confirmed، templateeditor
۱۱٬۵۵۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== پانویس ==↵{{پانویس2}}' به '== پانویس == {{پانوشت}} == یادداشت == {{یادداشتها}}') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
(ویکی سازی) |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
| وبگاه رسمی = | | وبگاه رسمی = | ||
}} | }} | ||
'''محمدجواد مَغنیّه''' ([[سال ۱۳۲۲ هجری قمری|۱۳۲۲]]-[[سال ۱۴۰۰ هجری قمری|۱۴۰۰]]ق) مفسر و روحانی [[شیعه]] اهل [[لبنان]] در | '''محمدجواد مَغنیّه''' ([[سال ۱۳۲۲ هجری قمری|۱۳۲۲]]-[[سال ۱۴۰۰ هجری قمری|۱۴۰۰]]ق) مفسر و روحانی [[شیعه]] اهل [[لبنان]] در قرن چهاردهم هجری قمری بود. او تحصیلاتش را در موطن خویش آغاز کرد و سپس به [[نجف]] رفت و از استادانی چون [[سید ابوالقاسم خویی]] درس آموخت. او پس از بازگشت به لبنان، منصب [[قضاوت]] و ریاست دادگستری را عهدهدار شد. | ||
مغنیه صاحب تألیفاتی در علوم اسلامی بوده و صاحب دو تفسیر [[تفسیر الکاشف|الکاشف]] و [[تفسیر المبین|المبین]] است. اندیشههای دینی و سیاسی مغنیه شخصیت او را متمایز ساخته است. نوگرایی در [[فقه]] و [[اجتهاد]]، [[تقریب مذاهب اسلامی | مغنیه صاحب تألیفاتی در علوم اسلامی بوده و صاحب دو تفسیر [[تفسیر الکاشف|الکاشف]] و [[تفسیر المبین|المبین]] است. اندیشههای دینی و سیاسی مغنیه شخصیت او را متمایز ساخته است. نوگرایی در [[فقه]] و [[اجتهاد]]، [[تقریب مذاهب اسلامی]] و وحدت اسلامی از جمله دیدگاههای اوست. او همچنین از [[انقلاب اسلامی ایران]] و رهبر آن تجلیل کرده است. | ||
== زندگینامه == | == زندگینامه == | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
=== دوران کودکی === | === دوران کودکی === | ||
وی پس از مرگ مادر همراه پدر به [[عراق]] رفت و در آنجا خط و حساب و زبان فارسی را آموخت. پدرش شیخ محمود بعد از ۴ سال اقامت در | وی پس از مرگ مادر همراه پدر به [[عراق]] رفت و در آنجا خط و حساب و زبان فارسی را آموخت. پدرش شیخ محمود بعد از ۴ سال اقامت در [[نجف]]، به دعوت مردم منطقه عبّاسیه، به [[جبلعامل]] بازگشت. محمد جواد پس از مرگ پدر در سال ۱۳۳۴ق همراه برادر کوچک خود به «طیردبا» بازگشت و برادر بزرگش، شیخ عبدالکریم سرپرستی آنان را بر عهده گرفت. با کوچ شیخ عبدالکریم به نجف، روزهای سختِ محمّد جواد آغاز گردید، روزهایی که فقط نخود و فندق غذای او را تشکیل میداد. گاه ۳ روز میگذشت و چیزی برای خوردن پیدا نمیکرد.<ref>مغنیه، تجارب محمدجواد مغنیه، ص۲۵.</ref> | ||
=== تحصیلات === | === تحصیلات === | ||
شیخ محمدجواد، سالهای اولیه عمر خود را در همان روستا سپری کرد و سپس دروس مقدماتی را نزد شیوخ آن دیار فرا گرفت. از آنجا که حوزه علمیه نجف | شیخ محمدجواد، سالهای اولیه عمر خود را در همان روستا سپری کرد و سپس دروس مقدماتی را نزد شیوخ آن دیار فرا گرفت. از آنجا که [[حوزه علمیه نجف]] را مأمن مناسبی برای بحث و تحقیقات علمی خود یافت بدان جا مهاجرت کرد و از محضر اساتید و دانشمندان بزرگی از جمله [[سید حسین الحمامی]] که در عصر خود از علمای برجسته نجف به شمار میرفت، کسب فیض کرد.<ref>امین، اعیان الشیعة، ج۹، ص۲۰۵.</ref> | ||
==== دیگر اساتید ==== | ==== دیگر اساتید ==== | ||
{{ستون-شروع|4}} | {{ستون-شروع|4}} | ||
