تسنن دوازدهامامی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
سقوط [[بنیعباس|خلافت عباسی]] توسط مغولان، تسامح مذهبی [[ایلخانان مغول]] و امیران تیموری، رشد [[تصوف]] و مرجعیتیافتن صوفیان و نزدیکشدن تصوف و تشیع به یکدیگر را از جمله عوامل پیدایش تسنن دوازدهامامی دانستهاند. این عوامل موجب تعدیل در مذهب تسنن با محوریت [[مودت اهلبیت(ع)|محبت اهل بیت(ع)]] شد که حاصل آن رواج نگارش کتابهایی درباره فضائل اهل بیت(ع) در میان [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] بود. | سقوط [[بنیعباس|خلافت عباسی]] توسط مغولان، تسامح مذهبی [[ایلخانان مغول]] و امیران تیموری، رشد [[تصوف]] و مرجعیتیافتن صوفیان و نزدیکشدن تصوف و تشیع به یکدیگر را از جمله عوامل پیدایش تسنن دوازدهامامی دانستهاند. این عوامل موجب تعدیل در مذهب تسنن با محوریت [[مودت اهلبیت(ع)|محبت اهل بیت(ع)]] شد که حاصل آن رواج نگارش کتابهایی درباره فضائل اهل بیت(ع) در میان [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] بود. | ||
گفته شده که تحول مذهبی [[ایران|ایرانیان]] از تسنن به تشیع، با واسطه قرارگرفتن تسنن دوازدهامامی، در قلمرو سیاست و قدرت نیز اتفاق افتاده است. در این ساحت، حکومتهایی با رویکرد تسنن دوازدهامامی در سرتاسر قرون نهم و دهم قمری به وجود آمدند. همچنین، چهرههای مختلف فرهنگی و سیاسی از قرن ششم تا زوال صفویان دارای گرایش تسنن دوازدهامامی قلمداد شدهاند که در آثارشان، در کنار یادکرد از [[خلفای راشدین]]، از [[امامان شیعه|ائمه شیعه]] با عنوان حجتهای معصوم الهی یاد کردهاند. | |||
== تعریف و جایگاه == | == تعریف و جایگاه == | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
== تسنن دوازدهامامی در قلمرو سیاست == | == تسنن دوازدهامامی در قلمرو سیاست == | ||
{{نقل قول یک طبقه|<small>'''حمدالله مستوفی، از مورخان با گرایش تسنن دوازدهامامی، در تاریخ گزیده''':</small>{{سخ}}فصل سیوم از باب سیوم در ذکر تمامی ائمه معصومین، رضوان الله علیهم اجمعین، که حجة الحق علی الخلق بودند... ائمه معصوم اگرچه خلافت نکردند، اما چون مستحقْ ایشان بودند، تبرک را از احوال ایشان شمهای بر سبیل ایجاز ایراد میرود.<ref>مستوفی، تاریخ گزیده، ۱۳۸۷ش، ص۲۰۱.</ref>|عرض=۳۰٪|تراز=چپ}} | {{نقل قول یک طبقه|<small>'''حمدالله مستوفی، از مورخان با گرایش تسنن دوازدهامامی، در تاریخ گزیده''':</small>{{سخ}}فصل سیوم از باب سیوم در ذکر تمامی ائمه معصومین، رضوان الله علیهم اجمعین، که حجة الحق علی الخلق بودند... ائمه معصوم اگرچه خلافت نکردند، اما چون مستحقْ ایشان بودند، تبرک را از احوال ایشان شمهای بر سبیل ایجاز ایراد میرود.<ref>مستوفی، تاریخ گزیده، ۱۳۸۷ش، ص۲۰۱.</ref>|عرض=۳۰٪|تراز=چپ}} | ||
گفته شده که تحول مذهبی [[ایران|ایرانیان]] از تسنن به تشیع، با واسطه قرارگرفتن تسنن دوازدهامامی، در قلمرو سیاست و قدرت نیز اتفاق افتاده است.<ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۰.</ref> از نظر محققان، حکومتهایی با رویکرد تسنن دوازدهامامی در سرتاسر قرون نهم و دهم قمری وجود داشتهاند.<ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۴.</ref> پیش از این هم، در قرن هشتم و در میان حکومتهای پرشمار محلی در ایران و [[عراق]]، نشانههایی از وجود این گرایش برشمرده شده؛ از جمله در دوران اولیه حکومت محلی [[سربداران]] که نوعی تصوف دوازدهامامی موجب پیروزی آن شد و در سرتاسر دوران اولیه این حکومت چنین گرایشی در میان حاکمان آن وجود داشته است.<ref>اسمیت، خروج و عروج سربداران، ۱۳۶۱ش، ص۸۲-۹۲.</ref> | |||
در قرن نهم قمری و در میان حاکمان تیموری متأخر، گفته شده که [[سلطان حسین بایقرا]] قصد داشت تا در ابتدای حکومت خود به نام [[امامان شیعه|دوازده امام(ع)]] خطبه بخواند که توسط [[عبدالرحمن جامی]]<ref>سمرقندی، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۱۰۲۱-۱۰۲۲.</ref> و [[امیر علیشیر نوایی]] از این کار منع شد؛ ولی گرایش تسنن دوازده امامی خود را تا آخر حکومتش حفظ کرد.<ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۴.</ref> در همان دوران، جهانشاه قَراقویونْلو در سکههایی که ضرب کرد در یک روی سکه عبارت «[[علی ولی الله]]» و در سوی دیگر نام [[خلفای راشدین]] را حک کرد<ref>مزاوی، پیدایش دولت صفوی، ۱۳۸۸ش، ص۱۴۴.</ref> که نمادی از گرایش حکومت او به تسنن دوازدهامامی قلمداد شده است<ref>خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم الی المخدوم، ۱۳۷۵ش، مقدمه مصحح، ص۳۲.</ref> | در قرن نهم قمری و در میان حاکمان تیموری متأخر، گفته شده که [[سلطان حسین بایقرا]] قصد داشت تا در ابتدای حکومت خود به نام [[امامان شیعه|دوازده امام(ع)]] خطبه بخواند که توسط [[عبدالرحمن جامی]]<ref>سمرقندی، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۱۰۲۱-۱۰۲۲.</ref> و [[امیر علیشیر نوایی]] از این کار منع شد؛ ولی گرایش تسنن دوازده امامی خود را تا آخر حکومتش حفظ کرد.<ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۴.</ref> در همان دوران، جهانشاه قَراقویونْلو در سکههایی که ضرب کرد در یک روی سکه عبارت «[[علی ولی الله]]» و در سوی دیگر نام [[خلفای راشدین]] را حک کرد<ref>مزاوی، پیدایش دولت صفوی، ۱۳۸۸ش، ص۱۴۴.</ref> که نمادی از گرایش حکومت او به تسنن دوازدهامامی قلمداد شده است<ref>خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم الی المخدوم، ۱۳۷۵ش، مقدمه مصحح، ص۳۲.</ref> |