پرش به محتوا

آیه توکل: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۵ اوت ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات آیه
{{جعبه اطلاعات آیه
| عنوان          =آیه توکل
| عنوان          =آیه توکل
| تصویر          =
| تصویر          = آیه 173 آل عمران.jpg
| توضیح تصویر    =
| توضیح تصویر    =
| اندازه تصویر  =240
| اندازه تصویر  =240
خط ۳۰: خط ۳۰:


==شأن نزول==
==شأن نزول==
[[ابوسفیان]] و همراهانش بعد از [[غزوه احد]] به طرف [[مکه]] برگشتند و زمانی که به سرزمین [[روحا]] رسیدند از کار خود پشیمان شده و تصمیم گرفتند به [[مدینه]] برگردند و بقیه [[مسلمانان]] را از بین ببرند. این خبر به گوش [[پیامبر(ص)]] رسید و فوراً تصمیم گرفت قدرت و توان خود را به دشمنان نشان دهد؛ ازاین‌رو، یاران خود را تشویق به خروج از [[مدینه]] کرد و گفت تمام کسانی که با ما در جنگ احد بودند، برای شرکت در جنگ دیگری از مدینه بیرون بیایند. پیامبر با جماعتی از مسلمانان از مدینه خارج شد تا به محلی به نام [[حمراء‌الاسد]] رسیدند و اردو زدند. این خبر به لشکر [[قریش]] رسید و خداوند در دل مشرکان وحشتی انداخت و آن‌ها به سوی مکه برگشتند و این آیه بر پیامبر نازل شد.<ref>طبرسی، ترجمه جوامع الجامع، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۵۲۱</ref>
[[ابوسفیان]] و همراهانش بعد از [[غزوه احد]] به طرف [[مکه]] برگشتند و زمانی که به سرزمین [[روحا]] رسیدند از کار خود پشیمان شده و تصمیم گرفتند به [[مدینه]] برگردند و بقیه [[مسلمانان]] را از بین ببرند. این خبر به گوش [[پیامبر(ص)]] رسید و فوراً تصمیم گرفت قدرت و توان خود را به دشمنان نشان دهد؛ ازاین‌رو، یاران خود را تشویق به خروج از [[مدینه]] کرد و گفت تمام کسانی که با ما در جنگ احد بودند، برای شرکت در جنگ دیگری از مدینه بیرون بیایند. پیامبر با جماعتی از مسلمانان از مدینه خارج شد تا به محلی به نام [[حمراء‌الاسد]] رسیدند و اردو زدند. این خبر به لشکر [[قریش]] رسید و خداوند در دل مشرکان وحشتی انداخت و آن‌ها به سوی مکه برگشتند و این آیه بر پیامبر نازل شد.<ref>طبرسی، ترجمه جوامع الجامع، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۵۲۱.</ref>


==داستان آیه==
==داستان آیه==
زمانی که [[ابوسفیان]] تصمیم گرفت از احد به [[مکه]] بازگردد، به پیامبر گفت اگر مایل باشی سال آینده در موسم [[بدر]] دوباره همدیگر را ملاقات کنیم. پیامبر گفت ان‌شاءالله. سال بعد ابوسفیان با اهل مکه به سمت قرار با پیامبر حرکت کردند و در حوالی ظهران توقف کردند. خدای سبحان هراسی به دل او انداخت و تصمیم گرفت برگردد؛ در این حال نعیم بن مسعود اشجعی را که برای [[عمره]] رفته بود، ملاقات کرد و به او در قبال منصرف کردن مسلمانان از جنگ وعده ده شتر داد.<ref>طبرسی، ترجمه جوامع الجامع، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۵۲۱</ref>
زمانی که [[ابوسفیان]] تصمیم گرفت از احد به [[مکه]] بازگردد، به پیامبر گفت اگر مایل باشی سال آینده در موسم [[بدر]] دوباره همدیگر را ملاقات کنیم. پیامبر گفت ان‌شاءالله. سال بعد ابوسفیان با اهل مکه به سمت قرار با پیامبر حرکت کردند و در حوالی ظهران توقف کردند. خدای سبحان هراسی به دل او انداخت و تصمیم گرفت برگردد؛ در این حال نعیم بن مسعود اشجعی را که برای [[عمره]] رفته بود، ملاقات کرد و به او در قبال منصرف کردن مسلمانان از جنگ وعده ده شتر داد.<ref>طبرسی، ترجمه جوامع الجامع، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۵۲۱.</ref>


زمانی که نعیم وارد مدینه شد دید مسلمانان خود را برای جنگ آماده می‌کند و گفت تصمیم شما نادرست است و گفت کسی از شما سالم نمی‌ماند. در این هنگام پیامبر(ص) فرمود به خدا سوگند اگر تنها هم باشم به قرارگاه جنگ خواهم‌رفت و اکنون اگر کسی می‌ترسد، بماند و هر کس شجاع است، آماده جنگ شود. بالاخره پیامبر همراه هفتاد سوار در حالی که می‌گفتند خدا ما را کفایت می‌کند و او بهترین وکیل است از مدینه خارج شده و به منطقه بدر رسیدند و هشت شب در آنجا به انتظار ابوسفیان ماندند و در این مدت کالاهای تجاری خود را فروخته و بدون درگیری با [[مشرکان]] به همراه سودی که برده بودند به مدینه بازگشتند و ابوسفیان هم به مکه بازگشته و مردم مکه لشکر او را لشکر سویق نامیدند و گفتند شما تنها برای نوشیدن سویق خارج شدید.<ref>طبرسی، ترجمه جوامع الجامع، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۵۲۲</ref>
زمانی که نعیم وارد مدینه شد دید مسلمانان خود را برای جنگ آماده می‌کند و گفت تصمیم شما نادرست است و گفت کسی از شما سالم نمی‌ماند. در این هنگام پیامبر(ص) فرمود به خدا سوگند اگر تنها هم باشم به قرارگاه جنگ خواهم‌رفت و اکنون اگر کسی می‌ترسد، بماند و هر کس شجاع است، آماده جنگ شود. بالاخره پیامبر همراه هفتاد سوار در حالی که می‌گفتند خدا ما را کفایت می‌کند و او بهترین وکیل است از مدینه خارج شده و به منطقه بدر رسیدند و هشت شب در آنجا به انتظار ابوسفیان ماندند و در این مدت کالاهای تجاری خود را فروخته و بدون درگیری با [[مشرکان]] به همراه سودی که برده بودند به مدینه بازگشتند و ابوسفیان هم به مکه بازگشته و مردم مکه لشکر او را لشکر سویق نامیدند و گفتند شما تنها برای نوشیدن سویق خارج شدید.<ref>طبرسی، ترجمه جوامع الجامع، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۵۲۲.</ref>


==معنای کلمات==
==معنای کلمات==
خط ۴۱: خط ۴۱:
* الناس دوم: منظور [[ابوسفیان]] و یاران اوست.  
* الناس دوم: منظور [[ابوسفیان]] و یاران اوست.  
* حسبنا الله: به معنای این است که خدا ما را کفایت می‌کند. احسبه الشیء یعنی هرگاه چیزی او را کفایت کند.
* حسبنا الله: به معنای این است که خدا ما را کفایت می‌کند. احسبه الشیء یعنی هرگاه چیزی او را کفایت کند.
* نعم الوکیل: یعنی خدا بهترین پروردگاری است که به او [[توکل]] می‌شود.<ref>طبرسی، ترجمه جوامع الجامع، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۵۲۳</ref>
* نعم الوکیل: یعنی خدا بهترین پروردگاری است که به او [[توکل]] می‌شود.<ref>طبرسی، ترجمه جوامع الجامع، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۵۲۳.</ref>


==دلالت آیه بر توکل==
==دلالت آیه بر توکل==
عبارت " حَسْبُنَا اللَّهُ" به معنای این است که خدا ما را کافی است و حا- سین- با از حساب گرفته شده است و اکتفای ما به حسب ایمان است نه به حسب اسباب خارجی و عبارت وکیل در عبارت نعم‌الوکیل به معنای کسی است که امر انسان را به نیابت از انسان تدبیر می‌کند. بنابراین مضمون آیه برمی‌گردد به معنای آیه ۳ سوره طلاق، که می‌فرماید:" وَ مَنْ یتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ، إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ و هر کس بر خدا اعتماد کند او برای وی بس است خدا فرمانش را به انجام رسانده است."<ref>طباطبایی، ترجمه المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۱۰۰</ref>  
عبارت " حَسْبُنَا اللَّهُ" به معنای این است که خدا ما را کافی است و حا- سین- با از حساب گرفته شده است و اکتفای ما به حسب ایمان است نه به حسب اسباب خارجی و عبارت وکیل در عبارت نعم‌الوکیل به معنای کسی است که امر انسان را به نیابت از انسان تدبیر می‌کند. بنابراین مضمون آیه برمی‌گردد به معنای آیه ۳ سوره طلاق، که می‌فرماید:" وَ مَنْ یتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ، إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ و هر کس بر خدا اعتماد کند او برای وی بس است خدا فرمانش را به انجام رسانده است."<ref>طباطبایی، ترجمه المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۱۰۰.</ref>  


همچنین این آیه آگاهی می‌دهد به مؤمنان که باید در اعتقادات خودشان ثابت و راسخ باشند تا با ترساندن‌های منافقین متزلزل نگردد و با کمال قوت قلب و توکل بر خدای سبحان امتثال فرامین الهی را انجام دهند.<ref>حسینی شاه عبدالعظیمی، تفسیر اثناعشری،۱۳۶۳ش، ج۲، ص۳۰۴</ref>  
همچنین این آیه آگاهی می‌دهد به مؤمنان که باید در اعتقادات خودشان ثابت و راسخ باشند تا با ترساندن‌های منافقین متزلزل نگردد و با کمال قوت قلب و توکل بر خدای سبحان امتثال فرامین الهی را انجام دهند.<ref>حسینی شاه عبدالعظیمی، تفسیر اثناعشری،۱۳۶۳ش، ج۲، ص۳۰۴.</ref>  


در ذیل این کلام [[امام صادق(ع)]] می‌فرماید: بدرستی که مؤمن سخت‌تر است از پاره‌آهن، به جهت اینکه پاره آهن وقتی داخل آتش شود، تغییر می‌کند و بدرستی که مؤمن اگر کشته شود، بعد زنده شود، قلب او متغیر نگردد.<ref>علامه مجلسی، بحارالانوار،۱۴۰۳ق، ح۶۷، ص۱۷۸</ref>  
در ذیل این کلام [[امام صادق(ع)]] می‌فرماید: بدرستی که مؤمن سخت‌تر است از پاره‌آهن، به جهت اینکه پاره آهن وقتی داخل آتش شود، تغییر می‌کند و بدرستی که مؤمن اگر کشته شود، بعد زنده شود، قلب او متغیر نگردد.<ref>علامه مجلسی، بحارالانوار،۱۴۰۳ق، ح۶۷، ص۱۷۸.</ref>  


==آیات مرتبط==
==آیات مرتبط==
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۱۷۹

ویرایش