Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۰۹۹
ویرایش
P.motahari (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
P.motahari (بحث | مشارکتها) (←اهداف) |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
== اهداف == | == اهداف == | ||
برخی مستشرقان | برخی مستشرقان و بعضی از نویسندگان شیعه مانند [[حسن امین]]، نویسنده و مورخ لبنانی، بر این باورند که مأمون در ولیعهد کردن امام، صداقت داشته و آن کار را خالصانه انجام داده است.<ref>فوزی، بحوث فی التاریخ العباسی، ۱۹۷۷م، ص۱۳۵؛ امین، الرضا و المأمون و ولایة العهد، ۱۹۹۵م، ص۱۲۳-۱۲۶.</ref> اما محققان بسیاری معتقدند مأمون با ولیعهد کردن امام در پی اهداف زیر بوده است: | ||
* ایمن شدن از خطر امام و زیر نظر گرفتن | * ایمن شدن از خطر امام و زیر نظر گرفتن او: مأمون که از فعالیتهای امام در [[مدینه]] بیمناک بود، با دعوت امام به مرو و ولیعهد کردن او میخواست از خطر او برای حکومتش آسوده شود.<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۷۰.</ref> | ||
* خاموش کردن انقلاب | * خاموش کردن انقلاب علویان: مأمون با ولیعهد کردن امام توانست انقلابهای [[علویان]] را ساکت کند؛ بهگونهای که بعد از ولیعهد شدن امام، هیچ انقلابی (مگر حرکتی که در [[یمن]] شکل گرفت و به زودی خاموش شد) از علویها رخ نداد.<ref>عاملی، الحیاة السیاسیة للامام الرضا(ع)، ۱۴۰۳ق، ص۲۲۶.</ref> | ||
* بدبین کردن شیعیان به | * بدبین کردن شیعیان به امام: مطابق روایتی که از [[اباصلت هروی|اباصلت]] (از یاران امام رضا) نقل شده، مأمون میخواست با ولیعهد کردن امام، او را فردی طالب دنیا معرفی کند تا از منزلت او نزد شیعیان بکاهد.<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۲۳۹.</ref> | ||
* استفاده از امام برای مشروعیت دادن به خلافت | * استفاده از امام برای مشروعیت دادن به خلافت مأمون: مأمون که میدانست امام رضا در مدینه مردم را به سوی خود دعوت میکند، با ولیعهد کردن امام میخواست دعوتهای امام را وسیلهای برای مشروعیت [[خلافت]] خود قرار دهد تا ضمن حقانیت امام، خلافت خودش نیز مشروع دانسته شود.<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۷۰.</ref> | ||
* راضی کردن اهل | * راضی کردن اهل خراسان: خراسانیها که بعد از تأیید خلافت [[بنیعباس]]، از ستم آنها سرخورده شده بودند، به امام رضا روی آورده بودند.<ref>الدوری، العصر العباسی الاول، ۱۹۹۷م، ص۱۶۲.</ref> به همین دلیل مأمون با ولیعهد کردن امام رضا، در صدد راضی کردن آنها بود.<ref>الدوری، العصر العباسی الاول، ۱۹۹۷م، ص۱۶۳.</ref> | ||
* شناسایی عوامل اصلی [[شیعه]] | * شناسایی عوامل اصلی [[شیعه]]: شیعیان که همیشه به صورت مخفی زندگی میکردند، با ولیعهد شدن امام از زندگانی مخفیانه دست میکشیدند و در نتیجه از سوی حکومت بنیعباس شناسایی میشدند.<ref>قرشی، حیاة الامام الرضا(ع)، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۲۸۳.</ref> | ||
* بیشتر شدن قدرت | * بیشتر شدن قدرت مأمون: بنیعباس همواره مأمون را به این دلیل که مادرش کنیز قصر بود و تمام کارها را به فردی ایرانی (فضل بن سهل) سپرده بود، تحقیر میکردند. ازاینرو تصمیم گرفت با ولیعهد کردن شخصیت بزرگی چون علی بن موسی، جایگاه خود را تقویت کند.<ref>قرشی، حیاة الامام الرضا(ع)، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۲۸۲.</ref> | ||
برخی نویسندگان اهداف دیگری را نیز برای این اقدام مأمون ذکر کردهاند.<ref>عاملی، الحیاة السیاسیة للامام الرضا(ع)، ۱۴۰۳ق، ص۲۵۴-۲۶۰ | برخی نویسندگان اهداف دیگری را نیز برای این اقدام مأمون ذکر کردهاند.<ref>عاملی، الحیاة السیاسیة للامام الرضا(ع)، ۱۴۰۳ق، ص۲۵۴-۲۶۰.</ref> [[سید جعفر مرتضی عاملی]]، تاریخپژوه شیعه معتقد است با توجه به مشکلاتی که مأمون در حکومت با آنها روبهرو بود، انتخاب امام به ولیعهدی بر نبوغ سیاسی و آگاهی وی از مشکلات حکومت دلالت دارد.<ref>عاملی، الحیاة السیاسیة للامام الرضا(ع)، ۱۴۰۳ق، ص۲۰۷.</ref> با این حال، می گویند امام رضا(ع) با سیاستها و موضعگیریهایش، مأمون را از دستیابی به اهدافش ناکام گذاشت.<ref>افتخاری، امام رضا(ع)، مأمون و موضوع ولایتعهدی، ۱۳۹۸ش، ص۱۰۴.</ref> | ||
== رویکرد امام رضا == | == رویکرد امام رضا == |