confirmed، templateeditor
۱۱٬۱۲۹
ویرایش
(←منابع) |
(ویکی سازی) |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
شعار دادن علیه امام علی در [[مسجد کوفه]]، و تهدید وی به قتل، از کارهای خوارج شمرده شده است. آنان پس از اجرای حکمیت، در مخالفت با [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] سرسختتر شدند، با [[عبدالله بن وهب راسبی|عبدالله بن وهب]] بیعت کردند، و در مسیر خروج از [[کوفه]] و رفتن به [[جنگ نهروان|نهروان]]، مردم بیگناه را کشتند. امام علی پس از [[اتمام حجت]] با آنان، در سال ۳۸ق با آنها وارد جنگ شد و بسیاری از آنها کشته شدند. با این حال گروهی از آنها زنده ماندند. فرقههای مختلف خوارج در طول تاریخ منقرض شدهاند و تنها [[اباضیه]] که آرایشان به عقاید سایر مسلمانان نزدیکتر است، در مناطقی از قبیل [[عمان]] و [[الجزایر]] حضور دارند. | شعار دادن علیه امام علی در [[مسجد کوفه]]، و تهدید وی به قتل، از کارهای خوارج شمرده شده است. آنان پس از اجرای حکمیت، در مخالفت با [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] سرسختتر شدند، با [[عبدالله بن وهب راسبی|عبدالله بن وهب]] بیعت کردند، و در مسیر خروج از [[کوفه]] و رفتن به [[جنگ نهروان|نهروان]]، مردم بیگناه را کشتند. امام علی پس از [[اتمام حجت]] با آنان، در سال ۳۸ق با آنها وارد جنگ شد و بسیاری از آنها کشته شدند. با این حال گروهی از آنها زنده ماندند. فرقههای مختلف خوارج در طول تاریخ منقرض شدهاند و تنها [[اباضیه]] که آرایشان به عقاید سایر مسلمانان نزدیکتر است، در مناطقی از قبیل [[عمان]] و [[الجزایر]] حضور دارند. | ||
در منابع اسلامی، ویژگیهای مختلف و گاه متضادی برای خوارج ذکر شده است؛ از جمله اینکه اهل حفظ و قرائت قرآن بدون تدبر در آن بودهاند، جهل و تنگنظری، [[تکبر|غرور]] و ستیزهجویی و همچنین [[تعصب]] در باورها. آنها اولین گروه معارض و اولین فرقه دینی در تاریخ [[اسلام]] دانسته شدهاند. به باور خوارج، کسی که | در منابع اسلامی، ویژگیهای مختلف و گاه متضادی برای خوارج ذکر شده است؛ از جمله اینکه اهل حفظ و قرائت قرآن بدون تدبر در آن بودهاند، جهل و تنگنظری، [[تکبر|غرور]] و ستیزهجویی و همچنین [[تعصب]] در باورها. آنها اولین گروه معارض و اولین فرقه دینی در تاریخ [[اسلام]] دانسته شدهاند. به باور خوارج، کسی که [[مرتکب کبیره]] میشود، کافر است. بیشتر خوارج، با نصب خلیفه از سوی [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] مخالف و معتقد به انتخابی بودن خلیفه بودند. آنها همچنین [[سنگسار|سنگسار زناکار]] را رد کرده و با [[تقیه]] در قول و عمل مخالف بودهاند. | ||
با آنکه گرایش به مباحث علمی در میان خوارج نخستین، بسیار کم بوده است، اما آثاری در [[علوم قرآن|علوم قرآنی]]، کلام، فقه و اصول فقه و همچنین درباره [[توحید]] و [[امامت]]، از آنها نقل شده است. به باور ابن ندیم، خوارج آثار خود را به دلیل مخالف مردم پنهان میکردهاند. تالیفات مستقل و غیرمستقلی در ردّ اندیشهها و اعمال خوارج گزارش شده است؛ از جمله روایاتی که در ردّ خوارج نقل شده و همچنین نگاشتههای مفسرانی از قبیل ابن ابی الحدید در ردّ اعتقاد آنان به کافر بودن کسانی که مرتکب گناه کبیره میشوند. | با آنکه گرایش به مباحث علمی در میان خوارج نخستین، بسیار کم بوده است، اما آثاری در [[علوم قرآن|علوم قرآنی]]، کلام، فقه و اصول فقه و همچنین درباره [[توحید]] و [[امامت]]، از آنها نقل شده است. به باور ابن ندیم، خوارج آثار خود را به دلیل مخالف مردم پنهان میکردهاند. تالیفات مستقل و غیرمستقلی در ردّ اندیشهها و اعمال خوارج گزارش شده است؛ از جمله روایاتی که در ردّ خوارج نقل شده و همچنین نگاشتههای مفسرانی از قبیل ابن ابی الحدید در ردّ اعتقاد آنان به کافر بودن کسانی که [[مرتکب کبیره|مرتکب گناه کبیره]] میشوند. | ||
