آیه ۱۷ سوره انفال: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
Rezai.mosavi (بحث | مشارکتها) |
Rezai.mosavi (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
| آیات مرتبط= [[آیه ۴۲ سوره انفال]] | | آیات مرتبط= [[آیه ۴۲ سوره انفال]] | ||
}} | }} | ||
'''آیه ۱۷ سوره انفال''' یادآوری میکند که پیروزی [[مسلمان|مسلمانان]] در [[جنگ بدر|غزوهٔ بدر]] نتیجهٔ یاری [[خدا|خداوند]] بود و نباید | '''آیه ۱۷ سوره انفال''' یادآوری میکند که پیروزی [[مسلمان|مسلمانان]] در [[جنگ بدر|غزوهٔ بدر]] نتیجهٔ یاری [[خدا|خداوند]] بود و آنها نباید دچار [[تفاخر]] و خودخواهی شوند؛ از اینرو این نبرد، آزمایش نیکویی برای [[ایمان|مؤمنان]] قلمداد شده است.<br> | ||
نقل است که در جنگ بدر [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] مُشتی از سنگریزه به سمت دشمن پرتاب نمود که در چشم و دهان [[شرک|مشرکان]] فرو رفت و وحشتی به آنها دست داد و این امر موجب شکست آنها گردید. مسلمانان هنگام بازگشت، از این پیروزی خوشحال بوده و به یکدیگر تفاخر میکردند، که این آیه نازل شد. | نقل است که در جنگ بدر [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] مُشتی از سنگریزه به سمت دشمن پرتاب نمود که در چشم و دهان [[شرک|مشرکان]] فرو رفت و وحشتی به آنها دست داد و این امر موجب شکست آنها گردید. مسلمانان هنگام بازگشت، از این پیروزی خوشحال بوده و به یکدیگر تفاخر میکردند، که این آیه نازل شد.<br> | ||
به گفته برخی مفسران، اینکه آیه میگوید «شما این کار را نکردید»، به این جهت است که نیروی غلبه بر دشمن، از جانب خدا است. علاوه اینکه معجزههای رخ داده در جنگ بدر که موجب شکست دشمنان شد، تأثیری از جانب خدا بود. | |||
==معرفی== | ==معرفی== | ||
آیه ۱۷ [[سوره انفال]] یادآوری میکند که شکست [[شرک|مشرکان]] در [[غزوه بدر|جنگ بدر]] نتیجه یاری [[خدا|خداوند]] بود، تا [[مسلمان|مسلمانان]] دچار خودخواهی نشوند؛ زیرا در [[آیه|آیات]] قبل، آنها به پیکار با مشرکان امر شده و کشتن افراد را به خود نسبت میدادند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۸۲ش، ج۴، ص۸۱۵.</ref> | آیه ۱۷ [[سوره انفال]] یادآوری میکند که شکست [[شرک|مشرکان]] در [[غزوه بدر|جنگ بدر]] نتیجه یاری [[خدا|خداوند]] بود، تا [[مسلمان|مسلمانان]] دچار خودخواهی نشوند؛ زیرا در [[آیه|آیات]] قبل، آنها به پیکار با مشرکان امر شده و کشتن افراد را به خود نسبت میدادند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۸۲ش، ج۴، ص۸۱۵.</ref> |