۱۷٬۸۰۹
ویرایش
(←منابع) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''ناقه صالح''' (شتر صالح) معجزه [[حضرت صالح]] است که در [[قرآن]] از آن | '''ناقه صالح''' (شتر صالح) معجزه [[صالح (پیامبر)|حضرت صالح]] است که در [[قرآن]] از آن با '''ناقة الله''' (ناقه الهی) یاد شده است. این شتر پس از درخواست [[شرک|مشرکان]] و با [[معجزه|اعجاز الهی]] از دل کوه بیرون آمد. | ||
بر اساس | بر اساس روایات، خداوند با ناقه صالح، [[ثمود|قوم ثمود]] را آزمود به اینکه آب نهر، یک روز به ناقه اختصاص داشت و مردم در روز بعد میتوانستند از آب استفاده کنند و حق هیچ تعرضی به این شتر را نداشتند. اما با گذشت زمان، عدهای ناقه را از بین بردند و دیگران نیز بدان رضایت دادند. در نتیجه [[عذاب الهی]] نازل گشت و همه مشرکان نابود شدند. | ||
== | == معجزه الهی== | ||
ناقه صالح، شتر مادهای بود که با معجزه الهی و در | ناقه صالح، شتر مادهای بود که با معجزه الهی و در تأیید [[صالح (پیامبر)|حضرت صالح]] خلق شد. [[قرآن]] در چند آیه از ناقه صالح یاد کرده و از آن به «ناقَةُ الله» تعبیر میکند.<ref>سوره اعراف، آیه ۷۳؛ سوره هود، آیه ۶۴.</ref> اضافه ناقه به الله را [[اضافه تشریفیه]] {{یاد| اضافهای است که مضاف از مضافالیه کسب شرافت و فضیلت میکند.}} و نشانگر اهمیت این ناقه میدانند.<ref>حسینی شیرازی، تقریب القرآن، ۱۴۲۴ق، ج ۲، ص۲۰۰.</ref> اهمیت این ناقه به دلیل نحوه خاص خلق آن بوده که با معجزه الهی خلق شده و وسیله امتحان قوم ثمود گردیده است.<ref>طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۲۹۸.</ref> در [[مجمع البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر مجمع البیان]] از قول [[حسن بصری]] علت اعجاز ناقه این گونه بیان شده است که ناقه به تنهایی تمام آب موجود در وادی قوم صالح را (در روزی که سهمیه آب خوردنش بوده) میخورده است. <ref>طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۲۹۱.</ref> قرآن نیز در [[آیه ۷۳ سوره اعراف]] به معجزه بودن آن اشاره کرده است.<ref>سوره اعراف، آیه ۷۳.</ref> | ||
قرآن | |||
==خلقت== | ==خلقت== | ||
در روایات اسلامی جزئیاتی از این معجزه ذکر کردهاند. [[صالح (پیامبر)|صالح]] پس از دهها سال تبلیغ خداپرستی در میان قوم خود و ایمان نیاوردن عموم مردم، به آنان چنین پیشنهاد میدهد: «اگر مایلید، درخواستی از من کنید تا از خدای خود بخواهم و او نیز اجابت کند و یا اگر مایلید، من از خدایان شما چیزی بخواهم، پس اگر خدایان شما خواسته مرا پاسخ دادند، من از میان شما میروم. زیرا هم من شما را خسته کردم و هم شما مرا خسته کردید».<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج ۸، ص۱۸۵.</ref> | |||
