پرش به محتوا

سوره نمل: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۶ اوت ۲۰۲۳
جز
خط ۵۲: خط ۵۲:
علمای [[شیعه]] آیه ۸۳ سوره نمل «وَيَوْمَ نَحْشُرُ‌ مِن كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا مِّمَّن يُكَذِّبُ بِآيَاتِنَا؛ و آن روز كه از هر امتى، گروهى از كسانى را كه آيات ما را تكذيب كرده‌اند محشور مى‌گردانيم...» را صریح‌ترین و مهم‌ترین دلیل [[قرآن|قرآنی]] برای اثبات [[رجعت]] دانسته‌اند.<ref>رضانژاد و پای برجای، «بررسی دلالت آیه ۸۳ سوره نمل بر رجعت از دیدگاه فریقین»، ص۴۳-۴۶؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۵، ص۵۴۹.</ref> بر اساس نظر [[شیخ مفید]] خداوند هنگام [[ظهور امام زمان|ظهور امام مهدی(ع)]] برخی از درگذشتگان را زنده می‌کند.<ref>مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۷۷</ref>  
علمای [[شیعه]] آیه ۸۳ سوره نمل «وَيَوْمَ نَحْشُرُ‌ مِن كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا مِّمَّن يُكَذِّبُ بِآيَاتِنَا؛ و آن روز كه از هر امتى، گروهى از كسانى را كه آيات ما را تكذيب كرده‌اند محشور مى‌گردانيم...» را صریح‌ترین و مهم‌ترین دلیل [[قرآن|قرآنی]] برای اثبات [[رجعت]] دانسته‌اند.<ref>رضانژاد و پای برجای، «بررسی دلالت آیه ۸۳ سوره نمل بر رجعت از دیدگاه فریقین»، ص۴۳-۴۶؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۵، ص۵۴۹.</ref> بر اساس نظر [[شیخ مفید]] خداوند هنگام [[ظهور امام زمان|ظهور امام مهدی(ع)]] برخی از درگذشتگان را زنده می‌کند.<ref>مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۷۷</ref>  


