پرش به محتوا

خطبه غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۹۱: خط ۱۹۱:
این نوع تبریک‌گفتن نشان می‌دهد که [[صحابه]] و مسلمانانِ صدر اسلام، از کلمه مولی، معنای [[خلافت]] و اولویت در تصرف فهمیده بودند.<ref>امینی، ''الغدیر''، ج۱، ص۶۶۷.</ref>
این نوع تبریک‌گفتن نشان می‌دهد که [[صحابه]] و مسلمانانِ صدر اسلام، از کلمه مولی، معنای [[خلافت]] و اولویت در تصرف فهمیده بودند.<ref>امینی، ''الغدیر''، ج۱، ص۶۶۷.</ref>


'''* شعر شاعران صدر اسلام'''
*''' شعر شاعران صدر اسلام'''
 
تعدادی از مسلمانان این واقعه را به شعر درآورده‌اند. اولین آنها، [[حسان بن ثابت]] بود. او که در آن مکان حضور داشت، از [[رسول خدا(ص)]] اجازه گرفت و در وصف این واقعه چند بیت سرود. در این ابیات، از این واقعه به عنوان نصب‌شدن حضرت علی(ع) به عنوان امام و هادی امت، یاد شده است.<ref>طوسی، الاقتصاد، ص۳۵۱.</ref><ref>سید رضی، ص۴۳.</ref>
تعدادی از مسلمانان این واقعه را به شعر درآورده‌اند. اولین آنها، [[حسان بن ثابت]] بود. او که در آن مکان حضور داشت، از [[رسول خدا(ص)]] اجازه گرفت و در وصف این واقعه چند بیت سرود. در این ابیات، از این واقعه به عنوان نصب‌شدن حضرت علی(ع) به عنوان امام و هادی امت، یاد شده است.<ref>طوسی، الاقتصاد، ص۳۵۱.</ref><ref>سید رضی، ص۴۳.</ref>


خط ۱۹۹: خط ۱۹۸:


حضرت علی(ع) نیز در چند بیت به این مسئله اشاره دارد.<ref>طبرسی، ''الاحتجاج''، ج۱، ص۱۸۱.</ref>
حضرت علی(ع) نیز در چند بیت به این مسئله اشاره دارد.<ref>طبرسی، ''الاحتجاج''، ج۱، ص۱۸۱.</ref>


[[عبدالحسین امینی]] نام چند شاعر از [[صحابه]] و [[تابعین]] و شاعران مسلمان تا قرن نهم را نقل می‌کند.<ref>امینی، ''الغدیر''، ج۲، ص۵۱تا۴۹۵.</ref> محتوای تمام این ابیات و شعرها نشان می‌دهد فهم آنان از واژه مولی، اولویت و [[خلافت]] بوده است.
[[عبدالحسین امینی]] نام چند شاعر از [[صحابه]] و [[تابعین]] و شاعران مسلمان تا قرن نهم را نقل می‌کند.<ref>امینی، ''الغدیر''، ج۲، ص۵۱تا۴۹۵.</ref> محتوای تمام این ابیات و شعرها نشان می‌دهد فهم آنان از واژه مولی، اولویت و [[خلافت]] بوده است.
خط ۲۱۰: خط ۲۰۷:
[[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] در چند موقعیت به این [[حدیث]] استناد نموده است تا حقانیت(اولویت) خویش در [[خلافت]] و [[امامت]] را نشان دهند. احتجاج با [[طلحه بن عبیدالله|طلحه]] در [[جنگ جمل]]،<ref>حاکم نیشابوری، ج۳، ص۴۱۹.</ref> احتجاج در حیاط [[مسجد کوفه]]،<ref>ابن کثیر، ''البدایة و النهایة''، ج۵، ص۲۱۱.</ref> در ضمن چند بیت شعر که در نامه‌ای به [[معاویه بن ابی سفیان|معاویه]] نوشت<ref>طبرسی، ''الاحتجاج''، ج۱، ص۱۸۱.</ref> و احتجاج در جنگ صفین<ref>مجلسی، ج۳۳، ص۴۱.</ref> از جمله این موارد است. [[فاطمه زهرا]](س) نیز در برابر مخالفان خلافت علی(ع)، به این حدیث احتجاج نمود.<ref>ابن کثیر، ''البدایة و النهایة''، ج۷، ص۳۰۴.</ref>
[[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] در چند موقعیت به این [[حدیث]] استناد نموده است تا حقانیت(اولویت) خویش در [[خلافت]] و [[امامت]] را نشان دهند. احتجاج با [[طلحه بن عبیدالله|طلحه]] در [[جنگ جمل]]،<ref>حاکم نیشابوری، ج۳، ص۴۱۹.</ref> احتجاج در حیاط [[مسجد کوفه]]،<ref>ابن کثیر، ''البدایة و النهایة''، ج۵، ص۲۱۱.</ref> در ضمن چند بیت شعر که در نامه‌ای به [[معاویه بن ابی سفیان|معاویه]] نوشت<ref>طبرسی، ''الاحتجاج''، ج۱، ص۱۸۱.</ref> و احتجاج در جنگ صفین<ref>مجلسی، ج۳۳، ص۴۱.</ref> از جمله این موارد است. [[فاطمه زهرا]](س) نیز در برابر مخالفان خلافت علی(ع)، به این حدیث احتجاج نمود.<ref>ابن کثیر، ''البدایة و النهایة''، ج۷، ص۳۰۴.</ref>