بر اساس این روایات، [[قوم ثمود]] پیشنهاد صالح را پذیرفتند و پس از آماده کردن مقدمات، صالح از تک | بر اساس این روایات، [[ثمود|قوم ثمود]] پیشنهاد صالح را پذیرفتند و پس از آماده کردن مقدمات، صالح از تک تکبتها خواهان جواب شد، اما پاسخی نشنید. نوبت به درخواست از خدای صالح رسید. هفتاد نفر از بزرگان قوم به همراه صالح نزد کوهی رفتند. سپس از صالح چنین خواستند: «در همین ساعت یک شتر ماده، سرخمو، پرموی که ده ماهه باردار باشد و... از دل کوه بیرون بیاور.» صالح گفت: «آنچه خواستید با اینکه بر من سخت است ولی بر پروردگارم آسان خواهد بود.» سپس صالح این خواسته را از خداوند درخواست کرد. کوه با صدای بلندی شکافته شد. سپس شتری با همان مشخصات از دل کوه بیرون آمد. در عین حال قوم دوباره درخواست کرد که شتر، بچه خود را به دنیا بیاورد. شتر بچه خود را به دنیا آورد. در نهایت، تعداد اندکی از این هفتاد نفر ایمان آوردند و حقیقت امر را به مردم گفتند.<ref> کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج ۸، ص۱۸۵.</ref> | ||
== آزمایش قوم ثمود== | == آزمایش قوم ثمود== | ||
ناقه | ناقه صالح با معجزه الهی به وجود آمد. وجود. صالح و مؤمنان از شیر آن نیز مینوشیدند.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج ۱۰، ص۴۵۸.</ref> خداوند خواهان نگهداری و حفظ این ناقه بوده و تصریح میکند که این ناقه، برای امتحان و آزمایش است<ref>سوره قمر، آیه ۲۷.</ref> بر اساس آیات قرآن، [[ثمود|قوم ثمود]] در برابر ناقه، دو مسئولیت داشتند: | ||
بر اساس آیات قرآن، [[ثمود|قوم ثمود]] در برابر ناقه، دو مسئولیت داشتند: | |||
* «صالح گفت: این ناقه (معجزه من) است، آب نهر را روزی ناقه بنوشد و روزی شما بنوشید، کمترین آزاری به آن نرسانید که عذاب، در روزی بزرگْ شما را فرا خواهد گرفت».<ref>سوره شعراء، آیه ۱۵۵.</ref> | * «صالح گفت: این ناقه (معجزه من) است، آب نهر را روزی ناقه بنوشد و روزی شما بنوشید، کمترین آزاری به آن نرسانید که عذاب، در روزی بزرگْ شما را فرا خواهد گرفت».<ref>سوره شعراء، آیه ۱۵۵.</ref> | ||
* «این ماده شتر خدا، برایتان نشانهای است. رهایش کنید تا در زمین خدا بچرد و هیچ آسیبی به او نرسانید که عذابی دردآور شما را فرا خواهد گرفت».<ref>سوره اعراف، آیه ۷۳.</ref> | * «این ماده شتر خدا، برایتان نشانهای است. رهایش کنید تا در زمین خدا بچرد و هیچ آسیبی به او نرسانید که عذابی دردآور شما را فرا خواهد گرفت».<ref>سوره اعراف، آیه ۷۳.</ref> | ||
==کشتن ناقه و عذاب الهی== | ==کشتن ناقه و عذاب الهی== | ||
قوم ثمود، شتر را کشتند، و به صالح گفتند: «ای صالح، اگر پیامبر هستی آنچه را به ما وعده میدهی بیاور».<ref>سوره اعراف، آیه ۷۷.</ref> در نهایت عذاب الهی شامل آنان شد. بر اساس آیات قرآن، آنها با پی بردن به قطعیت عذاب، پشیمان شدند<ref>سوره شعراء، آیه ۱۵۷.</ref> اما سودی برایشان نداشت و جز مؤمنان، همه هلاک شدند.<ref>سوره اعراف، آیه ۷۸.</ref> | |||