بنابر نظر [[مفسران]] و متکلمانِ شیعه این برانگیخته‌شدن غیر از زنده‌شدن مردگان در روز [[قیامت]] است؛ زیرا در قیامت همه مردگان زنده می‌شوند؛ اما در این آیه بر زنده شدن عده‌ای از مردگان اشاره می‌شود. از جمله عالمانی که برای اثبات رجعت به این آیه استدلال کرده‌اند [[شیخ صدوق]] در کتاب [[الاعتقادات (کتاب)|الاعتقادات]]،<ref>صدوق، الاعتقادات، ۱۴۱۴ق، ۶۲ و ۶۳.</ref> [[شیخ مفید]]،<ref>مفید، المسائل السرویه، ۱۴۱۳ق، ص۳۲ و ۳۳.</ref> [[شیخ طوسی]] در تفسیر [[التبیان فی تفسیر القرآن|التبیان]]،<ref>طوسی، التبیان، ۱۳۸۲ق، ج۸، ص۱۲۰.</ref> [[فضل بن حسن طبرسی]] در تفسیر [[مجمع البیان فی تفسیر القرآن|مجمع البیان]]<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۷،ص ۳۶۶.</ref> و [[محمدباقر مجلسی|علامه مجلسی]] در [[حق الیقین (کتاب)|کتاب حق الیقین]]<ref>مجلسی، حق الیقین، ۱۳۸۷ق، ص۳۳۶.</ref> هستند.<ref>رضانژاد و پای برجای، «بررسی دلالت آیه ۸۳ سوره نمل بر رجعت از دیدگاه فریقین»، ص۴۳-۴۶.</ref> علامه طباطبایی ظهور آیه را در حشر غیرعمومی قبل از روز قیامت می‌داند که ارتباطی به حشر برای عذاب ندارد زیرا که این آیه بعد از آیه‌ای است که مربوط  به یکی از [[اشراط الساعة |نشانه های قیامت]] است که همان [[دابة الارض]] خروج  جنبنده‌ای از زمین است و پیش از آیه [[نفخ صور]] است که مربوط به [[قیامت]] است در نتیجه آیه۸۳ سوره نمل ظهورش در این است که این حشر غیرعمومی پیش از قیامت اتفاق می‌افتد هر چند چون آیه صراحت در این ادعا ندارد ممکن است قابل تأویل هم باشد. <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، اعلمی بیروت، ج۱۵، ص۳۹۷و۳۹۸.
بنابر نظر [[مفسران]] و متکلمانِ شیعه این برانگیخته‌شدن غیر از زنده‌شدن مردگان در روز [[قیامت]] است؛ زیرا در قیامت همه مردگان زنده می‌شوند؛ اما در این آیه بر زنده شدن عده‌ای از مردگان اشاره می‌شود. از جمله عالمانی که برای اثبات رجعت به این آیه استدلال کرده‌اند [[شیخ صدوق]] در کتاب [[الاعتقادات (کتاب)|الاعتقادات]]،<ref>صدوق، الاعتقادات، ۱۴۱۴ق، ۶۲ و ۶۳.</ref> [[شیخ مفید]]،<ref>مفید، المسائل السرویه، ۱۴۱۳ق، ص۳۲ و ۳۳.</ref> [[شیخ طوسی]] در تفسیر [[التبیان فی تفسیر القرآن|التبیان]]،<ref>طوسی، التبیان، ۱۳۸۲ق، ج۸، ص۱۲۰.</ref> [[فضل بن حسن طبرسی]] در تفسیر [[مجمع البیان فی تفسیر القرآن|مجمع البیان]]<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۷،ص ۳۶۶.</ref> و [[محمدباقر مجلسی|علامه مجلسی]] در [[حق الیقین (کتاب)|کتاب حق الیقین]]<ref>مجلسی، حق الیقین، ۱۳۸۷ق، ص۳۳۶.</ref> هستند.<ref>رضانژاد و پای برجای، «بررسی دلالت آیه ۸۳ سوره نمل بر رجعت از دیدگاه فریقین»، ص۴۳-۴۶.</ref> علامه طباطبایی ظهور آیه را در حشر غیرعمومی قبل از روز قیامت می‌داند که ارتباطی به حشر برای عذاب ندارد زیرا که این آیه بعد از آیه‌ای است که مربوط  به یکی از [[اشراط الساعة |نشانه های قیامت]] است که همان [[دابة الارض]] خروج  جنبنده‌ای از زمین است و پیش از آیه [[نفخ صور]] است که مربوط به [[قیامت]] است در نتیجه آیه۸۳ سوره نمل ظهورش در این است که این حشر غیرعمومی پیش از قیامت اتفاق می‌افتد هر چند چون آیه صراحت در این ادعا ندارد ممکن است قابل تأویل هم باشد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، اعلمی بیروت، ج۱۵، ص۳۹۷و۳۹۸.
</ref>
</ref>


خط ۶۸: خط ۶۸:
این آیه جواب ملکه سبا به اطرافیان خود بود که خواهان جنگ با حضرت سلیمان بودند. در [[تفسیر نمونه]] به این نکته اشاره شده است که چون ملکه سبا خود پادشاه بود و خصلت پادشاهان را می‌دانست جنگ‌طلبی اطرافیان خود را با اشاره به آثار جنگ پاسخ داد تا راهی دیگر برای جواب به نامه سلیمان(ع) پیدا کند و صحت و سقم گفتار او را بسنجد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۵، ص۴۵۵.</ref>
این آیه جواب ملکه سبا به اطرافیان خود بود که خواهان جنگ با حضرت سلیمان بودند. در [[تفسیر نمونه]] به این نکته اشاره شده است که چون ملکه سبا خود پادشاه بود و خصلت پادشاهان را می‌دانست جنگ‌طلبی اطرافیان خود را با اشاره به آثار جنگ پاسخ داد تا راهی دیگر برای جواب به نامه سلیمان(ع) پیدا کند و صحت و سقم گفتار او را بسنجد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۵، ص۴۵۵.</ref>