==پیدایش و اسامی== | ==پیدایش و اسامی== | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
خوارج، برخلاف نظر [[متکلم|متکلمان]] و مورخان، خروج خود علیه امام علی(ع) را انکار حکومت و حاکمیت جور دانسته و از همینرو عمل خود را با [[هجرت به مدینه|هجرت پیامبر]] مقایسه کردند.<ref>صنعانی، المصنَّف، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۱۵۲؛ ابن قتیبة، الامامة و السیاسة، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۱۲۱؛ بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۸، ص۵۹؛ دینوری، الأخبار الطوال، ۱۹۶۰م، ص۲۶۹.</ref> علاوه بر نام مشهور خوارج که در سخنان امام علی نیز آمده است،<ref>نهج البلاغه، تصحیح محمد عبده، خطبه ۶۲؛ طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۵، ص۷۶.</ref> اسامی دیگری نیز برای آنها بهکار رفته است؛ از جمله مُحَکِّمة، برگرفته از شعار «[[لا حکم الا لله]]» در مخالفت با حکمیت،<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۱۰-۱۱۲؛ شهرستانی، الملل والنحل، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۳۳؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۲۷۷.</ref> حَروریّة، اشاره به محلی که خوارج به آنجا رفتند،<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۱۴، ۱۲۲؛ سمعانی، شعر الخوارج، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۲۰۷؛ یاقوت حموى، معجم البلدان، ذیل حروراء.</ref> و مارقة، بهمعنای منحرفان.<ref>شیخ صدوق، الأمالي، ۱۴۱۷ق، ص۴۶۴؛ مقدسى، البدء و التاریخ، ۱۸۹۹-۱۹۱۹م، ج۵، ص۱۳۵، ۲۲۴؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۳۰۴، ج۸، ص۱۲۷؛ بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۴۹؛ طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۵، ص۹۱؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۲۱۶.</ref> | خوارج، برخلاف نظر [[متکلم|متکلمان]] و مورخان، خروج خود علیه امام علی(ع) را انکار حکومت و حاکمیت جور دانسته و از همینرو عمل خود را با [[هجرت به مدینه|هجرت پیامبر]] مقایسه کردند.<ref>صنعانی، المصنَّف، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۱۵۲؛ ابن قتیبة، الامامة و السیاسة، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۱۲۱؛ بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۸، ص۵۹؛ دینوری، الأخبار الطوال، ۱۹۶۰م، ص۲۶۹.</ref> علاوه بر نام مشهور خوارج که در سخنان امام علی نیز آمده است،<ref>نهج البلاغه، تصحیح محمد عبده، خطبه ۶۲؛ طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۵، ص۷۶.</ref> اسامی دیگری نیز برای آنها بهکار رفته است؛ از جمله مُحَکِّمة، برگرفته از شعار «[[لا حکم الا لله]]» در مخالفت با حکمیت،<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۱۰-۱۱۲؛ شهرستانی، الملل والنحل، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۳۳؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۲۷۷.