پرش به محتوا

عبدالله بن عبدالمطلب: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۳: خط ۴۳:


== داستان ذبح ==
== داستان ذبح ==
براساس منابع [[عبدالمطلب]] نذر کرده بود اگر خداوند ده پسر به او بدهد، یکی از آنان را در راه [[خدا]] و در کنار خانه [[کعبه]] [[قربانی]] کند. هنگامی که تعداد پسران او به ده رسید، برای انجام نذرش قرعه‌انداخت و قرعه به نام عبدالله افتاد؛ اما مردم با این عمل مخالفت کردند. تصمیم بر این شد که عبدالله را با ده شتر برابر کنند، آن‌گاه میان آنها قرعه بزند، اگر به نام شتران درآمد که عبدالله نجات یافته و شتران را بکشند و اگر به نام عبدالله درآمد، ده شتر دیگر اضافه کنند و قرعه بزنند و همچنان بر شتران بیفزایند تا وقتی که قرعه به نام شتران درآید. قرعه تا ده بار ادامه یافت تا در نهایت هنگامی که بین عبدالله و صد شتر قرعه کشیدند، قرعه به نام شترها درآمد.<ref>ابن هشام، ''السیره''، ج۱، ص۱۵۳-۱۵۵.</ref>
براساس منابع [[عبدالمطلب]] نذر کرده بود اگر خداوند ده پسر به او بدهد، یکی از آنان را در راه [[خدا]] و در کنار [[کعبه|خانه کعبه]] قربانی کند. هنگامی که تعداد پسران او به ده رسید، برای انجام نذرش قرعه‌انداخت و قرعه به نام عبدالله افتاد؛ اما مردم با این عمل مخالفت کردند. تصمیم بر این شد که عبدالله را با ده شتر برابر کنند، آن‌گاه میان آنها قرعه بزند، اگر به نام شتران درآمد که عبدالله نجات یافته و شتران را بکشند و اگر به نام عبدالله درآمد، ده شتر دیگر اضافه کنند و قرعه بزنند و همچنان بر شتران بیفزایند تا وقتی که قرعه به نام شتران درآید. قرعه تا ده بار ادامه یافت تا در نهایت هنگامی که بین عبدالله و صد شتر قرعه کشیدند، قرعه به نام شترها درآمد.<ref>ابن هشام، ''السیره''، ج۱، ص۱۵۳-۱۵۵.</ref>


در روایتی منسوب به پیامبر(ص) به لقب «ذبیح» به معنای قربانی اشاره شده است: {{حدیث|«‌أنا ابنُ الذَبیحَین:}}من فرزند دو قربانی‌ام». از [[امام رضا(ع)]] نقل شده که منظور از دو قربانی یکی [[اسماعیل (ع)|اسماعیل]] و دیگری عبدالله است.<ref>مجلسی، ''بحار الانوار''، ج۱۲، ص۱۲۲.</ref>
در روایتی منسوب به پیامبر(ص) به لقب «ذبیح» به معنای قربانی اشاره شده است: {{حدیث|«‌أنا ابنُ الذَبیحَین:}}من فرزند دو قربانی‌ام». از [[امام رضا(ع)]] نقل شده که منظور از دو قربانی یکی [[اسماعیل (ع)|اسماعیل]] و دیگری عبدالله است.<ref>مجلسی، ''بحار الانوار''، ج۱۲، ص۱۲۲.</ref>
خط ۵۶: خط ۵۶:


[[امام صادق(ع)]] می‌فرماید: «[[جبرئیل]] علیه‌السلام بر پیغمبر نازل شد و گفت:‌ای محمد! پروردگارت به تو سلام می‌رساند و می‌فرماید: من آتش [[دوزخ]] را [[حرام]] کردم بر پشتی (صُلب) که تو را فرود آورد، و شکمی که به تو آبستن شد و دامانی که تو را پروراند: آن پشت، پشت عبدالله بن عبدالمطلب است و شکمی که به تو آبستن شد، [[آمنه بنت وهب]] و اما دامانی که تو را پروراند، دامان [[ابوطالب]] ـ و طبق روایت ابن فضال ـ و [[فاطمه بنت اسد]] است».<ref>[http://lib.eshia.ir/11005/1/446/%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B7%D9%84%D8%A8 کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۴۶].</ref>
[[امام صادق(ع)]] می‌فرماید: «[[جبرئیل]] علیه‌السلام بر پیغمبر نازل شد و گفت:‌ای محمد! پروردگارت به تو سلام می‌رساند و می‌فرماید: من آتش [[دوزخ]] را [[حرام]] کردم بر پشتی (صُلب) که تو را فرود آورد، و شکمی که به تو آبستن شد و دامانی که تو را پروراند: آن پشت، پشت عبدالله بن عبدالمطلب است و شکمی که به تو آبستن شد، [[آمنه بنت وهب]] و اما دامانی که تو را پروراند، دامان [[ابوطالب]] ـ و طبق روایت ابن فضال ـ و [[فاطمه بنت اسد]] است».<ref>[http://lib.eshia.ir/11005/1/446/%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B7%D9%84%D8%A8 کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۴۶].</ref>


