پرش به محتوا

علم لدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

۸۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۰ اکتبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{اعتقادات شیعه}}'''علم لَدُنّی''' اصطلاحی است برآمده از [[آیه ۶۵ سوره کهف]] (وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا)، و مراد از آن دانشی است که بدون اکتساب و یادگیری از راه‌های معمول به دست آمده و از جانب خداوند به فرد عالم اعطاء شده است.
{{اعتقادات شیعه}}'''علم لَدُنّی''' اصطلاحی است برآمده از [[آیه ۶۵ سوره کهف]] (وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا)، و مراد از آن دانشی است که بدون اکتساب و یادگیریِ از راه‌های معمول به دست آمده و از جانب خداوند به فرد عالِم اعطاء شده است.


برخی علم لدنّی را همان [[علم غیب|علم به غیب]] از طرق غیر عادی می‌دانند، در مقابل برخی براین باورند که متعلَّق علم لدنّی می‌تواند امور غیبی یا امور عادی باشد که از راه‌های عادی نیز قابل کسب است.
برخی علم لدنّی را همان [[علم غیب|علم به غیب]] از طرق غیر عادی می‌دانند. در مقابل برخی براین باورند که متعلَّق علم لدنّی می‌تواند امور غیبی یا امور عادی باشد که از راه‌های عادی نیز قابل کسب است.


[[آیه|آیاتی]] در [[قرآن]] به علم لدنّی در افراد خاصی چون پیامبران اشاره دارند و در [[حدیث|روایات]] نقل شده از [[امامان شیعه]] نیز به علم لدنّی [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)‌]] و امامان(ع) تصریح شده است. اعتقاد به علم لدنّی امامان جزو باورهای شیعیان و ناشی از جایگاه امامت و وظایف امام نزد معتقدان به این مذهب است. با این حال برخی از نواندیشان دینی علم لدنّی ائمه را انکار نموده‌اند. نقدهایی نسبت به این دیدگاه بیان شده است همچون این نقد که دلایل ارائه شده توسط آن‌ها، مدعایشان را ثابت نمی‌کند.
[[آیه|آیاتی]] در [[قرآن]] به علم لدنّی در افراد خاصی چون پیامبران اشاره دارند و در [[حدیث|روایات]] نقل شده از [[امامان شیعه]] نیز به علم لدنّی [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)‌]] و امامان(ع) تصریح شده است. اعتقاد به علم لدنّی امامان جزو باورهای شیعیان و ناشی از جایگاه امامت و وظایف امام نزد معتقدان به این مذهب است. با این حال برخی از نواندیشان دینی علم لدنّی ائمه را انکار نموده‌اند. نقدهایی نسبت به این دیدگاه بیان شده است همچون این نقد که دلایل ارائه شده توسط آن‌ها، مدعایشان را ثابت نمی‌کند.


== مفهوم شناسی و جایگاه ==
== مفهوم شناسی و جایگاه ==
«لَدُن» به معنای «نزد» است.<ref>فراهیدی، العین، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۴۰.</ref> مقصود از علم لدنّی دانشی است که بدون واسطه‌‌ مستقیما از جانب خداوند دریافت می‌شود.<ref>نراقی، خزائن، ۱۳۷۸ش، ۴۹۹؛‌ تهانوی، موسوعة کشاف إصطلاحات الفنون و العلوم، ۱۹۹۶م، ج۲، ص۱۲۳‍۱؛  حیدری، دروس فی علم الإمام، ۱۴۳۲ق، ص۱۳۰؛ سجادی، فرهنگ علوم فلسفی و کلامی، ۱۳۷۵ش، ص۵۳۲.</ref> [[ملا احمد نراقی]] در تبیین علم لدنی بر این باور است که علم به ضروریات و غیر محسوسات به سه صورت امکان‌پذیر است:
«لَدُن» به معنای «نزد» است.<ref>فراهیدی، العین، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۴۰.</ref> مقصود از علم لدنّی دانشی است که بدون واسطه‌‌ مستقیما از نزد خداوند دریافت می‌شود.<ref>نراقی، خزائن، ۱۳۷۸ش، ۴۹۹؛‌ تهانوی، موسوعة کشاف إصطلاحات الفنون و العلوم، ۱۹۹۶م، ج۲، ص۱۲۳‍۱؛  حیدری، دروس فی علم الإمام، ۱۴۳۲ق، ص۱۳۰؛ سجادی، فرهنگ علوم فلسفی و کلامی، ۱۳۷۵ش، ص۵۳۲.</ref> [[ملا احمد نراقی]] در تبیین علم لدنّی بر این باور است که علم به ضروریات و غیر محسوسات به سه صورت امکان‌پذیر است:


از طریق معلّم بشری که به آن علم وراثت یا علم تقلیدی گفته می‌شود.
# از طریق معلّم بشری که به آن علم وراثت یا علم تقلیدی گفته می‌شود.
 