# [[آیت الله خویی]] | # [[آیت الله خویی]] | ||
# [[شیخ عبدالکریم مغنیه]] | # [[شیخ عبدالکریم مغنیه]] | ||
# [[محمد سعید فضل الله | # [[محمد سعید فضل الله]] | ||
# [[شیخ حسین کربلائی]] | # [[شیخ حسین کربلائی]] | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
== فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی == | == فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی == | ||
=== تدریس قرآن و معارف اسلامی === | === تدریس قرآن و معارف اسلامی === | ||
محمد جواد پس از مرگ برادرش، نجف را به سوی «معرکه» (یکی از روستای جبل عامل) ترک گفت. مردم استقبال گرمی از او نمودند و تقاضا کردند که به جای برادرش منصب [[امامت جماعت]] را به عهده بگیرد. مغنیه نیز قبول نمود و در کنار اقامه [[نماز جماعت]]، به تدریس [[قرآن]] و معارف پرداخت. | محمد جواد پس از مرگ برادرش، [[نجف]] را به سوی «معرکه» (یکی از روستای جبل عامل) ترک گفت. مردم استقبال گرمی از او نمودند و تقاضا کردند که به جای برادرش منصب [[امامت جماعت]] را به عهده بگیرد. مغنیه نیز قبول نمود و در کنار اقامه [[نماز جماعت]]، به تدریس [[قرآن]] و معارف پرداخت. | ||
=== منصب قضاوت در بیروت === | === منصب قضاوت در بیروت === | ||
شیخ محمد جواد در سال ۱۳۶۷ ه.ق قاضی شد و سال بعد، مشاور عالی و از سال ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۵ رئیس دادگستری شیعیان لبنان شد. بعد از این که از ریاست عزل شد، تا سال ۱۳۷۸ ه.ق به عنوان مشاور باقی ماند. او در مدتی که در دادگستری بود، سعی کرد به [[عدالت]] رفتار کند. مثلاً در سال ۱۳۷۶ ه.ق وزیر کشاورزی (کاظم الخلیل) به او گفت: ''خواسته مرا انجام بده تا در ریاست ابقا شوی''. مغنیه جواب داد: ''ثابت ماندن دینم، مهم است؛ کرسی ریاست، سایهای رفتنی است''.<ref>امین، اعیان الشیعه، ج۹، ص۲۰۵.</ref> | شیخ محمد جواد در سال ۱۳۶۷ ه.ق قاضی شد و سال بعد، مشاور عالی و از سال ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۵ رئیس دادگستری شیعیان [[لبنان]] شد. بعد از این که از ریاست عزل شد، تا سال ۱۳۷۸ ه.ق به عنوان مشاور باقی ماند. او در مدتی که در دادگستری بود، سعی کرد به [[عدالت]] رفتار کند. مثلاً در سال ۱۳۷۶ ه.ق وزیر کشاورزی (کاظم الخلیل) به او گفت: ''خواسته مرا انجام بده تا در ریاست ابقا شوی''. مغنیه جواب داد: ''ثابت ماندن دینم، مهم است؛ کرسی ریاست، سایهای رفتنی است''.<ref>امین، اعیان الشیعه، ج۹، ص۲۰۵.</ref> | ||
[[پرونده:محمدجواد مغنیه.jpg|250px|بندانگشتی]] | [[پرونده:محمدجواد مغنیه.jpg|250px|بندانگشتی]] | ||
=== ایجاد وحدت بین مسلمانان === | === ایجاد وحدت بین مسلمانان === | ||
مهمترین نگرانی شیخ محمدجواد، وحدت ملی و وحدت اسلامی بود. وی تلاش گستردهای برای وحدت اسلامی انجام داد و در هر فرصتی با عالمان دینی اهل سنت مذاکره میکرد و راههای وحدت را بررسی مینمود. شیخ مغنیه به وحدت اعراب و مسلمانان میاندیشید و عقیده داشت که علّت دشمنی [[اهل تسنن | مهمترین نگرانی شیخ محمدجواد، وحدت ملی و [[تقریب مذاهب اسلامی|وحدت اسلامی]] بود. وی تلاش گستردهای برای وحدت اسلامی انجام داد و در هر فرصتی با عالمان دینی [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] مذاکره میکرد و راههای وحدت را بررسی مینمود. شیخ مغنیه به وحدت اعراب و مسلمانان میاندیشید و عقیده داشت که علّت دشمنی [[اهل تسنن]] با شیعیان، عدم آگاهی آنان از عقاید اصیل شیعه است. | ||
