۱۷٬۸۳۰
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''حَمّالَةُ الْحَطَب'''، به معنای «کسی که هیزم به دوش میکشد» توصیف [[قرآن]] از همسر [[ابولهب| | '''حَمّالَةُ الْحَطَب'''، به معنای «کسی که هیزم به دوش میکشد» توصیف [[قرآن]] از همسر [[ابولهب|ابولَهَب]].<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۷، ص۴۲۰.</ref> همسر ابولهب، خواهر [[ابوسفیان]] و عمه [[معاویة بن ابیسفیان|معاویه]] بود.<ref>ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۴۳۰.</ref> کنیه او امجمیل بود و نامش را اروی، جمیله<ref>شیخ طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۲۶۵.</ref> و صخرة<ref>میبدی، دیوان أمیرالمؤمنین(ع)، ۱۴۱۱ق، ص۹۲.</ref> گفتهاند. | ||
در | این تعبیر در [[سوره مسد|سوره مَسَد]] به کار رفته است.<ref>سوره مسد، آیه۴.</ref> در اینکه چرا قرآن چنین توصیفی بهکار برده، مواردی ذکر شده است: | ||
* امجمیل خارهای بیابان را به دوش میکشید و زمانی که [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] برای [[نماز]] میرفت، آنها را جلوی پای او میریخت تا اذیت شود.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۸۵۲.</ref> | * امجمیل خارهای بیابان را به دوش میکشید و زمانی که [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] برای [[نماز]] میرفت، آنها را جلوی پای او میریخت تا اذیت شود.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۸۵۲.</ref> | ||
* امجمیل با کارهایی که انجام میداد، آتش [[جهنم]] و هیزم آن را برای خود در جهنم فراهم میکرد.<ref>مطهری، مجموعه آثار، بیتا، ج۲۸، ص۸۲۵.</ref> | * امجمیل با کارهایی که انجام میداد، آتش [[جهنم]] و هیزم آن را برای خود در جهنم فراهم میکرد.<ref>مطهری، مجموعه آثار، بیتا، ج۲۸، ص۸۲۵.</ref> | ||
* او پیامبر(ص) را به [[فقیر]] بودن [[تمسخر|مسخره]] میکرد، پس خداوند نیز با این وصف، او را تحقیر کرد.<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۳۲، ص۳۵۳.</ref> | * او پیامبر(ص) را به [[فقیر]] بودن [[تمسخر|مسخره]] میکرد، پس خداوند نیز با این وصف، او را تحقیر کرد.<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۳۲، ص۳۵۳.</ref> | ||
* این تعبیر، کنایه از [[سخنچینی]] او است.<ref>شیخ طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۱۰، ص۴۲۸.</ref>در [[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]] آمده است که این موارد منافی هم نبوده و میتوان همه آنها را مقصود [[آیه]] دانست.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۷، ص۴۲۱.</ref> | * این تعبیر، کنایه از [[سخنچینی]] او است.<ref>شیخ طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۱۰، ص۴۲۸.</ref>در [[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]] آمده است که این موارد منافی هم نبوده و میتوان همه آنها را مقصود [[آیه]] دانست.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۷، ص۴۲۱.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانوشت}} | {{پانوشت}} |
ویرایش