کاربر ناشناس
آقا نجفی قوچانی: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (+ رده:مدفونان در قوچان (هاتکت)) |
imported>Mohamadpur جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
آقانجفی در سفرنامهاش [[سیاحت شرق]] که نثری بیتکلف دارد، از ابتدای کودکی تا [[اجتهاد]] در [[حوزه علمیه نجف]] را روایت کرده است. او در این کتاب، تصویری دقیق از زندگی مردم روزگار خود به دست داده و رنج و سختی و فقر و گرسنگیهایی را که در مسیر تحصیل تقوا و دانش تحمل کرده بازگو نموده است.<ref>شاکری، مزاری در آغوش تاریخ، مقدمه.</ref> | آقانجفی در سفرنامهاش [[سیاحت شرق]] که نثری بیتکلف دارد، از ابتدای کودکی تا [[اجتهاد]] در [[حوزه علمیه نجف]] را روایت کرده است. او در این کتاب، تصویری دقیق از زندگی مردم روزگار خود به دست داده و رنج و سختی و فقر و گرسنگیهایی را که در مسیر تحصیل [[تقوا]] و دانش تحمل کرده بازگو نموده است.<ref>شاکری، مزاری در آغوش تاریخ، مقدمه.</ref> | ||
سید محمدحسن حسینی معروف به آقا نجفی فرزند ارشد سید محمد نجفی است. پدرش فارسزبان و مادرش کرد بوده و زلال نام داشته. او از مادرش یک برادر و چهار خواهر و از نامادریاش که زینتبیگم نام داشته چهار برادر داشته است. پدربزرگ آقا نجفی سید جواد نام داشته و همین، علت انتخاب فامیل جوادی و جوادی مقدم توسط بعضی فرزندان اوست. پدر آقا نجفی اگرچه اهل و ساکن روستا بوده و سواد مقدماتی داشته، ولی علاقهمند به تحصیل فرزندش بوده و مقدمات این کار را از سنین کودکی و از همان [[مکتب]] روستای خروه فراهم کرده، به طوری که آقا نجفی قبل از هفت سالگی قرآن را نزد پدر ختم کرد. گرچه آقا نجفی مریض و رنجور بوده، ولی از همان کودکی علاوه بر دانشاندوزی، کارهایی مثل نهالکاری، درودگری و پشتهکشی و آبیاری میکرده است. او در مدتی کوتاه دروس فارسی و عربی مرسوم آن زمان را در مکتبخانه روستا به اتمام رساند.<ref>قوچانی، سیاحت شرق، ص۲۶.</ref> | سید محمدحسن حسینی معروف به آقا نجفی فرزند ارشد سید محمد نجفی است. پدرش فارسزبان و مادرش کرد بوده و زلال نام داشته. او از مادرش یک برادر و چهار خواهر و از نامادریاش که زینتبیگم نام داشته چهار برادر داشته است. پدربزرگ آقا نجفی سید جواد نام داشته و همین، علت انتخاب فامیل جوادی و جوادی مقدم توسط بعضی فرزندان اوست. پدر آقا نجفی اگرچه اهل و ساکن روستا بوده و سواد مقدماتی داشته، ولی علاقهمند به تحصیل فرزندش بوده و مقدمات این کار را از سنین کودکی و از همان [[مکتب]] روستای خروه فراهم کرده، به طوری که آقا نجفی قبل از هفت سالگی قرآن را نزد پدر ختم کرد. گرچه آقا نجفی مریض و رنجور بوده، ولی از همان کودکی علاوه بر دانشاندوزی، کارهایی مثل نهالکاری، درودگری و پشتهکشی و آبیاری میکرده است. او در مدتی کوتاه دروس فارسی و عربی مرسوم آن زمان را در مکتبخانه روستا به اتمام رساند.<ref>قوچانی، سیاحت شرق، ص۲۶.</ref> |