'''*مبتلاشدن برخی از [[صحابه]] که منکر این حدیث بودند به بیماری‌های لاعلاج'''
*'''مبتلاشدن برخی از [[صحابه]] که منکر این حدیث بودند به بیماری‌های لاعلاج'''


نقل می‌کنند که برخی از صحابه‌ که شاهد ماجرای غدیر بودند و از شهادت‌دادن به آن خودداری کردند، به نفرین [[اهل بیت]] دچار و بیمار شدند. به عنوان مثال، [[انس بن مالک]] به بیماری بَرَص مبتلا شد؛<ref>صدوق، امالی، ص۲۲.</ref><ref>ابن قتیبه، ''الامامة والسیاسة''، ج۱، ص۵۸۰.</ref> [[زید بن ارقم]]<ref>ابن مغازلی، ''مناقب''، ج۱، ص۶۲.</ref> و [[اشعث بن قیس]]<ref>صدوق، امالی، ص۱۶۲.</ref> نابینا شدند. این مطلب نشان دهنده این است که جریان آن واقعه مسئله‌ای مهم‌تر از اعلام دوستی و یاری حضرت علی(ع) بوده است که هم آنان انکار می‌کردند و هم اهل بیت(ع) آنان را مستحق نفرین خود می‌دانستند.<ref>امینی، ''الغدیر''، ج۱، ص۶۶۴.</ref>
نقل می‌کنند که برخی از صحابه‌ که شاهد ماجرای غدیر بودند و از شهادت‌دادن به آن خودداری کردند، به نفرین [[اهل بیت]] دچار و بیمار شدند. به عنوان مثال، [[انس بن مالک]] به بیماری بَرَص مبتلا شد؛<ref>صدوق، امالی، ص۲۲.</ref><ref>ابن قتیبه، ''الامامة والسیاسة''، ج۱، ص۵۸۰.</ref> [[زید بن ارقم]]<ref>ابن مغازلی، ''مناقب''، ج۱، ص۶۲.</ref> و [[اشعث بن قیس]]<ref>صدوق، امالی، ص۱۶۲.</ref> نابینا شدند. این مطلب نشان دهنده این است که جریان آن واقعه مسئله‌ای مهم‌تر از اعلام دوستی و یاری حضرت علی(ع) بوده است که هم آنان انکار می‌کردند و هم اهل بیت(ع) آنان را مستحق نفرین خود می‌دانستند.<ref>امینی، ''الغدیر''، ج۱، ص۶۶۴.</ref>


