سید علیخان مدنی: تفاوت میان نسخهها
←سفرها و منصبها
(تمیزکاری) |
|||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
در سال ۱۰۸۳ق با مرگ سلطان عبدالله، داماد دیگر او میرزا ابوالحسن معروف به «''تاناشاه''» حکومت را غصب نموده و او و پدرش را تبعید یا زندانی کرده تا این که در سال ۱۰۸۵ پدرش وفات میکند. سید صدرالدین که متوجه خطر گردیده بود از حیدرآباد به برهانپور که تحت تسلط سلطان محمد بود فرار نموده و سربازان تاناشاه موفق به دستگیری وی نمیشوند. پس از رسیدن به برهانپور مورد استقبال سلطان محمد واقع شد و حدود ۱۳۰۰ سوارکار در اختیار او گذاشته شده و به «''سید علی خان''» ملقب میگردد. پس از شکست تاناشاه، سلطان محمد وی را والی نواحی لاهور و توابع آن که از سرزمینهای مسلمان نشین هند بوده است قرار داده و بعدها ریاست دیوان حکومتی اش را در برهانپور به او میسپارد. پس از این بین سلطان محمد و وی رابطه مستحکمی ایجاد میشود و تا سال ۱۱۱۳ق حدود ۲۵ سال در این منصبها باقی میماند. | در سال ۱۰۸۳ق با مرگ سلطان عبدالله، داماد دیگر او میرزا ابوالحسن معروف به «''تاناشاه''» حکومت را غصب نموده و او و پدرش را تبعید یا زندانی کرده تا این که در سال ۱۰۸۵ پدرش وفات میکند. سید صدرالدین که متوجه خطر گردیده بود از حیدرآباد به برهانپور که تحت تسلط سلطان محمد بود فرار نموده و سربازان تاناشاه موفق به دستگیری وی نمیشوند. پس از رسیدن به برهانپور مورد استقبال سلطان محمد واقع شد و حدود ۱۳۰۰ سوارکار در اختیار او گذاشته شده و به «''سید علی خان''» ملقب میگردد. پس از شکست تاناشاه، سلطان محمد وی را والی نواحی لاهور و توابع آن که از سرزمینهای مسلمان نشین هند بوده است قرار داده و بعدها ریاست دیوان حکومتی اش را در برهانپور به او میسپارد. پس از این بین سلطان محمد و وی رابطه مستحکمی ایجاد میشود و تا سال ۱۱۱۳ق حدود ۲۵ سال در این منصبها باقی میماند. | ||
از سال ۱۱۱۳ق به سبب ظلم سلطان و بدگویی حسودان و کهولت سن به بهانه [[زیارت]] [[خانه خدا]] و قبر [[رسول اکرم(ص)]] از مناصب خود کنارهگیری کرده، به طرف حجاز حرکت میکند. پس از رسیدن به مکه، املاکی را که در اختیار داشته تعمیر و آباد میکند و پس از وقف کردنشان، تولیت آنها را به پسر بزرگش میرزاحسن میسپارد. پس از مدتی توقف در مکه، به دلیل تغییر شرایط اجتماعی در مکه، آن شهر را ترک نموده و در سال ۱۱۱۷ق به [[اصفهان]] میرود که در آن زمان [[شاه حسین صفوی]] ریاست آن را به عهده داشته است و مورد استقبال و تعظیم او قرار میگیرد. | از سال ۱۱۱۳ق به سبب ظلم سلطان و بدگویی [[حسد|حسودان]] و کهولت سن به بهانه [[زیارت]] [[خانه خدا]] و قبر [[رسول اکرم(ص)]] از مناصب خود کنارهگیری کرده، به طرف حجاز حرکت میکند. پس از رسیدن به مکه، املاکی را که در اختیار داشته تعمیر و آباد میکند و پس از وقف کردنشان، تولیت آنها را به پسر بزرگش میرزاحسن میسپارد. پس از مدتی توقف در مکه، به دلیل تغییر شرایط اجتماعی در مکه، آن شهر را ترک نموده و در سال ۱۱۱۷ق به [[اصفهان]] میرود که در آن زمان [[شاه حسین صفوی]] ریاست آن را به عهده داشته است و مورد استقبال و تعظیم او قرار میگیرد. | ||
پس از [[اصفهان]]، وی به [[شیراز]]، شهر اجدادش، رفته و در [[مدرسه منصوریه شیراز|مدرسه منصوریه]] آن شهر به تدریس مشغول شده و تا آخر عمر در آن شهر میماند.<ref>رضوی، پژوهشی پیرامون مؤلف ریاض السالکین فی شرح صحیفة سید الساجدین، ۱۳۹۱ش.</ref><ref>مدنی، ریاض السالکین، ۱۴۰۹ ق، ج ۱، ص۷ - ۱۱.</ref><ref>گلشن ابرار، ۱۳۷۹ش، ج ۱، ص۲۶۴ - ۲۷۰.</ref> | پس از [[اصفهان]]، وی به [[شیراز]]، شهر اجدادش، رفته و در [[مدرسه منصوریه شیراز|مدرسه منصوریه]] آن شهر به تدریس مشغول شده و تا آخر عمر در آن شهر میماند.<ref>رضوی، پژوهشی پیرامون مؤلف ریاض السالکین فی شرح صحیفة سید الساجدین، ۱۳۹۱ش.</ref><ref>مدنی، ریاض السالکین، ۱۴۰۹ ق، ج ۱، ص۷ - ۱۱.</ref><ref>گلشن ابرار، ۱۳۷۹ش، ج ۱، ص۲۶۴ - ۲۷۰.</ref> |