فحاشی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
=== آیا خداوند و أئمّه ناسزا گفتهاند؟ === | === آیا خداوند و أئمّه ناسزا گفتهاند؟ === | ||
در آیات قرآن و کلمات امامان معصوم(ع) گزارشهایی وجود دارد که در ظاهر کلماتی ناپسند و دشنامگونه دارند، از آن جمله میتوان به تشبیه و تعبیر برخی اشخاص در قرآن و احادیث به حیوانات، توصیف به برخی حالات و القاب ناپسند مثل: اشباه الرجال ( نامردان مردنما)، بیوفایان مکّار، «بیخرد کوردل»، و... اشاره کرد.<ref>اباذر پور، خرمی، | در آیات قرآن و کلمات امامان معصوم(ع) گزارشهایی وجود دارد که در ظاهر کلماتی ناپسند و دشنامگونه دارند، از آن جمله میتوان به تشبیه و تعبیر برخی اشخاص در قرآن و احادیث به حیوانات، توصیف به برخی حالات و القاب ناپسند مثل: اشباه الرجال ( نامردان مردنما)، بیوفایان مکّار، «بیخرد کوردل»، و... اشاره کرد.<ref>اباذر پور، خرمی، «واکاوی دشنام در کلام معصومین(ع)»، ص۱۰۲.</ref> | ||
برخی محققان باتوجه به ناهمگونی این گزارشها با اصل احترام و قبیح بودن دشنام در اسلام، توجیههایی را برای همسوساختن آنها بیان کردهاند:<ref>اباذر پور، خرمی، | برخی محققان باتوجه به ناهمگونی این گزارشها با اصل احترام و قبیح بودن دشنام در اسلام، توجیههایی را برای همسوساختن آنها بیان کردهاند:<ref>اباذر پور، خرمی، «واکاوی دشنام در کلام معصومین(ع)»، ص۱۰۸.</ref> | ||
# این موارد از جمله ناسزاهای جایز است که شخص بهواسطه کفر، فسق، و.. مستحق آن بوده است.<ref>.اباذر پور، خرمی، | # این موارد از جمله ناسزاهای جایز است که شخص بهواسطه کفر، فسق، و.. مستحق آن بوده است.<ref>.اباذر پور، خرمی، «واکاوی دشنام در کلام معصومین(ع)»، ص۱۰۳-۱۰۵.</ref> | ||
# این تشبیهات یا بیانگر باطن و حقیقت اعمال آنهاست یا بهدلیل ویژگی خاصی است که در آن حیوان بوده و توهینی محسوب نمیشود؛ همانطور که گاهی مؤمنان نیز به برخی حیوانات تشبیه شدهاند. مثلا [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] در [[خطبه ۱۸۲ نهج البلاغه]] حال یاران [[شهادت|شهید]] خود را به شتری توصیف میکند که بچه خود را در آغوش میکشد.<ref>اباذر پور، خرمی، | # این تشبیهات یا بیانگر باطن و حقیقت اعمال آنهاست یا بهدلیل ویژگی خاصی است که در آن حیوان بوده و توهینی محسوب نمیشود؛ همانطور که گاهی مؤمنان نیز به برخی حیوانات تشبیه شدهاند. مثلا [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] در [[خطبه ۱۸۲ نهج البلاغه]] حال یاران [[شهادت|شهید]] خود را به شتری توصیف میکند که بچه خود را در آغوش میکشد.<ref>اباذر پور، خرمی، «واکاوی دشنام در کلام معصومین(ع)»، ص۱۰۳-۱۰۵.</ref> یا حدیثی که در آن [[امام سجاد علیهالسلام|امام سجاد(ع)]] مردم زمانه را به شش گروه از حیوانات تقسیم کرده و سگها را به ناسزاگویان و فحّاشان تشبیه میکند.<ref>صدوق، خصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۳۳۸.</ref> | ||
# برخی پژوهشگران، گونههایی از دشنام و ناسزاگویی را جزئی از فرهنگ و رسوم زبانها و گونهای از خشونت زبانی یافتهاند که بهواسطه متغیر بودن واژهها و اصطلاحات و موقعیتهای اجتماعی و جغرافیایی متفاوتاند؛ به همین جهت ممکن است کلامی در یک زبان، دشنام و در زبان دیگر دشنام محسوب نشود.<ref>طامه، فرزامی، | # برخی پژوهشگران، گونههایی از دشنام و ناسزاگویی را جزئی از فرهنگ و رسوم زبانها و گونهای از خشونت زبانی یافتهاند که بهواسطه متغیر بودن واژهها و اصطلاحات و موقعیتهای اجتماعی و جغرافیایی متفاوتاند؛ به همین جهت ممکن است کلامی در یک زبان، دشنام و در زبان دیگر دشنام محسوب نشود.<ref>طامه، فرزامی، «نام ابزارها و کاربرد و طبقه بندی آنها در دشنامهای فارسی»، ص۱۷.</ref> چنانچه عبارت «ثَکَلَتْکَ أُمُّک» (مادرت داغت را ببیند یا مادرت به عزایت بنشیند) عبارتی رایج در موقعیت اجتماعی آن زمان بوده و برداشت ناسزا از آن نشده است.<ref>«[https://iqna.ir/fa/news/4162717/%D8%AB%DA%A9%D9%84%D8%AA%DA%A9-%D8%A7%D9%85%DA%A9-%D8%AF%D8%B1%D8%B4%D8%AA%E2%80%8C%DA%AF%D9%88%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%88%D9%84%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%B2%D8%A7-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA «ثکلتک امک» درشتگویی است ولی ناسزا نیست]»، خبرگزاری بین المللی قرآن، اباذر پور، خرمی، «واکاوی دشنام در کلام معصومین(ع)»، ص۱۰۸.</ref>{{یاد| ابن اثیر(مبارک بن محمد) در تحلیل واژه «ثُکل»، آن را به معنای فقدان و نیستی و مرگ و هلاکت دانسته است و در تشریح «ثَکِلَتْکَ أمّک»(مادرت داغت راببیند) بر این باور است که چون مرگ هر کسی را فرامیگیرد این جمله نفرین نیست بلکه نوعی دعا برای مرگ فردی است که کردار یا گفتار بد دارد. و اینکه مرگ برای او بهتر است از اینکه به این رفتار بدش ادامه دهد. <ref>النهایه فی غریب الحدیث و الاثر، ۱۳۹۹ق، ج۱، ص۲۱۷.</ref>}} | ||
# لعن یا تحقیر برخی افراد در برخی مواقع، به دلیل نهیب و تذکر و برگشتن افراد به مسیر صحیح بوده است مثل بیان «ثکلتک أمّک» در بیان [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] که در نهایت موجب توبه و بازگشت [[حر بن یزید ریاحی|حرّ]] از مسیر اشتباهش بود. | # لعن یا تحقیر برخی افراد در برخی مواقع، به دلیل نهیب و تذکر و برگشتن افراد به مسیر صحیح بوده است مثل بیان «ثکلتک أمّک» در بیان [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] که در نهایت موجب توبه و بازگشت [[حر بن یزید ریاحی|حرّ]] از مسیر اشتباهش بود.{{مدرک}} | ||
== علت ناسزاگویی == | == علت ناسزاگویی == |