# از طریق فکر و استدلال که به آن علم نظر و برهان گفته می‌شود.
از طریق فکر و استدلال که به آن علم نظر و برهان گفته می‌شود.
# از طرق دیگری مثل [[وحی]]، رویت در خواب و شهود و مکاشفه شکل می‌گیرد که این دسته سوم علم لدنَی است.<ref>نراقی، رسائل و مسائل، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۵۲-۵۳.</ref>‌‌ وی این نوع علم را اشرف علوم و بلکه علم حقیقی می‌داند.<ref>نراقی، رسائل و مسائل، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۵۳.</ref>
 
از طرق دیگری مثل [[وحی]]، رویت در خواب و شهود و مکاشفه شکل می‌گیرد که این دسته سوم علم لدنَی است.<ref>نراقی، رسائل و مسائل، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۵۲-۵۳.</ref>‌‌ وی این نوع علم را اشرف علوم و بلکه علم حقیقی می‌داند.<ref>نراقی، رسائل و مسائل، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۵۳.</ref>


[[مرتضی مطهری]] منشأ این اصطلاح را تعبیر قرآن کریم در [[آیه ۶۵ سوره کهف]] (وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا) می‌داند که در مورد علم [[حضرت خضر|حضرت خضر(ع)]] است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۴، ص۱۳۰.</ref> وی علم لدنّی را علمی می‌داند که منشأش تجسسات ظاهری بشری یا قیاسات و استدلالات و آزمایش‌ها نباشد، بلکه فقط خداوند افاضه کرده باشد.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۴، ص۱۳۰.</ref>
[[مرتضی مطهری]] منشأ این اصطلاح را تعبیر قرآن کریم در [[آیه ۶۵ سوره کهف]] (وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا) می‌داند که در مورد علم [[حضرت خضر|حضرت خضر(ع)]] است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۴، ص۱۳۰.</ref> وی علم لدنّی را علمی می‌داند که منشأش تجسسات ظاهری بشری یا قیاسات و استدلالات و آزمایش‌ها نباشد، بلکه فقط خداوند افاضه کرده باشد.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۴، ص۱۳۰.</ref>


=== رابطه علم غیب و علم لدنی ===
=== رابطه علم غیب و علم لدنّی ===
[[علم غیب|علم‌ غیب]] به معنای آگاهی از امور پنهان و چیزهایی است که با حواس قابل درک نیست.<ref>جوادی آملی، ادب فنای مقربان، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۴۱۴.</ref>‌‌ برخی از پژوهشگران علم لدنّی را به معنای علم غیبی می‌دانند که از جانب خداوند به برخی افراد خاصی اعطا شده‌ است.<ref>مروی و مصطفوی،‌ «دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم (ع)»، ص۱۵-۱۶.</ref> همچنین برخی علم لدنّی را اصطلاحی دیگر برای علم غیب می‌دانند به صورتی که به این علم از آن جهت که از راه‌های عادی قابل کسب نیست علم غیب و از آن جهت که از جانب خداوند افاضه شده است علم لدنّی گفته می‌شود.<ref>مهدوی‌فر، علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن، قم، ص۲۴-۲۵.</ref>‌
[[علم غیب|علم‌ غیب]] به معنای آگاهی از امور پنهان و چیزهایی است که با حواس قابل درک نیست.<ref>جوادی آملی، ادب فنای مقربان، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۴۱۴.</ref>‌‌ برخی از پژوهشگران علم لدنّی را به معنای علم غیبی می‌دانند که از جانب خداوند به برخی افراد خاصی اعطا شده‌ است.<ref>مروی و مصطفوی،‌ «دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم (ع)»، ص۱۵-۱۶.</ref> همچنین برخی علم لدنّی را اصطلاحی دیگر برای علم غیب می‌دانند.<ref>مهدوی‌فر، علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن، قم، ص۲۴-۲۵.</ref> به این صورت که به این علم از آن جهت که از راه‌های عادی قابل کسب نیست علم غیب و از آن جهت که از جانب خداوند افاضه شده است علم لدنّی گفته می‌شود.<ref>مهدوی‌فر، علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن، قم، ص۲۴-۲۵.</ref>‌


