: خط ۱۱۴:
|title=امام باقر(ع):}}
|title=امام باقر(ع):}}
عالمان اخلاق با توجه به روایاتی که در باب اخلاق وارد شده برای هر عضوی از بدن که در معرض گناه است به تناسب آن عضو، تقوای آن را بیان کرده‌اند که برخی از آن‌ها به شرح زیر است:
عالمان اخلاق با توجه به روایاتی که در باب اخلاق وارد شده برای هر عضوی از بدن که در معرض گناه است به تناسب آن عضو، تقوای آن را بیان کرده‌اند که برخی از آن‌ها به شرح زیر است:
*'''تقوای زبان:''' مواردی همچون صدق گفتار،<ref>نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه ۱۹۳، ص۳۰۳.</ref> جاری ساختن ذکر خداوند بر زبان،<ref>نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه ۸۳، ص۱۱۱؛ منتظری، درس‌هایی از نهج البلاغه، ج۳، ص۳۱۵.</ref> سخن گفتن با نرمی و ملایمت،<ref>نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه ۱۹۳، ص۳۰۵؛ مکارم شیرازی، اخلاق اسلامی در نهج البلاغه، ج۲، ص۴۷۳.</ref> گفتار نیکو، کنترل زبان از دشنام‌گویی و ترک حرف‌های بیهوده‌ای که خیری در آن نیست.<ref>رساله حقوق امام سجاد(ع)، ترجمه محمدحسین افشاری، ص۳۸.</ref>
*'''تقوای زبان:''' مواردی همچون صدق گفتار،<ref>نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه ۱۹۳، ص۳۰۳.</ref> جاری ساختن ذکر خداوند بر زبان،<ref>نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه ۸۳، ص۱۱۱؛ منتظری، درس‌هایی از نهج البلاغه، ج۳، ص۳۱۵.</ref> سخن گفتن با نرمی و ملایمت،<ref>نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه ۱۹۳، ص۳۰۵؛ مکارم شیرازی، اخلاق اسلامی در نهج البلاغه، ج۲، ص۴۷۳.</ref> گفتار نیکو، کنترل زبان از دشنام‌گویی و ترک حرف‌های بیهوده‌ای که خیری در آن نیست.<ref>رساله حقوق امام سجاد(ع)، ترجمه محمدحسین افشاری، ۱۳۹۴ش، ص۳۸.</ref>
*'''تقوای چشم:''' فروبستن چشم از هرآنچه خدا حرام کرده است،<ref>نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه ۱۹۳، ص۳۰۳؛ مکارم شیرازی، اخلاق اسلامی در نهج البلاغه، ج۲، ص۱۵۸-۱۵۹.</ref>
*'''تقوای چشم:''' فروبستن چشم از هرآنچه خدا حرام کرده است،<ref>نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه ۱۹۳، ص۳۰۳؛ مکارم شیرازی، اخلاق اسلامی در نهج البلاغه، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۱۵۸-۱۵۹.</ref>
*'''تقوای گوش:''' مواردی همچون کنترل گوش از شنیدن هرآنچه خدا حرام کرده است<ref>رساله حقوق امام سجاد، ترجمه محمدحسین افشاری، ص۳۹.</ref> و همچنین گوش سپردن به علوم نافع،<ref>نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه ۱۹۳، ص۳۰۳؛ مکارم شیرازی، اخلاق اسلامی در نهج البلاغه، ج۲، ص۱۵۷.</ref>حکمت‌های مفید دینی و پند و اندرزهای مفید و نجات‌بخش.<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۹۶، ص۷.</ref>