== درگذشت ==
== درگذشت ==
[[پرونده:تصویری قدیمی از محل دفن عبدالله بن عبدالمطلب در مسجد دار النابغه.jpg|بندانگشتی|600px|تصویری قدیمی از محل [[دفن]] عبدالله بن عبدالمطلب در [[مسجد]] دار النابغه]]
[[پرونده:تصویری قدیمی از محل دفن عبدالله بن عبدالمطلب در مسجد دار النابغه.jpg|بندانگشتی|600px|تصویری قدیمی از محل [[دفن]] عبدالله بن عبدالمطلب در [[مسجد]] دار النابغه]]


وفات عبدالله بنابر نظریه مشهور، پیش از میلاد رسول خدا بوده است؛<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، جلد۱، ص۱۶۵.</ref> اما یعقوبی همین نظریه مشهور را خلاف اجماع و به موجب روایتی از [[امام صادق(ع)]]، وفات او را دو ماه پس از ولادت رسول خدا دانسته است.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، جلد۲، ص۱۰.</ref> [[کلینی]] نیز همین قول را برگزیده است<ref> کلینی، ''کافی''، ج۱، ص۴۳۹.</ref> ۲۸ ماه پس از ولادت پیامبر و هفت ماه پس از آن هم نقل شده است.<ref>ابن اثیر، ''اسد الغابه''، ج۱، ص۲۰؛ مجلسی، ''بحار الانوار''، ج۱۵ ، ص۱۲۵.</ref> به علاوه مسعودی قول یک ماه پس از تولد و سال دوم تولد را نیز نقل کرده است.<ref>مسعودی، ''التنبیه و الاشراف''، ص ۱۹۶.</ref>
وفات عبدالله بنابر نظریه مشهور، پیش از میلاد رسول خدا بوده است؛<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، جلد۱، ص۱۶۵.</ref> اما یعقوبی همین نظریه مشهور را خلاف اجماع و به موجب روایتی از [[امام صادق(ع)]]، وفات او را دو ماه پس از ولادت رسول خدا دانسته است.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، جلد۲، ص۱۰.</ref> [[کلینی]] نیز همین قول را برگزیده است.<ref> کلینی، ''کافی''، ج۱، ص۴۳۹.</ref>  ۲۸ ماه پس از ولادت پیامبر و هفت ماه پس از آن هم نقل شده است.<ref>ابن اثیر، ''اسد الغابه''، ج۱، ص۲۰؛ مجلسی، ''بحار الانوار''، ج۱۵ ، ص۱۲۵.</ref> به علاوه مسعودی قول یک ماه پس از تولد و سال دوم تولد را نیز نقل کرده است.<ref>مسعودی، ''التنبیه و الاشراف''، ص ۱۹۶.</ref>