[[ابن‌میثم بحرانی|ابن میثم بحرانی]] در شرح خطبه ۱۲۸ [[نهج البلاغه]]<ref>نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه ۱۲۸، ص ۱۸۶.</ref> که بر اساس مضمون آن [[امام علی علیه‌السلام|امیرالمومنین(ع)]] علم غیب را از خود نفی کرده و مختص به خداوند می‌داند، می‌گوید: باید میان علم غیب و علم به امور غایب تفاوت گذاشت.<ref>  ابن میثم بحرانی، شرح نهج البلاغة، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۱۳۹-۱۴۱.</ref> علم غیب علمی ذاتی و بدون علت است و همین علم است که امام علی(ع) از خود نفی می‌کنند.<ref>  ابن میثم بحرانی، شرح نهج البلاغة، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۱۳۹-۱۴۱.</ref> امّا علم به امور غایب به افاضه خداوند صورت می‌گیرد که البته برای افرادی چنین علمی اعطا می‌شود که توان و استعداد دریافت آن را با تزکیه نفس در خود ایجاد کرده باشند.<ref>  ابن میثم بحرانی، شرح نهج البلاغة، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۱۳۹-۱۴۱.</ref> به همین جهت برخی در رابطه با علم غیب امامان چنین گفته‌اند که این علم ذاتی نیست بلکه علم لدنّی است از جانب خداوند به [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] آموخته شد و ایشان مامور بود به جانشینان خود بیاموزد.<ref>نیل‌ساز و دیگران، «نقد شبهه تعارض آیات «علم غیب» در قرآن»،‌ ص۴۷.</ref>
[[ابن‌میثم بحرانی|ابن میثم بحرانی]] در شرح خطبه ۱۲۸ [[نهج البلاغه]]<ref>نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه ۱۲۸، ص ۱۸۶.</ref> که بر اساس مضمون آن [[امام علی علیه‌السلام|امیرالمومنین(ع)]] علم غیب را از خود نفی کرده و مختص به خداوند می‌داند، می‌گوید: باید میان علم غیب و علم به امور غایب تفاوت گذاشت.<ref>  ابن میثم بحرانی، شرح نهج البلاغة، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۱۳۹-۱۴۱.</ref> علم غیب علمی ذاتی و بدون علت است و همین علم است که امام علی(ع) از خود نفی می‌کند.<ref>  ابن میثم بحرانی، شرح نهج البلاغة، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۱۳۹-۱۴۱.</ref> امّا علم به امور غایب به افاضه خداوند صورت می‌گیرد که البته برای افرادی چنین علمی اعطاء می‌شود که توان و استعداد دریافت آن را با تزکیه نفس در خود ایجاد کرده باشند.<ref>  ابن میثم بحرانی، شرح نهج البلاغة، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۱۳۹-۱۴۱.</ref> به همین جهت برخی در رابطه با علم غیب امامان چنین گفته‌اند که این علم ذاتی نیست بلکه علم لدنّی است از جانب خداوند به [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] آموخته شد و ایشان مامور بود به جانشینان خود بیاموزد.<ref>نیل‌ساز و دیگران، «نقد شبهه تعارض آیات «علم غیب» در قرآن»،‌ ص۴۷.</ref>


در مقابل نظری وجود دارد که دایره علم لدنّی را شامل همه علوم می‌داند که علوم غیبی و علوم دنیوی را شامل می‌شود.<ref>«[http://www.porsemanequran.com/content/%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D9%84%D8%AF%D9%86%DB%8C-%D9%88-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D9%85%D8%A7%D8%AF%DB%8C رابطه علم لدنی و علوم مادی»]، سایت پرسمان قرآن.</ref> برای نمونه دانش ساخت زره -که خداوند در [[آیه ۸۰ سوره انبیاء]] به آن اشاره ‌می‌کند- یک علم مادی است ولی از جانب خداوند به [[داوود (پیامبر)|حضرت داوود(ع)]] اعطاء شده است.<ref>«[http://www.porsemanequran.com/content/%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D9%84%D8%AF%D9%86%DB%8C-%D9%88-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D9%85%D8%A7%D8%AF%DB%8C رابطه علم لدنی و علوم مادی»]، سایت پرسمان قرآن.</ref> بر این اساس علم لدنی شامل هر علمی است که بدون اکتساب و تجربه باشد و از جانب خداوند افاضه شده باشد، چه علم مربوط به غیب باشد و چه مربوط به دنیا که با اکتساب نیز قابل کشف است.<ref>«[http://www.porsemanequran.com/content/%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D9%84%D8%AF%D9%86%DB%8C-%D9%88-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D9%85%D8%A7%D8%AF%DB%8C رابطه علم لدنی و علوم مادی»]، سایت پرسمان قرآن.</ref>
در مقابل نظری وجود دارد که دایره علم لدنّی را شامل همه علوم می‌داند که علوم غیبی و علوم دنیوی را شامل می‌شود.<ref>«[http://www.porsemanequran.com/content/%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D9%84%D8%AF%D9%86%DB%8C-%D9%88-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D9%85%D8%A7%D8%AF%DB%8C رابطه علم لدنی و علوم مادی»]، سایت پرسمان قرآن.</ref> برای نمونه دانش ساخت زره -که خداوند در [[آیه ۸۰ سوره انبیاء]] به آن اشاره ‌می‌کند- یک علم مادی است ولی از جانب خداوند به [[داوود (پیامبر)|حضرت داوود(ع)]] اعطاء شده است.<ref>«[http://www.porsemanequran.com/content/%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D9%84%D8%AF%D9%86%DB%8C-%D9%88-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D9%85%D8%A7%D8%AF%DB%8C رابطه علم لدنی و علوم مادی»]، سایت پرسمان قرآن.</ref> بر این اساس علم لدنّی شامل هر علمی است که بدون اکتساب و تجربه باشد و از جانب خداوند افاضه شده باشد، چه علم مربوط به غیب باشد و چه مربوط به دنیا که با اکتساب نیز قابل کشف است.<ref>«[http://www.porsemanequran.com/content/%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D9%84%D8%AF%D9%86%DB%8C-%D9%88-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D9%85%D8%A7%D8%AF%DB%8C رابطه علم لدنی و علوم مادی»]، سایت پرسمان قرآن.</ref>