'''*نزول آیه تبلیغ:'''
*'''نزول آیه تبلیغ:'''
{{اصلی|آیه تبلیغ}}
{{اصلی|آیه تبلیغ}}
[[آیه]] ۶۷ [[سوره مائده]] که بنابر روایات<ref>قمی، ج۱، ص۱۷۱.</ref><ref>طبرسی، ''جوامع الجامع''، ج۱، ص۳۴۳.</ref> و نظر برخی مفسران<ref>سیوطی، ج۲، ص۲۹۸.</ref><ref>عیاشی، ج۱، ص۳۳۲.</ref> در [[حجة الوداع]] و در بین راه [[مکه]] و [[مدینه]] نازل شده است، تبلیغ امری مهم را بر دوش پیامبر(ص) گذارد که هم‌سنگ [[رسالت]] ۲۳ ساله ایشان بوده است؛ چنانکه اگر ایشان آن مطلب را به مردم اعلام نمی‌کرد، گویا رسالتش را انجام نداده بود. البته این مأموریت خطرهایی را در پی خواهد داشت که خداوند عهده‌دار حفاظت از آن شده است. تأکیدات و سفارش‌هایی که در این [[آیه]] وجود دارد، نشان می‌دهد کاری که ایشان باید انجام می‌داد، اعلام ولایت علی(ع) به مردم بوده است<ref>عیاشی، ج۱، ص۳۳۱.</ref><ref>طبرسی، ''مجمع البیان''، ج۱، ص۳۳۴.</ref> و این نظر [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]]، [[براء بن عاذب]] و محمد بن علی است.<ref>فخر رازی، ج۱۲، ص۴۰۱.</ref>
[[آیه]] ۶۷ [[سوره مائده]] که بنابر روایات<ref>قمی، ج۱، ص۱۷۱.</ref><ref>طبرسی، ''جوامع الجامع''، ج۱، ص۳۴۳.</ref> و نظر برخی مفسران<ref>سیوطی، ج۲، ص۲۹۸.</ref><ref>عیاشی، ج۱، ص۳۳۲.</ref> در [[حجة الوداع]] و در بین راه [[مکه]] و [[مدینه]] نازل شده است، تبلیغ امری مهم را بر دوش پیامبر(ص) گذارد که هم‌سنگ [[رسالت]] ۲۳ ساله ایشان بوده است؛ چنانکه اگر ایشان آن مطلب را به مردم اعلام نمی‌کرد، گویا رسالتش را انجام نداده بود. البته این مأموریت خطرهایی را در پی خواهد داشت که خداوند عهده‌دار حفاظت از آن شده است. تأکیدات و سفارش‌هایی که در این [[آیه]] وجود دارد، نشان می‌دهد کاری که ایشان باید انجام می‌داد، اعلام ولایت علی(ع) به مردم بوده است<ref>عیاشی، ج۱، ص۳۳۱.</ref><ref>طبرسی، ''مجمع البیان''، ج۱، ص۳۳۴.</ref> و این نظر [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]]، [[براء بن عاذب]] و محمد بن علی است.<ref>فخر رازی، ج۱۲، ص۴۰۱.</ref>
خط ۲۲۰: خط ۲۱۷:
در مقابل برخی معتقدند که مراد از این مأموریت، بیان اموری چون حکم [[قصاص]] و [[رجم]]، حکم [[ازدواج]] با همسر فرزند خوانده‌اش [[زید بن حارثه|زید]]، حکم وجوب [[جهاد]] یا بیان عیب [[یهود|یهودیان]] و [[قریش]] یا بیان عیب‌های بتهای [[شرک|مشرکان]] بوده است.<ref>فخر رازی، ج۱۲، ص۴۰۰تا۴۰۲.</ref> اما با توجه به مطالبی که بیان شد، اشتباه این نظرات معلوم می‌شود.
در مقابل برخی معتقدند که مراد از این مأموریت، بیان اموری چون حکم [[قصاص]] و [[رجم]]، حکم [[ازدواج]] با همسر فرزند خوانده‌اش [[زید بن حارثه|زید]]، حکم وجوب [[جهاد]] یا بیان عیب [[یهود|یهودیان]] و [[قریش]] یا بیان عیب‌های بتهای [[شرک|مشرکان]] بوده است.<ref>فخر رازی، ج۱۲، ص۴۰۰تا۴۰۲.</ref> اما با توجه به مطالبی که بیان شد، اشتباه این نظرات معلوم می‌شود.