*'''تقوای گوش:''' مواردی همچون کنترل گوش از شنیدن هرآنچه خدا حرام کرده است<ref>رساله حقوق امام سجاد، ترجمه محمدحسین افشاری، ۱۳۹۴ش، ص۳۹.</ref> و همچنین گوش سپردن به علوم نافع،<ref>نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه ۱۹۳، ص۳۰۳؛ مکارم شیرازی، اخلاق اسلامی در نهج البلاغه، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۱۵۷.</ref>حکمت‌های مفید دینی و پند و اندرزهای مفید و نجات‌بخش.<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۶، ص۷.</ref>
*'''تقوای قلب:''' در [[آیه ۳۲ سوره حج]] و [[آیه ۳ سوره حجرات]] و همچنین روایاتی از امامان معصوم، قلب آدمی به عنوان جایگاه تقوا معرفی شده است؛<ref>برای نمونه نگاه کنید به سوره حج، آیه ۳۲؛ سوره حجرات، آیه ۳؛ فتال نیشابوری، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ج۱، ص۴.</ref> از همین رو برخی عالمان گفته‌اند که تقوا امری معنوی و درونی است که با روح و نفس انسانی مرتبط است.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۴، ص۳۷۴.</ref> در عین حال برخی بر این نظرند تقوای قلب به این است که قلب انسان خالی از شک و شرک و کفر و نفاق باشد.<ref>عباسی، «تقوا»، ص۸۰۴.</ref> برخی تقوای قلب را بالاترین مرتبه تقوا برشمرده‌اند.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ص۳۶۹.</ref>
*'''تقوای قلب:''' در [[آیه ۳۲ سوره حج]] و [[آیه ۳ سوره حجرات]] و همچنین روایاتی از امامان معصوم، قلب آدمی به عنوان جایگاه تقوا معرفی شده است؛<ref>برای نمونه نگاه کنید به سوره حج، آیه ۳۲؛ سوره حجرات، آیه ۳؛ فتال نیشابوری، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۴.</ref> از همین رو برخی عالمان گفته‌اند که تقوا امری معنوی و درونی است که با روح و نفس انسانی مرتبط است.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۳ق، ج۱۴، ص۳۷۴.</ref> در عین حال برخی بر این نظرند تقوای قلب به این است که قلب انسان خالی از شک و شرک و کفر و نفاق باشد.<ref>عباسی، «تقوا»، ص۸۰۴.</ref> برخی تقوای قلب را بالاترین مرتبه تقوا برشمرده‌اند.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۳۷۸ش، ص۳۶۹.</ref>


==آثار تقوا==
==آثار تقوا==
خط ۱۲۶: خط ۱۲۵:
*قبولی اعمال نزد خداوند؛<ref>سوره مائده، آیه ۲۷؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۳۱۵.</ref>
*قبولی اعمال نزد خداوند؛<ref>سوره مائده، آیه ۲۷؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۳۱۵.</ref>
*بهره‌مندی از تعایم الهی؛<ref>سوره بقره، آیه ۲۸۲؛ مطهری، ده گفتار، ۱۳۹۷ش، ص۳۸.</ref>
*بهره‌مندی از تعایم الهی؛<ref>سوره بقره، آیه ۲۸۲؛ مطهری، ده گفتار، ۱۳۹۷ش، ص۳۸.</ref>
*نجات از سختی‌ها؛<ref>سوره طلاق، آیه ۳؛ سلمی، طبقات الصوفیة، ص۲۳۲.</ref>
*نجات از سختی‌ها؛<ref>سوره طلاق، آیه ۳؛ سلمی، طبقات الصوفیة، ۱۴۲۴ق، ص۲۳۲.</ref>
*بهره‌مند شدن از هدایت قرآن؛<ref>سوره بقره، آیه ۲؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۸۲.</ref>
*بهره‌مند شدن از هدایت قرآن؛<ref>سوره بقره، آیه ۲؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۸۲.</ref>
*آمرزش گناهان؛<ref>سوره انفال، آیه ۲۹؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۹، ص۳۱۶.</ref>
