۱۷٬۲۰۰
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) (←انحراف) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) (←انحراف) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''بَلْعَم باعورا ''' از عالمان زمان [[موسی (پیامبر)|حضرت موسی(ع)]] و [[مستجاب الدعوه]] بود اما [[شیطان]] او را گمراه کرد. در [[حدیث|روایات اسلامی]] و [[تورات]] از بلعم یاد شده است. همچنین برخی مفسران آیه ۱۷۵ [[سوره اعراف]] که از گمراهی فردی سخن گفته که آیات الهی (به معنای آگاهی از اسم اعظم یا عالم به کتاب خدا) را در اختیار داشته را درباره او دانستهاند. داستانهای مختلفی در مورد بلعم نقل شده که برخی مفسران آنها را در زمره [[اسرائیلیات]] قرار دادهاند. | '''بَلْعَم باعورا ''' از عالمان زمان [[موسی (پیامبر)|حضرت موسی(ع)]] و [[مستجاب الدعوه]] بود اما [[شیطان]] او را گمراه کرد. در [[حدیث|روایات اسلامی]] و [[تورات]] از بلعم یاد شده است. همچنین برخی مفسران آیه ۱۷۵ [[سوره اعراف]] که از گمراهی فردی سخن گفته که آیات الهی (به معنای آگاهی از اسم اعظم یا عالم به کتاب خدا) را در اختیار داشته را درباره او دانستهاند. داستانهای مختلفی در مورد بلعم نقل شده که برخی مفسران آنها را در زمره [[اسرائیلیات]] قرار دادهاند. | ||
==ویژگی؛ عالم به کتاب خدا== | ==ویژگی؛ عالم به کتاب خدا == | ||
بلعم<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷، ج۸، ص۲۹.</ref> یا بلعام<ref>علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۳،ص۳۷۹.</ref> فردی از [[بنیاسرائیل]] بود<ref>فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۲۵۳.</ref> که در [[شام|سرزمین شام]] زندگی میکرد.<ref> طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۴۳۷.</ref> [[موسی (پیامبر)|حضرت موسی(ع)]] از او به عنوان مبلّغ استفاده مینمود.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ق، ج۷، ص۱۴.</ref> از پدر بلعم با نامهای «باعوراء»<ref>راوندی، قصص الأنبیاء، ۱۴۰۹ق، ص۱۷۳.</ref> «باعور»<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷، ج۸، ص۲۹.</ref>، و «اَور»<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۰، ص۳۹۶.</ref> و از همسرش با نام «بسوس» یاد شده است.<ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۱۰۴.</ref> | بلعم<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷، ج۸، ص۲۹.</ref> یا بلعام<ref>علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۳،ص۳۷۹.</ref> فردی از [[بنیاسرائیل]] بود<ref>فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۲۵۳.</ref> که در [[شام|سرزمین شام]] زندگی میکرد.<ref> طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۴۳۷.</ref> [[موسی (پیامبر)|حضرت موسی(ع)]] از او به عنوان مبلّغ استفاده مینمود.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ق، ج۷، ص۱۴.</ref> از پدر بلعم با نامهای «باعوراء»<ref>راوندی، قصص الأنبیاء، ۱۴۰۹ق، ص۱۷۳.</ref> «باعور»<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷، ج۸، ص۲۹.</ref>، و «اَور»<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۰، ص۳۹۶.</ref> و از همسرش با نام «بسوس» یاد شده است.<ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۱۰۴.</ref> | ||
به گفته برخی از مفسران آیه «وَ اتْلُ عَلَیهِمْ نَبَأَ الَّذِی ءَاتَینَاهُ ءَایاتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّیطَانُ فَکاَنَ مِنَ الْغَاوِین؛ و بر آنها بخوان سرگذشت آن فرد را که آیات خود را به او دادیم اما خود را از آن تهی ساخت و [[شیطان]] در پی او افتاد، و از گمراهان شد»<ref>سوره اعراف، آیه۱۷۵.</ref> به ماجرای بلعم اشاره دارد.<ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ق، ج۷، ص۱۴؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۹، ص۸۲.</ref> با این حال درباره اینکه منظور از آیاتنا در این آیه چیست، اختلافنظر دارند. گروهی آن را به معنای آگاهی بلعم از [[اسم اعظم|اسم اعظم خدا]] دانسته<ref>عیاشی، التفسیر، ۱۳۸۰ق، ج۲، ص۴۲.