غزوه حنین: تفاوت میان نسخهها
اصلاح پانویس
(افزودن منبع برای نیازمندی منبع) |
(اصلاح پانویس) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
==زمان و نامهای غزوه== | ==زمان و نامهای غزوه== | ||
درباره تاریخ این [[غزوه]] گفتهاند که وقتی [[رسول خدا]] در روز جمعه، ده روز مانده از ماه [[رمضان]] سال هشتم هجری، [[مکه]] را فتح کرد، پانزده شب در مکه ماند و سپس شنبه، ششم شوال روانه منطقه [[حنین]] در شمال شرقی شد.<ref>واقدی، المغازی، ج۳، ص۸۸۹؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۳۷، ۱۵۰؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۳۸.</ref> | درباره تاریخ این [[غزوه]] گفتهاند که وقتی [[رسول خدا]] در روز جمعه، ده روز مانده از ماه [[رمضان]] سال هشتم هجری، [[مکه]] را فتح کرد، پانزده شب در مکه ماند و سپس شنبه، ششم شوال روانه منطقه [[حنین]] در شمال شرقی شد.<ref>واقدی، المغازی، ج۳، ص۸۸۹؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۲، ص۱۳۷، ۱۵۰؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۳۸.</ref> | ||
این جنگ را یوم حنین،<ref>سوره توبه، آیه ۲۵؛ ابن حزم، جوامع السیرة، ص۲۴۱.</ref> وقعه حنین،<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۶۲.</ref> غزاة حنین،<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۳۸.</ref> غزوة هوازِن<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۴۹؛ مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۲۶۹.</ref> و وقعة هوازن<ref>ابن حزم، جوامع السیرة، ص۲۴۱.</ref> نیز نامیدهاند. | این جنگ را یوم حنین،<ref>سوره توبه، آیه ۲۵؛ ابن حزم، جوامع السیرة، ص۲۴۱.</ref> وقعه حنین،<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۶۲.</ref> غزاة حنین،<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۳۸.</ref> غزوة هوازِن<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۲، ص۱۴۹؛ مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۲۶۹.</ref> و وقعة هوازن<ref>ابن حزم، جوامع السیرة، ص۲۴۱.</ref> نیز نامیدهاند. | ||
==علت جنگ== | ==علت جنگ== | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
به روایت ابن اسحاق از [[امام باقر(ع)]]، وقتی که [[رسول خدا]] تصمیم گرفت به جنگ هوازن برود، کسی را نزد صَفوان بن اُمَیه (از سران [[قریش]] که هنوز مشرک بود) فرستاد و از او خواست تا زرهها و سلاحهایی را به پیامبر و مسلمانان، عاریه مضمونه (تضمینِ بازگرداندن عین امانت) دهد. صفوان قبول کرد و یک صد زره داد.<ref>طبری، تاریخ طبری، ج۳، ص۷۳؛ قس شمس شامی، سبل الهدی و الرشاد، ج۵، ص۳۱۲.</ref> | به روایت ابن اسحاق از [[امام باقر(ع)]]، وقتی که [[رسول خدا]] تصمیم گرفت به جنگ هوازن برود، کسی را نزد صَفوان بن اُمَیه (از سران [[قریش]] که هنوز مشرک بود) فرستاد و از او خواست تا زرهها و سلاحهایی را به پیامبر و مسلمانان، عاریه مضمونه (تضمینِ بازگرداندن عین امانت) دهد. صفوان قبول کرد و یک صد زره داد.<ref>طبری، تاریخ طبری، ج۳، ص۷۳؛ قس شمس شامی، سبل الهدی و الرشاد، ج۵، ص۳۱۲.</ref> | ||
