Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۲۱۵
ویرایش
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
آیه ۹۷ سوره یوسف به درخواست فرزندان [[یعقوب (پیامبر)|حضرت یعقوب]] از پدرشان برای بخشیده شدن [[گناه|گناهانشان]] از جانب [[خدا|خداوند]] اشاره کرده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۵، ۴۰۳؛، طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۱، ۲۴۵؛ بیضاوی، أنوار التنزیل، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۱۷۶؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۳، ص۴۲.</ref> طبق آیات قبل، فرزندان حضرت یعقوب رفتار ناپسند و سخنان ناروایی در حق [[یعقوب (پیامبر)|حضرت یعقوب(ع)]] و [[یوسف (پیامبر)|حضرت یوسف(ع)]] به کار بردند؛<ref>حسینی همدانی، انوار درخشان، ۱۴۱۴ق، ج۹، ص۱۳۳-۱۳۴.</ref> آنها با خبردار شدن از سلامتی برادرشان حضرت یوسف<ref>مکارم شیرازی، آیات الولایة فی القرآن، ۱۳۸۳ش، ص۲۰۱.</ref> به صحت گفتار و حقانیت یعقوب نبی رسیده<ref>حسینی همدانی، انوار درخشان، ۱۴۱۴ق، ج۹، ص۱۳۳-۱۳۴.</ref> و با دیدن معجزه بینا شدن چشمان پدرشان با [[پیراهن یوسف|پیراهن حضرت یوسف]] به اشتباهات خود پی بردند.<ref>شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۶، ص۱۹۵؛ حقی بروسوی، تفسیر روح البیان، بیروت، ج۴، ص۳۱۸ ؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۰، ص۷۱.</ref> | آیه ۹۷ سوره یوسف به درخواست فرزندان [[یعقوب (پیامبر)|حضرت یعقوب]] از پدرشان برای بخشیده شدن [[گناه|گناهانشان]] از جانب [[خدا|خداوند]] اشاره کرده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۵، ۴۰۳؛، طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۱، ۲۴۵؛ بیضاوی، أنوار التنزیل، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۱۷۶؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۳، ص۴۲.</ref> طبق آیات قبل، فرزندان حضرت یعقوب رفتار ناپسند و سخنان ناروایی در حق [[یعقوب (پیامبر)|حضرت یعقوب(ع)]] و [[یوسف (پیامبر)|حضرت یوسف(ع)]] به کار بردند؛<ref>حسینی همدانی، انوار درخشان، ۱۴۱۴ق، ج۹، ص۱۳۳-۱۳۴.</ref> آنها با خبردار شدن از سلامتی برادرشان حضرت یوسف<ref>مکارم شیرازی، آیات الولایة فی القرآن، ۱۳۸۳ش، ص۲۰۱.</ref> به صحت گفتار و حقانیت یعقوب نبی رسیده<ref>حسینی همدانی، انوار درخشان، ۱۴۱۴ق، ج۹، ص۱۳۳-۱۳۴.</ref> و با دیدن معجزه بینا شدن چشمان پدرشان با [[پیراهن یوسف|پیراهن حضرت یوسف]] به اشتباهات خود پی بردند.<ref>شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۶، ص۱۹۵؛ حقی بروسوی، تفسیر روح البیان، بیروت، ج۴، ص۳۱۸ ؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۰، ص۷۱.</ref> | ||
فرزندان حضرت یعقوب، خاضعانه<ref>سبحانی، الشفاعة فی الکتاب و السنة، ۱۳۷۴ش، ص۳۳؛ سبحانی، سیمای عقائد شیعه، ۱۳۷۶ش، ص۹۰.</ref> به اظهار پشیمانی پرداخته<ref>مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۳۵۶؛ مکارم شیرازی، | فرزندان حضرت یعقوب، خاضعانه<ref>سبحانی، الشفاعة فی الکتاب و السنة، ۱۳۷۴ش، ص۳۳؛ سبحانی، سیمای عقائد شیعه، ۱۳۷۶ش، ص۹۰.</ref> به اظهار پشیمانی پرداخته<ref>مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۳۵۶؛ مکارم شیرازی، الأمثل، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۲۰۴؛ حسینی اوسطی، دوازده گفتار درباره حضرت مهدی(ع)، ۱۳۸۶ش، ص۱۲۳.