پرش به محتوا

ابوالصلاح حلبی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۰۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۲۳
خط ۳۱: خط ۳۱:


==زندگی و شهرت==
==زندگی و شهرت==
ابوالصلاح در سال ۳۷۴ ق. در [[حلب]] به دنیا آمد.<ref>ابن‌حجر عسقلانی، لسان المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۷۱</ref> برخی منابع،<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۳، ص۶۳۴؛ مدرس‌تبریزی، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۷، ص۱۶۱</ref> تاریخ تولد اورا ۳۴۷ق ذکر کردند که احتمالاً ناشی از [[تصحیف]] است.<ref>استادی، «مقدمه» در: الکافی فی الفقه، ص۵</ref> او در ۴۴۷ق در مسیر بازگشت از سفر [[حج]]، در [[رمله|رَمله]] [[فلسطین]] درگذشت.<ref>ذهبی، تاريخ الاسلام، ۱۴۱۳ق، ج۳۰، ص۱۴۳.</ref>  
ابوالصلاح در سال ۳۷۴ ق. در [[حلب]] به دنیا آمد.<ref>ابن‌حجر عسقلانی، لسان المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۷۱</ref> برخی منابع،<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۳، ص۶۳۴؛ مدرس‌تبریزی، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۷، ص۱۶۱</ref> تاریخ تولد اورا [[۳۴۷ق]] ذکر کردند که احتمالاً ناشی از [[تصحیف]] است.<ref>استادی، «مقدمه» در: الکافی فی الفقه، ص۵</ref> او در [[۴۴۷ق]] در مسیر بازگشت از سفر [[حج]]، در [[رمله|رَمله]] [[فلسطین]] درگذشت.<ref>ذهبی، تاريخ الاسلام، ۱۴۱۳ق، ج۳۰، ص۱۴۳.</ref>  


در نوشته‌های علمای شیعه از شيخ ابوالصلاح تقى بن نجم حلبى و سيد‌ ‌ابوالمكارم [[حمزة بن زهرة]]، صاحب [[الغنية]] به [[الحلبيان]] تعبیر می‌شود.<ref>امين، أعيان الشيعة، ۱۴۰۶ق، ج۶، ص۲۱۶؛  سبحانی تبریزی، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، مقدمه، ص۲۶۶</ref> و همچنین ابوالصلاح جزو [[الشامیون]] است که در تعبیر علماء به ۴ نفر گفته می‌شود:
در نوشته‌های علمای شیعه از شيخ ابوالصلاح تقى بن نجم حلبى و سيد‌ ‌ابوالمكارم [[حمزة بن زهرة]]، صاحب [[الغنية]] به [[الحلبيان|«الحلبيان»]] تعبیر می‌شود.<ref>امين، أعيان الشيعة، ۱۴۰۶ق، ج۶، ص۲۱۶؛  سبحانی تبریزی، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، مقدمه، ص۲۶۶</ref> و همچنین ابوالصلاح جزو «[[الشامیون|الشامیون»]] است که در تعبیر علماء به ۴ نفر گفته می‌شود:
# ابوالصلاح تقى بن نجم‌الدين حلبى.
# ابوالصلاح تقى بن نجم‌الدين حلبى.
# [[سيد‌ ‌ابوالمكارم بن زهرة حلبى]].
# [[سيد‌ ‌ابوالمكارم بن زهرة حلبى]].
خط ۴۱: خط ۴۱:


==استادان==
==استادان==
ابوالصلاح حلبی از [[حلب]] به [[بغداد]] رفت و در آنجا نزد [[سید مرتضی]] درس خواند و در زمره شاگردان مبرِّز او قرار گرفت، چنان‌که بعدها سیدمرتضی پاسخ استفتائات مردم حلب را به او ارجاع می‌داد.<ref>منتجب‌الدین رازی، الفهرست، ۱۳۶۶ش، ص۴۴؛ ابن‌شهرآشوب، معالم العلماء، ۱۳۵۳ش، ص۲۹؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۰۵، ص۱۵۸-۱۵۹</ref> استاد دیگر او [[شیخ طوسی]] بود که در کتاب [[رجال الطوسی (کتاب)|رجال]]<ref>طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۸۰ق، ص۴۵۷</ref> حلبی را از شاگردان خود به شمار آورده است. او از معاصران [[حمزة بن عبدالعزیز سلار دیلمی]]، نویسنده کتاب [[المراسم]] است <ref>جناتی، محمد ابراهیم، ادوار فقه، ۱۳۷۴ش، ص۳۲۴</ref> {{یاد|طریحی سلار را جزو استادان حلبی ذکر کرده‌ که اشتباه است.(طریحی، ذیل «سلار» ؛ کاظمی تستری، مقابس الانوار و نفایس الأسرار فی احکام النبی المختار و عترته الاطهار، آل البیت(ع)، ص۸.)}}
ابوالصلاح حلبی از [[حلب]] به [[بغداد]] رفت و در آنجا نزد [[سید مرتضی]] درس خواند و در زمره شاگردان مبرِّز او قرار گرفت، چنان‌که بعدها سیدمرتضی پاسخ استفتائات مردم حلب را به او ارجاع می‌داد.<ref>منتجب‌الدین رازی، الفهرست، ۱۳۶۶ش، ص۴۴؛ ابن‌شهرآشوب، معالم العلماء، ۱۳۵۳ش، ص۲۹؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۰۵، ص۱۵۸-۱۵۹</ref> استاد دیگر او [[شیخ طوسی]] بود که در کتاب [[رجال الطوسی (کتاب)|رجال]]،<ref>طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۸۰ق، ص۴۵۷</ref> حلبی را از شاگردان خود به شمار آورده است. او از معاصران [[حمزة بن عبدالعزیز سلار دیلمی]]، نویسنده کتاب [[المراسم]] است <ref>جناتی، محمد ابراهیم، ادوار فقه، ۱۳۷۴ش، ص۳۲۴</ref> {{یاد|طریحی سلار را جزو استادان حلبی ذکر کرده‌ که اشتباه است.(طریحی، ذیل «سلار» ؛ کاظمی تستری، مقابس الانوار و نفایس الأسرار فی احکام النبی المختار و عترته الاطهار، آل البیت(ع)، ص۸.)}}


== شاگردان ==
== شاگردان ==
خط ۵۳: خط ۵۳:


==دیدگاه‌های فقهی ==
==دیدگاه‌های فقهی ==
دیدگاه‌های فقهی حلبی تا حد زیادی نزدیک به [[مکتب بغداد]] و متأثر از آرای استادش سید مرتضی است، از جمله در مورد حجت نبودن [[خبر واحد]]<ref>ابوالصلاح حلبی، ۱۳۶۲ش، ص۵۱۱.</ref> با این همه، آرای آن دو با یکدیگر اختلافاتی دارند که ابوالفتح کراجکی در [[غایة‌الانصاف فی مسائل‌الخلاف]] بدان‌ها پرداخته و عمدتاً از نظر سیدمرتضی دفاع کرده است.<ref>نوری، خاتمة مستدرک الوسائل، ج۳، ص۱۲۹.</ref>
دیدگاه‌های فقهی حلبی تا حد زیادی نزدیک به [[مکتب بغداد]] و متأثر از آرای استادش [[سید مرتضی]] است؛ از جمله درباره حجت نبودن [[خبر واحد]].<ref>ابوالصلاح حلبی، ۱۳۶۲ش، ص۵۱۱.</ref> با این همه، آرای آن دو با یکدیگر اختلافاتی نیز دارند که ابوالفتح کراجکی در [[غایة‌الانصاف فی مسائل‌الخلاف]] بدان‌ها پرداخته و عمدتاً از نظر سیدمرتضی دفاع کرده است.<ref>نوری، خاتمة مستدرک الوسائل، ج۳، ص۱۲۹.</ref>
هر چند آرای فقهی حلبی در هر مسئله کمتر با دیدگاه مشهور ناسازگار است، در پاره‌ای موارد وی با نظر مشهور به مخالفت برخاسته است.<ref> ابن‌ادریس حلی، کتاب السرائر، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۴۹۰؛ علامه حلی، مختلف الشیعة فی احکام الشریعة، قم، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۶۶، ج۴، ص۸۳، ج۵، ص۲۰۰، ۳۶۷، ج۹، ص۷۴</ref>پاره‌ای از فتاوای ابی الصلاح مانند قتل صبر در برخی موارد، تقریبا در فقه شیعه کم سابقه بود.<ref>ابوالصلاح حلبی، الکافی فی الفقه، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۴۰۹.</ref>{{یاد| وإذا تزيا الذكر بزي المرأة واشتهر بالتمكين من نفسه وهو المخنث في عرف العادة قتل صبرا }}
هر چند آرای فقهی حلبی در هر مسئله کمتر با دیدگاه مشهور ناسازگار است، در پاره‌ای موارد وی با نظر مشهور به مخالفت برخاسته است.<ref> ابن‌ادریس حلی، کتاب السرائر، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۴۹۰؛ علامه حلی، مختلف الشیعة فی احکام الشریعة، قم، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۶۶، ج۴، ص۸۳، ج۵، ص۲۰۰، ۳۶۷، ج۹، ص۷۴</ref>پاره‌ای از فتاوای ابی الصلاح مانند قتل صبر در برخی موارد، تقریبا در [[فقه|فقه شیعه]] کم‌سابقه بود.<ref>ابوالصلاح حلبی، الکافی فی الفقه، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۴۰۹.</ref>{{یاد| وإذا تزيا الذكر بزي المرأة واشتهر بالتمكين من نفسه وهو المخنث في عرف العادة قتل صبرا }}
طبق دیدگاه حلبی، منصب [[قضا]] تنها در صلاحیت [[امام معصوم|امامان معصوم]] و نایبان آنهاست و کسانی که به نیابت از امام معصوم عهده‌دار امر قضا می‌شوند، باید عقل، بصیرت، وَرَع، عدالت، بردباری و قصد و تصمیم جدّی در اجرای احکام داشته باشند.<ref>ابوالصلاح حلبی، الکافی فی الفقه، ۱۳۶۲ش، ص۴۲۱-۴۲۳</ref> بر این اساس، پذیرش تولی قضاوت، حتی اگر از جانب حاکمی ستمگر پیشنهاد شود، بر واجدان شرایط، جایز بلکه واجب است؛ زیرا در واقع، آنان نایب امام به شمار می‌روند، نه نماینده حاکم.<ref>ابوالصلاح حلبی، الکافی فی الفقه، ۱۳۶۲ش، ص۴۲۳</ref> {{یاد|وان كان في الظاهر من قبل المتغلب ، فهو نائب عن ولي الأمر عليه‌السلام في الحكم ومأهول له لثبوت الاذن منه وآبائهم عليهم‌السلام}}
طبق دیدگاه حلبی، منصب [[قضا]] تنها در صلاحیت [[امام معصوم|امامان معصوم]] و [[نیابت عامه|نایبان آنها]]<nowiki/>ست و کسانی که به نیابت از امام معصوم عهده‌دار امر [[قضاوت|قضا]] می‌شوند، باید [[عقل]]، [[بصیرت]]، [[ورع|وَرَع]]، [[عدالت (فقه)|عدالت]]، [[حلم|بردباری]] و قصد و تصمیم جدّی در اجرای [[احکام شرعی|احکام]] داشته باشند.<ref>ابوالصلاح حلبی، الکافی فی الفقه، ۱۳۶۲ش، ص۴۲۱-۴۲۳</ref> بر این اساس، پذیرش تولی قضاوت، حتی اگر از جانب حاکمی ستمگر پیشنهاد شود، بر واجدان شرایط، جایز، بلکه [[واجب]] است؛ زیرا در واقع، آنان نایب امام به شمار می‌روند، نه نماینده حاکم.<ref>ابوالصلاح حلبی، الکافی فی الفقه، ۱۳۶۲ش، ص۴۲۳</ref> {{یاد|وان كان في الظاهر من قبل المتغلب ، فهو نائب عن ولي الأمر عليه‌السلام في الحكم ومأهول له لثبوت الاذن منه وآبائهم عليهم‌السلام}}
[[پرونده:کافی ابوصلاح حلبی.jpg|120px|بندانگشتی|الکافی فی الفقه مهم‌ترین اثر ابوصلاح حلبی]]
[[پرونده:کافی ابوصلاح حلبی.jpg|120px|بندانگشتی|الکافی فی الفقه مهم‌ترین اثر ابوصلاح حلبی]]


۸۰۱

ویرایش