پیامبر همراه ده هزار تن از یارانش که در فتح مکه با وی بودند و دو هزار نفر از تازه مسلمانان [[مکه]]، برای جنگ با هوازن از مکه بیرون رفت.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۵۰؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۶۲.</ref> برخی از این مکیان فقط میخواستند ببینند پیروزی از آنِ که خواهد بود تا غنیمتی به دست آورند و حتی بدشان نمیآمد که پیامبر و مسلمانان در این جنگ شکست بخورند.<ref>واقدی، المغازی، ج۳، ص۸۹۴-۸۹۵.</ref>[[رسول خدا]] و [[اسلام|مسلمانان]] و مردان [[قریش]]، که هنوز برخی از آنان مشرک بودند، غروبِ شب سه شنبه، دهم شوالِ سال هشتم به [[حنین]] رسیدند.<ref>واقدی، المغازی، ج۳، ص۸۹۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۵۰.</ref> | پیامبر همراه ده هزار تن از یارانش که در فتح مکه با وی بودند و دو هزار نفر از تازه مسلمانان [[مکه]]، برای جنگ با هوازن از مکه بیرون رفت.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۲، ص۱۵۰؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۶۲.</ref> برخی از این مکیان فقط میخواستند ببینند پیروزی از آنِ که خواهد بود تا غنیمتی به دست آورند و حتی بدشان نمیآمد که پیامبر و مسلمانان در این جنگ شکست بخورند.<ref>واقدی، المغازی، ج۳، ص۸۹۴-۸۹۵.</ref>[[رسول خدا]] و [[اسلام|مسلمانان]] و مردان [[قریش]]، که هنوز برخی از آنان مشرک بودند، غروبِ شب سه شنبه، دهم شوالِ سال هشتم به [[حنین]] رسیدند.<ref>واقدی، المغازی، ج۳، ص۸۹۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۲، ص۱۵۰.</ref> | ||
===صفآرایی دو سپاه=== | ===صفآرایی دو سپاه=== | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان =سوره توبه، آیه ۲۵:| نقلقول = {{حدیث|وَ یوْمَ حُنَینٍ إِذْ أَعْجَبَتْکمْ کثْرَتُکمْ فَلَمْ تُغْن عَنْکمْ شَیئاً وَ ضاقَتْ عَلَیکمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّیتُمْ مُدْبِرِینَ ثُمَّ أَنْزَلَ اللَه سَکینَتَهُ عَلی رَسُولِهِ وَ عَلَی الْمُؤْمِنِین{{سخ}}|ترجمه= و در روز حنین که شما از بسیاری گروه خود بشگفت آمده مردم فراوان شما سودی بکارتان نداشت و زمین پهناور را بر شما تنگ کرد پس از این از جنگ پشت کردید و خدا دل پیمبر و پیروانش را آرامش داد.}}|تاریخ بایگانی| منبع =| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = ۱۲px|رنگ پسزمینه =#ffeebb| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | {{جعبه نقل قول| عنوان =سوره توبه، آیه ۲۵:| نقلقول = {{حدیث|وَ یوْمَ حُنَینٍ إِذْ أَعْجَبَتْکمْ کثْرَتُکمْ فَلَمْ تُغْن عَنْکمْ شَیئاً وَ ضاقَتْ عَلَیکمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّیتُمْ مُدْبِرِینَ ثُمَّ أَنْزَلَ اللَه سَکینَتَهُ عَلی رَسُولِهِ وَ عَلَی الْمُؤْمِنِین{{سخ}}|ترجمه= و در روز حنین که شما از بسیاری گروه خود بشگفت آمده مردم فراوان شما سودی بکارتان نداشت و زمین پهناور را بر شما تنگ کرد پس از این از جنگ پشت کردید و خدا دل پیمبر و پیروانش را آرامش داد.}}|تاریخ بایگانی| منبع =| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = ۱۲px|رنگ پسزمینه =#ffeebb| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ||
[[پرونده:غزوه حنین.jpg|بندانگشتی|۴۰۰px|نقشه غزوه حنین]] | [[پرونده:غزوه حنین.jpg|بندانگشتی|۴۰۰px|نقشه غزوه حنین]] | ||