[[طبرسی]] در [[تفسیر مجمع البیان]] جمله آخر آیه «وَكَذَٰلِكَ يَفْعَلُونَ» را تایید [[خداوند]] بر گفتار بلقیس دانسته است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۳۴۵.</ref>  [[تفسیر قمی]] نیز این جمله را کلام خدواند دانسته است. <ref>قمی، علی بن ابراهیم، تفسیرقمی،۱۴۰۴ق،  ج۲، ص ۱۲۸؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۷، ص۳۸۰.</ref>[[علامه طباطبایی]] این ادعا را قبول ندارد و آن را ادامه جمله ملکه سبا می‌داند و دلیلش این است که در این مقام وجهی و زمینه‌ای برای تصدیق کلام ملکه وجود ندارد. <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، اعلمی بیروت، ج۱۵، ص۳۶۱.
[[طبرسی]] در [[تفسیر مجمع البیان]] جمله آخر آیه «وَكَذَٰلِكَ يَفْعَلُونَ» را تایید [[خداوند]] بر گفتار بلقیس دانسته است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۳۴۵.</ref>  [[تفسیر قمی]] نیز این جمله را کلام خدواند دانسته است.<ref>قمی، علی بن ابراهیم، تفسیرقمی،۱۴۰۴ق،  ج۲، ص ۱۲۸؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۷، ص۳۸۰.</ref>[[علامه طباطبایی]] این ادعا را قبول ندارد و آن را ادامه جمله ملکه سبا می‌داند و دلیلش این است که در این مقام وجهی و زمینه‌ای برای تصدیق کلام ملکه وجود ندارد. <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، اعلمی بیروت، ج۱۵، ص۳۶۱.
</ref>در [[مجمع البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر مجمع البیان]] این قول نیز نقل شده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۷، ص۳۸۰.
</ref>در [[مجمع البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر مجمع البیان]] این قول نیز نقل شده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۷، ص۳۸۰.
</ref>
</ref>
خط ۹۹: خط ۹۹:
</noinclude>
</noinclude>
{{پایان}}
{{پایان}}
این [[آیه]] را هشداری به کسانی دانسته‌اند که [[نبوت]] [[حضرت محمد(ص)]] را تکذیب کردند و اینکه همانند امت‌های گذشته که [[پیامبران|پیامبرانشان]] را تکذیب کردند به هلاکت خواهند رسید؛ هشداری که در دیگر آیات نظیر این آیه به آن پرداخته شده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۵، ص۳۸۷؛ مغنیه، الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۶، ص۳۶.</ref>[[علامه طباطبایی]] مطالعه و دقت در فرجام تکذیب کنندگان پیامبران را برای صاحبان بصیرت مایه عبرت دانسته و از قول برخی نقل کرده است که اگر  خداوند در آیه از تکذیب کنندگان، به مجرمین تعبیرشده خواسته تا نسبت به مؤمنین که ترک جرائم گفته‌اند لطف کرده باشد.وی هم چنان افزوده که می توان آیه را دلیلی بر [[معاد]] دانست به این بیان که نابودی مجرمان دلیل آن است که ظلم و جرم بدون مواخذه نخواهد ماند و اصولا هر کاری( احسان یا جرم)  برعهده صاحبش هست تا مورد  محاسبه  و مواخذه قرار بگیرد و چون در دنیا چنین محاسبه‌ای اتفاق نمی‌افتد به خصوص در ارتباط با کارهای صالح در نتیجه باید در جهانی دیگر صورت بگیرد که اسمش جهان  آخرت است. <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، اعلمی بیروت، ج۱۵، ص ۳۸۷و۳۸۸.</ref>
این [[آیه]] را هشداری به کسانی دانسته‌اند که [[نبوت]] [[حضرت محمد(ص)]] را تکذیب کردند و اینکه همانند امت‌های گذشته که [[پیامبران|پیامبرانشان]] را تکذیب کردند به هلاکت خواهند رسید؛ هشداری که در دیگر آیات نظیر این آیه به آن پرداخته شده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۵، ص۳۸۷؛ مغنیه، الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۶، ص۳۶.</ref>[[علامه طباطبایی]] مطالعه و دقت در فرجام تکذیب کنندگان پیامبران را برای صاحبان بصیرت مایه عبرت دانسته و از قول برخی نقل کرده است که اگر  خداوند در آیه از تکذیب کنندگان، به مجرمین تعبیرشده خواسته تا نسبت به مؤمنین که ترک جرائم گفته‌اند لطف کرده باشد.وی هم چنان افزوده که می توان آیه را دلیلی بر [[معاد]] دانست به این بیان که نابودی مجرمان دلیل آن است که ظلم و جرم بدون مواخذه نخواهد ماند و اصولا هر کاری( احسان یا جرم)  برعهده صاحبش هست تا مورد  محاسبه  و مواخذه قرار بگیرد و چون در دنیا چنین محاسبه‌ای اتفاق نمی‌افتد به خصوص در ارتباط با کارهای صالح در نتیجه باید در جهانی دیگر صورت بگیرد که اسمش جهان  آخرت است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، اعلمی بیروت، ج۱۵، ص ۳۸۷و۳۸۸.</ref>


===آیه ۸۸===
===آیه ۸۸===
خط ۱۱۴: خط ۱۱۴:
'''انسان و سود و زیان با هدایت و گمراهی'''
'''انسان و سود و زیان با هدایت و گمراهی'''


'''وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ ۖ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ ۖ وَمَنْ ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنْذِرِينَ'''(ترجمه:و نیز مأمورم که قرآن را (به حکم وظیفه رسالت بر امت) تلاوت کنم، پس هر کس هدایت یافت به نفع خود هدایت یافته و هر کس گمراه شد (زیانش متوجّه خود اوست؛) بگو: «من فقط از انذارکنندگانم»)مضمون این آیه در دیگر سوره‌ها نیز آمده مانند:[[سوره یونس]] آیه ۱۰۸، [[سوره اسراء]] آیه۱۵، سوره نمل آیه ۹۲، [[سوره زمر]] آیه ۴۱.  آیات سه گانه پایان سوره (۹۱تا۹۳) بیانگر این است که دعوت پیامبر(ص) برای اتمام حجت بر اساس تبشیر(مژده دادن ) و انذار(بیم دادن) است و بیان این نکته که [[پیامبر]] جز انذار وتبشیر کاری ندارد و همه امور به دست خداوندی است که هیچگاه از بندگان و اعمالشان غافل نیست. آیه۹۲ در ادامه آیه قبل است که  بیان مأموریت‌های پیامبر(ص) است که عبادت پروردگار و تسلیم در برابر اراده اوست در این آیه تلاوت [[قرآن]] بر مردم نیز بر مأموریت‌های پیامبر افزوده شده و تأکید شده که با تلاوت قرآن و تمام شدن حجت، هر کس در پرتو قرآن هدایت بیابد  نفعش از آنِ خود اوست و به پیامبر نخواهد رسید و هر کس رویگردان شود باید بداند که پیامبر وظیفه‌ای جز ابلاغ رسالت و انذار ندارد. <ref>طباطبایی، المیزان،۱۳۹۳ق، اعلمی بیروت، ج۱۵، ص۴۰۳و۴۰۴.</ref>
'''وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ ۖ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ ۖ وَمَنْ ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنْذِرِينَ'''(ترجمه:و نیز مأمورم که قرآن را (به حکم وظیفه رسالت بر امت) تلاوت کنم، پس هر کس هدایت یافت به نفع خود هدایت یافته و هر کس گمراه شد (زیانش متوجّه خود اوست؛) بگو: «من فقط از انذارکنندگانم»)مضمون این آیه در دیگر سوره‌ها نیز آمده مانند:[[سوره یونس]] آیه ۱۰۸، [[سوره اسراء]] آیه۱۵، سوره نمل آیه ۹۲، [[سوره زمر]] آیه ۴۱.  آیات سه گانه پایان سوره (۹۱تا۹۳) بیانگر این است که دعوت پیامبر(ص) برای [[اتمام حجت]] بر اساس تبشیر(مژده دادن) و انذار(بیم دادن) است و بیان این نکته که [[پیامبر]] جز انذار و تبشیر کاری ندارد و همه امور به دست خداوندی است که هیچگاه از بندگان و اعمالشان غافل نیست. آیه۹۲ در ادامه آیه قبل است که  بیان مأموریت‌های پیامبر(ص) است که عبادت پروردگار و تسلیم در برابر اراده اوست در این آیه تلاوت [[قرآن]] بر مردم نیز بر مأموریت‌های پیامبر افزوده شده و تأکید شده که با تلاوت قرآن و تمام شدن حجت، هر کس در پرتو قرآن هدایت بیابد  نفعش از آنِ خود اوست و به پیامبر نخواهد رسید و هر کس رویگردان شود باید بداند که پیامبر وظیفه‌ای جز ابلاغ رسالت و انذار ندارد. <ref>طباطبایی، المیزان،۱۳۹۳ق، اعلمی بیروت، ج۱۵، ص۴۰۳و۴۰۴.</ref>


==فضیلت و خواص==
==فضیلت و خواص==
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۴۷۰

ویرایش