[[محمد | [[محمد مهدی شمس الدین]] میگوید: «''مهمترین نگرانی شیخ محمّدجواد مغنیه در این بحران فتنه انگیز که گریبان گیر ما شده است، وحدت ملّی، وحدت اسلامی و جنوب لبنان بود.<ref>[http://nbo.ir/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%BA%D9%86%DB%8C%D9%87-%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%BA%D9%86%DB%8C%D9%87__a-204.aspx محمد جواد مغنیه (علامه محمد جواد مغنیه)]، سایت فرهیختگان تمدن شیعی.</ref> | ||
=== شیخ مغنیه و شیخ شلتوت === | === شیخ مغنیه و شیخ شلتوت === | ||
سابقه آشنایی شیخ مغنیه با شیخ [[الازهر]]، شیخ [[محمود شلتوت]] به ۱۳۶۸ق برمیگردد. شیخ شلتوت از بانیان «[[دارالتقریب بین المذاهب]]» و از منادیان وحدت اسلامی به شمار میرود. محبوبیت او در بین علمای شیعه به سبب صدور [[فتوا|فتوای]] او بر «جواز عمل به فقه شیعه» است. نامههای زیادی بین آنان ردّ و بدل شد. شیخ مغنیه در سال ۱۳۸۲ق در [[مصر]]، با شیخ شلتوت ملاقات کرد. او در شرح دیدارش مینویسد:{{سخ}} | سابقه آشنایی شیخ مغنیه با شیخ [[الازهر]]، شیخ [[محمود شلتوت]] به ۱۳۶۸ق برمیگردد. شیخ شلتوت از بانیان «[[دارالتقریب بین المذاهب]]» و از منادیان وحدت اسلامی به شمار میرود. محبوبیت او در بین علمای شیعه به سبب صدور [[فتوا|فتوای]] او بر «جواز عمل به فقه شیعه» است. نامههای زیادی بین آنان ردّ و بدل شد. شیخ مغنیه در سال ۱۳۸۲ق در [[مصر]]، با [[محمود شلتوت|شیخ شلتوت]] ملاقات کرد. او در شرح دیدارش مینویسد:{{سخ}} | ||
«''به خانه شلتوت رفتم. از من استقبال کرد و خوشآمد گفت. وقتی سخن از شیعه به میان آمد، او گفت: شیعیان، [[الازهر]] را تأسیس کردند و مدت کوتاهی علوم و مذهب تشیع در الازهر تدریس میشد، تا این که به پادارندگان این مذهب از آن اعراض کردند و الازهر را از نور خیره کننده و فوائد آن محروم کردند''.{{سخ}} | «''به خانه شلتوت رفتم. از من استقبال کرد و خوشآمد گفت. وقتی سخن از [[شیعه]] به میان آمد، او گفت: شیعیان، [[الازهر]] را تأسیس کردند و مدت کوتاهی علوم و مذهب تشیع در الازهر تدریس میشد، تا این که به پادارندگان این مذهب از آن اعراض کردند و الازهر را از نور خیره کننده و فوائد آن محروم کردند''.{{سخ}} | ||
من به او گفتم: ''علمای شیعه شما را محترم میشمارند، چون ارزش خدمات شما را به [[دین]] میدانند و جرأت شما را در بیان حق و عدل که از ملامت هیچ کس نمیهراسید، میستایند''. و به او گفتم: ''شیعیان خلافت بعد از پیغمبر را حقِّ امام علی میدانند، ولی عقیده دارند که نباید به اختلافی دامن زد که موجب تفرقه و به ضرر [[اسلام]] باشد همان طور که امام علی این کار را کرد.''{{سخ}} | من به او گفتم: ''علمای شیعه شما را محترم میشمارند، چون ارزش خدمات شما را به [[دین]] میدانند و جرأت شما را در بیان حق و عدل که از ملامت هیچ کس نمیهراسید، میستایند''. و به او گفتم: ''شیعیان خلافت بعد از پیغمبر را حقِّ امام علی میدانند، ولی عقیده دارند که نباید به اختلافی دامن زد که موجب تفرقه و به ضرر [[اسلام]] باشد همان طور که امام علی این کار را کرد.''{{سخ}} | ||