رسول خدا در حالی که لباس رزم پوشیده بود، از صفوف لشکریان بازدید کرد و آنان را به جنگ و شکیبایی برانگیخت و به آنان مژده پیروزی داد. آنگاه در تاریکی صبح، به همراه مسلمانان از دره حنین به پایین آمد.<ref>واقدی، المغازی، ج۳، ص۸۹۵-۸۹۷؛ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۵۰-۱۵۱.</ref> | رسول خدا در حالی که لباس رزم پوشیده بود، از صفوف لشکریان بازدید کرد و آنان را به جنگ و شکیبایی برانگیخت و به آنان مژده پیروزی داد. آنگاه در تاریکی صبح، به همراه مسلمانان از دره حنین به پایین آمد.<ref>واقدی، المغازی، ج۳، ص۸۹۵-۸۹۷؛ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۲، ص۱۵۰-۱۵۱.</ref> | ||
مشرکان هوازن و ثقیف که در شکافهای دره و اطراف آن کمین کرده بودند، ناگهان به مسلمانان حمله کردند. نخست سواران بنی سُلَیم و سپس مکیان و سایر مردم پراکنده و فراری شدند. به گونهای که هیچکس، پشت سر خود را نگاه نمیکرد.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج۴، ص۸۳.</ref> | مشرکان هوازن و ثقیف که در شکافهای دره و اطراف آن کمین کرده بودند، ناگهان به مسلمانان حمله کردند. نخست سواران بنی سُلَیم و سپس مکیان و سایر مردم پراکنده و فراری شدند. به گونهای که هیچکس، پشت سر خود را نگاه نمیکرد.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج۴، ص۸۳.</ref> | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
===کشتهشدگان و اسیران دشمن=== | ===کشتهشدگان و اسیران دشمن=== | ||
وقتی مشرکان فرار کردند، هفتاد تن از بنیمالک از طایفههای ثقیف کشته شدند.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج۴، ص۹۲.</ref> در برخی روایات، تعداد کشتگان هوازن به عدد کشتگان قریش در بدر، یعنی هفتاد تن نوشته شده است<ref>ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۱، ص۵۸۲.</ref> ولی مسعودی آن را حدود ۱۵۰ تن نوشته است.<ref>مسعودی، التنبیه والإشراف، ج۱، ص۲۷۰.</ref> در این غزوه، مسلمانان شش هزار زن و کودک از مشرکان را [[اسیر]] و ۲۴۰۰۰ شتر، بیش از چهل هزار گوسفند و چهار هزار اوقِیّه{{یاد|مقياس وزن، برابر با چهل درهم شرعى( -->درهم)است.<ref>مجموعه نویسندگان، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت(ع)، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۷۵۶.</ref>}} نقره غنیمت گرفتند.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۵۵.</ref> | وقتی مشرکان فرار کردند، هفتاد تن از بنیمالک از طایفههای ثقیف کشته شدند.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج۴، ص۹۲.</ref> در برخی روایات، تعداد کشتگان هوازن به عدد کشتگان قریش در بدر، یعنی هفتاد تن نوشته شده است<ref>ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۱، ص۵۸۲.</ref> ولی مسعودی آن را حدود ۱۵۰ تن نوشته است.<ref>مسعودی، التنبیه والإشراف، ج۱، ص۲۷۰.</ref> در این غزوه، مسلمانان شش هزار زن و کودک از مشرکان را [[اسیر]] و ۲۴۰۰۰ شتر، بیش از چهل هزار گوسفند و چهار هزار اوقِیّه{{یاد|مقياس وزن، برابر با چهل درهم شرعى( -->درهم)است.<ref>مجموعه نویسندگان، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت(ع)، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۷۵۶.</ref>}} نقره غنیمت گرفتند.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۲، ص۱۵۵.</ref> | ||
==وقایع پس از غزوه== | ==وقایع پس از غزوه== | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