=== اقسام علم لدنی ===
=== اقسام علم لدنّی ===
بر اساس [[آیه ۵۱ سوره شوری]]، علم لدنّی را به دو قسم با واسطه یا بدون واسطه تقسیم کرده‌اند.<ref>حیدری، دروس فی علم الإمام، ۱۴۳۲ق، ص۱۲۹.</ref> همچنین برخی تقسیمات این علم را به سه گونه [[وحی]]، [[الهام]] و فراست دانسته‌اند.<ref>فرهنگ علوم فلسفی و کلامی، ۱۳۷۵ش، ص۵۳۲.</ref> وحی را مختص [[پیامبران|انبیاء]] و الهام را مربوط به اولیای الهی دانسته‌اند. فِراسَت نیز آگاهی بدون استدلال از غیب در اثر مشاهده نشانه‌هاست برای خواص مومنین است.<ref>سجادی، فرهنگ معارف اسلامی،‌ ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۱۴۰۶-۱۴۰۷.</ref>
بر اساس [[آیه ۵۱ سوره شوری]]، علم لدنّی را به دو قسم با واسطه یا بدون واسطه تقسیم کرده‌اند.<ref>حیدری، دروس فی علم الإمام، ۱۴۳۲ق، ص۱۲۹.</ref> همچنین برخی تقسیمات این علم را به سه گونه [[وحی]]، [[الهام]] و فِراسَت دانسته‌اند.<ref>فرهنگ علوم فلسفی و کلامی، ۱۳۷۵ش، ص۵۳۲.</ref> وحی را مختص [[پیامبران|انبیاء]] و الهام را مربوط به اولیای الهی دانسته‌اند. فِراسَت نیز آگاهی بدون استدلال از غیب در اثر مشاهده نشانه‌هاست که برای خواص مومنین است.<ref>سجادی، فرهنگ معارف اسلامی،‌ ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۱۴۰۶-۱۴۰۷.</ref>


== علم لدنّی در قرآن ==
== علم لدنّی در قرآن ==
خط ۳۷: خط ۳۵:
در تفسیر عبارت «عَلَّمَكَ ما لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ»، بیان شده است که مراد علمی است که از طریق اسباب و لوام عادی اکتساب برای پیامبر قابل حصول نبود.<ref>طباطبایی، الميزان في تفسير القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۸۰.</ref>
در تفسیر عبارت «عَلَّمَكَ ما لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ»، بیان شده است که مراد علمی است که از طریق اسباب و لوام عادی اکتساب برای پیامبر قابل حصول نبود.<ref>طباطبایی، الميزان في تفسير القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۸۰.</ref>


* [[آیه ۲۶ سوره نمل|آیه ۲۶]] و [[آیه ۲۷ سوره نمل|۲۷ سوره نمل]]: «عَلِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلىَ‏ غَيْبِهِ أَحَدًا؛ إِلَّا مَنِ ارْتَضىَ‏ مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَينْ‏ِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا؛ او داناى غيب عالم است و هيچ كس را بر غيب خود آگاه نمی‌‏كند. مگر آن كس را كه به پيامبرى برگزيده است كه فرشتگان را از پيش رو و پشت سر او می‌‏فرستد (تا اسرار وحى را شياطين به سرقت گوش نربايند)»<ref>سوره جن، آیه ۲۶ و ۲۷؛ ترجمه الهی قمشه‌ای.</ref>
* [[آیه ۲۶ سوره نمل|آیه ۲۶]] و [[آیه ۲۷ سوره نمل|۲۷ سوره جنّ]]: «عَلِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلىَ‏ غَيْبِهِ أَحَدًا؛ إِلَّا مَنِ ارْتَضىَ‏ مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَينْ‏ِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا؛ او داناى غيب عالم است و هيچ كس را بر غيب خود آگاه نمی‌‏كند. مگر آن كس را كه به پيامبرى برگزيده است كه فرشتگان را از پيش رو و پشت سر او می‌‏فرستد (تا اسرار وحى را شياطين به سرقت گوش نربايند)»<ref>سوره جن، آیه ۲۶ و ۲۷؛ ترجمه الهی قمشه‌ای.</ref>


علامه طباطبایی(ه) با توجه به این آیات علم غیب را مختص خداوند می‌داند و استثنای بعدش را نشان از این می‌داند که اطلاع انبیاء از غیب به صورت استقلالی نبوده و به واسطه تعلیم خداوند بوده است.<ref>طباطبایی، الميزان في تفسير القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۲۰، ص۵۳.</ref>
علامه طباطبایی(ه) با توجه به این آیات علم غیب را مختص خداوند می‌داند و استثنای بعدش را نشان از این می‌داند که اطلاع انبیاء از غیب به صورت استقلالی نبوده و به واسطه تعلیم خداوند بوده است.<ref>طباطبایی، الميزان في تفسير القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۲۰، ص۵۳.</ref>
خط ۴۵: خط ۴۳:
[[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]] با تبیین علم کسی که با داشتن علم الکتاب در چشم به هم زدن تخت ملکه سبأ را نزد [[سلیمان (پیامبر)|حضرت سلیمان(ع)]] حاضر کرد، این علم را از علوم فکری و قابل اکتساب و تعلّم نمی‌داند.<ref>طباطبایی، الميزان في تفسير القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۱۵، ص۳۶۳.</ref>
[[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]] با تبیین علم کسی که با داشتن علم الکتاب در چشم به هم زدن تخت ملکه سبأ را نزد [[سلیمان (پیامبر)|حضرت سلیمان(ع)]] حاضر کرد، این علم را از علوم فکری و قابل اکتساب و تعلّم نمی‌داند.<ref>طباطبایی، الميزان في تفسير القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۱۵، ص۳۶۳.</ref>