او به حاضران در جلسه گفت: ''سنّیان این حقیقت را نمیدانند''.»<ref>مغنیه، تجارب محمدجواد مغنیه، ص۱۱۱.</ref> | او به حاضران در جلسه گفت: ''سنّیان این حقیقت را نمیدانند''.»<ref>مغنیه، تجارب محمدجواد مغنیه، ص۱۱۱.</ref> | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
وی با عنایت به نقش ارزشهای اخلاقی در پیشرفت جوامع اسلامی اقدام به تألیف کتابی در همین زمینه تحت عنوان «ارزشهای اخلاقی در فقه امام صادق علیهالسلام» مینماید که سید محمّد رادمنش آن را به فارسی ترجمه کرده است.{{سخ}} | وی با عنایت به نقش ارزشهای اخلاقی در پیشرفت جوامع اسلامی اقدام به تألیف کتابی در همین زمینه تحت عنوان «ارزشهای اخلاقی در فقه امام صادق علیهالسلام» مینماید که سید محمّد رادمنش آن را به فارسی ترجمه کرده است.{{سخ}} | ||
از دیگر ابعاد علمی مغنیه، بعد [[کلام|کلامی]] و [[فلسفه|فلسفی]] ایشان است. وی بر اساس اعتقاد راسخ خود نسبت به مسایل کلامی و احساس مسئولیتی که در این زمینه میکند، ابتدا به بررسی مسایل [[توحید]] و اثبات وجود [[خداوند]] و صفات او و اثبات نبوت حضرت [[پیامبر(ص)|خاتم الانبیاء(ص)]] پرداخته و در این زمینه علاوه بر مسایل کلامی که در هر دو [[تفسیر]] خود بدانها اشاره کرده است، کتابی را تحت عنوان «''فلسفة التوحید و النبوة''» به نگارش در آورده است. گرچه این کتاب از حجم کمی برخوردار است امّا مسایل توحید و [[نبوت]] را با استناد به دلایل عقلی و آیات قرآن به اثبات رسانیده است.{{سخ}}«الشیعة والحاکمون» از دیگر آثار معروف اوست که به فارسی، با عنوان «شیعه و زمامداران خودسر»توسط مصطفی زمانی ترجمه شده است.<ref>https://mtif.ir/book/2084/%D8%B4%DB%8C%D8%B9%D9%87-%D9%88-%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D9%88%D8%AF%D8%B3%D8%B1</ref> | از دیگر ابعاد علمی مغنیه، بعد [[کلام|کلامی]] و [[فلسفه|فلسفی]] ایشان است. وی بر اساس اعتقاد راسخ خود نسبت به مسایل کلامی و احساس مسئولیتی که در این زمینه میکند، ابتدا به بررسی مسایل [[توحید]] و اثبات وجود [[خداوند]] و صفات او و اثبات نبوت حضرت [[پیامبر(ص)|خاتم الانبیاء(ص)]] پرداخته و در این زمینه علاوه بر مسایل کلامی که در هر دو [[تفسیر]] خود بدانها اشاره کرده است، کتابی را تحت عنوان «''فلسفة التوحید و النبوة''» به نگارش در آورده است. گرچه این کتاب از حجم کمی برخوردار است امّا مسایل توحید و [[نبوت]] را با استناد به دلایل عقلی و آیات قرآن به اثبات رسانیده است.{{سخ}}«الشیعة والحاکمون» از دیگر آثار معروف اوست که به فارسی، با عنوان «شیعه و زمامداران خودسر»توسط مصطفی زمانی ترجمه شده است.<ref>https://mtif.ir/book/2084/%D8%B4%DB%8C%D8%B9%D9%87-%D9%88-%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D9%88%D8%AF%D8%B3%D8%B1</ref> | ||
مغنیه در سالهای آخر عمر خود جهت کسب علم و تدریس در [[حوزه علمیه قم]] به ایران مهاجرت کرد و چند سال نیز در آنجا به تحقیق، پژوهش و تدریس علوم حوزوی از جمله تفسیر قرآن پرداخت که حاصل تلاشهای او دهها اثر ارزشمند در زمینههای مختلف علوم اسلامی است.<ref>کاظمی، مفسر عالیقدر محمدجواد مغنیه و آثار او، ۱۳۷۷ش.</ref>{{سخ}} | مغنیه در سالهای آخر عمر خود جهت کسب علم و تدریس در [[حوزه علمیه قم]] به [[ایران]] مهاجرت کرد و چند سال نیز در آنجا به تحقیق، پژوهش و تدریس علوم حوزوی از جمله تفسیر قرآن پرداخت که حاصل تلاشهای او دهها اثر ارزشمند در زمینههای مختلف علوم اسلامی است.<ref>کاظمی، مفسر عالیقدر محمدجواد مغنیه و آثار او، ۱۳۷۷ش.</ref>{{سخ}} | ||