</ref> از اینرو دعایش همیشه مستجاب میشد.<ref> بحرانی، البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۶۱۵.</ref> گروهی دیگر آن را به معنای عالم بودن وی به کتاب خدا دانستهاند نه آگاهی از اسم اعظم.<ref>فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۲۵۳؛ شیخ طوسی، التبیان، ج۵، ص۳۲.</ref> | به گفته برخی از مفسران آیه «وَ اتْلُ عَلَیهِمْ نَبَأَ الَّذِی ءَاتَینَاهُ ءَایاتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّیطَانُ فَکاَنَ مِنَ الْغَاوِین؛ و بر آنها بخوان سرگذشت آن فرد را که آیات خود را به او دادیم اما خود را از آن تهی ساخت و [[شیطان]] در پی او افتاد، و از گمراهان شد»<ref>سوره اعراف، آیه۱۷۵.</ref> به ماجرای بلعم اشاره دارد.<ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ق، ج۷، ص۱۴؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۹، ص۸۲.</ref> با این حال مفسران درباره اینکه منظور از آیاتنا در این آیه چیست، اختلافنظر دارند. گروهی آن را به معنای آگاهی بلعم از [[اسم اعظم|اسم اعظم خدا]] دانسته<ref>عیاشی، التفسیر، ۱۳۸۰ق، ج۲، ص۴۲.</ref> از اینرو دعایش همیشه مستجاب میشد.<ref> بحرانی، البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۶۱۵.</ref> گروهی دیگر آن را به معنای عالم بودن وی به کتاب خدا دانستهاند نه آگاهی از اسم اعظم.<ref>فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۲۵۳؛ شیخ طوسی، التبیان، ج۵، ص۳۲.</ref> | ||
== | === سقوط از مقامات عالی === | ||
بنا بر [[آیه ۱۷۵ سوره اعراف]] بلعم با اینکه آیت الهی را در اختیار داشت اما [[شیطان]] او را فریب داد و گمراه گردید.<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۴۸.</ref> درباره گمراهی او دو دیدگاه وجود دارد: | بنا بر [[آیه ۱۷۵ سوره اعراف]] بلعم با اینکه آیت الهی را در اختیار داشت اما [[شیطان]] او را فریب داد و گمراه گردید.<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۴۸.</ref> درباره گمراهی او دو دیدگاه وجود دارد: | ||
* بلعم در مقابل حضرت موسی(ع) قرار گرفت و به [[فرعون]] کمک کرده است.<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۴۸.</ref> | * بلعم در مقابل حضرت موسی(ع) قرار گرفت و به [[فرعون]] کمک کرده است.<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۴۸.</ref> | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
* به بلعم وعده سه دعای مستجاب داده شد. همسر او درخواست کرد که یک دعا را به او اختصاص دهد. بلعم نیز پذیرفت. همسرش از او خواست که دعا کند او زیباترین زن بنیاسرائیل شود، با دعای بلعم او چنین شد. همسرش وقتی دید که زیباتر از او در میان بنیاسرائیل نیست، از بلعم رویگردان شد. از اینرو بلعم دعا کرد و او تبدیل به سگ شد. فرزندان بلعم با اصرار از او خواستند که مادرشان را از آن حالت در بیاورد و او نیز چنین کرد.<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۰، ص۳۹۹.</ref> | * به بلعم وعده سه دعای مستجاب داده شد. همسر او درخواست کرد که یک دعا را به او اختصاص دهد. بلعم نیز پذیرفت. همسرش از او خواست که دعا کند او زیباترین زن بنیاسرائیل شود، با دعای بلعم او چنین شد. همسرش وقتی دید که زیباتر از او در میان بنیاسرائیل نیست، از بلعم رویگردان شد. از اینرو بلعم دعا کرد و او تبدیل به سگ شد. فرزندان بلعم با اصرار از او خواستند که مادرشان را از آن حالت در بیاورد و او نیز چنین کرد.<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۰، ص۳۹۹.</ref> | ||
* بر اساس منابع | * بر اساس برخی منابع بلعم برای نفرین حضرت موسی(ع) و قومش سوار بر الاغ خود شد، اما الاغ او از حرکت باز ایستاد. بلعم او را کتک زد و این عمل، سه مرتبه تکرار شد. حیوان به اذن الهی به سخن آمد و به بلعم گفت که [[فرشته|ملائکه]] را میبیند که جلوی او را میگیرند.<ref> ابنکثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۴۶۰.</ref> این داستان در تورات نیز آمده است.<ref>تورات، سِفر اعداد، ۲۲: ۲۱-۳۲.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |
ویرایش