== علم لدنی در روایات ==
== علم لدنّی در روایات ==
در‌‌ [[حدیث|احادیث]] نقل شده از [[امامان شیعه]] نیز به این نوع علم برای [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] و امامان(ع) اشاره شده است که برای نمونه به چند مورد اشاره می‌شود:{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقل‌قول = سيف تمار گويد: جمعى از شيعه بوديم كه در حجر (كنار خانه كعبه) خدمت [[امام صادق علیه‌السلام]] بوديم، آن حضرت فرمود: جاسوسى بر سر ما است، ما به راست و چپ نگاه كرديم و كسی را نديديم و گفتم جاسوسى بر ما گمارده نيست، سه بار فرمود سوگند به پروردگار كعبه و پروردگار اين ساختمان همين است كه می‌گويم، اگر من همراه موسى و خضر بودم به آنها می‌‌گفتم كه من‏ از آن دو اعلمم و به آنها بدان چه در دست نداشتند خبر مى‏‌دادم، زيرا به موسى و خضر (ع) علم آنچه بوده داده شده بود و به آنها علم آنچه مى‌‏باشد و آن چه خواهد بود تا قيام ساعت نداده بودند و محققاً ما از رسول خدا آن را به خوبى ارث برديم.|تاریخ بایگانی|| منبع = <small>[[محمد بن یعقوب کلینی|کلینی]]، اصول کافی (ترجمه [[محمدباقر کمره‌ای]])، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۳۰۶-۳۰۷.</small>| تراز = چپ| عرض = ۳۲۰px|حاشیه= ۵px| اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه =| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = راست}}
در‌‌ [[حدیث|احادیث]] نقل شده از [[امامان شیعه]] نیز به این نوع علم برای [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] و امامان(ع) اشاره شده است که برای نمونه به چند مورد اشاره می‌شود:{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقل‌قول = سيف تمار گويد: جمعى از شيعه بوديم كه در حجر (كنار خانه كعبه) خدمت [[امام صادق علیه‌السلام]] بوديم، آن حضرت فرمود: جاسوسى بر سر ما است، ما به راست و چپ نگاه كرديم و كسی را نديديم و گفتم جاسوسى بر ما گمارده نيست، سه بار فرمود سوگند به پروردگار كعبه و پروردگار اين ساختمان همين است كه می‌گويم، اگر من همراه موسى و خضر بودم به آنها می‌‌گفتم كه من‏ از آن دو اعلمم و به آنها بدان چه در دست نداشتند خبر مى‏‌دادم، زيرا به موسى و خضر (ع) علم آنچه بوده داده شده بود و به آنها علم آنچه مى‌‏باشد و آن چه خواهد بود تا قيام ساعت نداده بودند و محققاً ما از رسول خدا آن را به خوبى ارث برديم.|تاریخ بایگانی|| منبع = <small>[[محمد بن یعقوب کلینی|کلینی]]، اصول کافی (ترجمه [[محمدباقر کمره‌ای]])، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۳۰۶-۳۰۷.</small>| تراز = چپ| عرض = ۳۲۰px|حاشیه= ۵px| اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه =| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = راست}}


در روایتی محمد بن‌ مسلم از [[امام محمد باقر علیه‌السلام|امام باقر(ع)]] نقل می‌کند که [[جبرئیل]] دو انار از [[بهشت]] برای حضرت رسول اکرم(ص) آورد. [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی(ع)]] سوال کردند که این دو انار چیست؟ پیامبر(ص)‌ فرمودند که یکی از آن‌ها [[نبوت]] است که سهمی برای تو در آن نیست و یکی دیگر علم است که ما باهم در آن شریک هستیم.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۶۳.</ref>
در روایتی محمد بن‌ مسلم از [[امام محمد باقر علیه‌السلام|امام باقر(ع)]] نقل می‌کند که [[جبرئیل]] دو انار از [[بهشت]] برای حضرت رسول اکرم(ص) آورد. [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی(ع)]] سوال کردند که این دو انار چیست؟ پیامبر(ص)‌ فرمودند که یکی از آن‌ها [[نبوت]] است که سهمی برای تو در آن نیست و یکی دیگر علم است که ما باهم در آن شریک هستیم.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۶۳.</ref>


از [[امام موسی کاظم علیه‌السلام|امام کاظم(ع)‌]] نقل شده است که دانش ما از جهت است. آن‌چه در مورد گذشته بوده برای ما تفسیر شده و آن‌چه مربوط به آینده است برای ما نوشته شده و آن‌چه در حال پدید می‌آید در دل ما می‌افتد یا اثر در گوش می‌گذارد و این بهترین دانش ماست. با این حال پیامبری بعد از پیامبر ما نیست.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۶۴.</ref>
از [[امام موسی کاظم علیه‌السلام|امام کاظم(ع)‌]] نقل شده است که دانش ما از جهت است. آن‌چه در مورد گذشته بوده برای ما تفسیر شده و آن‌چه مربوط به آینده است، برای ما نوشته شده و آن‌چه در حال پدید می‌آید در دل ما می‌افتد یا اثر در گوش می‌گذارد و این بهترین دانش ماست. با این حال پیامبری بعد از پیامبر ما نیست.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۶۴.</ref>