مجموعه آثار جواد مغنیه در قالب نرمافزار از سوی [[مرکز تحقیقات کامپیوتری | مجموعه آثار جواد مغنیه در قالب نرمافزار از سوی [[مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نور]] تهیه و توزیع شده است. | ||
==اندیشهها== | ==اندیشهها== | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
=== نوگرایی در فقه و اجتهاد === | === نوگرایی در فقه و اجتهاد === | ||
نوگرایی در [[اجتهاد]] جزء اندیشههای شیخ محمدجواد بود. او به این واقعیت رسیده بود که زندگی در حال دگرگونی و تغییر است و اسلام، برخی از مسائل عصر جدید را میپذیرد و برخی را رد میکند. [[سید محمدباقر صدر]] (متوفای ۱۴۰۰ق) دربارهاندیشه فقهی و اجتهادی او مینویسد: «''اکنون برای نخستین بار ملاحظه میکنیم که عنصر فهم اجتماعی نصوص به صورتی مستقل مطرح میشود و هنگامی که بخشهایی از کتاب «فقه الامام الصادق»(نوشته محمدجواد مغنیه) را میخوانم، میبینم استاد بزرگ ما شیخ محمدجواد مغنیه در این تألیف خود، این موضوع را طرح کرده و با دست خویش، [[فقه جعفری]] را به شکلی زیبا و با شیوهای نو در آورده است. با آن که من اکنون درباره فهم اجتماعی نص، با احتیاط سخن میگویم باز هم ایمان دارم قاعدهای که استاد ما مغنیه برای این موضوع وضع کرده است، گره بزرگی را در فقه میگشاید''.»<ref>کسار، محمدجواد مغنیه حیاته و منهجه فی التفسیر.</ref> | نوگرایی در [[اجتهاد]] جزء اندیشههای شیخ محمدجواد بود. او به این واقعیت رسیده بود که زندگی در حال دگرگونی و تغییر است و اسلام، برخی از مسائل عصر جدید را میپذیرد و برخی را رد میکند. [[سید محمدباقر صدر]] (متوفای ۱۴۰۰ق) دربارهاندیشه فقهی و اجتهادی او مینویسد: «''اکنون برای نخستین بار ملاحظه میکنیم که عنصر فهم اجتماعی نصوص به صورتی مستقل مطرح میشود و هنگامی که بخشهایی از کتاب «فقه الامام الصادق»(نوشته محمدجواد مغنیه) را میخوانم، میبینم استاد بزرگ ما شیخ محمدجواد مغنیه در این تألیف خود، این موضوع را طرح کرده و با دست خویش، [[فقه جعفری]] را به شکلی زیبا و با شیوهای نو در آورده است. با آن که من اکنون درباره فهم اجتماعی نص، با احتیاط سخن میگویم باز هم ایمان دارم قاعدهای که استاد ما مغنیه برای این موضوع وضع کرده است، گره بزرگی را در فقه میگشاید''.»<ref>کسار، محمدجواد مغنیه حیاته و منهجه فی التفسیر.</ref> | ||
=== ضرورت اصلاح حوزههای علمیه === | === ضرورت اصلاح حوزههای علمیه === | ||
به اعتقاد شیخ محمدجواد، کتابهای حوزوی متأسفانه یکبُعدی است و به زوایای دیگر علمی که در جامعه مطرح است، توجه نمیکند و غالباً طلاب حوزهها از علوم روز دنیا مطلع نیستند. وی درباره حوزه علمیه نجف میگوید: «''از ویژگیهای این حوزه آن است که علوم جدید را نمیداند، بلکه نمیخواهد در مواد درسی و اسلوب حوزوی بگنجاند. حوزه در برابر قضایای مسلمین و مردم عالم از حرکت ایستاده و در برابر مثلاً نهضت [[الجزایر]] یا جنگهای استعماری و سلاحهای مرگ بار آنان هیچ صدایی از آن شنیده نشد. حوزه نجف نیاز به اصلاح دارد و این مسئله را شیوخ و طلاب آن حوزه فهمیدهاند''».