'''*نزول آیه اکمال دین:'''
*'''نزول آیه اکمال دین:'''
{{اصلی|آیه اکمال}}
{{اصلی|آیه اکمال}}
[[پرونده:آیه اکمال از آیات غدیر.png|LEFT|بندانگشتی|[[آیه اکمال]] از [[آیه|آیات]] مربوط به جریان [[غدیر خم]]]]
[[پرونده:آیه اکمال از آیات غدیر.png|LEFT|بندانگشتی|[[آیه اکمال]] از [[آیه|آیات]] مربوط به جریان [[غدیر خم]]]]
خط ۲۳۲: خط ۲۲۹:
به عقیده [[شیعه|شیعیان]] این مسئله درست نیست و کامل‌شدن احکام ربطی به مأیوس‌شدن کفار از [[ارتداد]] و بازگشت [[مسلمان|مسلمانان]] به [[کفر]] ندارد؛ چرا که بسیاری از آنها امیدوار بودند با از دنیارفتن پیامبر به مرور زمان دین او هم فراموش شود؛ اما اعلام جانشین برای پیامبر، آنها را از این آرزو مأیوس کرد.<ref>طباطبایی، ج۵، ص۲۸۴.</ref> به علاوه قوت ظاهری اسلام در روز [[فتح مکه]] ظاهر شد، نه در [[سال دهم هجری]] که [[واقعه غدیر خم]] اتفاق افتاد. بنابراین کامل‌شدن دین، به خاطر نمایان‌شدن قوت ظاهری اسلام در این روز نیست.<ref>طباطبایی، ج۵، ص۲۷۹.</ref>
به عقیده [[شیعه|شیعیان]] این مسئله درست نیست و کامل‌شدن احکام ربطی به مأیوس‌شدن کفار از [[ارتداد]] و بازگشت [[مسلمان|مسلمانان]] به [[کفر]] ندارد؛ چرا که بسیاری از آنها امیدوار بودند با از دنیارفتن پیامبر به مرور زمان دین او هم فراموش شود؛ اما اعلام جانشین برای پیامبر، آنها را از این آرزو مأیوس کرد.<ref>طباطبایی، ج۵، ص۲۸۴.</ref> به علاوه قوت ظاهری اسلام در روز [[فتح مکه]] ظاهر شد، نه در [[سال دهم هجری]] که [[واقعه غدیر خم]] اتفاق افتاد. بنابراین کامل‌شدن دین، به خاطر نمایان‌شدن قوت ظاهری اسلام در این روز نیست.<ref>طباطبایی، ج۵، ص۲۷۹.</ref>


'''*آیات ابتدایی [[سوره معارج]]:'''
*'''آیات ابتدایی [[سوره معارج]]:'''
 
پس از آنکه پیامبر(ص)، مسئله [[ولایت علی(ع)]] را به مردم اعلام کرد، شخصی به نام [[نعمان بن حارث فهری]] نزد ایشان آمد و با حالت اعتراض به پیامبر(ص) گفت: ما را به توحید و قبول رسالتت و انجام [[جهاد]] و [[حج]] و [[روزه]] و [[نماز]] و [[زکات]] امر کردی؛ ماهم قبول کردیم. اما به این مقدار راضی نشدی تا اینکه این جوان را منصوب کردی و او را ولی ما قرار دادی. آیا این اعلام ولایت از ناحیه خودت بود یا از سوی خدا؟ به محض اینکه حضرت به او فرمود که از ناحیه خداوند است، با حالت انکار از خداوند خواست که اگر این حکم از جانب اوست، سنگی از آسمان بر سرش فرود آید. در این هنگام سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد و در دم جان باخت. در این هنگام آیات ابتدایی [[سوره معارج]] نازل شد:<ref>طبرسی، ''مجمع البیان''، ج۱۰، ص۵۳۰؛ قرطبی، ج۱۹، ص۲۷۸؛ ثعلبی، ج۱۰، ص۳۵.</ref>
پس از آنکه پیامبر(ص)، مسئله [[ولایت علی(ع)]] را به مردم اعلام کرد، شخصی به نام [[نعمان بن حارث فهری]] نزد ایشان آمد و با حالت اعتراض به پیامبر(ص) گفت: ما را به توحید و قبول رسالتت و انجام [[جهاد]] و [[حج]] و [[روزه]] و [[نماز]] و [[زکات]] امر کردی؛ ماهم قبول کردیم. اما به این مقدار راضی نشدی تا اینکه این جوان را منصوب کردی و او را ولی ما قرار دادی. آیا این اعلام ولایت از ناحیه خودت بود یا از سوی خدا؟ به محض اینکه حضرت به او فرمود که از ناحیه خداوند است، با حالت انکار از خداوند خواست که اگر این حکم از جانب اوست، سنگی از آسمان بر سرش فرود آید. در این هنگام سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد و در دم جان باخت. در این هنگام آیات ابتدایی [[سوره معارج]] نازل شد:<ref>طبرسی، ''مجمع البیان''، ج۱۰، ص۵۳۰؛ قرطبی، ج۱۹، ص۲۷۸؛ ثعلبی، ج۱۰، ص۳۵.</ref>


Image-reviewer، abusefilter، autopatrolled، botadmin، دیوان‌سالاران، eliminator، import، مدیران رابط کاربری، ipblock-exempt، movedable، oversight، patroller، reviewer، rollbacker، مدیران، translationadmin
۹٬۴۳۸

ویرایش