</ref> و در صدد جبران خطا و اشتباه خود با [[توبه]] و [[استغفار]] برآمدند و از پدرشان تقاضای [[شفاعت]] کرده<ref>مکارم شیرازی، الشیعة شبهات و ردود، ۱۴۲۸ق، ص۷۴.</ref> و او را واسطه قرار دادند تا از خداوند بخواهد، توبه آنها را بپذیرد<ref>مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۳۵۶.</ref> و گناهان و خطاهای آنها را ببخشیده<ref>مکارم شیرازی، آیات الولایة فی القرآن، ۱۳۸۳ش، ص۲۰۱؛ جمعی از نویسندگان، فی رحاب أهل البیت(ع)، ۱۴۲۶ق، ج۱۳، ص۲۰.</ref> و در [[قیامت]] بازخواست نشوند.<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۳، ص۴۲.</ref> و شرط کردند که گناهانشان را تکرار نکنند.<ref>مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۳۵۶.</ref> | ||
در آیه بعد حضرت یعقوب(ع) نیز بدون آنکه آنها را سرزنش کند با اشاره به بخشنده و مهربان بودن خداوند، وعده داد که به زودی از پروردگار برایشان طلب مغفرت خواهد کرد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۰، ص۷۱.</ref> | در آیه بعد حضرت یعقوب(ع) نیز بدون آنکه آنها را سرزنش کند با اشاره به بخشنده و مهربان بودن خداوند، وعده داد که به زودی از پروردگار برایشان طلب مغفرت خواهد کرد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۰، ص۷۱.</ref> | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
===جواز توسل و شفاعت در آیه=== | ===جواز توسل و شفاعت در آیه=== | ||
آیه ۹۷ [[سوره یوسف]] از مجموعه آیاتی است که جواز [[توسل]] و [[شفاعت]] از آن برداشت شده<ref>سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، قم، ج۴، ص۳۷۴؛ مکارم شیرازی، شیعه پاسخ میگوید، ۱۳۸۶ش، ص۹۳.</ref> و واسطه قرار دادن دیگران برای طلب از [[خدا|خداوند]]، علاوه بر [[فطرت|فطری]] بودنش در میان مردم،<ref>سبحانی، آیین وهابیت، ۱۳۶۴ش، ص۲۲۵.</ref> امری طبیعی در دین و [[شریعت اسلامی|شریعت]] دانسته شده است.<ref> مرکز المصطفی، العقائد الإسلامیة، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۳۵۱.</ref> طبق این آیه توسل و طلب شفاعت از مفاهیم صریح [[قرآن]] دانسته شده است؛<ref>مکارم شیرازی، | آیه ۹۷ [[سوره یوسف]] از مجموعه آیاتی است که جواز [[توسل]] و [[شفاعت]] از آن برداشت شده<ref>سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، قم، ج۴، ص۳۷۴؛ مکارم شیرازی، شیعه پاسخ میگوید، ۱۳۸۶ش، ص۹۳.</ref> و واسطه قرار دادن دیگران برای طلب از [[خدا|خداوند]]، علاوه بر [[فطرت|فطری]] بودنش در میان مردم،<ref>سبحانی، آیین وهابیت، ۱۳۶۴ش، ص۲۲۵.</ref> امری طبیعی در دین و [[شریعت اسلامی|شریعت]] دانسته شده است.<ref> مرکز المصطفی، العقائد الإسلامیة، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۳۵۱.</ref> طبق این آیه توسل و طلب شفاعت از مفاهیم صریح [[قرآن]] دانسته شده است؛<ref>مکارم شیرازی، الأمثل، ۱۴۲۱ق، ج۱۹، ص۹۸؛ سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، قم، ج۴، ص۳۷۴.</ref> بنابراین از آیات تأییدکننده توسل<ref>مرکز المصطفی، العقائد الإسلامیة، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۳۵۱.</ref> و جواز شفاعت قلمداد شده<ref>مکارم شیرازی، الأمثل، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۲۰۴، ج۷، ص۳۰۱؛ قزوینی، البراهین الجلیة، ۱۳۹۷ق، ص۲۰-۲۱.</ref> و توسل به [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] و [[امامان شیعه|ائمه معصومان(ع)]] برای استجابت [[دعا]] و بخشش [[گناه|گناهان]] را بدون اشکال دانستهاند<ref>مکارم شیرازی، آیات الولایة فی القرآن، ۱۳۸۳ش، ص۲۰۱.</ref> و حتی گفته شده که این آیه مردم را به واسطه قرار دادن آنها ترغیب میکند.<ref>حسینی اوسطی، دوازده گفتار درباره حضرت مهدی(ع)، ۱۳۸۶ش، ص۱۲۳-۱۲۴.</ref> | ||
