هبه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
Rezai.mosavi (بحث | مشارکتها) |
Rezai.mosavi (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
==تعریف و جایگاه== | ==تعریف و جایگاه== | ||
{{احکام}} | {{احکام}} | ||
هِبَه از جمله [[عقود اسلامی]] است که بهموجب آن انسان مالی را رایگان به ملکیت دیگری در میآورد.<ref>طاهری، حقوق مدنی، ۱۴۱۸ق، ج۴، ص۵۵۲؛ مشکینی، مصطلحاتالفقه، ۱۳۹۲ش، ص۵۵۲.</ref> تملیککننده را واهب، قبولکنندهٔ مال را مُتَّهب و به مالی که مورد هبه است موهوب گفته میشود.<ref>امامی، حقوق مدنی، انتشارات اسلامیه، ج۲، ص۳۷۳.</ref> برخی [[مجتهد|فقیهان]] در تعریفی عام، هبه را تملیک مال بدون عوض دانسته [و اشاره به عقد بودن آن نکردهاند]،<ref> محقق حلی، | هِبَه از جمله [[عقود اسلامی]] است که بهموجب آن انسان مالی را رایگان به ملکیت دیگری در میآورد.<ref>طاهری، حقوق مدنی، ۱۴۱۸ق، ج۴، ص۵۵۲؛ مشکینی، مصطلحاتالفقه، ۱۳۹۲ش، ص۵۵۲.</ref> تملیککننده را واهب، قبولکنندهٔ مال را مُتَّهب و به مالی که مورد هبه است موهوب گفته میشود.<ref>امامی، حقوق مدنی، انتشارات اسلامیه، ج۲، ص۳۷۳.</ref> برخی [[مجتهد|فقیهان]] در تعریفی عام، هبه را تملیک مال بدون عوض دانسته [و اشاره به عقد بودن آن نکردهاند]،<ref> محقق حلی، شرائع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۱۳۸؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، مؤسسه مطبوعات دارالعلم، ج۲، ص۵۶.</ref> که در این صورت مترادف با واژه عَطِیه (بخشش) بوده و شامل هدیه، جایزه، نِحله (بخشش مال غیر منقول به خویشان)، [[صدقه]] و [[وقف]] میشود.<ref>محمود، معجم المصطلحات، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۴۴۴؛ امامی، حقوق مدنی، انتشارات اسلامیة، ج۲، ص۳۷۳.</ref> | ||
[[محقق حلی]] در تعریف هبه قید «بدون [[نیت]]» را نیز آورده<ref>محقق حلّی، شرائع الإسلام، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۱۷۹.</ref> که با این قید صدقه و وقف را از ذیل هبه خارج دانستهاند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۸، ص۱۰۸.</ref> | [[محقق حلی]] در تعریف هبه قید «بدون [[نیت]]» را نیز آورده<ref>محقق حلّی، شرائع الإسلام، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۱۷۹.</ref> که با این قید صدقه و وقف را از ذیل هبه خارج دانستهاند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۸، ص۱۰۸.</ref> | ||
هبه در لغت از ریشه «وهب» و بهمعنای بخشیدن چیزی به دیگری است.<ref>طاهری، حقوق مدنی، ۱۴۱۸ق، ج۴، ص۵۵۲</ref><br> | هبه در لغت از ریشه «وهب» و بهمعنای بخشیدن چیزی به دیگری است.<ref>طاهری، حقوق مدنی، ۱۴۱۸ق، ج۴، ص۵۵۲</ref><br> | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
*هبه اساسا عقدی جایز شمرده شده و هبهدهنده (واهب) حق رجوع و پس گرفتن موهوب را دارد،<ref>مغنیه، فقه الامام الصادق(ع)، ۱۴۲۱ق، ج۴، ص۲۲۶.</ref> ولی [[فقیهان]] این کار را مکروه دانستهاند.<ref>طباطبایی یزدی، تکملة العروة الوثقی، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۷۷؛ کاشف الغطاء، شرح الشیخ جعفر علی قواعد العلاّمة، ۱۴۲۰ق، ص۱۲۵.</ref> | *هبه اساسا عقدی جایز شمرده شده و هبهدهنده (واهب) حق رجوع و پس گرفتن موهوب را دارد،<ref>مغنیه، فقه الامام الصادق(ع)، ۱۴۲۱ق، ج۴، ص۲۲۶.</ref> ولی [[فقیهان]] این کار را مکروه دانستهاند.<ref>طباطبایی یزدی، تکملة العروة الوثقی، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۷۷؛ کاشف الغطاء، شرح الشیخ جعفر علی قواعد العلاّمة، ۱۴۲۰ق، ص۱۲۵.</ref> | ||
