فطرت: تفاوت میان نسخهها
←فطرت در دیدگاه اندیشمندان غیر مسلمان: اصلاح نشانی وب
(←فطرت در دیدگاه اندیشمندان غیر مسلمان: اصلاح نشانی وب) |
|||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
درباره ماهیت فطرت و فطریات، میان اندیشمندان غیرمسلمان اختلاف نظر است. افلاطون، دکارت، لایب نیتس و جمع دیگری از عقلگرایان، از موافقان وجود فطرت در انساناند، و جان لاک و بیشتر تجربهگرایان، مارکسیستها و اگزیستانسیالیست ها نیز از برجستهترین مخالفان فطرت در انسان هستند و تمام دریافتهای انسان را ناشی از تجربه میدانند و معتقدند که ماهیت انسان، از محیط و جامعه متأثر است و انسان دارای سرشت مستقل از محیط و جامعه نیست. اثبات یا رد این نظریه، تاثیر بسزائی در مرزبندیهای فلسفی در غرب دارد.<ref>[http://ensani.ir/fa/content/7326/default.aspx قبسات، شماره۳۶، علی اصغر خندان، نگاهی به ابعاد نظریه فطرت و فطری بودن زبان] [http://ensani.ir/fa/content/7322/default.aspx قبسات، شماره ۳۶، محمدحسن قدردان قراملکی، خداشناسی فطری، ادله و شبهات] </ref> | درباره ماهیت فطرت و فطریات، میان اندیشمندان غیرمسلمان اختلاف نظر است. افلاطون، دکارت، لایب نیتس و جمع دیگری از عقلگرایان، از موافقان وجود فطرت در انساناند، و جان لاک و بیشتر تجربهگرایان، مارکسیستها و اگزیستانسیالیست ها نیز از برجستهترین مخالفان فطرت در انسان هستند و تمام دریافتهای انسان را ناشی از تجربه میدانند و معتقدند که ماهیت انسان، از محیط و جامعه متأثر است و انسان دارای سرشت مستقل از محیط و جامعه نیست. اثبات یا رد این نظریه، تاثیر بسزائی در مرزبندیهای فلسفی در غرب دارد.<ref>[http://ensani.ir/fa/content/7326/default.aspx قبسات، شماره۳۶، علی اصغر خندان، نگاهی به ابعاد نظریه فطرت و فطری بودن زبان] [http://ensani.ir/fa/content/7322/default.aspx قبسات، شماره ۳۶، محمدحسن قدردان قراملکی، خداشناسی فطری، ادله و شبهات] </ref> | ||
در نظریه مشهور افلاطون، تمام معرفتهای بشر، فطری بوده و ریشه در عالَم مُثُل دارند.<ref>[http://ensani.ir/fa/content/7322/default.aspx قبسات، شماره ۳۶، محمدحسن قدردان قراملکی، خداشناسی فطری، ادله و شبهات] </ref> | در نظریه مشهور افلاطون، تمام معرفتهای بشر، فطری بوده و ریشه در عالَم مُثُل دارند.<ref>[http://ensani.ir/fa/content/7322/default.aspx قبسات، شماره ۳۶، محمدحسن قدردان قراملکی، خداشناسی فطری، ادله و شبهات] </ref>{{یاد|افلاطون معتقد بوده است كه براى هر نوعى از انواع موجودات مثالى است در عالم عقول؛ مثلا انسان یک فرد كاملى دارد (غير از اين افراد جسمانى)، در عالم عقول و آن فرد جسمانى نیست، و همچنین سایر انواع موجودات جسمانى هر کدام فرد غیر جسمانى دارند که آن واسطه در رساندن فیض وجود است به افراد نوع خود، به همین جهت هر یک را ربّ النوع خواندهاند. http://erfanvahekmat.com/دانشنامه/عالم_مثل}} | ||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== |