</ref> حَروریّة، اشاره به محلی که خوارج به آنجا رفتند،<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۱۴، ۱۲۲؛ سمعانی، شعر الخوارج، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۲۰۷؛ یاقوت حموى، معجم البلدان، ذیل حروراء.</ref> و مارقة، بهمعنای منحرفان.<ref>شیخ صدوق، الأمالي، ۱۴۱۷ق، ص۴۶۴؛ مقدسى، البدء و التاریخ، ۱۸۹۹-۱۹۱۹م، ج۵، ص۱۳۵، ۲۲۴؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۳۰۴، ج۸، ص۱۲۷؛ بلاذری، جُمَل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۴۹؛ طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۵، ص۹۱؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۲۱۶.</ref> | ||
خوارج به سبب دشمنی با امام علی(ع)، گاه [[ناصبی|نواصب]] یا ناصبه نیز خوانده شدهاند<ref>مقریزی، المواعظ و الاعتبار فى ذکر الخطط و الآثار، ۱۴۲۲-۱۴۲۵ق، ج۴، قسم ۱، ص۴۲۸.</ref> و از آنرو که نخستین بار، کسانی که | خوارج به سبب دشمنی با امام علی(ع)، گاه [[ناصبی|نواصب]] یا ناصبه نیز خوانده شدهاند<ref>مقریزی، المواعظ و الاعتبار فى ذکر الخطط و الآثار، ۱۴۲۲-۱۴۲۵ق، ج۴، قسم ۱، ص۴۲۸.</ref> و از آنرو که نخستین بار، کسانی که [[مرتکب کبیره]] شده بودند را [[تکفیر اهل قبله|تکفیر]] کردند، مُکَفّره نامیده شدهاند.<ref>ابن تیمیه، مجموع الفتاوی، ۱۴۲۱ق، ج۴، جزء ۷، ص۲۶۱؛ ج ۷، جزء ۱۳، ص۲۰۸-۲۰۹.</ref> اهل النهر یا اهل النهروان، نام دیگری برای خوارج است.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۱۵، ۲۴۷؛ طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۵، ص۸۳، ۱۶۶.</ref> آنها همچنین به نام شُراة، بهمعنای کسانی که جان خود را به [[بهشت]] میفروشند، خوانده شدهاند.<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۹، ص۲۷۲.</ref> | ||
در ابتدا، [[کوفه]] و [[بصره]] از پایگاههای اصلی خوارج بود.<ref>طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۵، ص۷۶.</ref> شمار خوارج بصره بیشتر از کوفه بود؛ چراکه بسیاری از خوارج کوفه پس از گفتوگوی امام علی با آنها، از خوارج جدا شدند.<ref>عاملی، علی (ع) و الخوارج، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۱۰۴.</ref> پس از آن خوارج در شهرها و نواحی بسیاری پراکنده شدند؛ از [[ایران]] و [[یمن]] تا شمال آفریقا و نواحی مغرب اسلامی.<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ۱۴۱۵ق، ص۲۵۲؛ مسعودی، مروج الذهب، بیروت، ج۴، ص۲۷؛ مقدسی، احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم، دار صادر، ص۳۲۳؛ حمیرى، الحور العین، ۱۹۷۲م، ص۲۰۲-۲۰۳.</ref> فرقههای مختلف خوارج در طول تاریخ منقرض شدند و تنها [[اباضیه]] که آرای آنان به عقاید سایر مسلمانان نزدیک است، در عمان، سیوه، حضرموت، جربه، زنگبار، طرابلس غرب و [[الجزایر]] همچنان حضور دارند.<ref>امین، ضحی الاسلام، دار الکتاب العربی، ج۳، ص۳۳۶؛ عاملی، علی (ع) و الخوارج، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۱۱۰، ۲۷۰؛ سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۱۸۱.</ref> | در ابتدا، [[کوفه]] و [[بصره]] از پایگاههای اصلی خوارج بود.<ref>طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۵، ص۷۶.</ref> شمار خوارج بصره بیشتر از کوفه بود؛ چراکه بسیاری از خوارج کوفه پس از گفتوگوی امام علی با آنها، از خوارج جدا شدند.