پرش به محتوا

دجال: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۵۳۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲ ژوئن ۲۰۲۳
خط ۲۱: خط ۲۱:
دجال، از قرن پنجم وارد شعر فارسی شده‌است اما بسامد کاربرد مضامین مربوط به دجال، در بین شاعران قرن ششم، بیش از دوره‌های دیگر است.<ref>نظری، «بررسی و تحلیل تطبیقی دجال در شعر فارسی و روایات اسلامی»، ص۳۵</ref>
دجال، از قرن پنجم وارد شعر فارسی شده‌است اما بسامد کاربرد مضامین مربوط به دجال، در بین شاعران قرن ششم، بیش از دوره‌های دیگر است.<ref>نظری، «بررسی و تحلیل تطبیقی دجال در شعر فارسی و روایات اسلامی»، ص۳۵</ref>


سنایی غزنوی، شاعر و عارف پارسی‌زبان قرون پنجم و ششم، دجال و مرکبش را گاهی نماد جسم و مال و گاهی نماد نفس دانسته‌ است.
دجال، در شعر فارسی بیشتر در تقابل با [[عیسی]] و [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|مهدی]] قرار می‌گیرد.
 
[[عطار نیشابوری]]:
{{شعر|نستعلیق}}
{{ب|چه می‌خواهی ازین دجال با نان|چه می‌جویی ازین مهدی نمایان}}
{{ب|بسی دجّالِ مهدی روی هستند|که چون دجّال از پندار مستند}}
{{ب|پی دجّال جادو چندگیری|نه وقت آمد که آخر پندگیری<ref>عطار» الهی نامه» بخش پنجم» حکایت مرد نمازی و مسجد و سگ</ref>}}
{{پایان شعر}}
[[حافظ شیرازی]]:
{{شعر|نستعلیق}}
{{شعر|نستعلیق}}
<big>{{ب|مال را دجال دان و عشق را عیسی شمار|چون شدی از خیل عیسی گردن دجال زن<ref>سنایی» دیوان اشعار» غزلیات» شمارهٔ ۳۱۶
{{ب|کجاست صوفیِ دَجّالِ فِعلِ مُلِحدشکل|بگو بسوز، که مهدیِّ دین پناه رسید<ref>حافظ غزل ۲۴۲</ref>}}
</ref>}}  
{{پایان شعر}}
 
[[سنائی غزنوی|سنایی غزنوی]]، شاعر و عارف شیعه قرون پنجم و ششم، دجال و مرکبش را گاهی نماد جسم و مال و گاهی نماد نفس دانسته‌است.
{{شعر|نستعلیق}}
{{ب|مال را دجال دان و عشق را عیسی شمار|چون شدی از خیل عیسی گردن دجال زن<ref>سنایی» دیوان اشعار» غزلیات» شمارهٔ ۳۱۶</ref>}}
{{ب|چون خر دجال نفست شد اسیر حرص و آز|بعد ازین بر مرکب تقویت زین باید نهاد<ref>سنایی» دیوان اشعار» قصاید» قصیدهٔ شمارهٔ ۳۱ - در تعلیم طی طریق معرفت</ref>}}
{{پایان شعر}}
 
مفهوم دجال، در میان شاعران معاصر پارسی گوی نیز رایج بوده و در شعر خود به دجال اشاره دارند:


{{ب|چون خر دجال نفست شد اسیر حرص و آز|بعد ازین بر مرکب تقویت زین باید نهاد<ref>سنایی» دیوان اشعار» قصاید» قصیدهٔ شمارهٔ ۳۱ - در تعلیم طی طریق معرفت</ref>}}  
[[حمید سبزواری]]:
{{شعر|نستعلیق}}
{{ب|آمد امام محتشم کز کفر بستاند علم|وزجان ارباب ستم گیرد دمار دیگری}}
{{ب|آن مهدی دجال کش بنمود خوش رخسار خوش|تا در دل دشمن زند اینک شرار دیگری<ref>سبزواری، ۱۳۸۶ش، ص۱۷۲</ref>}}
{{پایان شعر}}
[[احمد عزیزی]]:
{{شعر|نستعلیق}}
{{ب|صوف زاده سفیان شکست از هیبت|ز ضربتی که به دجال روسیاه رسید<ref>عزیزی، ۱۳۶۸ش، ص۱۷۲</ref>}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
[[شفیعی کدکنی]] در تعریضی اوضاع عصر پهلوی را طلوع صبحدمان خروج دجال می‌داند:
{{شعر|نستعلیق}}
{{ب|طلوع صبحدمان خروج دجال است|که آب را گل و لاله راه می‌بندد}}
{{ب|و روشنی را در جعبه‌های ماهوتی|به روی شاخهٔ گردوی پیر شانه سری}}
{{ب|نماز می‌خواند|نماز خوف<ref>نظری، «بررسی و تحلیل تطبیقی دجال در شعر فارسی و روایات اسلامی» ص۳۶</ref>}}
{{پایان شعر}}
<ref>نظری، الهام، بررسی و تحلیل تطبیقی دجال در شعر فارسی و روایات اسلامی، فصلنامه پژوهش زبان و ادبیات فراسی، ش۵۷، تابستان ۱۳۹۹ش، ص۳۵</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
Automoderated users، confirmed، movedable، templateeditor
۲٬۳۸۱

ویرایش