این آیه، صریحا به توسل فرزندان حضرت یعقوب به پدرشان مبنی بر طلب [[استغفار]] اشاره کرده<ref>قزوینی، البراهین الجلیة، ۱۳۹۷ق، ص۲۱.</ref> و حضرت یعقوب نیز پس از آنکه فرزندانش او را واسطه و شفیع خود قرار دادند نه تنها به توسل آنان اعتراضی نکرد؛ بلکه وعده دعا و استغفار برای آنها نیز داد.<ref>حسینی نسب، شیعه پاسخ میدهد، ۱۳۸۶ش، ص۱۴۵؛ حسینی اوسطی، دوازده گفتار درباره حضرت مهدی(ع)، ۱۳۸۶ش، ص۱۲۳-۱۲۴.</ref> بنابراین چنین نتیجه گرفته شده که طلب استغفار دیگران، منافات با مبانی [[توحید]] نداشته<ref>مکارم شیرازی، | این آیه، صریحا به توسل فرزندان حضرت یعقوب به پدرشان مبنی بر طلب [[استغفار]] اشاره کرده<ref>قزوینی، البراهین الجلیة، ۱۳۹۷ق، ص۲۱.</ref> و حضرت یعقوب نیز پس از آنکه فرزندانش او را واسطه و شفیع خود قرار دادند نه تنها به توسل آنان اعتراضی نکرد؛ بلکه وعده دعا و استغفار برای آنها نیز داد.<ref>حسینی نسب، شیعه پاسخ میدهد، ۱۳۸۶ش، ص۱۴۵؛ حسینی اوسطی، دوازده گفتار درباره حضرت مهدی(ع)، ۱۳۸۶ش، ص۱۲۳-۱۲۴.</ref> بنابراین چنین نتیجه گرفته شده که طلب استغفار دیگران، منافات با مبانی [[توحید]] نداشته<ref>مکارم شیرازی، الأمثل، ۱۴۲۱ق، ج۷، ص۳۰۱؛ مکارم شیرازی، الشیعة شبهات و ردود، ۱۴۲۸ق، ص۷۳.</ref> و نمیتواند [[شرک]] باشد.<ref>مکارم شیرازی، الأمثل، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۲۱۷.</ref> در غیر این صورت، قرآن آن را [[حرام|تحریم]] میکرد.<ref>مرکز المصطفی، العقائد الإسلامیة، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۳۵۱.</ref> {{یاد|در برخی آیات دیگر آمده است که پیامبران، فرشتگان و مؤمنان میتوانند برای بعضی از خطاکاران استغفار کنند و استغفار آنها در پیشگاه خداوند اثرگذار است.(مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۴۵۲.) و حتی به باور برخی از محققان، آیه ۶۴ سوره نساء طریقه توسل را نیز به مردم یاد داده است.(مکارم شیرازی، آیات الولایة فی القرآن، ۱۳۸۳ش، ص۲۰۱؛ قزوینی، البراهین الجلیة، ۱۳۹۷ق، ص۲۰.)}} | ||
[[حدیث|روایات]] فراوانی در [[تفسیر قرآن|تفسیر]] این آیه و ارتباطش با موضوع توسل در کتب [[فریقین]] وجود دارد که برخی از محققان به تعدادی از آنها خصوصا در منابع [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] اشاره کردهاند.<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۳۵۶؛، مکارم شیرازی، آیات الولایة فی القرآن، ۱۳۸۳ش، ص۲۰۳-۲۰۵.</ref> | [[حدیث|روایات]] فراوانی در [[تفسیر قرآن|تفسیر]] این آیه و ارتباطش با موضوع توسل در کتب [[فریقین]] وجود دارد که برخی از محققان به تعدادی از آنها خصوصا در منابع [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] اشاره کردهاند.<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۳۵۶؛، مکارم شیرازی، آیات الولایة فی القرآن، ۱۳۸۳ش، ص۲۰۳-۲۰۵.</ref> | ||
====رد نظر مخالفان توسل با استدلال به این آیه==== | ====رد نظر مخالفان توسل با استدلال به این آیه==== | ||