<ref>عاملی، علی (ع) و الخوارج، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۱۰۴.</ref> پس از آن خوارج در شهرها و نواحی بسیاری پراکنده شدند؛ از [[ایران]] و [[یمن]] تا شمال آفریقا و نواحی مغرب اسلامی.<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ۱۴۱۵ق، ص۲۵۲؛ مسعودی، مروج الذهب، بیروت، ج۴، ص۲۷؛ مقدسی، احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم، دار صادر، ص۳۲۳؛ حمیرى، الحور العین، ۱۹۷۲م، ص۲۰۲-۲۰۳.</ref> فرقههای مختلف خوارج در طول تاریخ منقرض شدند و تنها [[اباضیه]] که آرای آنان به عقاید سایر مسلمانان نزدیک است، در عمان، سیوه، حضرموت، جربه، زنگبار، طرابلس غرب و [[الجزایر]] همچنان حضور دارند.<ref>امین، ضحی الاسلام، دار الکتاب العربی، ج۳، ص۳۳۶؛ عاملی، علی (ع) و الخوارج، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۱۱۰، ۲۷۰؛ سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۱۸۱.</ref> | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
==آراء و عقاید== | ==آراء و عقاید== | ||
یکی از مهمترین عقاید خوارج، باور به [[کفر]] کسی است که | یکی از مهمترین عقاید خوارج، باور به [[کفر]] کسی است که [[مرتکب کبیره]] میشود. این باور، در پیدایش و تحول علم کلام، موثر دانسته شده است.<ref>ولهاوزن، احزاب المعارضة السیاسیة الدینیة فی صدر الاسلام، ۱۹۷۶م، ص۴۶؛ ابن فورک، مجرد مقالات الشیخ ابی الحسن الاشعری، ۱۹۸۷م، ص۱۴۹-۱۵۷.</ref> برخی از باورها و عقاید خوارج عبارتند از: | ||
*'''کفر در صورت ارتکاب گناه کبیره''': نخستین اندیشهای که خوارج بر آن اتفاقنظر داشتهاند، تکفیر کسی است که | *'''کفر در صورت ارتکاب گناه کبیره''': نخستین اندیشهای که خوارج بر آن اتفاقنظر داشتهاند، تکفیر کسی است که [[مرتکب کبیره]] شده است.<ref>ابوحاتم رازی، کتاب الزینة فی الکلمات الاسلامیة العربیة، ۱۹۸۸م، قسم ۳، ص۲۸۲؛ بغدادی، اصول الدین، ۱۳۴۶ق، ص۳۳۲؛ بغدادی، الفرق بین الفرق، ۱۳۶۷ق، ص۷۳؛ ابن حزم اندلسی، الفصل فی الملل والاهواء والنحل، ۱۳۱۷-۱۳۲۰ق، ج۲، ص۱۱۳؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۳۸۵-۱۳۸۷ق، ج۸، ص۱۱۳.</ref> فرقهای از خوارج با نام ازارقه، در این اندیشه افراط کرده و معتقدند [[مرتکب کبیره]] نمیتواند دوباره [[ایمان]] بیاورد و باید به سبب [[ارتداد]]، همراه با فرزندانش به قتل برسد و [[خلود|مخلد در آتش]] است.<ref>اشعری، المقالات و الفرق، ۱۳۴۱ش، ص۸۵-۸۶؛ بغدادی، الفرق بین الفرق، ۱۳۶۷ق، ص۸۲-۸۳؛ شهرستانی، الملل والنحل، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۴۰-۱۴۱.</ref> یکی از ادله خوارج برای تکفیر [[مرتکب کبیره]]، استناد به آیه ۴۴ [[سوره مائده]] است.<ref>جرجانی، شرح المواقف، ۱۳۲۵ق، ج۸، ص۳۳۴؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۳۸۵-۱۳۸۷ق، ج۸، ص۱۱۴-۱۱۸؛ جرجانی، شرح المواقف، ۱۳۲۵ق، ج۸، ص۳۳۴-۳۳۸.</ref> | ||
*'''امامت''': آرای خوارج درباره امامت، برگرفته از نظر آنان درباره مرتکب کبیره بود. بر این اساس، کسی که مرتکب گناه کبیره شده، نباید امامت جامعه مسلمانان را بر عهده بگیرد و اگر بر مسند امامت باشد، بر مؤمنان واجب است که بر او خروج کنند.<ref>بغدادی، الفرق بین الفرق، ۱۳۶۷ق، ص۷۳؛ ابن حزم اندلسی، الفصل فی الملل والاهواء والنحل، ۱۳۱۷-۱۳۲۰ق، ج۲، ص۱۱۳؛ اسفراینی، التبصیر فی الدین و تمییز الفرقة الناجیة عن الفرق الهالکین، ۱۳۵۹ق، ص۲۶.