*اگر واهب خواست موهوب را پس بگیرد، منافعی که در موهوب پدید آمده و قابل جداشدن است برای گیرندهٔ هبه (مُتَّهب) است؛ مانند: میوههای درخت.<ref>امام خمینی، تحریر الوسیلة، مؤسسه مطبوعات دارالعلم، ج۲، ص۵۹.</ref> | *اگر واهب خواست موهوب را پس بگیرد، منافعی که در موهوب پدید آمده و قابل جداشدن است برای گیرندهٔ هبه (مُتَّهب) است؛ مانند: میوههای درخت.<ref>امام خمینی، تحریر الوسیلة، مؤسسه مطبوعات دارالعلم، ج۲، ص۵۹.</ref> | ||
*اگر واهب برای پس گرفتن موهوب مراجعه کرد و دید که موهوب معیوب شده است، واهب حق گرفتن خسارت را ندارد.<ref>محقق حلی، | *اگر واهب برای پس گرفتن موهوب مراجعه کرد و دید که موهوب معیوب شده است، واهب حق گرفتن خسارت را ندارد.<ref>محقق حلی، شرائع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۱۸۱.</ref> | ||
*درباره [[خمس|خمسِ]] مال موهوب بیشتر [[مراجع تقلید]] معتقدند، چنانچه مال بخشیده شده در سر سال خمسی زیاد بیاید، لازم است خمس آن پرداخت شود.<ref>بنیهاشمی خمینی، توضیح المسائل مراجع، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۸، ذیل مسئله ۱۷۵۳.</ref> البته برخی مراجع همچون [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]] و [[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای]] خمس هدیه را واجب ندانستهاند.<ref>بنیهاشمی خمینی، توضیح المسائل مراجع، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۸، مسئله ۱۷۵۳؛ خامنهای، اجوبة الاستفتائات، ص۱۷۷.</ref> | *درباره [[خمس|خمسِ]] مال موهوب بیشتر [[مراجع تقلید]] معتقدند، چنانچه مال بخشیده شده در سر سال خمسی زیاد بیاید، لازم است خمس آن پرداخت شود.<ref>بنیهاشمی خمینی، توضیح المسائل مراجع، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۸، ذیل مسئله ۱۷۵۳.</ref> البته برخی مراجع همچون [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]] و [[سید علی حسینی خامنهای|خامنهای]] خمس هدیه را واجب ندانستهاند.<ref>بنیهاشمی خمینی، توضیح المسائل مراجع، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۸، مسئله ۱۷۵۳؛ خامنهای، اجوبة الاستفتائات، ص۱۷۷.</ref> | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
*کاشف الغطاء، جعفر بن خضر، شرح الشیخ جعفر علی قواعد العلاّمة ابن المطهر، مؤسسه کاشف الغطاء، الذخائر، ۱۴۲۰ق. | *کاشف الغطاء، جعفر بن خضر، شرح الشیخ جعفر علی قواعد العلاّمة ابن المطهر، مؤسسه کاشف الغطاء، الذخائر، ۱۴۲۰ق. | ||
*کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. | *کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. | ||
*محقق حلّی، نجم الدین جعفر بن حسن، شرائع الإسلام فی مسائل الحلال و الحرام، محقق و مصحح: محمد علی بقال، قم، مؤسسه اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق. | *محقق حلّی، نجم الدین جعفر بن حسن، شرائع الإسلام فی مسائل الحلال و الحرام، محقق و مصحح: محمد علی بقال، قم، مؤسسه اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق. | ||
*محمدی خراسانی، علی، شرح تبصرة المتعلمین، قم، دارالفکر، چاپ دوم، ۱۳۷۶ش. | *محمدی خراسانی، علی، شرح تبصرة المتعلمین، قم، دارالفکر، چاپ دوم، ۱۳۷۶ش. |