علت وفات عبدالله را در [[مدینه]] چنین نوشته‌اند: عبدالله برای تجارت با کاروان قریش رهسپار [[شام]] شد و در بازگشت بر اثر بیماری، در مدینه در نزد دائى‌هاى پدرش طايفه «بنى النجار» یک ماه بستری بود و در بيست و پنج سالگى در خانه‌اى معروف به «دارالنابغه» وفات كرد. چون کاروان [[قریش]] به [[مکه]] رفتند و [[عبدالمطلب|عبدالمطّلب]] از حال وی جویا شد، بزرگ‌ترین فرزند خود حارث را نزد وی به یثرب فرستاد، اما «‌حارث‌» هنگامی به [[یثرب]] رسید که «‌عبدالله‌» وفات کرده بود. <ref>عزالدین، ابن الأثير، الكامل في التاريخ، ج۲، ص۱۰ و  محمدبن جرير، تاريخ الامم والملوک،ج۲،‌ص۸.     
علت وفات عبدالله را در [[مدینه]] چنین نوشته‌اند: عبدالله برای تجارت با کاروان قریش رهسپار [[شام]] شد و در بازگشت بر اثر بیماری، در مدینه در نزد دائى‌هاى پدرش طايفه «بنى النجار» یک ماه بستری بود و در بيست و پنج سالگى در خانه‌اى معروف به «دارالنابغه» وفات كرد. چون کاروان [[قریش]] به [[مکه]] رفتند و [[عبدالمطلب|عبدالمطّلب]] از حال وی جویا شد، بزرگ‌ترین فرزند خود حارث را نزد وی به یثرب فرستاد، اما «‌حارث‌» هنگامی به [[یثرب]] رسید که «‌عبدالله‌» وفات کرده بود. <ref>عزالدین، ابن الأثير، الكامل في التاريخ، ج۲، ص۱۰ و  محمدبن جرير، تاريخ الامم والملوک،ج۲،‌ص۸.     
</ref>
</ref> از «‌عبدالله‌» کنیزی به نام «‌[[ام ایمن|ام أیمَن]]»، پنج شتر، یک گله گوسفند، شمشیری کهن و پولی نیز به جای ماند که رسول خدا آنها را [[ارث]] برد.<ref>مجلسی، بحار، ج ۱۵ ، ص ۱۲۵ ، ابن اثیر، اسد الغابه، ج ۱ ، ص۲۱.</ref>
از «‌عبدالله‌» کنیزی به نام «‌[[ام ایمن|ام أیمَن]] »، پنج شتر، یک گله گوسفند، شمشیری کهن و پولی نیز به جای ماند که رسول خدا آنها را [[ارث]] برد.<ref>مجلسی، بحار، ج ۱۵ ، ص ۱۲۵ ، ابن اثیر، اسد الغابه، ج ۱ ، ص۲۱.</ref>


===بارگاه عبدالله===
===بارگاه عبدالله===
خط ۷۴: خط ۷۲:
زیارت قبر عبدالله بن عبدالمطلب در مدینه [[مستحب]] شمرده شده است.<ref>کاشف الغطاء، ''قلائد الدرر فی مناسک مَن حَجّ و اعتمر''، ص۱۱۴.</ref>
زیارت قبر عبدالله بن عبدالمطلب در مدینه [[مستحب]] شمرده شده است.<ref>کاشف الغطاء، ''قلائد الدرر فی مناسک مَن حَجّ و اعتمر''، ص۱۱۴.</ref>


در مقاله «حرم مطهر جناب عبدالله در بستر تاریخ» در فصلنامه میقات حج آمده است که  عبدالله در جنوب غربی مسجد النبی و در شرق مسجد علی بن ابی طالب به خاک سپرده شد. احداث خیابان زیرگذر در آن محدوده باعث شد تا محلّ قبر به کنار مسجد النبی منتقل شود که در طرح توسعه و بازسازی مسجد النبی و اطراف آن، هم اکنون قبر در مدخلِ در شماره ۵ مسجد النبی، به نام «باب قبا» قرار دارد.
در مقاله «حرم مطهر جناب عبدالله در بستر تاریخ» در فصلنامه میقات حج آمده است که  عبدالله در جنوب غربی مسجد النبی و در شرق مسجد علی بن ابی طالب به خاک سپرده شد. احداث خیابان زیرگذر در آن محدوده باعث شد تا محلّ قبر به کنار مسجد النبی منتقل شود که در طرح توسعه و بازسازی مسجد النبی و اطراف آن، هم اکنون قبر در مدخلِ در شماره ۵ مسجد النبی، به نام «باب قبا» قرار دارد. [[رسول جعفریان]] در این زمینه  از شاهد عینی نقل می کند که در طرح توسعه مسجد النبی کسی شاهد بوده که قبر عبدالله پدر پیامبر (ص) را منتقل کرده و به قسمت غربی مسجد النبی (ص) سه ستون مانده به باب السلام که آن زمان آنجا را سایه‌بان زده بودند، دفن کرده‌اند و توصیه شده که زائران ایرانی آنجا زیارت کنند. <ref>حرم مطهر عبدالله در بستر تاریخ، فصلنامه علمی ترویجی میقات حج، ۱۳۸۹ش، شماره۲۷.
[[رسول جعفریان]] در این زمینه  از شاهد عینی نقل می کند که در طرح توسعه مسجد النبی کسی شاهد بوده که قبر عبدالله پدر پیامبر (ص) را منتقل کرده و به قسمت غربی مسجد النبی (ص) سه ستون مانده به باب السلام که آن زمان آنجا را سایه‌بان زده بودند، دفن کرده‌اند و توصیه شده که زائران ایرانی آنجا زیارت کنند. <ref>حرم مطهر عبدالله در بستر تاریخ، فصلنامه علمی ترویجی میقات حج، ۱۳۸۹ش، شماره۲۷.
</ref>
</ref>


۶٬۰۸۳

ویرایش