Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۵۸۷
ویرایش
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۱: | ||
غلو یک جریان فکری انحرافی است که بهگفته برخی محققان در تاریخ طولانی بشر همیشه وجود داشته است.<ref>صالحی نجفآبادی، غلو، درآمدی بر افکار و عقاید غالیان در دین، ۱۳۸۴ش، ص۱۹.</ref> گفته میشود در ادیان پیش از اسلام با توجه به گزارشهای قرآنی، مواردی از غلو درباره موجودات طبیعی، انسانها، پیامبران و ملائکه یافت میشود.<ref>صفری فروشانی، غالیان (کاوشی در جریانها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۳۱-۳۳.</ref> برخی محققان نقطه آغازین و پیدایش پدیده غلو و جریان غالیگری در اسلام را در زمان [[عبدالله بن سبأ]] دانستهاند.<ref>شیبی، الصلة بین التصوف و التشیع، ص۱۳۳؛ رضوی، «پژوهشی پیرامون غلو و جریان غالیگری در شیعه»، ص۴۲.</ref> برخی نیز بر این نظرند که کتب سیره و تاریخ، کمتر نشانی از جریان غلو در زمان حیات سه امام نخست شیعیان به دست میدهند و معتقدند پس از شهادت امام سوم و [[قیام توابین]] و ستمهای وارد شده بر [[اهلبیت(ع)]] و قیامهای [[زیدیه]]، [[کیسانیه]] و [[خوارج]] و همچنین وجود شرایط فرهنگی و اجتماعی، اندیشه غلو با اعتقاد به الوهیت امام علی(ع) یا اعتقاد به حلول جزء الهی در وی، ظهور یافت.<ref>ولوی، تاریخ کلام و مذاهب اسلامی، ص۷۲-۷۳؛ شیبی، تشیع و تصوف تا آغاز سده دوازدهم هجری، ترجمه علیرضا ذکاوتی، ۱۳۸۷ش، ص۲۰.</ref> | غلو یک جریان فکری انحرافی است که بهگفته برخی محققان در تاریخ طولانی بشر همیشه وجود داشته است.<ref>صالحی نجفآبادی، غلو، درآمدی بر افکار و عقاید غالیان در دین، ۱۳۸۴ش، ص۱۹.</ref> گفته میشود در ادیان پیش از اسلام با توجه به گزارشهای قرآنی، مواردی از غلو درباره موجودات طبیعی، انسانها، پیامبران و ملائکه یافت میشود.<ref>صفری فروشانی، غالیان (کاوشی در جریانها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۳۱-۳۳.</ref> برخی محققان نقطه آغازین و پیدایش پدیده غلو و جریان غالیگری در اسلام را در زمان [[عبدالله بن سبأ]] دانستهاند.<ref>شیبی، الصلة بین التصوف و التشیع، ص۱۳۳؛ رضوی، «پژوهشی پیرامون غلو و جریان غالیگری در شیعه»، ص۴۲.</ref> برخی نیز بر این نظرند که کتب سیره و تاریخ، کمتر نشانی از جریان غلو در زمان حیات سه امام نخست شیعیان به دست میدهند و معتقدند پس از شهادت امام سوم و [[قیام توابین]] و ستمهای وارد شده بر [[اهلبیت(ع)]] و قیامهای [[زیدیه]]، [[کیسانیه]] و [[خوارج]] و همچنین وجود شرایط فرهنگی و اجتماعی، اندیشه غلو با اعتقاد به الوهیت امام علی(ع) یا اعتقاد به حلول جزء الهی در وی، ظهور یافت.<ref>ولوی، تاریخ کلام و مذاهب اسلامی، ص۷۲-۷۳؛ شیبی، تشیع و تصوف تا آغاز سده دوازدهم هجری، ترجمه علیرضا ذکاوتی، ۱۳۸۷ش، ص۲۰.</ref> | ||
[[ | [[ابن ابی الحدید]] در [[شرح نهج البلاغه (ابنابیالحدید)|شرح نهج البلاغه]] خاستگاه اندیشه غلو در اسلام را سرزمین [[عراق]] و [[کوفه]] دانسته و در تبیین آن گفته است طبیعت سرزمین عراق، برخلاف سرزمین [[حجاز]] این بود که به سبب وجود اندیشمندان و صاحبنظران و بحث و جدل در موضوعات مختلف، پیروان مذاهب مختلف و عجیب و صاحبان عقاید گوناگون در آن رشد میکرد و همین سبب گردید که مردم این سرزمین نسبت به امام علی با مشاهده کراماتی از او دچار غلو شوند؛ در حالی که مردم سرزمین حجاز نسبت به پیامبر با وجود مشاهده کرامات و [[معجزه|معجزات]] او، نسبت به وی به غلو مبتلا نشدند.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۵۰-۵۱.</ref> کامل مصطفی شیبی نیز در کتابش با عنوان «الصلة بین التصوف و التشیع» منشأ و خاستگاه پدیده غلو و جریان غالیگری در شیعه را در [[کوفه]] دانسته است.<ref>شیبی، الصلة بین التصوف و التشیع، ص۱۳۲.</ref> او معتقد است اهل کوفه برای جبران کوتاهی و ستمهایی که در حق امام علی(ع) داشتند، در محبت او و عداوت با دشمنانش زیادهروی کرده و راه غلو را در پیش گرفتند.<ref>شیبی، الصلة بین التصوف و التشیع، ص۱۳۲.</ref> | ||
البته [[رسول جعفریان]] با انکار وجود اندیشههای غلوآمیز در عصر امام علی، بر این باور است که آن چه بهطور جدی اندیشههای غالیانه دانسته میشود، مربوط به پس از نیمه نخست قرن اول و بیشتر در فاصله سالهای ۶۶ هجری، یعنی پس از [[قیام مختار]] است.<ref>جعفریان، «بررسی چند روایت تاریخی در باب غالیان عصر خلافت امام علی(ع)»، ص۲۵.</ref> برخی نیز اولین اندیشه غلوآمیز را پس از وفات پیامبر گزارش کردهاند. [[ابو عبد الله محمد بن سعد بن منيع|ابنسعد]] (۱۶۸-۲۳۰ق)، مورخ و سیره نویس اهلسنت در قرن سوم هجری، در [[الطبقات الکبری (کتاب)|الطبقات الکبری]] روایتی نقل کرده است که برپایه آن، هنگامی که پیامبر(ص) رحلت نمود، [[عمر بن خطاب]] فوت او را انکار کرد و قائل شد که پیامبر مانند [[حضرت موسی]] از قوم خودش غایب گشته و پس از چهل روز برمیگردد.<ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۲۰۷.</ref> بلاذری نیز در «انساب الاشراف» روایتی نقل کرده است که مطابق آن، هنگامی که پیامبر وفات یافت، عمر بن خطاب وفات وی را انکار نمود و گفت پیامبر غش کرده است.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۵۶۶.</ref> [[شیخ مفید]] در کتاب [[الفصول المختارة]] با اشاره به این روایات، انکار وفات پیامبر پس از رحلت وی را اولین اندیشه غلوآمیز پس از وفات پیامبر در جهان اسلام دانسته که از سوی عمر بن خطاب اظهار شده است.<ref>شیخ مفید، الفصول المختاره، ص۲۴۰.</ref> | البته [[رسول جعفریان]] با انکار وجود اندیشههای غلوآمیز در عصر امام علی، بر این باور است که آن چه بهطور جدی اندیشههای غالیانه دانسته میشود، مربوط به پس از نیمه نخست قرن اول و بیشتر در فاصله سالهای ۶۶ هجری، یعنی پس از [[قیام مختار]] است.<ref>جعفریان، «بررسی چند روایت تاریخی در باب غالیان عصر خلافت امام علی(ع)»، ص۲۵.</ref> برخی نیز اولین اندیشه غلوآمیز را پس از وفات پیامبر گزارش کردهاند. [[ابو عبد الله محمد بن سعد بن منيع|ابنسعد]] (۱۶۸-۲۳۰ق)، مورخ و سیره نویس اهلسنت در قرن سوم هجری، در [[الطبقات الکبری (کتاب)|الطبقات الکبری]] روایتی نقل کرده است که برپایه آن، هنگامی که پیامبر(ص) رحلت نمود، [[عمر بن خطاب]] فوت او را انکار کرد و قائل شد که پیامبر مانند [[حضرت موسی]] از قوم خودش غایب گشته و پس از چهل روز برمیگردد.<ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۲۰۷.</ref> بلاذری نیز در «انساب الاشراف» روایتی نقل کرده است که مطابق آن، هنگامی که پیامبر وفات یافت، عمر بن خطاب وفات وی را انکار نمود و گفت پیامبر غش کرده است.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۵۶۶.</ref> [[شیخ مفید]] در کتاب [[الفصول المختارة]] با اشاره به این روایات، انکار وفات پیامبر پس از رحلت وی را اولین اندیشه غلوآمیز پس از وفات پیامبر در جهان اسلام دانسته که از سوی عمر بن خطاب اظهار شده است.<ref>شیخ مفید، الفصول المختاره، ص۲۴۰.</ref> |