سمیه دختر خباط: تفاوت میان نسخهها
←همدردی پیامبر(ص) با یاسر و سمیه
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
[[پیامبر اسلام|پیامبر اسلام(ص)]] برای هم دردی به نزدشان میرفت، پشت سر هر یک از آنها قرار میگرفت و با دست بدنشان را نوازش میداد و میفرمود: | [[پیامبر اسلام|پیامبر اسلام(ص)]] برای هم دردی به نزدشان میرفت، پشت سر هر یک از آنها قرار میگرفت و با دست بدنشان را نوازش میداد و میفرمود: | ||
«صَبراً یا آلِ یاسر فَاِنَّ مَوعدَکُمُ الجَنَّة<ref>قمی، منتهی الآمال، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۳۰۵.</ref>ای افراد خاندان یاسر شکیبا باشید! موعد شما بهشت است.» و نیز رو به آسمان میکرد و میگفت: «خدایا! آل یاسر را بیامرز که من آن چه از عهدهام ساخته بود، انجام دادم.<ref>عمار یاسر، پیشاهنگ اسلام و پرچمدار علی(ع)، ص۷۲.</ref> | «صَبراً یا آلِ یاسر فَاِنَّ مَوعدَکُمُ الجَنَّة<ref>قمی، منتهی الآمال، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۳۰۵.</ref>ای افراد خاندان یاسر شکیبا باشید! موعد شما [[بهشت]] است.» و نیز رو به آسمان میکرد و میگفت: «خدایا! آل یاسر را بیامرز که من آن چه از عهدهام ساخته بود، انجام دادم.<ref>عمار یاسر، پیشاهنگ اسلام و پرچمدار علی(ع)، ص۷۲.</ref> | ||
روزی عمار به پیامبر(ص) گفت: | روزی عمار به پیامبر(ص) گفت: | ||
«یا رسول الله: بَلَغَ العَذابُ مِن اُمّی کُلَّ مَبلَغٍ؛ای رسول خدا! شکنجه مادرم (به دست کفار قریش) از حد گذشته است». پیامبر به او فرمودند: «صبراً یا اَبَاالیقظانِ! اَللَّهُمَّ لا تُعَذِّب اَحَداً مِن آلِ یاسِر بِالنًّارِ؛ای ابا یقظان! صبر کن.» و رو به آسمان کرد و گفت: «خداوندا! هیچ کدام از خاندان یاسر را در عذاب و آتش مسوزان.»<ref>قمی، منتهی الآمال، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۳۰۶.</ref> | «یا رسول الله: بَلَغَ العَذابُ مِن اُمّی کُلَّ مَبلَغٍ؛ای رسول خدا! شکنجه مادرم (به دست کفار قریش) از حد گذشته است». پیامبر به او فرمودند: «صبراً یا اَبَاالیقظانِ! اَللَّهُمَّ لا تُعَذِّب اَحَداً مِن آلِ یاسِر بِالنًّارِ؛ای ابا یقظان([[کنیه]] عمار است)! صبر کن.» و رو به آسمان کرد و گفت: «خداوندا! هیچ کدام از خاندان یاسر را در عذاب و آتش مسوزان.»<ref>قمی، منتهی الآمال، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۳۰۶.</ref> | ||
==شهادت سمیه== | ==شهادت سمیه== |