این [[آیه]] را در رد کسانی چون [[ابنتیمیه حرانی|ابنتیمیه]] و [[وهابیت|وهابیانی]] دانستهاند که [[توسل]] و [[شفاعت]] را انکار کرده و آن را [[شرک]] و مخالف با [[توحید]] میدانند.<ref>سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، قم، ج۴، ص۳۷۴؛ مکارم شیرازی، | این [[آیه]] را در رد کسانی چون [[ابنتیمیه حرانی|ابنتیمیه]] و [[وهابیت|وهابیانی]] دانستهاند که [[توسل]] و [[شفاعت]] را انکار کرده و آن را [[شرک]] و مخالف با [[توحید]] میدانند.<ref>سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، قم، ج۴، ص۳۷۴؛ مکارم شیرازی، الأمثل، ۱۴۲۱ق، ج۷، ص۳۰۱؛ صانعی، پاسخ به شبهات در شبهای پیشاور، ۱۳۸۵ش، ص۵۴.</ref> آنها با اینکه اصل شفاعت را پذیرفتهاند؛ اما درخواست شفاعت از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] و دیگران را جایز ندانسته و معتقدند که باید از [[خدا]] بخواهیم که او پیامبر را در حق ما شفیع قرار دهد.<ref>صانعی، پاسخ به شبهات در شبهای پیشاور، ۱۳۸۵ش، ص۵۴</ref> این نظر خلاف صریح این آیه دانسته شده است؛<ref>صانعی، پاسخ به شبهات در شبهای پیشاور، ۱۳۸۵ش، ص۵۴.</ref> چنانکه توسل و شفاعت از اولیای خداوند، طلب مغفرت از آنها بهعنوان قدرت الهی نیست؛ بلکه تنها به سبب تقرب آنها به خداوند است.<ref> نجد أن أبناء یعقوب قد طلبوا المغفرة من یعقوب، لکن لیس بمعزل عن القدرة الإلهیة، و إنّما جعلوا یعقوب واسطة فی طلب المغفرة بسبب کونه مقرّباً عند الله و ذا جاه عنده سبحانه. جمعی از نویسندگان، فی رحاب أهل البیت(ع)، ۱۴۲۶ق، ج۱۸، ص۲۳.</ref> و آنها آمرزنده [[گناه]] نیستند، و تنها میتوانند از خدا طلب آمرزش کنند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۴۵۱.</ref> | ||
گفته شده مخالفان توسل و شفاعت نیز نتوانستهاند جواب منطقی برای این آیه ارائه نمایند؛ همین امر سبب شد تا نظر خود را تعدیل کرده و با جواز توسل به پیامبر(ص) در زمان حیات ایشان، توسل بعد از وفات پیامبر(ص) را منع کنند<ref>مکارم شیرازی، آیات الولایة فی القرآن، ۱۳۸۳ش، ص۲۰۲؛ مکارم شیرازی، شیعه پاسخ میگوید، ۱۳۸۶ش، ص۹۳</ref> که این نیز با آیات دیگر قرآن چون آیه ۱۶۹ سوره آل عمران که شهدا را زنده معرفی میکند، رد شده است.<ref>مکارم شیرازی، آیات الولایة فی القرآن، ۱۳۸۳ش، ص۲۰۲.</ref> بنابراین توسل به اولیاء خداوند چه در زمان حیات و چه در زمان وفات آنها جایز شمرده شده و منافاتی با [[توحید افعالی|توحید افعالی خداوند]] ندارد.<ref>مکارم شیرازی، آیات الولایة فی القرآن، ۱۳۸۳ش، ص۲۰۵.</ref> | گفته شده مخالفان توسل و شفاعت نیز نتوانستهاند جواب منطقی برای این آیه ارائه نمایند؛ همین امر سبب شد تا نظر خود را تعدیل کرده و با جواز توسل به پیامبر(ص) در زمان حیات ایشان، توسل بعد از وفات پیامبر(ص) را منع کنند<ref>مکارم شیرازی، آیات الولایة فی القرآن، ۱۳۸۳ش، ص۲۰۲؛ مکارم شیرازی، شیعه پاسخ میگوید، ۱۳۸۶ش، ص۹۳</ref> که این نیز با آیات دیگر قرآن چون آیه ۱۶۹ سوره آل عمران که شهدا را زنده معرفی میکند، رد شده است.<ref>مکارم شیرازی، آیات الولایة فی القرآن، ۱۳۸۳ش، ص۲۰۲.</ref> بنابراین توسل به اولیاء خداوند چه در زمان حیات و چه در زمان وفات آنها جایز شمرده شده و منافاتی با [[توحید افعالی|توحید افعالی خداوند]] ندارد.<ref>مکارم شیرازی، آیات الولایة فی القرآن، ۱۳۸۳ش، ص۲۰۵.</ref> |