در روایت دیگری از [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] نقل شده است که حضرت منشأ علوم امامان را وراثت از جانب پیامبر(ص)‌ و [[الهام|الهام قلبی]] می‌دانند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۶۴.</ref>
در روایت دیگری از [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] نقل شده است که حضرت منشأ علوم امامان را وراثت از جانب پیامبر(ص)‌ و [[الهام|الهام قلبی]] می‌دانند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۶۴.</ref>
== علم لدنّی امام در عقیده امامیّه ==
== علم لدنّی امام در عقیده امامیّه ==
[[محمدحسن نادم]] پژوهشگر [[علم امام|مباحث علم امام]]، بر این باور است که شیعیان در طول تاریخ همواره نگاه خاصی در رابطه با امامت داشتند که با نگاه غیرشیعیان متفاوت بوده است.<ref>نادم، تطور تاریخی علم امام در اندیشه امامیه، ۱۳۹۹ش، ص۹.</ref> به عقیده شیعیان، [[امامت|امام]] همه شئون [[نبوت|پیامبر]] بجز دریافت و ابلاغ وحی را دارد.<ref>نادم، تطور تاریخی علم امام در اندیشه امامیه، ۱۳۹۹ش، ص۹.</ref> از این جهت تبیین وحی برای مردم و اجرای دستورات الهی جزء قلمرو وظایف امام محسوب می‌شوند.<ref>نادم، تطور تاریخی علم امام در اندیشه امامیه، ۱۳۹۹ش، ص۹.</ref> به همین جهت همان ضرورتی که برای علم خاص و الهی پیامبر وجود دارد عینا برای امام نیز وجود خواهد داشت.<ref>نادم، تطور تاریخی علم امام در اندیشه امامیه، ۱۳۹۹ش، ص۹.</ref> به همین جهت وقتی در مباحث اعتقادی امامیه سخن از علم امام می‌شود مراد از آن یک علم عادی کسب شده با ابزار عادی نیست.<ref>نادم، تطور تاریخی علم امام در اندیشه امامیه، ۱۳۹۹ش، ص۱۰.</ref> بلکه مراد علم و آگاهی ویژه‌ای است که امام از راه افاضه خداوند به آن دست یافته است.<ref>نادم، تطور تاریخی علم امام در اندیشه امامیه، ۱۳۹۹ش، ص۱۰.</ref> برای نمونه، [[محمد بن ابراهیم نعمانی|نعمانی]] از [[محدث|محدثان]] و [[متکلم|متکلمان]] شیعه در کتاب [[کتاب الغیبة (نعمانی)|الغیبة]]، امام را شخص ممتاز زمان خود می‌داند که کسی در فضایل به آن نزدیک نمی‌شود. از جمله ویژگی‌های ممتاز امام از نظر وی علم اوست که از جانب خداوند به او عطا شده است و اکتسابی نیست.<ref>نعمانی، الغیبة،‌ ۱۳۹۷ق،‌ ص۲۲۰.</ref>
[[محمدحسن نادم]] پژوهشگر [[علم امام|مباحث علم امام]]، بر این باور است که شیعیان در طول تاریخ همواره نگاه خاصی در رابطه با امامت داشتند که با نگاه غیرشیعیان متفاوت بوده است.<ref>نادم، تطور تاریخی علم امام در اندیشه امامیه، ۱۳۹۹ش، ص۹.</ref> به عقیده شیعیان، [[امامت|امام]] همه شئون [[نبوت|پیامبر]] بجز دریافت و ابلاغ وحی را دارد.<ref>نادم، تطور تاریخی علم امام در اندیشه امامیه، ۱۳۹۹ش، ص۹.</ref> از این جهت تبیین وحی برای مردم و اجرای دستورات الهی جزء قلمرو وظایف امام محسوب می‌شوند.<ref>نادم، تطور تاریخی علم امام در اندیشه امامیه، ۱۳۹۹ش، ص۹.</ref> به همین جهت همان ضرورتی که برای علم خاص و الهی پیامبر وجود دارد عینا برای امام نیز وجود خواهد داشت.<ref>نادم، تطور تاریخی علم امام در اندیشه امامیه، ۱۳۹۹ش، ص۹.</ref> از این رو وقتی در مباحث اعتقادی امامیه سخن از علم امام می‌شود مراد از آن یک علم عادی کسب شده با ابزار عادی نیست، بلکه مراد علم و آگاهی ویژه‌ای است که امام از راه افاضه خداوند به آن دست یافته است.<ref>نادم، تطور تاریخی علم امام در اندیشه امامیه، ۱۳۹۹ش، ص۱۰.</ref> برای نمونه، [[محمد بن ابراهیم نعمانی|نعمانی]] از [[محدث|محدثان]] و [[متکلم|متکلمان]] شیعه در کتاب [[کتاب الغیبة (نعمانی)|الغیبة]]، امام را شخص ممتاز زمان خود می‌داند که کسی در فضایل به آن نزدیک نمی‌شود.<ref>نعمانی، الغیبة،‌ ۱۳۹۷ق،‌ ص۲۲۰.</ref> از جمله ویژگی‌های ممتاز امام از نظر وی علم اوست که از جانب خداوند به او عطا شده است و اکتسابی نیست.<ref>نعمانی، الغیبة،‌ ۱۳۹۷ق،‌ ص۲۲۰.</ref>