===اقدامات مسلمین پس از جنگ=== | ===اقدامات مسلمین پس از جنگ=== | ||
پس از پایان جنگ، پیامبر اجازه داد که هر مسلمانی که مشرکی را کشته است، لباس رزم و جنگ افزار (سَلَب) او را برای خود بردارد.<ref>واقدی، المغازی، ج۳، ص۹۰۸.</ref> آنگاه [[اسیران]] و غنایم را نزد [[رسول خدا]] گردآوردند. پیامبر فرمود تا اسیران و اموال را به جِعْرانه در شمالغربی دره [[حنین]] ببرند و در آنجا نگه دارند.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج۴، ص۱۰۱.</ref> پس از غزوه، رسول خدا شبِ پنجشنبه، ۵ ذیقعده سال هشتم، به جعرانه رفت.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۵۴.</ref> | پس از پایان جنگ، پیامبر اجازه داد که هر مسلمانی که مشرکی را کشته است، لباس رزم و جنگ افزار (سَلَب) او را برای خود بردارد.<ref>واقدی، المغازی، ج۳، ص۹۰۸.</ref> آنگاه [[اسیران]] و غنایم را نزد [[رسول خدا]] گردآوردند. پیامبر فرمود تا اسیران و اموال را به جِعْرانه در شمالغربی دره [[حنین]] ببرند و در آنجا نگه دارند.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج۴، ص۱۰۱.</ref> پس از غزوه، رسول خدا شبِ پنجشنبه، ۵ ذیقعده سال هشتم، به جعرانه رفت.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۲، ص۱۵۴.</ref> | ||
===آزادی اسیران=== | ===آزادی اسیران=== | ||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
===تقسیم غنائم=== | ===تقسیم غنائم=== | ||
رسول خدا هنگام تقسیم غنایم، نخست به اشراف [[قریش]] و قبایل عرب سهم داد تا دلهای آنان و قومشان را به اسلام متمایل سازد. سپس به برخی همچون [[ابوسفیان|ابوسفیان بن حرب]]، یکصد شتر و به دیگران پنجاه یا چهل شتر داد. آنگاه فرمود تا مردم و غنایم را شمارش کردند و به هریک سهمی داد. چون پیامبر به اشراف قریش و عرب سهمهای کلان داد، گروهی از انصار زبان به طعن و اعتراض گشودند. پیامبر در جمع انصار سخنانی ایراد کرد و ایشان را شرمنده و خشنود ساخت و در حق آنان دعا فرمود.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۵۲-۱۵۶.</ref> | رسول خدا هنگام تقسیم غنایم، نخست به اشراف [[قریش]] و قبایل عرب سهم داد تا دلهای آنان و قومشان را به اسلام متمایل سازد. سپس به برخی همچون [[ابوسفیان|ابوسفیان بن حرب]]، یکصد شتر و به دیگران پنجاه یا چهل شتر داد. آنگاه فرمود تا مردم و غنایم را شمارش کردند و به هریک سهمی داد. چون پیامبر به اشراف قریش و عرب سهمهای کلان داد، گروهی از انصار زبان به طعن و اعتراض گشودند. پیامبر در جمع انصار سخنانی ایراد کرد و ایشان را شرمنده و خشنود ساخت و در حق آنان دعا فرمود.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۲، ص۱۵۲-۱۵۶.</ref> | ||
===حرکت به طرف مدینه=== | ===حرکت به طرف مدینه=== | ||
[[رسول خدا]] سرانجام پس از سیزده شب اقامت در جعرانه، شبِ چهارشنبه، [[۱۸ ذیالقعده|۱۸ ذیقعده]]، [[عمره]] به جای آورد و پنجشنبه روانه مدینه شد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۵۴.</ref> | [[رسول خدا]] سرانجام پس از سیزده شب اقامت در جعرانه، شبِ چهارشنبه، [[۱۸ ذیالقعده|۱۸ ذیقعده]]، [[عمره]] به جای آورد و پنجشنبه روانه مدینه شد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۲، ص۱۵۴.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |