پرش به محتوا

سمیع و بصیر: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۰ نوامبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۶: خط ۳۶:
==ارجاع سمع و بصر به علم یا بالعکس==
==ارجاع سمع و بصر به علم یا بالعکس==
بسیاری از متکلمان [[امامیه]]، سمع و بصر خدا را به علم و ادراک باز می‌گردانند.<ref>شیخ مفید، أوائل المقالات، ۱۴۱۳ق، ص۵۴؛ خواجه نصیر الدین طوسی، قواعد العقائد، موسسه امام صادق(ع)، ص۵۸.</ref> به باور آنها سمع و بصر در معنای لغوی و متعارف، به معنای ادراک از طریق اندام حسی است؛ اما چون از سویی خداوند خودش را با چنین اوصافی معرفی کرده و از سوی دیگر، می‌دانیم محال است خداوند دارای اندام حسی باشد، پس این اوصاف در مورد خداوند، فقط به معنای علم و ادراک و احاطه به شنیدنی‌ها و دیدنی‌ها است.<ref>شیخ مفید، أوائل المقالات، ۱۴۱۳ق، ص۵۴؛ خواجه نصیر الدین طوسی، قواعد العقائد، موسسه امام صادق(ع)، ص۵۴.</ref> از این رو، اگرچه مفهوم سمع و بصر خدا از مفهوم علم خدا متفاوت است؛ اما حقیقت و مصداق سمع و بصر، همان حقیقت و مصداق علم خدا است.<ref>سبحانی، محاضرات فی الالهیات، ۱۴۲۸ق، ص۱۰۳.</ref><br />
بسیاری از متکلمان [[امامیه]]، سمع و بصر خدا را به علم و ادراک باز می‌گردانند.<ref>شیخ مفید، أوائل المقالات، ۱۴۱۳ق، ص۵۴؛ خواجه نصیر الدین طوسی، قواعد العقائد، موسسه امام صادق(ع)، ص۵۸.</ref> به باور آنها سمع و بصر در معنای لغوی و متعارف، به معنای ادراک از طریق اندام حسی است؛ اما چون از سویی خداوند خودش را با چنین اوصافی معرفی کرده و از سوی دیگر، می‌دانیم محال است خداوند دارای اندام حسی باشد، پس این اوصاف در مورد خداوند، فقط به معنای علم و ادراک و احاطه به شنیدنی‌ها و دیدنی‌ها است.<ref>شیخ مفید، أوائل المقالات، ۱۴۱۳ق، ص۵۴؛ خواجه نصیر الدین طوسی، قواعد العقائد، موسسه امام صادق(ع)، ص۵۴.</ref> از این رو، اگرچه مفهوم سمع و بصر خدا از مفهوم علم خدا متفاوت است؛ اما حقیقت و مصداق سمع و بصر، همان حقیقت و مصداق علم خدا است.<ref>سبحانی، محاضرات فی الالهیات، ۱۴۲۸ق، ص۱۰۳.</ref><br />
اما [[سهروردی]] و گروهی از فلاسفه دیگر معتقدند که علم خداوند و سایر موجودات مجرد و نورانی، از سنخ حضور و شهود و رؤیت بی‌واسطه است و به همین جهت، علم آنها به بصر(دیدن بی‌واسطه) باز می‌گردد نه بالعکس.<ref>شیخ اشراق، مجموعه مصنفات شیخ اشراق(حکمةالاشراق)، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۲۱۳-۲۱۵.</ref> قطب‌الدین شیرازی از شارحان [[حکمة الاشراق (کتاب)|حکمت اشراق]]، در توضیح این نظریه می‌نویسد علم انسانی دو دسته است: یا از طریق [[برهان]] است که علم الیقین می‌باشد و بصر به علم باز می‌گردد؛ و یا از طریق شهود و رویت بی‌واسطه است که عین الیقین است و علم به بصر(دیدن بی‌واسطه) باز می‌گردد. اما علم خدا و سایر موجودات مجرد، همگی از سنخ حضور و شهود و رویت بی‌واسطه و عین الیقین است و به همین جهت، در آنها همیشه علم به بصر(دیدن بی‌واسطه) باز می‌گردد.<ref>شیرازی، شرح حکمةالاشراق، ۱۳۸۳ش، ص۴۵۱-۴۵۳.</ref><br />
اما [[سهروردی]] و گروهی از فلاسفه دیگر معتقدند که علم خداوند و سایر موجودات مجرد و نورانی، از سنخ حضور و شهود و رؤیت بی‌واسطه است و به همین جهت، علم آنها به بصر(دیدن بی‌واسطه) باز می‌گردد نه بالعکس.<ref>شیخ اشراق، مجموعه مصنفات شیخ اشراق(حکمةالاشراق)، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۲۱۳-۲۱۵.</ref> قطب‌الدین شیرازی از شارحان [[حکمة الاشراق (کتاب)|حکمت اشراق]]، در توضیح این نظریه می‌نویسد علم انسانی دو دسته است: یا از طریق [[برهان]] است که [[علم الیقین]] می‌باشد و بصر به علم باز می‌گردد؛ و یا از طریق شهود و رؤیت بی‌واسطه است که عین الیقین است و علم به بصر(دیدن بی‌واسطه) باز می‌گردد. اما علم خدا و سایر موجودات مجرد، همگی از سنخِ حضور و شهود و رؤیت بی‌واسطه و [[عین الیقین]] است و به همین جهت، همیشه علم در آنها به بَصَر(دیدن بی‌واسطه) باز می‌گردد.<ref>شیرازی، شرح حکمةالاشراق، ۱۳۸۳ش، ص۴۵۱-۴۵۳.</ref><br />


==پیشینی‌بودن علم در اوصاف سمیع و بصیر==
==پیشینی‌بودن علم در اوصاف سمیع و بصیر==
۱۷٬۴۳۷

ویرایش