=== نواندیشی دینی و انکار علم لدنّی امام ===
=== نواندیشی دینی و انکار علم لدنّی امام ===
برخی [[نواندیشی دینی|نواندیشان دینی]] همچون مدرسی طباطبایی در [[مکتب در فرایند تکامل (کتاب)|کتاب مکتب در فرایند تکامل]] و محسن کدیور بر این باورند که اندیشه علم لدّنی داشتن امامان و ویژگی‌های فرابشری آن در قرائت‌های اولیه از [[شیعه|مذهب تشیع]] تا اواخر قرن چهارم وجود نداشته و بعدها تحت تاثیر [[تفویض|مکتب تفویض]] وارد تفکرات شیعه شده است.<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، ۱۳۸۶ش،‌ ص۶۶ و ۷۰-۷۱ و ۱۰۶؛‌ کدیور، «قرائت فراموش شده»،‌ ص۱۰۵-۱۰۶.</ref> بر اساس این عقیده که با عنوان [[نظریه علمای ابرار]] نیز شناخته می‌شود، اصحاب ائمّه و دانشمندان قرون اولیه امامیه، امامان(ع)‌ را عالمانی بزرگ می‌دانستند که گرچه ملزم به اطاعت از آن‌ها بودند،‌ ولی اعتقادی به [[عصمت]] و علم لدنی آن‌ها نداشتند.<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، ۱۳۸۶ش،‌ ص۶۶،‌ کدیور، «قرائت فراموش شده»،‌ ص۱۰۵-۱۰۶.</ref>
برخی [[نواندیشی دینی|نواندیشان دینی]] همچون مدرسی طباطبایی در [[مکتب در فرایند تکامل (کتاب)|کتاب مکتب در فرایند تکامل]] و محسن کدیور بر این باورند که اندیشه علم لدّنی داشتن امامان و ویژگی‌های فرابشری آن در قرائت‌های اولیه از [[شیعه|مذهب تشیع]] تا اواخر قرن چهارم وجود نداشته و بعدها تحت تاثیر [[تفویض|مکتب تفویض]] وارد تفکرات شیعه شده است.<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، ۱۳۸۶ش،‌ ص۶۶ و ۷۰-۷۱ و ۱۰۶؛‌ کدیور، «قرائت فراموش شده»،‌ ص۱۰۵-۱۰۶.</ref> بر اساس این عقیده که با عنوان [[نظریه علمای ابرار]] نیز شناخته می‌شود، اصحاب ائمّه و دانشمندان قرون اولیه امامیه، امامان(ع)‌ را عالمانی بزرگ می‌دانستند که گرچه ملزم به اطاعت از آن‌ها بودند،‌ ولی اعتقادی به [[عصمت]] و علم لدنّی آن‌ها نداشتند.<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، ۱۳۸۶ش،‌ ص۶۶،‌ کدیور، «قرائت فراموش شده»،‌ ص۱۰۵-۱۰۶.</ref>