'''خطای یک فرد و عذاب قوم'''{{سخ}} | '''خطای یک فرد و عذاب قوم'''{{سخ}}یکی از آیات [[قرآن]] کشتن ناقه را به یک فرد استناد میدهد: «یارشان را ندا دادند و او شمشیر برگرفت و آن (شتر) را پی کرد».<ref>سوره قمر،آیه ۲۹.</ref> از برخی [[روایات]] نیز همین مطلب به دست میآید.<ref>حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۳۵.</ref> اما آیات دیگر، کشتن ناقه را به همگان استناد داده و به همین جهت عذاب الهی نیز شامل همه آنها شد: «فَعَقَرُواْ النَّاقَةَ وَ عَتَوْاْ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ؛ پس آنها، ماده شتر را پی کردند و از فرمان پروردگارشان سرباز زدند».<ref>سوره اعراف، آیه ۷۷.</ref> | ||
یکی از آیات [[قرآن]] کشتن ناقه را به یک فرد استناد میدهد: «یارشان را ندا دادند و او شمشیر برگرفت و آن (شتر) را پی کرد».<ref>سوره قمر،آیه ۲۹.</ref> از برخی [[روایات]] نیز همین مطلب به دست میآید.<ref>حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۳۵.</ref> اما آیات دیگر، کشتن ناقه را به همگان استناد داده و به همین جهت عذاب الهی نیز شامل همه آنها شد: «فَعَقَرُواْ النَّاقَةَ وَ عَتَوْاْ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ؛ پس آنها، ماده شتر را پی کردند و از فرمان پروردگارشان سرباز زدند».<ref>سوره اعراف، آیه ۷۷.</ref> | |||
این تعبیر متفاوت، برای تذکر به این نکته دانسته شده است که اگرچه برخی افراد این قتل را انجام دادند، ولی دیگران نیز بدان راضی بوده و آن را تایید کردند.<ref>فضل الله، تفسیر من وحی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۲۴، ص۲۸۷.</ref>[[امام علی(ع)]]، در سخنی به این آیه استناد کرده ومی فرماید: اى مردم! رضايت و نارضايى (بر عملى) موجب وحدت پاداش و كيفر مردم مىگردد (يعنى؛ عاملان و كسانى كه راضى به آن عملند، در كيفر يا پاداش شريكند) ناقه «ثمود» را یک نفر بيشتر پى نکرد، امّا عذاب و کيفر آن همه قوم ثمود را فرا گرفت، زيرا همه به عمل او راضى بودند، خداوند سبحان مىفرمايد:«شتر ماده ثمود را یک نفر دست و پا برید، امّا عذاب آن تمام قوم ثمود را گرفت، زیرا همگی آن را پسندیدند».<ref>سید رضی، نهج البلاغه، ۱۴۱۴ق، خطبه ۲۰۱، ص۳۱۹. : مکارم شیرازى، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان، ج۱، ص۴۹۷. </ref> | این تعبیر متفاوت، برای تذکر به این نکته دانسته شده است که اگرچه برخی افراد این قتل را انجام دادند، ولی دیگران نیز بدان راضی بوده و آن را تایید کردند.<ref>فضل الله، تفسیر من وحی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۲۴، ص۲۸۷.</ref>[[امام علی(ع)]]، در سخنی به این آیه استناد کرده ومی فرماید: اى مردم! رضايت و نارضايى (بر عملى) موجب وحدت پاداش و كيفر مردم مىگردد (يعنى؛ عاملان و كسانى كه راضى به آن عملند، در كيفر يا پاداش شريكند) ناقه «ثمود» را یک نفر بيشتر پى نکرد، امّا عذاب و کيفر آن همه قوم ثمود را فرا گرفت، زيرا همه به عمل او راضى بودند، خداوند سبحان مىفرمايد:«شتر ماده ثمود را یک نفر دست و پا برید، امّا عذاب آن تمام قوم ثمود را گرفت، زیرا همگی آن را پسندیدند».<ref>سید رضی، نهج البلاغه، ۱۴۱۴ق، خطبه ۲۰۱، ص۳۱۹. : مکارم شیرازى، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان، ج۱، ص۴۹۷. </ref> |
ویرایش