*آمرزش گناهان؛<ref>سوره انفال، آیه ۲۹؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۳ق، ج۱۹، ص۳۱۶.</ref>
*رسیدن به رستگاری؛<ref>سوره آل عمران، آیه ۲۰۰؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۵۷.</ref>
*رسیدن به رستگاری؛<ref>سوره آل عمران، آیه ۲۰۰؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۳ق، ج۲، ص۵۷.</ref>
*رسیدن به جایگاه رفیع؛<ref>سوره قمر، آیات ۵۴-۵۵.</ref>
*رسیدن به جایگاه رفیع؛<ref>سوره قمر، آیات ۵۴-۵۵.</ref>
*اصلاح قلوب؛<ref>نهج‌البلاغه، تحقیق صبحی صالح، خطبه ۱۹۸، ص۳۱۲؛ مطهری، ده گفتار، ۱۳۹۷ش، ص۳۱.</ref>
*اصلاح قلوب؛<ref>نهج‌البلاغه، تحقیق صبحی صالح، خطبه ۱۹۸، ص۳۱۲؛ مطهری، ده گفتار، ۱۳۹۷ش، ص۳۱.</ref>
*جلوگیری از افتادن در شبهات؛<ref>نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه۱۶، ص۵۷.</ref>
*جلوگیری از افتادن در شبهات؛<ref>نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه۱۶، ص۵۷.</ref>
*پاک‌شدن از آلودگی گناه؛<ref>نهج‌البلاغه، تحقیق صبحی صالح، خطبه ۱۹۸، ص۳۱۲؛ مطهری، ده گفتار، ۱۳۹۷ش، ص۳۱.</ref>
*پاک‌شدن از آلودگی گناه؛<ref>نهج‌البلاغه، تحقیق صبحی صالح، خطبه ۱۹۸، ص۳۱۲؛ مطهری، ده گفتار، ۱۳۹۷ش، ص۳۱.</ref>
*رزق و روزی حلال،<ref>سوره طلاق، آیه ۳؛ حلی، عدة الداعی، ص۳۰۵.</ref>
*رزق و روزی حلال،<ref>سوره طلاق، آیه ۳؛ حلی، عدة الداعی، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۵.</ref>
*جاودانگی در بهشت.<ref>سوره آل عمران، آیه ۱۳۳؛ حلی، عدة الداعی، ص۳۰۵.</ref>
*جاودانگی در بهشت.<ref>سوره آل عمران، آیه ۱۳۳؛ حلی، عدة الداعی، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۵.</ref>
{{پایان}}
{{پایان}}


خط ۱۵۵: خط ۱۵۴:
*احمدیان، حمید و علی سعیداوی، «تحلیل معنایی درجات تقوا در نهج البلاغه»، کاوشی نو در معارف قرآنی، شماره ۱، بهار و تابستان ۱۳۹۱ش.
*احمدیان، حمید و علی سعیداوی، «تحلیل معنایی درجات تقوا در نهج البلاغه»، کاوشی نو در معارف قرآنی، شماره ۱، بهار و تابستان ۱۳۹۱ش.
*امام خمینی، سید روح‌الله، شرح چهل حدیث، قم، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى، ۱۳۸۰ش.
*امام خمینی، سید روح‌الله، شرح چهل حدیث، قم، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى، ۱۳۸۰ش.
*ایزوتسو، توشیهیکو، خدا و انسان در قرآن، ترجمه احمد آرام، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۳ش.
*ایزوتسو، توشیهیکو، خدا و انسان در قرآن، ترجمه احمد آرام، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۳ش.
*بیضاوی، عبدالله بن عمر، انوار التنزیل واسرار التاویل، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۱۸ق.
*بیضاوی، عبدالله بن عمر، انوار التنزیل واسرار التاویل، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۱۸ق.
*جلیلی، جلیل، تقوا، سکوی پرواز، قم، انتشارات دانشگاه معارف اسلامی، ۱۴۰۰ش.
*جلیلی، جلیل، تقوا، سکوی پرواز، قم، انتشارات دانشگاه معارف اسلامی، ۱۴۰۰ش.
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۴٬۶۷۰

ویرایش