منتقدان این دیدگاه‌ها نقدهایی را مطرح کرده‌اند که از جمله آن‌ها می‌تواند موارد زیر را بیان کرد:
منتقدان این دیدگاه‌ها نقدهایی را مطرح کرده‌اند که از جمله آن‌ها می‌تواند موارد زیر را بیان کرد:
* کتاب مکتب در فرایند تکامل نگاه تاریخ فکر دارد و هدف آن تبیین تطورات فکری است. امّا وارد داوری شده است و استنباط‌ها و تحلیل‌های اعتقادی ارائه داده است که در حیطه علم کلام است نه تاریخ.<ref>عبدالمحمدی و رحیمی، «بررسی و نقد خوانش کتاب مکتب در فرایند تکامل از روش تاریخی؛ مورد، علم غیب ائمه»، ص۵۰.</ref>
* هدف کتاب مکتب در فرایند تکامل تبیین تطورات فکری است، امّا وارد داوری شده است و استنباط‌ها و تحلیل‌های اعتقادی ارائه داده است که در حیطه علم کلام است نه تاریخ.<ref>عبدالمحمدی و رحیمی، «بررسی و نقد خوانش کتاب مکتب در فرایند تکامل از روش تاریخی؛ مورد، علم غیب ائمه»، ص۵۰.</ref>
* علم لدنّی امامان(ع) از پشتوانه‌های قوی روایی و تاریخی برخوردار است و شواهد آن را می‌توان در کتب قرون اولیّه و باورهای اصحاب ائمّه یافت.<ref>عبدالمحمدی و رحیمی، «بررسی و نقد خوانش کتاب مکتب در فرایند تکامل از روش تاریخی؛ مورد، علم غیب ائمه»، ص۵۰.</ref>
* علم لدنّی امامان(ع) از پشتوانه‌های قوی روایی و تاریخی برخوردار است و شواهد آن را می‌توان در کتب قرون اولیّه و باورهای اصحاب ائمّه یافت.<ref>عبدالمحمدی و رحیمی، «بررسی و نقد خوانش کتاب مکتب در فرایند تکامل از روش تاریخی؛ مورد، علم غیب ائمه»، ص۵۰.</ref>
* دلایلی که برای برای اثبات این نظریه ارائه شده است قوت کافی ندارند و شواهدی برخلاف آن‌ها وجود دارد. از جمله این که انتساب این عقیده به برخی اصحاب ائمه بدون سند صورت گرفته است.<ref>علاء المحدثین،‌ «نقد بازخوانی تشیع»، ص۱۵۱.</ref>
* دلایلی که برای برای اثبات این نظریه ارائه شده است قوت کافی ندارند و شواهدی برخلاف آن‌ها وجود دارد. از جمله این که انتساب این عقیده به برخی اصحاب ائمه بدون سند صورت گرفته است.<ref>علاء المحدثین،‌ «نقد بازخوانی تشیع»، ص۱۵۱.</ref>
* دلایل مربوط به نظریه مقابل که ویژگی‌هایی چون علم لدنّی را برای امام ثابت می‌دانند بدون دلیل رد شده است.<ref>علاء المحدثین،‌ «نقد بازخوانی تشیع»، ص۱۵۱.</ref>
* دلایل مربوط به نظریه مقابل که ویژگی‌هایی چون علم لدنّی را برای امام ثابت می‌داند بدون دلیل رد شده است.<ref>علاء المحدثین،‌ «نقد بازخوانی تشیع»، ص۱۵۱.</ref>
* برخورد گزینشی با منابع نقلی شده است و توجه به پاره‌ای از منابع قوی نقی صورت نگرفته است.<ref>علاء المحدثین،‌ «نقد بازخوانی تشیع»، ص۱۵۱.</ref>
* برخورد گزینشی با منابع نقلی صورت گرفته و توجه به پاره‌ای از منابع قوی نقی صورت نگرفته است.<ref>علاء المحدثین،‌ «نقد بازخوانی تشیع»، ص۱۵۱.</ref>


* به شرایط صدور روایات توجه نشده است.<ref>علاء المحدثین،‌ «نقد بازخوانی تشیع»، ص۱۵۱.</ref>
* به شرایط صدور روایات توجه نشده است.<ref>علاء المحدثین،‌ «نقد بازخوانی تشیع»، ص۱۵۱.</ref>


[[عبدالکریم سروش]] در [[بسط تجربه نبوی|نظریه بسط تجربه نبوی]]، با تحلیلی که از مفهوم خاتمیت ارائه می‌دهد، اتکاء به علوم غیبی را از ویژگی‌های انبیاء می‌شمارد که بعد از خاتمیت دیگر معنا ندارد.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ۱۳۷۸ش، ص۷۴-۷۵.</ref> بر این اساس بعد از انبیاء هر کسی هر سخنی را مطرح می‌کند بر اساس ادلّه آن سنجیده خواهد شد و فرد نمی‌تواند با تکیه بر شخصیت خود و ادراک شهودی خاص خودش مطلبی را ادّعا کند و در این مسئله تفاوتی میان [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی(ع)]] و دیگران نیست.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ۱۳۷۸ش، ص۷۴-۷۵.</ref> آیت الله سبحانی در پاسخ به عبدالکریم سروش بیان کرده‌اند که الهام حقایق به قلب انسان‌های وارسته اختصاصی به انبیاء ندارد. <ref>سبحانی، «خاتمیت، انقطاع وحی تشریعی»، ص۸۹.</ref> تفاوت پیامبران با امامان در وحی و شریعت است نه الهام قلبی.<ref>سبحانی، «خاتمیت، انقطاع وحی تشریعی»، ص۸۹.</ref>
[[عبدالکریم سروش]] در [[بسط تجربه نبوی|نظریه بسط تجربه نبوی]]، با تحلیلی که از مفهوم خاتمیت ارائه می‌دهد، اتکاء به علوم غیبی را از ویژگی‌های خاص انبیاء می‌شمارد که بعد از خاتمیت دیگر معنا ندارد.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ۱۳۷۸ش، ص۷۴-۷۵.</ref> بر این اساس بعد از انبیاء هر کسی هر سخنی را مطرح می‌کند بر اساس ادلّه آن سنجیده خواهد شد و فرد نمی‌تواند با تکیه بر شخصیت خود و ادراک شهودی خاص خودش مطلبی را ادّعا کند و در این مسئله تفاوتی میان [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی(ع)]] و دیگران نیست.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ۱۳۷۸ش، ص۷۴-۷۵.</ref> [[جعفر سبحانی|آیت الله سبحانی]] در نقد این نظریه بیان کرده‌اند که الهام حقایق به قلب انسان‌های وارسته اختصاصی به انبیاء ندارد. <ref>سبحانی، «خاتمیت، انقطاع وحی تشریعی»، ص۸۹.</ref> تفاوت پیامبران با امامان در وحی و شریعت است نه الهام قلبی.<ref>سبحانی، «خاتمیت، انقطاع وحی تشریعی»، ص۸۹.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۲٬۵۸۱

ویرایش