</ref> بیشتر خوارج، با نصب خلیفه از سوی [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] مخالفند و معتقدند هرکس که به [[قرآن|کتاب]] و [[سنت]] عمل کند، شایستگی امامت را دارد و امامت، با بیعت دو تن نیز منعقد میشود.<ref>اشعری، المقالات والفرق، ۱۳۴۱ش، ص۸؛ نوبختى، فرق الشیعة، ۱۳۵۵ق، ص۱۰.</ref> آنان به انتخابی بودن امام معتقد بودند<ref>شهرستانی، الملل والنحل، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۳۴.</ref> و بر خلاف باور رایج در آن زمان، خلافت غیرقریش را هم ممکن میدانستند.<ref>نوبختى، فرق الشیعة، ۱۳۵۵ق، ص۱۰؛ ابن حزم اندلسی، الفصل فی الملل والاهواء والنحل، ۱۳۱۷-۱۳۲۰ق، ج۲، ص۱۱۳؛ شهرستانی، الملل والنحل، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۳۴.</ref> | *'''امامت''': آرای خوارج درباره امامت، برگرفته از نظر آنان درباره [[مرتکب کبیره]] بود. بر این اساس، کسی که مرتکب گناه کبیره شده، نباید امامت جامعه مسلمانان را بر عهده بگیرد و اگر بر مسند امامت باشد، بر مؤمنان واجب است که بر او خروج کنند.<ref>بغدادی، الفرق بین الفرق، ۱۳۶۷ق، ص۷۳؛ ابن حزم اندلسی، الفصل فی الملل والاهواء والنحل، ۱۳۱۷-۱۳۲۰ق، ج۲، ص۱۱۳؛ اسفراینی، التبصیر فی الدین و تمییز الفرقة الناجیة عن الفرق الهالکین، ۱۳۵۹ق، ص۲۶.</ref> بیشتر خوارج، با نصب خلیفه از سوی [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] مخالفند و معتقدند هرکس که به [[قرآن|کتاب]] و [[سنت]] عمل کند، شایستگی امامت را دارد و امامت، با بیعت دو تن نیز منعقد میشود.<ref>اشعری، المقالات والفرق، ۱۳۴۱ش، ص۸؛ نوبختى، فرق الشیعة، ۱۳۵۵ق، ص۱۰.</ref> آنان به انتخابی بودن امام معتقد بودند<ref>شهرستانی، الملل والنحل، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۳۴.</ref> و بر خلاف باور رایج در آن زمان، خلافت غیرقریش را هم ممکن میدانستند.<ref>نوبختى، فرق الشیعة، ۱۳۵۵ق، ص۱۰؛ ابن حزم اندلسی، الفصل فی الملل والاهواء والنحل، ۱۳۱۷-۱۳۲۰ق، ج۲، ص۱۱۳؛ شهرستانی، الملل والنحل، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۳۴.</ref> | ||
*'''خلفای راشدین''': خوارج با توجه به حوادث رخداده در دوران [[خلفای راشدین|خلفای چهارگانه]]، [[عمر بن خطاب|عمر]] و [[ابوبکر بن ابیقحافه|ابوبکر]] را بهعنوان امام و خلیفه رسول خدا پذیرفتند، ولی در مورد [[عثمان بن عفان|عثمان]] فقط ۶ سال نخست حکومت او و در مورد [[امام علی علیهالسلام|امام علی]]، تا قبل از پذیرش حکمیت را صحیح شمردند و این دو را در مابقی دوران حکومتشان تکفیر کردند و معزول دانستند.<ref>ابوحاتم رازی، کتاب الزینة فی الکلمات الاسلامیة العربیة، ۱۹۸۸م، قسم ۳، ص۲۸۲؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۳۸۵-۱۳۸۷ق، ج۲، ص۲۷۴.</ref> | *'''خلفای راشدین''': خوارج با توجه به حوادث رخداده در دوران [[خلفای راشدین|خلفای چهارگانه]]، [[عمر بن خطاب|عمر]] و [[ابوبکر بن ابیقحافه|ابوبکر]] را بهعنوان امام و خلیفه رسول خدا پذیرفتند، ولی در مورد [[عثمان بن عفان|عثمان]] فقط ۶ سال نخست حکومت او و در مورد [[امام علی علیهالسلام|امام علی]]، تا قبل از پذیرش حکمیت را صحیح شمردند و این دو را در مابقی دوران حکومتشان تکفیر کردند و معزول دانستند.<ref>ابوحاتم رازی، کتاب الزینة فی الکلمات الاسلامیة العربیة، ۱۹۸۸م، قسم ۳، ص۲۸۲؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۳۸۵-۱۳۸۷ق، ج۲، ص۲۷۴.</ref> |