<ref>کسار، محمدجواد مغنیه حیاته و منهجه فی التفسیر.</ref> | به اعتقاد شیخ محمدجواد، کتابهای حوزوی متأسفانه یکبُعدی است و به زوایای دیگر علمی که در جامعه مطرح است، توجه نمیکند و غالباً طلاب حوزهها از علوم روز دنیا مطلع نیستند. وی درباره حوزه علمیه نجف میگوید: «''از ویژگیهای این حوزه آن است که علوم جدید را نمیداند، بلکه نمیخواهد در مواد درسی و اسلوب حوزوی بگنجاند. حوزه در برابر قضایای مسلمین و مردم عالم از حرکت ایستاده و در برابر مثلاً نهضت [[الجزایر]] یا جنگهای استعماری و سلاحهای مرگ بار آنان هیچ صدایی از آن شنیده نشد. حوزه نجف نیاز به اصلاح دارد و این مسئله را شیوخ و طلاب آن حوزه فهمیدهاند''».<ref>کسار، محمدجواد مغنیه حیاته و منهجه فی التفسیر.</ref> | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۰: | ||
او بعد از ذکر حدیثی از [[امام موسی کاظم علیهالسلام|امام کاظم(ع)]] «''رجل من اهل قم، یدعو النّاس الی الحقّ یجتمع معه قوم کزبر الحدید لاتزلّهم الریاح العواصف، و لایملّون من الحرب و لایجبنون، و علی الله یتوکلون، و العاقبة للمتقین''» <ref>مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۷، ص۲۱۶.</ref> (ترجمه: مردی از اهل قم مردم را به سوی حق دعوت میکند و قومی گرداگرد او جمع میشوند به صلابت پارههای فولاد، تند بادها آنان را به لرزه درنمیآورد و از جنگ خسته نمیشوند و ترس به خود راه نمیدهند و بر خدا توکل می کنند و سرانجام، پیروزی از آن متقین است.) مینویسد: ''این توصیف، صادقترین وصف نسبت به [[امام خمینی]] و یارانش میباشد''. | او بعد از ذکر حدیثی از [[امام موسی کاظم علیهالسلام|امام کاظم(ع)]] «''رجل من اهل قم، یدعو النّاس الی الحقّ یجتمع معه قوم کزبر الحدید لاتزلّهم الریاح العواصف، و لایملّون من الحرب و لایجبنون، و علی الله یتوکلون، و العاقبة للمتقین''» <ref>مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۷، ص۲۱۶.</ref> (ترجمه: مردی از اهل قم مردم را به سوی حق دعوت میکند و قومی گرداگرد او جمع میشوند به صلابت پارههای فولاد، تند بادها آنان را به لرزه درنمیآورد و از جنگ خسته نمیشوند و ترس به خود راه نمیدهند و بر خدا توکل می کنند و سرانجام، پیروزی از آن متقین است.) مینویسد: ''این توصیف، صادقترین وصف نسبت به [[امام خمینی]] و یارانش میباشد''. | ||
{{مدرک}} | {{مدرک}} | ||
او درباره انقلاب اسلامی گفت: ''انقلاب اسلامی | او درباره انقلاب اسلامی گفت: ''[[انقلاب اسلامی ایران]]، ضربهای کوبنده بر دشمنان [[اسلام]] و انسانیت وارد آورده است''.<ref>[http://nbo.ir/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%BA%D9%86%DB%8C%D9%87-%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%BA%D9%86%DB%8C%D9%87__a-204.aspx محمد جواد مغنیه (علامه محمد جواد مغنیه)]، سایت فرهیختگان تمدن شیعی.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانوشت}} | {{پانوشت}} | ||
== منابع == | == منابع == | ||
* امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعة، بیروت، دارالتعارف، ۱۴۲۱ ق. | * امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعة، بیروت، دارالتعارف، ۱۴۲۱ ق. |